این خانواده از سال 72 که «همسران» ساخته شد تا هفت هشت سال بعد حضورشان را در تیتراژ سریالها حفظ کردند.
معمای تشکر تهیهکننده از این خانواده یک پاسخ ساده داشت. آنها خانهشان را در اختیار گروه سریالساز همسران، خانه سبز، سیب خنده و دنیای شیرین قرار دادند تا تصویربرداری سریالها در آنجا انجام شود.
این خانواده از رفقای زندهیاد رسام بودند و همکاری صمیمانهای با این تهیهکننده داشتند. وقتی به آن دوران برمیگردیم، یادمان میآید آن روزها مردم چه حال و حوصلهای داشتند و چقدر دقیق سریالها را تماشا میکردند.
آنقدر دقیق که اسامی نوشته شده در تیتراژ پایانی هم در خاطرشان میماند درباره روزهایی صحبت میکنیم که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت و در طول هفته سه چهار سریال بیشتر پخش نمیشد. زندگی مثل امروز پرشتاب نبود و مردم برای هر چیزی که اندکی سرگرمشان میکرد حسابی وقت میگذاشتند.
از سالهای ابتدایی دهه هفتاد که سریال همسران پخش شد تا اوایل دهه هشتاد در انتهای سریالهای پرطرفداری که ردی از مسعود رسام و بیژن بیرنگ در آنها به چشم میخورد شاهد این جمله تشکر آمیز بودیم: «با تشکر از خانواده محترم رجبی».
برای همه سوال شده بود که ماجرای این خانواده خاص چیست و این معما تا سالها در ذهن همه باقی ماند که دلیل تشکر از خانواده محترم رجبی در انتهای تیتراژ هر سریال برای چیست و آنها چه نقشی در تولید همه سریالهای پرطرفدار آن زمان دارند.
البته مخاطبهای باهوشی که سریالهای معروف دهه 70 را با دقت مشاهده میکردند فهمیده بودند که این سریالها علاوه بر اسامی سازندگانش در لوکیشین یا ساختمان محل فیلمبرداری هم شباهت دارند. در واقع سریال همسران و سریالهایی مانند مجید جان دلبندم و دنیای شیرین همگی در یک خانه ساخته شدند که میشد منزل خانواده رجبی!
در حال حاضر خانواده رجبی که در واقع نسل جدید خاندان رجبی هستند حتی همین الان که بیشتر از دو دهه از سریال همسران گذشته هنوز در همان خانه که در سعادتآباد واقع شده، زندگی میکنند. البته در این سالها کسی برای سریالسازی سراغشان نرفته و خبری از اسم این خانواده در تیتراژها و... نیست اما بسیاری از طنز پردازها در انتهای مطلبشان اشارهای به آنها میکنند و با شوخی مینویسند «با تشکر از خانواده رجبی»
ماجرای این آپارتمان از آنجا آغاز شد که برای ساخت سریال همسران به دنبال خانهای بودند که دو واحد کنار هم داشته باشد تا زندگی دو زوج کمال و مهین و علی و مریم به تصویر کشیده شود. آن زمان آپارتمان آقای رجبی نوساز بود و چهار واحد آن خالی بود. بنگاه معاملات ملکی خیابان ولیعصر که دوست آقای رجبی بود، پیشنهاد اجاره دو واحد آپارتمان را به این خانواده میدهد و آنها نیز میپذیرند که دو واحد آپارتمان را به مدت یکسال به گروه اجاره دهند.
پس از اتمام سریال همسران، گروه مجدد آپارتمان را از خانواده رجبی اجاره میکند و سریال خانه سبز در آن ساخته میشود. پس از سریال خانه سبز سریالهای دنیای شیرین، مجید دلبندم و سیب خنده در آپارتمان خانواده رجبی ساخته میشود. اینطور شد که یک آپارتمان نوساز و ساده در شمال غرب تهران به محلی تبدیل شد برای نشان دادن چالشهای زندگی مشترک و روزمره زوجهای کمال و مهین (با هنرمندی فردوس کاویانی و مهرانه مهینترابی) و علی و مریم (با هنرمندی فرهاد جم و الهام پاوهنژاد). پس از آن جای خودش را به آپارتمانی داد که شیرینِ قصه دنیای شیرین هر شب خاطراتش را در اتاق آن مینوشت، آپارتمانی که دنیای شیرین در آن خلاصه میشد. آپارتمانی که مجید دلبندم مرز واقعیت و تخیل را جابهجا کرد.
البته خانه معروف خانواده رجبی، بیشتر از هر چیزی به نام «خانه سبز» معروف شده است. پس از به پایان رسیدن سریال همسران، گروه مجدد آپارتمان را از خانواده رجبی اجاره کرد و ساخت سریال خانه سبز کلید خورد. پشت بام خانه را ایرانیت میکنند و رنگ سبز میزنند و خانه فرید و لیلی ساخته میشود.
این حجم از همکاری که باعث شکلگیری دوستی بین خانواده رجبی و مسعود رسام نیز شد خاطرات خوشی را از همکاری با عوامل ساخت سریالهای مختلف برای رجبیها ساخت و آنها هم بدون گله یا شکایتی همکاری را ادامه میدادند.
خانواده رجبی هنوز هم در خانه سبز زندگی میکنند. خانهای در خیابان یازدهم شرقی سعادتآباد که شخصیتهای دوستداشتنی یک داستان جدید از خانه سبز را خلق میکردند. خیابانی که خانه سبز در آن واقع شدهاست این روزها تغییر زیادی کرده و مانند گذشته نیست، ولی خانه سبز خانواده صباحی تا حد زیادی مثل گذشتهاست.
دیوارهای خانه به رنگ سفید در آمده و در خانه مانند گذشته نیست. اما خانه سبز هنوز سرپا و سبز است. فضای داخلی طبقات مانند گذشتهاست. طبقه همکف خانه آقاجون و خانمجون که در آن قرار داشت، محل سکونت آقای رجبی و همسرش است.
سریال خانه سبز اینگونه به پایان رسید که یک اتوبان قرار است ساخته شود و آپارتمان صباحیها نیز وسط این اتوبان قرار دارد. بعد از پایان سریال همه تصور میکردند آپارتمان خانه سبز صباحیها دیگر وجود ندارد و یک اتوبان از وسط آن گذشتهاست.
هنوز دیالوگ ماندگار عاطفه خطاب به همسرش در خاطرههاست: ««خونه سبز فقط یک ساختمون نیست؛ همه باورهای ماست… این چیزی نیست که بشه با بیل مکانیکی و بولدوزر خرابش کرد. این چیزیه که میتونه به هر آدمی روح سبز زندگی بده.»و خانه سبز به همه مخاطبانش روح سبز زندگی را بخشید.
آقای رجبی در خیابان سهروردی فرش فروشی دارد و در سینما و تلویزیون نبوده، ولی آپارتمانشان حدود هفت سال در اجاره گروه بود. به گفته آقای رجبی، گروه برای هر واحد ۱۸۰ هزار تومان کرایه میداد که در زمان خودش مبلغ مناسبی بود.
خانواده رجبی خاطرات جالبی از این داستان دارند. طبق گفته ایشان، بعد از قسمت پایانی دوست و آشنا تماس میگرفتند و ابراز ناراحتی میکردند که خانه سبز صباحیها یا رجبیها قرار است از بین برود، اما خوشبختانه خانه سبز استوار است و خاطرات آن زنده.
آقای رجبی میگوید، بعد از سریال خانه سبز برای ساخت فیلم و سریالهای دیگر با ایشان تماس گرفتند، ولی خانه را اجاره داده بودند و به همین دلیل بعد از پایان همکاری با عوامل سریال خانه سبز دیگر سریالی در آپارتمان خانواده رجبی ساخته نشد.
آقای رجبی تمایلی ندارد آپارتمانش را بکوبد و آن را از نو بسازد.وی میگوید: این آپارتمان هنوز هم برای مردم جذاب و پرخاطره است. هنوز هم گاهی افراد جلوی خانه سبز میایستند و به آن نگاه میکنند، بعضی از افراد برای اینکه مطمئن شوند این آپارتمان همان لوکیشن سریال محبوبشان است، زنگ میزنند و سوال میپرسند.
این روزها در خانه سبز جای دفتر وکالت آقای صباحی و همسرش را مطب دندانپزشکی گرفتهاست. پسر خانواده رجبی که دندانپزشک است، مطب دندانپزشکی خود را در خانه سبز دایر کرده و نام دندانپزشکی نیز خانه سبز است.
یوسف هاشمی - خبرنگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد