عکس بروسلی همه چیز را لو داد

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از به نقل از روزنامه جام‌جم، اوایل هفته گذشته مرد جوانی با حضور در دادسرای ناحیه ۳۴ تهران از دو جوان به اتهام آدم‌ربایی و سرقت مقرون به آزار شکایت کرد.

پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی گفت: آن شب بعد از خروج از خانه خواهرم در غرب تهران دو سرنشین پژو۲۰۶ پیاده شده و دنبالم آمده و با فنون رزمی مرا مصدوم و بیهوش کردند. ساعتی بعد در خانه ویلایی متروکه در جنوب تهران به‌هوش آمدم. سر و صورت و بدنم زخمی بود. با طناب مرا به ستون بسته بودند. آدم‌ربایان، لباس‌هایم را درآورده و با گوشی از من فیلم و عکس سیاه تهیه کردند. گردنبند ۵۰ میلیون تومانی‌ام، حلقه ازدواج و گوشی‌ام را سرقت کرده و با تهدید به انتشار فیلم و عکس‌های سیاه در فضای مجازی مرا در میدان آزادی رها کردند. داخل خودرو و زیر رویه در، عکس بروسلی نصب کرده بودند که آن را به یاد دارم.

سرانجام چند روز پیش یک پژوی سواری از سوی پلیس به‌خاطر سرعت بالا متوقف شد ‌و در بازرسی از خودرو عکسی از بروسلی دیده شد. او بازداشت شد و منکر جرائمش بود تا این‌که لب به اعتراف گشود و گفت: با خانمی رزمی‌کار آشنایی داشتم و خواست مزاحمش را تنبیه کنم. من و رفاقیم در عالم رفاقت قبول کردیم به او کمک کنیم. بعد از رها کردن گروگان، فیلم و عکس‌های سیاه تهیه شده از او را به آن زن نشان دادیم و بعد حذف کردیم. اموال دزدی در خانه من است.

ماموران اموال شاکی را از خانه متهم کشف کردند. همچنین با دستگیری همدست وی او نیز به آدم‌ربایی اعتراف کرد.

سرانجام دختر رزمی‌کار که اجیرکننده آنها بود نیز بازداشت شد و در جریان تحقیقات گفت: مربی رزمی‌کارم. بعد از فوت پدرم به من سه‌میلیارد تومان ارث رسید‌. زنی که شاگردم بود پی به این ماجرا برد و غافل از نقشه‌ای که داشت، مرا برای برادرش خواستگاری کرد. آن مرد می‌گفت مهندس است و در آمریکا زندگی می‌کند و بعد از ازدواج مرا به آنجا می‌برد. اما یک هفته قبل از عقد، زنی به خانه‌مان آمد و شناسنامه‌ای را که نام مرد خواستگار در آن بود نشانم داد و گفت این مرد شوهرش است و برای تصاحب اموال من، با خواهرش این نقشه را کشیده‌اند. بعد از افشای این موضوع، به خواستگارم جواب رد دادم و همه چیز به‌هم‌خورد.

وی افزود: او دست‌بردار نبود و برایم تلفنی ایجاد مزاحمت می‌کرد. حتی در خیابان تهدیدم کرد که اگر با او ازدواج نکنم و ارثیه‌ام را به او ندهم مرا با اسید می‌سوزاند. برای خلاصی از دست خواستگار مزاحم دو مرد رزمی‌کار را برای ربودن، سرقت اموالش و تهیه فیلم و عکس سیاه از او اجیر کردم تا آن مرد تنبیه شود که خودمان به دردسر افتادیم. من فقط قصد داشتم به این مرد یاد بدهم که فریب، چه عواقب تلخی دارد.
پس از اعتراف متهمان، تحقیقات از آنها در پلیس آگاهی ادامه دارد.

*عکس تزیینی است