در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گویا تا وقتی انسان بتواند به این بیماری افسار بزند و آن را كنترل كند، افسانهپردازیها و داستان سراییها ادامه خواهد داشت و كمی بعد هم فراموش خواهد شد تا برسیم به ناشناخته بعدی. اما نكته اینجاست كه پس تكلیف نشانههای ظهور چه میشود؟ آنها را چطور باید شناخت و البته چه ضرورتی هست به یافتن این نشانهها؟ اصلا چه چیزی ما را به كشف این نشانهها ترغیب میكند؟ كرونا میرود اما این سؤالات نسل به نسل تكرار میشود. ما در این روزها و در آستانه میلاد حضرت مهدی موعود (عج) سراغ حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا زائری رفتهایم كه هم روحانی است، هم منتقد و هم مورد وثوق نسل جوان. پاسخ او را به این سؤالات بخوانید، باشد كه قبول افتد.
چرا به دنبال نشانههای ظهور هستیم؟
انتظار موعود، در وجدان انسانی و فطرت بشری وجود دارد و فارغ از اعتقادات دینی و مسائل مذهبی، همه انسانها به اصل آن معتقدند حتی اگر به آن آگاه نباشند و دقت نكرده باشند. در سینمای هالیوود هم انواع فیلمهای آخرالزمانی مانند آرماگدون ساخته میشود، چراكه نیاز درونی در فطرت بشر او را به این اعتقاد سوق میدهد. طبعا در ادیان و مكاتب مختلف هم، اصل اعتقاد به ظهور منجی وجود دارد، فقط ممكن است شكل و ابعادش متفاوت باشد.
یكی از مواردی كه سبب میشود انسانها به دنبال نشانه باشند، همین میل ذاتی است كه تحول، تغییر و پایان خوش را انتظار میكشد. وقتی به موعود معتقدیم و ظهور منجی را باور داریم، طبیعی است كه چشمبهراه باشیم و منتظر. كسی كه دلش را امیدوار كرده به آمدن محبوب و موعود و منجی، طبیعی است كه نشانهها را جستوجو میكند؛ نه حالا و امروز بلكه همیشه و در طول تاریخ چنین بوده.
نشانههای ظهور را دنبال كنیم؟
در روایت دینی و احادیث اسلامی نیز به طور گسترده به نشانههای ظهور اشاره شده ولی افراط و تفریطهایی در مواجهه با این نشانهها بروز كرده است. برخی به شكل افراطی تمام احادیت را صحیح فرض كرده و در جستوجوی مصادیق آن برآمدهاند و كوچكترین و سادهترین مسائل را تطبیق میدهند. برخی به شكل تفریطی كل این احادیث را كنار گذاشته و نادیده میگیرند.هر دو اشتباه است. از یكسو باید در نظر داشته باشیم كه این روایت صادر و نقل شده برای اینكه احساس انتظار و امیدواری را در ما زنده نگاه دارند و از سوی دیگر باید در نظر داشته باشیم كه برخی از این احادیث در طول قرنها و گذر از موقعیت های گوناگون و مشكلات بسیار، درست و صحیح به دست ما نرسیده؛ بخشی از آنها درست نقل نشده و در بخشی از آنها حذف و اضافاتی انجام گرفته است. شرط اعتقاد دینی و عقل، درپیشگرفتن میانه و اعتدال است كه از یك طرف روایات و احادیث را با هر مساله سادهای تطبیق نكنیم و از طرف دیگر لااقل علائم قطعی را بشناسیم؛ آنهایی كه به طور حتم رخ خواهند داد، چون در روایات هم برخی از علائم به عنوان علائم قطعی نقل شده و برخی دیگر احتمالی است.
معروفترین تطبیقها
پیشگوییها و تطبیقهای زیادی درباره نشانههای ظهور منجی صورت گرفته است چه در جهان اسلام، چه در غرب، چه در گذشته چه در قرون اخیر مثل نوستراداموس و شاهنعمتا... ولی.
در سالهای گذشته بعد از جنگ 33 روزه حزبا... لبنان اتفاقاتی افتاد و برخی در نقلها و مباحث شان علایمی را برشمردند مثل اینكه یك نفس زكیه، یك انسان صالح به شهادت میرسد یا یك سید خراسانی قیام میكند و عدهای با او همراه میشوند یا شعیب بن صالح كه در برخی روایات ما نقل شده كه یكی از همراهان و فرماندهان سپاه حضرت خواهد بود، فلانی است و مواردی از این دست. در دوران صفویه و اوایل دوران قاجار و بسیاری زمانهای دیگر هم اتفاقاتی رخ داده كه شاید به نوعی مطابق با نشانههای ظهور بودند. در دوران اخیر هم نمونههایی از این تطبیق دادنها را دیدهایم؛ مثل اینكه عبدا... كه گفته شده یكی از پادشاهان عرب است كه در آستانه ظهور حضرت مهدی (عج) كشته میشود همان ملك عبدا... پادشاه عربستان است و او از دنیا رفت و خبری نشد. بعد گفتند حتما ملك عبدا... اردن همان عبدا... است و خیلی چیزهای دیگر از جمله كرونا كه آن را به مرگ سفید نسبت دادهاند.
آیا شیوع كرونا از نشانههای ظهور امام عصر(عج) است؟
در حوادث جاری اخیر، پای روایاتی وسط كشیده شده كه در آنها آمده بود قبل از ظهور مرگ سفید رخ خواهد داد. به این معنا كه مرگ ناشی از جنگ و كشتار یا مرگ سرخ نخواهد بود و حالا مرگ سفید را به مرگ در اثر ابتلا به بیماری كووید 19 مرتبط كردهاند كه جان خیلیها را بدون خونریزی گرفته و میگیرد. برخی فراتر رفتند و تعدادی از آیات سوره مدثر را كه میگوید برخیز و آلودگیها را بشوی و عدد 19 در آن ذكر شده را به كووید 19 مرتبط دانستهاند و گفتهاند كه این بیماری بدون تردید همان مرگ سفید است كه قرآن هم آن را پیشبینی كرده بود. تطبیقهای دیگری از این دست هم بوده كه همانطور كه گفتم هیچ كدام اینها را نمیتوان تطبیق داد چون اصلا نباید تطبیق داد و نباید برای ظهور زمان مشخص كرد. ممكن است سالها قبل هم اتفاقات مشابهی رخ داده باشد كه میشد آنها را با مقوله ظهور مرتبط دانست. بسیاری از این تطبیقها نتیجه برداشتهای شخصی است و مبنای دینی ندارد.
چرا نباید نشانهها را با رویدادها تطبیق بدهیم؟
در طول تاریخ برخی این روایات را با مسائل پیش پا افتادهای تطبیق دادهاند و اشتباه آنها در تطبیق، منجر به ضعف اعتقاد مردم شده است. به این معنا كه وقتی هر مساله سادهای را به نشانههای ظهور تطبیق میدهیم و بعد از گذشت زمان مشخص شود كه اشتباه بوده، اصل اعتقاد زیر سوال میرود.باید در تطبیق نشانهها احتیاط كرد چون هدف از ذكر این نشانهها نگه داشتن مومنان در حالت انتظار و امیدواری بوده. در دعای عصر آمده كه إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً. دیگران این اتفاق ظهور و بازگشت امام عصر(عج) را خیلی دور میدانند در حالی كه ما معتقدیم نزدیك است و به آن یقین داریم و امیدواریم.در میان نشانهها برخی قطعی و حتمی هستند و برخی احتمالی. مساله دجال و سفیانی مشهورتر است و در زمره علایم قطعی قرار میگیرد. گفته شده كه در سالها و ماههای منتهی به ظهور جنگها و درگیریهایی رخ میدهد كه بیشتر آنها در منطقه خاورمیانه است، بعضی نظامهای سیاسی با كودتا و جنگ تغییر میكنند، لشكركشیهایی صورت میگیرد و برخی مناطق اشغال میشود اما تاكید شده كه حتی نشانههای قطعی هم با رویدادها تطبیق داده نشوند چون اگر به دام تطبیق بیفتیم در واقع برای ظهور حضرت امام عصر(عج)، زمان مشخص كردهایم. اگر من به شكل قطعی بگویم فلان دیكتاتور كه در فلان كشور عربی حضور دارد حتما دجال است، در واقع دارم به زمان ظهور اشاره میكنم و ما از این مقوله نهی شدهایم.یكی از جدیترین روایاتی كه در این زمینه داریم در همین باره است: كذبالوقاتون. كسانی كه وقت تعیین میكنند، دروغگو هستند. برای اینكه اهل بیت (ع) از این پرهیز داشتند كه روزی، كسانی بیایند و وقت تعیین كنند. تطبیق نشانهها اصل اعتقاد مردم را مخدوش میكند.
شناختن نشانههای ظهور چه ضرورتی دارد؟
نشانههای ظهور منجی فقط برای امیدوار ماندن و منتظر ماندن ذكر شده و مهم تر آن است كه به زمینهسازیهای ظهور توجه داشته باشیم. مثلا در شرایط امروز جهان میبینیم كه قرنطینه باعث شده، تمركز بر فضای مجازی بیشتر شود اما این نشانه ظهور نیست این شبكه جهانی گسترده، فرصت و زمینه ظهور را فراهم میكند چون در روایات به شبكه ارتباطی همه مردم جهان اشاره شده. البته نیاز به یك حكومت واحد در تمام جهان هم از دیگر مواردی است كه در روایات به آن اشاره شده و البته اندیشمندان غربی هم دارند به همین نتیجه میرسند مانند آنتونتی گیدنز جامعهشناس معروف انگلیسی كه درباره جهانی شدن در ویرایش اخیر كتابش نوشته و نیاز جامعه بشری به یك حكومت واحد را مطرح كرده است.
وقتی باور داریم كه ظهور منجی یك حقیت است و زندگی طبیعی بشر هم دارد به همین سمت میرود، وقتی قرار است ظهور اتفاق بیفتد و با آن مواجه بشویم چه دلیلی دارد كه به دنبال تطبیق نشانهها باشیم. جستجوی شاید اتفاق ناگزیری باشد و شاید حتی حرف زدن درباره آنها ایرادی نداشته باشد اما قطعی و واقعی دانستن نشانهها و مشخص كردن زمان ظهور اشتباه است و همیشه نهادهای رسمی و علمای برجسته با آن مخالفت كردهاند.
آیا نشانهشناسیها برآمده از نیاز منتظران است؟
علت انتشار تطبیقها و نشانهشناسیها هم ذوق و سلیقه شخصی افراد است و هم راهكاری برای جذب مخاطب بیشتر و لایكهای افزونتر و البته مهمتر از اینها، دستهایی است كه به صورت حسابشده قصد دارند با انتشار مفاهیم شبهه برانگیز اعتقاد دینی مردم را خدشهدار كنند.زمانی بود كه در بقاع متبركه و حتی در مساجد، نوشتهای لای قرآن یا مفاتیح قرار میدادند، با این مضمون كه من حاجتم را گرفتهام و به من گفته شده اگر تعداد مشخصی از آن بنویسی و همین كار را بكنی حاجتت روا میشود. در عصر دیجیتال شبیه به همین اقدام در فضای مجازی صورت میگیرد. افرادی به صورت حساب شده، نوشتههای ساختگی را دست به دست میكنند تا كسی كه با ایمان و اخلاص قلبی این كار را كرد و به حاجتش نرسید، ایمان و اعتقادش متزلزل شود.برای رسیدن به این مقصود هر كاری هم میكنند، از جعل روایت گرفته تا جعل كتاب. مثلا روایتی به صورت گسترده منتشر شد به نقل از امیرالمومنین(ع) با این توضیح كه در كتابی در كتابخانه علامه امینی در نجف مكتوب شده و علایم و مشخصات كرونا در آن ذكر شده و حتی اسم بیماری هم آمده است. آنهایی كه اهل روایت بودند با خواندن متن میفهمیدند كه جعلی است، اما كسانی كه اهل دقت نبودند شاید اصلا متوجه نشدند چنین كتابی در كتابخانه علامه امینی وجود ندارد. جالب است، در این روایت جعلی اسم كتاب، شماره صفحه و جزئیاتی نقل شده كه كذب بودنش را مخفی كند. در جنگهای 33 روزه لبنان روایتی نقل شده بود از بحارالانوار جلد فلان و صفحه فلان و من هر چه گشتم آن روایت را پیدا نكردم. چند جلد و حتی چند صفحه مشابه را به احتمال اینكه عدد درست منتشر نشده باشد، بررسی كردم اما چنین چیزی وجود نداشت. همه اینها در حالی كه تشخیص روایات واقعی از جعلی چنان اهمیتی دارد و به قدری دقیق باید انجام شود كه علم حدیث و رجال از دروس بسیار پیچیده حوزوی و دینی محسوب میشود و متخصصان خودش را دارد. متخصصان این علوم میتوانند سطوح روایات را مشخص كنند و اینكه كدامشان بیشتر قابل اعتماد است.
یك منتظر چه باید بكند؟
انسان منتظر قبل از هر چیز بنده خداوند است كه در مقابل او پاسخگوست. چیزی كه مهم است رعایت وظایف فردی است و زمانی كه امام عصر(عج) ظهور كردند اگر وظایفمان را درست عمل كرده باشیم، در مقابل آن حضرت رو سفید هستیم و میتوانیم خود را همراه حضرت بدانیم اما اگر كسی وظایفش را انجام نداده باشد، منتظر بودنش ارزشی ندارد. به عنوان منتظر باید اموری كه امر شده را انجام بدهیم، وظایف عبادی و فردی، تعهداتمان در مقابل خانواده، رسیدگی به امور خیر و دیگر تكالیف را.همین لحظه اگر امام عصر (ع) تشریف بیاورند و ظهور اتفاق بیفتد، پرستار و پزشكی كه جانش را در بیمارستان برای نجات بیماران در معرض خطر قرار داده، در محضر ایشان رو سفید است و منتظر واقعی محسوب میشود چون وظیفهاش را انجام داده اما من اگر وظیفهام را رها كرده باشم، هر چه از انتظار حرف بزنم و شعر بگویم، شرمنده حضرت خواهم بود.
آذر مهاجر - گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد