سردار چهارباغی در گفتگو با جام جم:

ماجرای مواجهه نظامی ایران و آمریکا در سوریه

یکی از مستشاران نظامی ایران و همرزم سردار قاسم سلیمانی روایت نخستین روزهای حضور در سوریه برای مبارزه با داعش را نقل کرده است.
یکی از مستشاران نظامی ایران و همرزم سردار قاسم سلیمانی روایت نخستین روزهای حضور در سوریه برای مبارزه با داعش را نقل کرده است.
کد خبر: ۱۲۹۸۵۱۲

سردار محمود چهارباغی در مصاحبه ای مفصل با ویژه نامه روزنامه جام جم به مناسبت سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی که شنبه منتشر می شود، به تشریح شرایط نخستین روزهای ورود ایران به نبرد سوریه و نحوه فرماندهی سردار سلیمانی پرداخته است.

اهم محورهای مصاحبه را می خوانید: 

- نخستین مرتبه‌ای که من برای مقابله با تروریست‌های تکفیری به سوریه رفتم، سال 92 بود. هنگام غروب آفتاب بود که به فرودگاه دمشق که حدودا 20 کیلومتر خارج از شهر است، رسیدیم. در داخل فرودگاه به من اطلاع دادند که حاج‌قاسم در حرم حضرت رقیه (س) است و با شما کار دارد. وقتی به حرم حضرت رقیه (س) رسیدیم و حاج قاسم را در آنجا دیدیم. او به آرامی نشسته بود و به نیروهایش آموزش‌های مقدماتی را ارائه می‌داد.

- در همان روزهای نخست، حاج قاسم را به همراه دخترش (زینب) در فرودگاه دمشق دیدم. برای من غیرقابل باور بود که حاج قاسم در آن شرایط حساس و دلهره‌آور، زن و فرزندش را برای زیارت به سوریه آورده است.


-
خیلی از ارتشی‌های سوریه تجهیزات‌شان را گذاشته بودند و تنها با سلاح‌های سبک خود به صف مسلحین پیوسته بودند. سردار اسدی که به ابواحمد معروف است به من گفت بیا با همین توپ‌هایی که در اینجا‌ست، توپخانه را راه بینداز. ما هم کار آموزش نیروهای سوری را آغاز کردیم و بعد از مدت کوتاهی موفق به راه‌اندازی توپخانه شدیم.


-
حاج قاسم ایده تشکیل نیروهای فاطمیون و زینبیون را خدمت حضرت‌آقا مطرح کرد و با موافقت معظم‌له، این گروه‌ها شکل گرفتند.


 -
نخستین عملیاتی که حاج قاسم طراحی کرد «دیرالعدس» نام داشت که در استان درعا و زیر بلندی‌های جولان و زیردید مستقیم اسرائیلی‌ها انجام شد. در این عملیات بر و بچه‌های ایرانی خیلی از مناطق را از مسلحین گرفتند. نکته عملیات دیرالعدس اینجا بود که ما این عملیات را به نام ارتش سوریه انجام دادیم.

- مسلحین تا 200 متری پشت دیوار حرم حضرت زینب رسیده بودند‌. 

 - در مسیر حرکت به سمت تنف هنوز چند 10 کیلومتر به تنف باقی مانده بود که یک موشک جلوی خودروی ما زدند؛ حاج‌اصغر به من گفت «جلوتر نرو، اینها آمریکایی‌ها هستند که می‌زنند.» کمی دیگر به سمت جلو حرکت کردیم و دومین موشک را خیلی نزدیک‌تر به ماشین ما زدند.


-
15 روز همراه با حاج قاسم در حلب در محاصره قرار داشتیم و هیچ‌گونه آذوقه و مهماتی به ما و مردم جنوب حلب نمی‌رسید. حاج قاسم می‌توانست سوار یک هلی‌کوپتر شود و از محاصره بیرون برود اما این کار را نمی‌کرد .


- وقتی که دشمن صدای حاج قاسم را پشت بیسیم می‌شنید، به‌شدت روحیه‌اش را از دست می‌داد .

سردار چهارباغی ناگفته هایی از محاصره نیروهای مقاومت در حلب، شکستن محاصره فوعه و کفریا و نبل و الزهرا و روایتی از صدور فرمان آزادی مناطق شیعه نشین سوریه و تاکتیک سردار سلیمانی برای شکستن این محاصره دارد که مشروح این گفتگو روز شنبه در ویژه نامه 112 صفحه ای روایت نصر، ضمیمه رایگان روزنامه جام جم در دسترس خوانندگان خواهد بود.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۲ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها