عامیانه خواندن و همذاتپنداری نزدیک در شعر و ترانههای افرا باعث شده تا هر آنچه میخواند به دل شنونده بنشیند و شاید همین موضوع یکی از رمزهای موفقیت این خواننده باشد؛ موفقیتی که در حال حاضر شاهد آن است حضور و دعوت در برنامههای پرمخاطب و همچنین خواندن تیتراژ برنامههایی که این روزها مخاطبهای قابلتوجهی دارند از جمله مواردی است که میتوان آنها را از موفقیتهای این خواننده جوان برشمرد.
برای همین هم با او به گفتوگو نشستیم تا از فعالیتهایش با صدا و سیما و خواندن تیتراژ برنامههای همچون «خانه ما» و «سیم آخر» بگوید.
خوانندگی را از چه زمانی شروع کردید؟
من از سالها قبل در حوزه موسیقی فعال بودم و کارهایی مثل آهنگسازی و خوانندگی انجام میدادم اما در آن زمان کار پرمخاطبی نساخته بودم تا اینکه قطعه «هیچی نمیشه» تولید شد. ترانه، آهنگسازی و خوانندگی آن را خودم انجام دادم. این قطعه خیلی زود جا افتاد و مخاطب خودش را پیدا کرد. بهنظرم بهدلیل فضای شاد و امیدبخشیهایی که داشت، مردم جذبش شدند و خدا را شکر بازخوردهای مثبت رقم خورد و این آهنگ توانست مخاطبهای زیادی را به سمت خود جلب کند. همین تکآهنگ موجب شد تا نام من هم بهعنوان خواننده پاپ در میان مردم و رسانهها مطرح شود. البته این اتفاق بیشتر در فضای غیررسمی و مجازی رخ داده بود و هنوز اسم آثار و خودم به گوش عموم مردم نخورده بود اما باعث شد که پایم به تلویزیون باز شد. به این ترتیب من در برنامه «اتفاق» آهنگ «هیچی نمیشه» را اجرا کردم و بعد کمکم حضور جدیتری در رسانه ملی پیدا کردم.
پس تلویزیون نقش پررنگی در شناخته شدن شما بهعنوان یک خواننده داشت؟
بله البته بعد از «هیچی نمیشه» در قشر کمی از مردم شناخته شده بودم اما اینها همه طیف جامعه را دربرنمیگرفت. مخاطب سایتهای موسیقی و مواردی از این دست اصلا قابل مقایسه با تلویزیون نیست. به همین خاطر حضورم در برنامه «اتفاق» و چند برنامه تلویزیونی دیگر تاثیر بسیار زیادی در شهرت من داشت و باعث شد بخشها و گروههای مختلف مردم مخاطب کارهای من شوند.
به نظر شما در حال حاضر انتشار آلبوم باعث شهرت خواهد شد یا برگزاری کنسرت یا خواندن تک آهنگ هایی که بر سر زبانها میافتد؟
انتشار آلبوم وقتی میتواند باعث شهرت شود که از قبل آن خواننده به شهرت رسیده باشد و به اصطلاح یک سرمایه اجتماعی اولیه برای خودش داشته باشد. این سرمایه اجتماعی معمولا از تکآهنگهای خوب یا کارهای رسانهای مختلف بهوجود میآید و اگر قبل از آنکه شناخته شده باشی، بخواهی آلبوم عرضه کنی با شکست مواجه خواهی شد. برای همین بسیاری از خوانندهها با توجه به چنین تجربهها و شناختی که دارند ابتدا چند تکآهنگ منتشر میکنند و سپس وارد عرصه تولید آلبوم خواهند شد.
آیا خواندن در تلویزیون هم توانسته به میزان محبوبیت و شناخته شدن شما اضافه کند؟
بله، حتماً همینطور است. چون علاوه بر خواندن و حضور در برنامههای تلویزیونی توانستم خواننده تیتراژ برنامه پرمخاطبی مانند «خانه ما» و «سیم آخر» هم باشم و شناختهشدهتر از قبل هم شدهام. مسأله این است که میزان مخاطب تلویزیون با هیچ رسانه دیگری قابلمقایسه نیست. همه اقشار را هم در برمیگیرد و وقتی وارد چنین رسانهای میَشوی، میتوانی مطمئن باشی که صدا و اثرت به گوش بسیاری از مردم جامعه از هر جنس و قشری رسیده است.
خواندن تیتراژ در برنامههای مختلف مانند خانه ما و سیم آخر تا چه میزان شما را شناخته شده و محبوب کرده است؟
خیلی تأثیر زیادی داشت. چون هردوی اینها برنامههای پرمخاطب هستند. موسیقیهایی که در این دو برنامه ساخته و اجراشده، بسیار متناسب با فضای برنامه است. برای همین هم با استقبال خوبی مواجه شد. همین موسیقیها هستند که میتوانند باعث شوند یک خواننده مشهورتر ازآنچه هست، بشود. البته این موضوع مختص به بابک افرا و خوانندههایی که در این نسل فعالیت میکنند، نیست. در نسلهای قبلتر همچنین موضوعی کامل رواج داشته و بسیاری از خوانندگان نسلهای گذشته نیز که الآن در قلههای موسیقی پاپ قرارگرفتهاند همه آنها با تیتراژ خواندن شروع کردند و بعد از آنکه حسابی در میان مردم معروف و شناخته شدند، سراغ آلبوم و برگزاری کنسرت رفتند.
آیا در خواندن تیتراژ بین خوانندهها و تهیهکنندگان موسیقی باندبازی یا رقابت وجود دارد؟
من اسمش را باندبازی نمیگذارم. اما به خاطر اهمیتی که خواندن تیتراژ برنامهها دارد، طبیعتاً خوانندهها و تهیهکنندهها خیلی دوست دارند بتوانند برنامههای پرمخاطب یا سریالهایی که مخاطب را پای تلویزیون مینشاند تیتراژ آن برنامهها را در دست داشته باشند. کما اینکه برنامههایی همچون ماهعسل یا برنامههای دیگر که تیتراژهای خاصی داشت و همیشه باعث شهرت خوانندههای مختلف میشد ازایندست برنامهها هستند. حکایت سریالهای پرمخاطب هم همین است و برای همین هم تهیهکننده برایشان بسیار مهم است تا بتوانند هم یک تیتراژ جذاب برای سریال یا برنامهشان داشته باشند و هم برایشان مهم است خواننده خوبی را برای تیتراژی که در نظر دارند، انتخاب کنند. در طرف مقابل خوانندهها هم دوست دارند آثارشان روی کارهای پرمخاطب باشد و به شهرتشان بیش از گذشته اضافه کنند.
چند وقت پیش هم قطعهای از شما به نام «رفیق» منتشر شد که زیر نظر مرکز موسیقی سازمان صداوسیما بود و حال و هوای خوب، نوستالژی، شاداب و جذابی داشت. این موسیقی چطور بود؟ فضایی که دارد به فضای خود شما نیز نزدیک است؟
بله، بعد از تغییراتی كه در دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا سیما صورت گرفت، جلساتی را با آقای دكتر نراقیان و مدیر مركز تولید آقای دكتر بی آزار داشتم و قرار بر این شد كه در ژانر اجتماعی با نگاه طنز شروع به تولید كنیم. كار رفیق با الهام گرفتن از مقوله ایران همدل به سفارش مركز موسیقی سازمان در دستور كار قرار گرفت. قرار بر این شد با توجه به بیماری كرونا و بحث كمك كردن مردم به همدیگر كه میتواند حتی یك لبخند هم باشد را تولید و منتشر كنیم. بعد از جلسات متعدد به شعر و ملودی كار رسیدم كه شكر خدا كار خوبی شكل گرفت. با ایده پردازی هایی كه ازسوی مركز تولید موسیقی سازمان شد كار تصویربرداری و ساخت كلیپ با دوست خوبم مهران علوى كه جا داره ازش مجددا تشكر كنم شروع و نهایتا همین كاری كه دیدید تولید و پخش شد كه مورد توجه مردم قرار گرفت و با استقبال مواجه شد. ما در دورهای هستیم که مردم شرایط خوبی ندارند و نیاز به رفاقت و همیاری و کمک به یکدیگر دارند و این موسیقی هم بر همین مبناست. خدا را شکر این محتوای ویدئویی هم با فضای آهنگ تناسب و تطبیق داشته و برای همین هم باعث شد در فضای مجازی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شود. بعد از این اتفاق خوب و حس خوبی كه از مخاطب به ما و مركز موسیقی و سرود منتقل شد ، قرار شد هر ماه یك كار با مضامین اجتماعى و با همین سبك و سیاق به سفارش مركز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما تولید و پخش كنیم. به نظرم جامعه به چنین آثار و محتوایی احتیاج دارد. این مدل کارها روحیه مردم را بالا میبرد و باعث تزریق امید میشود.
ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد