به گزارش گروه
حوادث جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، خیلی سریع سوار آمبولانس شدیم و با عبور ازخیابانهای پر ترافیک پایتخت خود را به محل حادثه رساندیم. مقابل در خانه که رسیدیم جمعیت زیادی جلوی در ایستاده بودند وصدای گریه و شیون از طبقه پنجم یک آپارتمان به گوش میرسید.
آنقدر جمعیت زیاد بود که اصلاً متوجه حضور ما نبودند تا اینکه با صدای بلند از همسایهها خواستیم کنار بروند و راه را باز کنند. وقتی بالای سرکودک که یک دختر شش ساله به نام نیکا بود رسیدیم متوجه شدیم که هنگام خوردن انار یک دانه به گلویش پریده و باعث انسداد مجاری تنفسی اش شده.
کودک در آغوش مادرش بود و رنگش به سیاهی میزد. لحظات سخت و پر اضطرابی بود ظاهر دخترک نشان میداد که زمان زیادی برای امدادرسانی نداریم او را از مادرش گرفتم و عملیات نجات برای باز کردن راه تنفسی و بیرون کشیدن دانه انار از گلویش را آغاز کردیم.
در کمتر از چند ثانیه و با چند حرکت ناگهان دانه انار بیرون پرید و دخترک شروع به سرفه و نفس کشیدن کرد. پدر و مادرش با دیدن این صحنه از خوشحالی به گریه افتادند و خدا را به خاطر بازگشت دوباره دخترشان به زندگی شکر کردند.
بعد پدر و مادرش تعریف کردند که دخترشان درحال خوردن انار بوده که به یک باره یکی از دانههای انار به گلویش پریده است، اما اعضای خانواده که با کمکهای اولیه آشنا نبودند به جای اینکه او را وادار به سرفه کنند چند ضربه به پشت و کمر او زده بودند که دانه انار بیشتر وارد مجاری تنفسی شده بود و او را تا یک قدمی خفگی پیش برده بود.
این عملیات در آن شب سرد با نجات دخترک به خاطرهای تبدیل شد که همیشه در ذهنم باقی میماند.