می‌خواستم آینده دخترانم را نجات دهم

مریم و دخترش دیروز برای تحقیقات به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. زن جوان به بازپرس منافی‌آذر گفت: شوهرم را کشتم تا آینده دخترانم خراب نشود. قتل کردم و آماده مجازاتم. از اعدام هم نمی‌ترسم.
کد خبر: ۱۱۸۲۳۳۳

دخترش هم ادعا کرد، خیلی تلاش کرده مانع قتل توسط مادرش شود، اما موفق نشده بود.
پس از تحقیقات، بازپرس سجاد منافی‌آذر، دستور آزادی دختر جوان را صادر کرد‌. همچنین مریم برای تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مریم در حاشیه جلسه بازپرسی در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح این جنایت پرداخت که در ادامه می‌خوانید.
چطور با همسرت آشنا شدی‌؟
او پسر‌عمویم بود‌. وقتی به خواستگاری‌ام آمد، خانواده‌ام گمان کردند او برای ازدواج با خواهربزرگم آمده، اما او مرا برای ازدواج انتخاب کرده بود. با اجبار پدرم با او ازدواج کردم.
شوهرت چه کاره بود‌؟
مامور پلیس بود و هشت سال قبل بازنشسته شد.
قبلا ازدواج کرده بود‌؟
او با خانمی ازدواج کرده و دختر نوجوانی از او داشت، اما به خاطر بدرفتاری‌های شوهرم از او جدا شده بود.
چرا طلاق نگرفتی‌؟
شوهرم مرد عصبی و بداخلاقی بود‌. نمی‌گذاشت تنها از خانه بیرون برویم. روزی 9 قرص اعصاب می‌خورد‌. چند بار خواستم طلاق بگیرم، اما از ترس آینده دخترانم نشد. چهار کلاس بیشتر سواد نداشتم. کار و پولی هم نداشتم، کجا می‌توانستم بروم. یک‌بار آن‌قدر مرا کتک زد که دخترم فکر می‌کرد، مرده‌ام. اگر طلاق می‌گرفتم سربار پدرم می‌شدم. او کشاورز است و با پول یارانه روزگار می‌گذراند.
از شب جنایت بگو‌؟
شوهرم هنگام درس دادن به دخترم عصبانی شد و به وی فحاشی کرد‌. همیشه به بچه‌ها فحاشی می‌کرد. ده دقیقه به 12 شب بود که سر همین موضوع دعوایمان شد. شوهرم از آشپزخانه چاقو برداشت تا مرا بکشد که با هم درگیر شدیم و چاقو را پرت کردم. روی کاناپه نشست. آن لحظه تصمیم گرفتم او را بکشم تا همراه بچه‌ها‌یم نجات پیدا کنم. با انداختن روسری دور گردنش آن را آن‌قدر کشیدم که خفه شد.
بعد از قتل کجا رفتی‌؟
13 میلیون و 500 هزارتومان از کارت شوهرم برداشتم و هزینه خاکسپاری و مراسمش را دادیم‌. بعد از مراسم خاکسپاری می‌خواستم تسلیم شوم که روز یکشنبه پلیس متوجه صحنه‌سازی‌ام شد و بازداشت شدم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها