یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
بهمنماه 95 استاد جوان زبان مقابل بیمارستان عرفان به ضرب گلوله از پای درآمد. بررسی دوربینهای مداربسته محل نشان داد ضارب بعد از شلیک گلوله سوار خودروی پراید شده و از محل گریخته است.
ماموران پلیس با ردیابی شماره پلاک خودرو صاحب آن را که یک ناشر در خیابان هفتمتیر بود دستگیر کردند و متهم به نام علی در اعتراف به دستداشتن در قتل گفت: «دوستم به نام حمید از من خواسته بود همراه او بروم و راننده خودرو را تعقیب کنیم.
حمید میگفت آن مرد و همسرش وارد زندگی او شدهاند و باید از آنها انتقام بگیرد. ابتدا لاستیک خودروی او را پنچر کرده بود و وقتی او برای پنچرگیری لاستیک از ماشین پیاده شد از دور دیدم که حمید دو گلوله به او شلیک کرد و بعد سوار ماشین من شد.»
با اعتراف صاحب خودرو، حمید دستگیر شد و اعتراف کرد که پیش از این خاطرخواه همسر مقتول بوده و در ازدواج با او ناکام مانده و برای انتقامگیری از رقیب عشقی خود نقشه قتل را طراحی کردهاست.
همسر مقتول هم در اظهارات خود به ماموران گفته بود: «مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم و به حمید گفته بودم که میخواهم طلاق بگیرم اما ماجرای طلاق منتفی شد ولی حمید دست از سرم برنمیداشت».
در حالی که اولیای دم تقاضای قصاص متهم را کردند، متهم در تمام جلسات دادگاه اتهام خود را انکار کرد. دادگاه با استناد به مستندات پرونده رای قصاص را صادر کرد و رای سه بار از سوی دیوانعالی کشور نقض شد و متهم هفته گذشته بار دیگر پای میز محاکمه رفت.
او در دفاع از خود گفت: «اتهامم را قبول ندارم. تمام اعترافات من در مراحل اولیه بازجویی تحت فشار بود. نمیدانم چرا دوست ناشرم ادعا کرده من را در هنگام تیراندازی دیده است. شاید خودش به مقتول شلیک کرده باشد».
متهم در مورد اینکه نقطهزنی گوشیهای تلفن همراه ثابت میکند او در محل حادثه حضور داشته، گفت: «آنشب مثل خیلی از شبهای دیگر با علی در آن نزدیکی قرار داشتم و میخواستیم به آبمیوهفروشی برویم».
سپس متهم ردیف دوم در دفاع از خود گفت: «اظهارات من مطابق قبل است و حرف جدیدی ندارم».
قضات دادگاه بعد از شنیدن اظهارات متهمان برای صدور رای وارد شور شدند.
ضمیمه تپش روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد