برادر شهید آیت در سالروز شهادتش از او می‌گوید

مجتهد بدون عبا و عمامه و ریش

روزهای اکنون یادآور خاطره ترور شهید دکتر سید حسن آیت است. او در 14 مرداد سال 60 به شهادت رسید . گفت و شنود پیش‌رو، به همین مناسبت با برادر این شهید انجام شده است. سیدعلی آیت، برادر او در طول این سالیان، کمتر مجال یافته است که خاطرات ناگفته خویش را از برادر بیان کند، هم از این روی گفته‌های او در این مصاحبه خواندنی و مغتنم به‌شمار می‌رود. برادر شهید آیت در این گفت‌وگو نکات بسیار مهمی را درباره زندگی تا ترور برادر بیان می‌کند. امید آن‌که تاریخ‌پژوهان انقلاب و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.
کد خبر: ۱۲۲۱۹۰۳

دکتر آیت از نظر علمی و تحصیلی جایگاه ویژه‌ای دارد. ایشان چه مدارجی را طی کرد؟
تحصیلات ابتدایی را تا قبل از شش سالگی در دبستان منوچهری نجف‌آباد سپری کرد. البته چون سنش کم بود مشکلاتی هم پیش آمد، ولی وقتی مسؤولان مدرسه متوجه شدند نسبت به سطح کلاس اول، او از معلومات و استعداد بالاتری برخوردار است، به شکلی مشکل قانونی صغر سن او را حل کردند. دکتر آیت تا کلاس پنجم دبیرستان، در نجف‌آباد درس خواند و سال آخر دبیرستان را به اصفهان رفت. بعد از اخذ دیپلم، همزمان در سه رشته ادبیات فارسی، علوم اجتماعی و معقول و منقول (الهیات) در دانشسرای عالی و دانشگاه تهران تحصیل کرد و همزمان سه مدرک کارشناسی در این رشته‌ها گرفت. آیت به خاطر تعهد خدمتی که داشت، دو سال در شهرستان فریدن از توابع اصفهان خدمت کرد، اما به خاطر جو سنگین خان‌خانی و فشار ملاکین برای گرفتن نمره برای فرزندانشان، استعفا داد و سپس به دامغان تبعید شد. بعد به تحصیل در رشته علوم اجتماعی ادامه داد و با کسب رتبه اول مدرک کارشناسی گرفت. آن زمان شاگردان اول هر دانشکده‌ای را برای ادامه تحصیل به خارج می‌فرستادند، ولی با اعمال نفوذ او را از این امتیاز محروم کردند و نفر دوم را به‌جای او اعزام کردند!
دکــــتر آیت در دهه 40، در کلاس‌های روزنامه‌نگاری هم شرکت کرد و مدرک روزنامه‌نگاری گرفت. در دوره نخست‌وزیری دکتر امینی، توسط مؤسسه روزنامه اطلاعات یک‌سری کرسی‌های آزاد تشکیل می‌شد و شهید آیت در این جلسات شرکت فعال داشت. او همزمان با تحصیلات کلاسیک، دروس حوزه را هم ابتدا در خانه و سپس حوزه نجف‌آباد دنبال کرد و تا حد تجزی پیش رفت. شهید آیت حافظه خارق‌العاده‌ای داشت و هر مطلبی را کافی بود فقط یک بار بخواند تا به حافظه بسپارد. با این‌که رشته‌های تحصیلی او ظاهرا به سیاست ربطی نداشتند، اما به دلیل مطالعات و گستردگی معلومات، دوستانش لقب دائره‌المعارف رجال سیاسی ایران و خاورمیانه را به او داده بودند! تسلط او به مسائل فقهی و سیاسی به‌قدری عمیق بود که نقل شده است در زمان تشکیل مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، زمانی که شهید آیت در باره اصل ولایت فقیه بحث می‌کرد، امام فرمودند: «مجتهد بدون عبا و عمامه و ریش!» شهید آیت به زبان‌های عربی و انگلیسی تسلط داشت و آلمانی و فرانسه را هم در حد نیاز بلد بود. خلاصه عمرش در مطالعه و بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی سپری می‌شد.
دکتر آیت از چه دوره‌ای و چگونه وارد فعالیت‌های سیاسی شد؟
همان‌طور که اشاره کردم، زمینه‌های سیاسی در خانواده پدری و مادری‌ام وجود داشت و هر دو پدربزر‌گ ما از رجال برجسته زمان خود بودند. طبیعتا این پیش‌زمینه‌ها در تربیت فرزندان تأثیر گذاشته بود. شهید آیت در دوره نهضت ملی 13-12سال بیشتر نداشت، اما به علت هوش سرشار و مطالعه نشریات روز، آگاهی سیاسی بالایی داشت و به همین دلیل در سن 15-14سالگی، روزنامه‌ای دستنویس به نام «خشم ملت» را تهیه و افکار سیاسی خود را در آن بیان می‌کرد. همان‌طور که قبلا هم اشاره کردم، با این‌که خانواده به لحاظ معیشتی تحت فشار بود، او هر پولی را که به دست می‌آورد، صرف خرید روزنامه، مجله و کتاب می‌کرد و به همین دلیل از همان دوره نوجوانی، اشراف کاملی به مسائل سیاسی و اجتماعی روز داشت. او حتی ورق پاره‌های روزنامه‌ها، مجلات و کتاب‌های سیاسی را هم با علاقه شدیدی مطالعه و مطالب مهم آنها را گردآوری و یادداشت می‌‌کرد و با مشکلات فراوان، به عنوان مدرک نگه می‌داشت. این بریده‌های جراید، مخصوصا بعد از انقلاب، در سخنرانی‌ها و افشاگری‌های او علیه لیبرال‌ها، ملی مذهبی‌ها، فراماسون‌ها و باندهای چپ و راست مخالف جمهوری اسلامی بسیار مفید بودند و او با تسلط عجیبی، به استناد این مدارک می‌توانست پنهانکاری‌ها و دسیسه‌های زیادی را افشا کند و بسیار زودتر از دیگران به ماهیت چهره‌های ضد انقلاب پی ببرد. از همین روی در تمام طیف‌ها، حتی در بین افراد مذهبی بی‌اطلاع از امور پیچیده سیاسی هم مخالفان زیادی داشت و در این عرصه تقریبا تنها بود و از چپ و راست و حتی از سوی انقلابیون مورد طعنه و شماتت و متهم به تندروی بود! در حالی که تحلیل‌های او، حقیقتا مبتنی بر اسناد و مدارک متقن و حاصل مطالعات گسترده و هوش سرشار و قدرت عجیب آینده‌نگری او بود.
دکتر آیت از زمره مبارزین و سیاسیونی بود که به‌شدت ترور شخصیت شد. بد نیست به این نکته هم اشاره‌ای کنید.
تکلیف فراماسون‌ها، لیبرال‌ها و گروه‌های چپ آمریکایی و روسی که معلوم است و علی‌القاعده باید علیه منطق محکم شهید آیت موضع‌گیری می‌کردند و به تخریب شخصیت وی می‌پرداختند، اما درد اصلی ایشان از کسانی بود که در جبهه انقلاب بودند، اما به دلیل درک پایین سیاسی و قدرت تحلیل ضعیف، انتقادات او را برنمی‌تافتند و همصدا با ضد‌انقلاب او را تحت فشار قرار می‌دادند و در نتیجه شهید آیت در اوج مظلومیت، ابتدا با بمباران شدید تبلیغاتی و اهانت و افترا ترور شخصیت و سرانجام هم به آن طرز فجیع ترور فیزیکی شد.
دکتر آیت چگونه به این قدرت درک و تحلیل دقیق، دست یافته بود؟
همان‌گونه که اشاره کردم، اولا: ایشان هوش و حافظه بی‌نظیری داشت. ثانیا: درباره تمام رژیم‌های سیاسی حاکم بر دنیا مطالعات گسترده‌ای کرده بود و مخصوصا از ریشه‌ها و تاریخچه کودتاها و کودتاهای شبه‌انقلابی در کشورهای مختلف دنیا به‌خوبی خبر داشت و همواره تأکید می‌کرد: اگر با تشکیلات قوی و منسجمی پیش نرویم، حتی در صورت پیروزی هم موفق نخواهیم شد، زیرا مافیای رسانه‌ای جهانی -که به دست فراماسون‌ها و صهیونیست‌ها اداره می‌شود- به‌سرعت در بدنه انقلاب نفوذ می‌کند و موجب انحراف و نابودی آن می‌شود. او از همان دوره نوجوانی، تشکیلاتی فکر می‌کرد و پیوستن او به حزب زحمتکشان و پس از انقلاب هم حزب جمهوری اسلامی، دقیقا به همین اعتقاد او به کار تشکیلاتی برمی‌گشت، اما متأسفانه در آن دو حزب هم نتوانست آرا و نظرات خود را به‌درستی تفهیم کند و در آنجا هم تحت فشار بود.
او چون نه از نظر اقتصادی و نه از نظر موقعیت اجتماعی در شرایطی نبود که بتواند تشکیلات خودش را راه بیندازد، همواره در حد وسع و توان خود به دنبال آگاهی‌بخشی و متشکل کردن نیروهای کارآمد و مستعد بود و به همین دلیل با الهام از انقلاب‌های مصر، کوبا، الجزایر و... در ارتش، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، بازار و گروه‌های مذهبی مستعد هسته‌های مقاومتی را که با افکار و عقاید او سازگاری داشتند تشکیل داد. با پیروزی انقلاب معلوم شد ایشان در این امر تا حد زیادی موفق بوده و افراد زیادی را در جاهای مختلف برای تصدی امور انقلاب آماده کرده است، از جمله شهید نامجو، شهید کلاهدوز، شهید صیاد شیرازی و... را در ارتش و مرحوم پرورش، مرحوم اسرافیلیان، دکتر صادقی، کلهر و... را در دانشگاه و آموزش و پرورش. آیت در سال‌های 1331، 1332، در 15 سالگی نامه مفصلی به آیت‌ا... بروجردی مرجع وقت شیعیان می‌نویسد و از ایشان می‌خواهد به حمایت از آیت‌ا... کاشانی و اهداف ایشان در سیاست دخالت کنند. متأسفانه اصل این نامه به دست نیامد. پس از درگذشت آیت‌ا... کاشانی، شهید آیت در آغاز دهه 40 و ظهور نهضت اسلامی، تمام تمرکز و فعالیت خود را در چارچوب حمایت از خط امام و پیروی از افکار و برنامه‌های ایشان تنظیم می‌کند. او هم مثل امام معتقد بود می‌توان از پتانسیل عظیمی که در عزاداری‌ها و مراسم مذهبی شیعیان وجود دارد، برای ایجاد انقلاب و براندازی رژیم ستمشاهی استفاده کرد، به همین دلیل در اکثر مراسم‌های مذهبی شرکت می‌کرد.
در زمینه اعتقادات مذهبی دکتر آیت هم، حرف و حدیث‌های زیادی مطرح شد و مخالفان ایشان سعی می‌کردند در این مورد هم شبهه‌افکنی کنند. بد نیست در این زمینه هم به نکاتی اشاره کنید؟
شهید آیت با توجه به ریشه‌های مذهبی عمیق و اصولی خانواده، از همان کودکی تقید خاصی به احکام و معارف اسلامی داشت. برای آشنایی با زوایای اعتقادی و مذهبی شهید آیت، غیر از سلوک شخصی و اجتماعی وی، شما را ارجاع می‌دهم به نامه‌ای 90 صفحه‌ای که در سال 1342 و در 25 سالگی برای دکتر بقایی نوشت. پژوهشگر معاصر حسین آبادیان این نامه را همراه با مدارک و اسنادی که هنگام بازداشت دکتر بقایی به دست آمد، چاپ کرده است. این نامه تا حد زیادی اعتقاد و افکار سیاسی و مذهبی شهید آیت را نشان می‌دهد و همین‌طور مشروح مذاکرات ایشان در مجلس خبرگان. گمان نمی‌کنم کسی به اندازه آیت درباره ابعاد مختلف اصل ولایت فقیه بحث و پافشاری کرده باشد.
شهید آیت در عمر کوتاه 43 ساله خود چه قبل و چه بعد از انقلاب، از سوی مخالفان چپ و راست و سرویس‌های جاسوسی داخل و خارج کشور و خائنین وابسته به بیگانه و متعصبین نفهم داخلی، مورد ظلم و اهانت و ترور شخصیت بود، اما درد این بود که بعضی از دوستان و همرزمان کج سلیقه و بعضا فرصت‌طلب هم از دشمنی و عناد با او فروگذار نکردند و به‌جای این‌که به هشدارهای به‌موقع او توجه کنند،سعی کردند صورت مساله را پاک کنند و دیدیم ملت و انقلاب از جانب کسانی که شهید آیت درباره آنها دائما هشدار می‌داد، چه ضربات جبران‌ناپذیری را تحمل کرد و چه هزینه‌های سنگینی را پرداخت.
از واقعه ترور ایشان چه خاطره‌ای دارید؟
شهید آیت همواره از طریق نامه، تلفن و پیام‌های مختلف تهدید می‌شد، مخصوصا پس از اتمام مجلس خبرگان، تقریبا طیفی نبود که در میان افراد آن،دشمن قسم خورده نداشته باشد. سرانجام هم منافقین این ترور ناجوانمردانه را انجام دادند. پس از فاجعه 7 تیر، کاملا مشخص بود که به‌زودی سراغ آیت هم خواهند آمد. او در پاسخ به مقاله کیهان -که به سردبیری محمد خاتمی ده روز قبل از شهادتش علیه او چاپ شد- نوشت: «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر آنچه که هست» یا «اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست/ خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند». این پاسخ کاملا نشان می‌داد او به مرگ خویش نیز مثل تمام پیش‌بینی‌های دقیقی که انجام می‌داد، واقف بود.
او حتی به کسانی که محافظتش را به عهده گرفته بودند، هم اعتماد نداشت و یک بار تلفنی به من گفت اگر افراد مطمئنی را می‌شناسم معرفی کنم! او دیابت شدید داشت و قرار بود چند روز مرخصی بگیرد و همراه خانواده به سفر برود. مقدمات سفر هم فراهم شده بود، اما بسیار نگران انتخاب میرحسین موسوی به وزارت خارجه بود و دائما سفرش را عقب می‌انداخت تا هنگام رأی‌گیری در مجلس حضور داشته باشد.
عصر شب 7 تیر جلسه‌ای در حزب جمهوری تشکیل می‌شود و شهید بهشتی نامزدی میرحسین موسوی را برای وزارت خارجه مطرح و شهید آیت با این پیشنهاد مخالفت می‌کند. بحث‌های زیادی در این باره می‌شود و سرانجام اکثر اعضای حاضر به نامزدی میرحسین موسوی رأی مثبت می‌دهند. شهید آیت با خستگی و دلخوری به خانه برمی‌گردد و در جلسه آن شب حزب شرکت نمی‌کند و به طرز معجزه‌آسایی از آن حادثه جان سالم به‌در می‌برد. با این‌که کاملا مشخص بود آیت در معرض ترور جدی است، محافظت درستی از او صورت نمی‌گرفت و حتی روز قبل از حادثه، محافظ او به مرخصی می‌رود و کسی جایش را می‌گیرد که رفتارش هنگام ترور مشکوک بود و به‌جای حفاظت از آیت خودش پشت صندلی ماشین پناه گرفت! تعداد 62 گلوله با مٌسلسل کالیبر 22 نشان می‌دهد چه خصومت و کینه‌ای پشت این ترور وجود داشت.

نامش را از فهرست شهدا حذف کردند

سید علی درباره ترور و شهادت برادرش نکات مهمی را بیان می‌کند که در ادامه بخش‌هایی از آن را با هم می‌خوانیم: حرف و سخن درباره مظلومیت شهید آیت و امثال ایشان فراوان است. دشمنی نسبت به او به‌قدری شدید بود و هنوز هم هست که نام او را حتی از فهرست شهدا حذف کردند! او تا لحظه آخر زندگی، بدون این‌که تحت‌تأثیر مقام مسؤول و غیرمسؤولی قرار بگیرد یا توهین و هتاکی یا تحسین و تشویق کسی کمترین تأثیری روی او بگذارد، به راهش ادامه داد و کوچک‌ترین انتظاری هم از کسانی که سفت و سخت به پست و مقام خود چسبیده بودند، نداشت. به قول کسانی که او را درست و عمیق می‌شناختند، کار کارستانی کرد. در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، اگر آیت حضور نداشت معلوم نبود اصل مهم و سرنوشت‌ساز ولایت فقیه تصویب شود. پایمردی و پافشاری او بود که نهایتا این اصل را به سامان رساند. شهید بهشتی که خود نابغه فوق‌العاده‌ای بود، در جلسه‌ای گفت: آیت 30 سال جلوتر از ما فکر می‌‌کند! در فتنه 88 دیدیم چگونه تمام شخصیت‌هایی که شهید آیت نسبت به آنها حساسیت به خرج داد و افشاگری کرد، آسیب‌های جدی به نظام زدند. متأسفانه ما همواره در طول تاریخ در تشخیص نوابغ و نخبگان واقعی خود دچار کوته‌بینی و تنگ‌نظری بوده و از این بابت هزینه‌های سنگینی پرداخته‌ایم. شهید آیت انصافا یک نابغه سیاسی بود که قدر و قیمتش آن‌گونه که باید شناخته نشد. او در واقع کاشف خطوط و مهره‌های اصلی و بدلی انقلاب و بیش از هر کسی نسبت به نفوذ صهیونیسم، فراماسونری و مافیای قدرت در بدنه انقلاب حساس بود. افسوس که آن‌گونه که باید به افکارش وقعی نهاده نشد و پیش‌بینی‌های دقیقش مورد توجه قرار نگرفتند.

محمدرضا کائینی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها