به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ در دنیای امروز که برای انواع بیماریها، داروهایی تجویز میشود، دو علم پزشکی اسلامی و پزشکی بر مبنای آموزههای دانشگاهی بهنوعی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، در این میان، عدهای این دو دانش را در تقابل با هم مطرح میکنند و گروهی هم آنها را مکمل و همراستا میدانند؛ عدهای با اکتفا به دانش پزشکی نوین از استفاده از علوم اسلامی در درمان بیماریها خودداری کردهاند و برخی افراد تنها به استفاده از علوم موجود در طب اسلامی بسنده میکنند و آن را برای درمان هر نوع بیماری اعم از سرماخوردگی ساده، سرطان، کرونا و هر بیماری دیگر کافی میدانند.
حجتالاسلام دکتر احمد آقارفیعی، یکی از پزشکان و تحصیلکردههای دانشگاهی که با علوم اسلامی و طب رضوی(ع) هم آشنایی دارد و تحصیلکرده حوزههای علمیه است، به بررسی مواضع و رویکردهای علم پزشکی نوین با علوم طب اسلامی پرداخته است. آن طور که این پزشک آشنا با طب اسلامی توضیح میدهد، شاید نتوان بین دو علم پزشکی اسلامی که برگرفته از آموزههای دین اسلام است و با داروهای گیاهی و روشهای طبیعی از بیماریها پیشگیری یا درمان میکند و پزشکی نوین که با تکنولوژی و داروهایی که اگرچه شیمیایی هستند، اما از دل طبیعت به دست آمدهاند، انتخاب کرد، با این حال، سالهاست که پزشکی نوین کنار طب اسلامی قرار گرفته است و با هم به درمان بیماریها کمک میکنند. بسیاری از بیماریها از طریق استفاده از داروهای گیاهی و با روشهای طب اسلامی قابل پیشگیری هستند و از طرف دیگر، پزشکی با دستگاهها و شیوههای پیشرفته و مدرن هم برای درمان تعداد زیادی از بیماریها قابل استفاده است، به این ترتیب است که میتوان بِروز بودن آموزههای اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام در زمینه علم پزشکی را متوجه شد.
پیروان علوم نوین و سنتی
*امروزه گروهی از مردم علم را دارای اساس و بنیاد مشخص میدانند و بیماریها را با علوم پزشکی نوین درمانپذیر میخوانند اما عدهای هم به پزشکی اسلامی متمسک میشوند، این دوگانگی را چگونه میتوان جواب داد؟
این نوع دوگانگی در همه کشورها وجود دارد و این طور نیست که فقط مردم کشور ما که اکثر آنها مسلمان و شیعه هستند، با آن مواجه باشند. هرچند وقتی به آمارها و استقبال عمومی مردم از انواع درمانها رجوع کنید این مطلب مشخص میشود که گروهی از افراد و بهویژه مردمی که در کشورهای غربی و با پیشرفتهای علمی و تکنولوژی زندگی میکنند، عمدتاً به این عقیده رسیدند که علم اصالت محض دارد و به همین دلیل تابع بیقیدوشرط علم شدهاند.
با وجود این، میان آنها مانند همیشه تاریخ، عدهای هستند که دین را بهجای علم دارای اصالت میدانستند و به همین دلیل سعادت را در پیروی از دین میدانستند، پس دقت شود که این موضوع فقط به مسلمانها و یا شیعیان خاص اختصاص ندارد بلکه در قرون وسطی هم گروهی بودند که از این عقیده پیروی میکردند.
دین به مسائل پزشکی هم پاسخ میدهد
*اشاره کردید که گروهی سعادت را در دین و گروهی در علم میدانند، چطور شد که دامنه این سعادت بهسوی مسائل پزشکی و بهداشتی کشیده شد؟
کسانی که از دین کامل و جامع بهرهمند هستند، رویکرد دنیایی و معنوی به زندگی دارند. این تصور غلطی است که گمان کنیم مردم مؤمن فقط آخرت را نگاه میکنند و نسبت به زندگی دنیا بیتوجه هستند.
وقتی آموزههای ائمه معصوم علیهم السلام را بخوانیم، این مورد مشخص میشود که آن بزرگان نوعی برنامه زندگی را ارائه میدهند که انسان هم در دنیا زندگی سالم و پرباری داشته باشد و هم در آخرت در آسایش و آرامش باشد.
بر همین اساس است که دین اسلام کنار دستوراتی که برای آخرت داده است، آموزهها و برنامههایی هم برای زندگی دنیای ما دارد. نکتههای بهداشتی و پزشکی که در حدیثهای عنوانشده از سوی پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام میخوانیم، نشاندهنده این نکته است که ایشان بهعنوان فرستادههای خدای متعال به سلامت روح و جسم انسان و زندگی سالم او در دنیا هم توجه داشتهاند، چون به هر حال دین اسلام بر فطرت انسان منطبق است و طبیعی است که برای همه نیازهای او از جمله نیازهای بهداشتی و پزشکی او هم جواب و برنامه دارد.
*با وجود این، آیا میشود علم و دین را از هم جدا کرد؟
جواب این سؤال را باید در آموزههای اصیل اسلامی پیدا کنیم. کاملترین این رویکرد نسبت به دین، در دین مقدس اسلام و مذهب تشیع وجود دارد که علم و دین را دو بال برای پرواز در آسمان سعادت میداند تا انسان را به کمال مطلق برساند و در عین حال پرداختن به هر یک بدون توجه به دیگری را، آفتی برای سعادت و نیکبختی انسان، به حساب میآورد.
به این ترتیب همان اندازه که عالم بیدین، مسبب بدبختی خودش و دیگران است، جاهل مقدسمآب هم موجبات خسارت در دنیا و آخرت را برای خود و اطرافیانش فراهم میکند. البته این موضوع طبق فرمایش امام علی علیه السلام است که: «علم و دین پیوسته با یکدیگرند و هرگاه جدای از هم شدند، آتشافروز خواهند بود.»
البته باید یادآوری کنم که بر این اساس، علم راهی را طی میکند که در انتهای آن راه، دین قرار گرفته و این رمز بزرگی که در سیره علمی و دینی ائمه اطهار علیهم السلام قابل مشاهده است. هر روز که تلاش انسان برای کشف علومی مانند علم پزشکی به نتیجه جدیدتری میرسد، درستی و کمال دستورات دین هم مشخص میشود.
تفاوت درمان در پزشکی نوین و طب اسلامی
*شما را بهعنوان پزشکی میشناسیم که سالها در زمینه طب اسلامی تحقیق و پژوهش و در عین حال در پزشکی نوین هم تحصیل کرده است، به این پرسش پاسخ دهید: پزشکی جدید یا اسلامی، کدام یک بر دیگری ارجحیت دارد؟
شاید نتوان بین دو علم پزشکی اسلامی که برگرفته از آموزههای دین اسلام است و با داروهای گیاهی و روشهای طبیعی از بیماریها پیشگیری یا آنها را درمان میکند و پزشکی نوین که با تکنولوژی و داروهایی که اگرچه شیمیایی هستند، اما از دل طبیعت به دست آمدهاند، انتخاب کرد، با این حال، سالهاست که پزشکی نوین کنار طب اسلامی قرار گرفته است و با هم به درمان بیماریها کمک میکنند.
*نوع درمان در دو علم پزشکی نوین و طب اسلامی چه تفاوتهایی با هم دارند؟
یکی از تفاوتهای این دو علم در تشخیص بیماری است. با در نظر گرفتن مزاج اعضا و مزاج شخص بیمار، بیماری با علائمی که ناشی از نامعتدل بودن است، خود را نشان میدهد. جستوجوی این نشانهها بسته به شکایت بیمار از بیماری خود، باید در مسیر مشکلات جسمی او باشد. این روش با ظرافتی تمام این مراحل را پیدا میکند و در اختیار پزشک تیزبین قرار میدهد، به این ترتیب ابتدا مشکلات اصلی و بیماری بهدرستی تشخیص داده میشود و سپس درمان آن مطابق با آموزههای پزشکی اسلامی تعیین خواهد شد، این در حالی است که پزشکی نوین علائم بیماریها را هم با دستگاهها و تکنولوژی پیشرفته تشخیص میدهد.
در عین حال بسیاری از بیماریها از طریق استفاده از داروهای گیاهی و با روشهای طب اسلامی قابل پیشگیری هستند و از طرف دیگر، پزشکی با دستگاهها و شیوههای پیشرفته و مدرن هم برای درمان تعداد زیادی از بیماریها قابل استفاده است، به این ترتیب است که میتوان بِروز بودن آموزههای اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام در زمینه علم پزشکی را درک کرد.
توجه به کل بدن در پزشکی اسلام
*مگر طب اسلامی چه آموزههایی دارد؟
طب اسلامی برای درمان بیماریها به کل بدن توجه دارد و هر داروی گیاهی که برای بیمار تجویز میشود، اگر فایدهای برای اجزای دیگر بدن او نداشته باشد، مشکلی هم ایجاد نخواهد کرد.
جالب است که نشانههای بیماری در طب اسلامی همان تعریف بیماری در پزشکی جدید را ندارد، درواقع نشانه بیماری در طب اسلامی یک نشانه مشکلآفرین تعریف نمیشود تا وقتی ایجاد شد با داروهای گیاهی به آن حمله کنیم، درواقع این نوع نشانهها حکم چراغ راهنما را دارند که با شناختن آن میتوان آسیبپذیری و حالت مزاج بیمار را تشخیص داد و دارویی برایش پیدا کرد که با کل بدن او و مزاجش سازگار باشد.
از طرف دیگر خود فرد مورد مطالعه پزشک قرار میگیرد، نه بیماری خاص او، به همین دلیل است که ضربان آهسته و یا ضعیف برای یک نفر نشانه بیماری است اما برای شخص دیگری با توجه به مزاج او، امری طبیعی و عادی است.
توجه به آبوهوا در درمان بیماریها
در علم پزشکی اسلامی به این نکته هم توجه میشود که دستورات ویژه ائمه اطهار علیهم السلام در شرایط آبوهوایی آن زمان و حاکم بر سرزمینی که ایشان زندگی میکردند، صادر شده است، چون در این رشته پزشکی توجه به نوع آبوهوایی که فرد در آن قرار دارد هم از اهمیت بالایی برخوردار است و دستورات و تجویزهای پزشکی باید مطابق با وضعیت زندگی و اقلیمی باشد.
نکته دیگر این است که چون در طب اسلامی تمام جنبههای شخص مورد بررسی پزشک قرار میگیرد و نه صرف بیماری او، درنتیجه شیوه زندگی، وضع فکری، خلقوخو، توان، حالت یا ساختار بدن، همه و همه به همان اندازه نشانههای جسمی، در تشخیص بیماری اهمیت دارد.
تقدم پیشگیری بر درمان در پزشکی اسلامی
*یکی از نکات مهمی که در طب اسلامی یاد میگیریم، تقدم پیشگیری بر درمان است، درست است؟
بله. برای دانستن اینکه پزشکی نوین با داروهای شیمیایی و عناصر گرفتهشده از خاک و طبیعت بهتر است یا طب رضوی(ع) با داروهای گیاهی و روشهای درمانی که امامان معصوم علیهم السلام توصیه کردهاند، میتوان به موارد استفاده از آن توجه کرد.
نکته مهم در موارد مصرف طب اسلامی این است که تجویزهای اهلبیت علیهم السلام در علم پزشکی فقط برای درمان بیماری مفید نیستند، بلکه پیشگیری را هم باید یکی از مهمترین کاربردهای طب اسلامی بدانیم.
جالب است بدانید که امروزه بسیاری از افراد برای اینکه به بیماری خاصی مبتلا نشوند از دستورات طب اسلامی بهره میبرند. نحوه غذا خوردن، زمان استراحت کردن، استفاده از بعضی از داروهای گیاهی و بسیاری موارد دیگر را میتوان عواملی برای پیشگیری از بیماری دانست که در طب اسلامی به آن اشاره شده است، به این ترتیب میتوان گفت پیشگیری قبل از ابتلا به بیماری، یکی از بهترین و مهمترین کاربردهای تجویزهای اهلبیت علیهم السلام است.
*با این توضیحات، آیا پزشکی نوین بهجای طب اسلامی ایجاد فایده یا مشکلی میکند؟
جای تأسف است که تبلیغات زیادی درباره فواید بیچونوچرای داروهای شیمیایی بهقدری در ذهن مردم نفوذ کرده که بهنظر محال است که حتی استادان بزرگ پزشکی جهان هم گمان کنند که عوامل درمانی دیگری هم بتواند جانشین داروهای فعلی شود.
چون در ذهن پزشکان فواید و منافع داروها را خیلی بیشتر از آنچه واقعاً هست و ضرر آنها را خیلی کمتر از آنچه هست نشان دادهاند تا از این راه یک تعصب خاصی شبیه ایمان مذهبی در پزشکان بهوجود آمده است. تا زمانی که این تعصب علمی وجود دارد، کوچکترین امیدی برای رهایی و نجات از خطرات فاحش داروها نمیتوانیم داشته باشیم.
این در شرایطی است که اگر دستورات و تجویزهای اسلامی را در سبک زندگی خود نهادینه کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که از بسیاری از بیماریها در امان بمانیم و مجبور به استفاده از داروهای شیمیایی نشویم.
طب الرضا علیه السلام را بخوانید
*برای حسن ختام خوب است یک کتاب پزشکی در طب اسلامی معرفی کنید.
توصیههای امام رضا علیه السلام در زمینه پزشکی از چند حدیث و روایت فراتر رفته است. آن حضرت بخشی از حکمت خود را در زمینه پزشکی در کتابی جمعآوری کرده که به نام «طب الرضا علیه السلام» و یا «رساله ذهبیه» مشهور است.
تفاوت این اثر با سایر توصیههای آن حضرت و یا ائمه دیگر که بهطور پراکنده در زمینه پزشکی یادآوری شدهاند، آن است که این اثر بهطور مستقل توسط وجود مبارک امام رضا علیه السلام نوشته شده است و البته دلایل تاریخی و روایتی محکمی هم وجود دارد که تألیف این اثر بهدست مبارک آن حضرت را تأیید میکند.
امام رضا علیه السلام این کتاب را بهدرخواست مأمون، خلیفه عباسی، تألیف فرموده است اما در متن نوشتهها مشخص میشود که آن حضرت خطاب عمومی داشته و آن را برای استفاده تمام مردم نوشته است. این اثر بهاندازهای اهمیت داشت که مأمون دستور داد نوشتههای آن را با آبطلا بنویسند و به همین دلیل است که کتاب «طب الرضا علیه السلام» به «رساله ذهبیه» یا رساله طلایی مشهور است.
از طرف دیگر یکی از بخشهای جالب کتاب، وجود اصل سند متن مأمون است که او با دستخط خودش بهروی این رساله مطلبی نوشته که به فارسی ترجمه شده است: «بهدرستی که من در رساله پسرعموی علویتبار خود که شخصیتی ادیب و فاضل و محبوب و فرهیخته منطقی و طبیبی حاذق است، با دقت تمام نگریستم و آن را در راستای اصلاح، بهبود، انتظام جسم آدمی، تدبیر امور نظافت، استحمام، تنظیم و تعدیل برنامه غذایی یافتم و ملاحظه کردم که این رساله به بهترین وجه تماماً به مسائل مهم پرداخته است و آن را در جهت تبیین عالیترین نعمتها یافتم... به همین دلیل در حفظ و فراگیری آن کوشیدم و حقیقتاً آن را نفیسترین پاسخها به نیازها یافتم، هم بهعلت نفیس بودن و هم بهعلت منافع زیاد. این مجموعه را رساله ذهبیه (رساله طلایی) نام نهادم و سپس گروهی از جوانان هاشمی دولت از آن نسخهبرداری کردند و آن را در خزانه دارالحکمه نگهداری کردم.»
کتابی قابل استفاده برای همه مردم
*با این توضیحات آیا عموم مردم میتوانند از آموزههای این کتاب استفاده کنند؟
بله. البته دانستن این نکته هم خالی از لطف نیست که کتاب «طب الرضا علیه السلام» از دو نظر دارای اهمیت است؛ اول اینکه کتابی علمی است که در زمینه پزشکی نوشته شده و دوم اینکه چون از ناحیه امام معصوم صادر شده است، اشتباهات مرسوم و رایج در علوم تجربی را ندارد و میتوان بر سفارشهای آن تکیه کرد.
در مورد این کتاب یک نکته وجود دارد که باید به آن توجه داشت و آن، این است که توصیههای پزشکی امام رضا علیه السلام در این کتاب برای افرادی نوشته شده که در سرزمین خراسان قدیم با آن شرایط خاص آبوهوایی زندگی میکردند و از آنجایی که طب رضوی به شرایط اقلیمی هم توجه دارد، باید این نکته را هم در کاربرد دستورات آن در نظر داشت.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد