به گزارش جام جم آنلاین از ایسنا، «تام کوپر» یک پژوهشگر و نویسنده بریتانیایی در خوزه هوانوردی نظامی است که کتابهای متعددی در زمینه هوانوردی نظامی به چاپ رسانده است. همچنین او مقالات گوناگونی برای مجلات هوانوردی نظامی نوشتهاست.
او در یادداشتی پیرامون «شهید هاشم آل آقا» که پایگاه اطلاع رسانی هئیت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی آن را باز نشر کرده است مینویسد:
«در خلال چهار سال اول جنگ ایران و عراق، یکی از خلبانان «اف۱۴» نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران شهرت دلهره آوری به ویژه در عراق پیدا کرد. با همه اینها، او در نزد افکار عمومی، حتی در ایران ناشناخته باقی مانده است.
«هاشم آل آقا»، به عنوان جانشین فرمانده پایگاه هشتم شکاری در نزدیکی اصفهان، طی چهار سال اول جنگ ایران و عراق که از سال ۱۹۸۰ آغاز شد، مغز متفکر و طراح بسیاری از عملیاتهای دفاع هوایی ایران بود.
طرحریزیهای او در نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، منجر به سرنگونی تأیید شده حدود ۴۰ فروند از هواپیمای دشمن و ایجاد برتری کامل هوایی بر فراز استان نفت خیز خوزستان شد. وی در حد توان خود و با طرح ریزیهای دقیق، نیروی زمینی ایران را قادر به اجرای موجی از حملات راهبردی کرد که به تدریج منجر به تحت فشار قرار دادن نیروهای عراقی و اخراج آنها در سال های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ از ایران شد.
با این حال، در تاریخ ۱۵ نوامبر ۱۹۸۱، در حالی که دو فروند تامکت ایرانی توسط میراژهای عراقی آسیب دیده بودند، طرح آل آقا، بر این مبنا برنامهریزی شده بود که نه تنها روحیه خلبانان خود را بازیابی کند، بلکه برتری کامل هوایی برآسمان خوزستان را به دست آورد.
اگر چه این طرح همراه با ریسک بسیار زیادی بود، اما بسیار بهتر از آنچه دیگران انتظار داشتند، کارایی خود را در عمل نشان داد.
آل آقا، ابتدا ممنوعیت کاملی را برای فعالیت تمامی هواپیماها و بالگردهای ایرانی به استثناء آنهایی که خود برای رهگیری میخواست، اعمال کرد.
این در حالی بود که بسیاری از نیروهای زمینی ایران در برابر حملات هوایی عراق رها شده بودند و بدون هیچگونه پشتیبانی از بالگردها قرار داشتند.
این اقدام، خلبانان اف۱۴ و همچنین ایستگاههای کنترل زمینی را قادر ساخت تا با سر و سامان دادن به وضعیت خود، از مشکلات معمول در مقابل هواپیماهای دشمن رهایی یابند. آنها از آزادی کامل بهره مند شدند و در صورت لزوم، امکان آتش گشودن به روی دشمن را داشتند.
در ۲۵ نوامبر ۱۹۸۱، دو فروند جت «تامکت (tfb.۸)» به گشت زنی در منطقه نفتی اشغال شده پرداختند. یعنی همان منطقهای که چهار روز قبل، دو فروند تامکت مورد اصابت قرار گرفته و سرنگون شده بودند. در زمانی مشخص و از پیش تعیین شده، خلبان یکی از آنها، یک تماس رادیویی فریبنده مبنی بر این که سوخت جنگندهاش رو به پایان بوده و ناچار به بازگشت به پایگاه است، ارسال کرد.
چند دقیقه بعد، خلبانان دو فروند «تایگر( F-۵E )»، که در ارتفاع پایین در حال پرواز بودند، دو فروند «میگ ۲۳» جدید عراقی را در منطقه نفتی متعلق به ایران، در ارتفاعی بسیار پایین دیدند.
تایگرها برای تعقیب بسیار آهسته و کند بودند، اما هشدار آنها کافی بود. هر دو تامکت یک شیرجه عمودی رو به پایین که به (split s) معروف است، انجام دادند.
دو خلبان اف۱۴؛ سروان «فضل الله جاوید نیا» و ستوان یکم «غلامرضا خورشیدی»، به سرعت یکی از جنگندههای دشمن که در ارتفاع پایین پرواز می کرد را با رادارAWG-۹ قفل کردند و با یک فروند موشک «فینیکس AIM-۵۴» مورد حمله قرار دادند.
به همین ترتیب، تامکت خود را به طرف پایین کشید تا خود را در کنار جنگنده دشمن که از رو به رو میآمد، قرار دهد، رادار خود را روی هدف قرار داد و منتظر بود تا اصلاحات مرتبط با موشک فینیکس انجام شود. در عرض چند ثانیه جای شکار و شکارچی عوض شد.
حالا، دو هواپیمای عراقی برای زنده ماندن میجنگیدند. «میگ» های عراقی واکنش نشان دادند و هرکدام یک فروند موشک برد متوسط هوا به هوا R۲۳-R شلیک کردند، اما بسیار دیر شده بود.
موشک فینیکس جاویدنیا در بین سه موشک شلیک شده نه تنها اولین شلیک بود، بلکه سریعترین هم بود. این اقدام دست برتر را از میگهای ۲۳ گرفت و با انهدام میگ اول، بقایای آن به میگ دوم برخورد کرد.
یکی از خلبانها کشته شد و دیگری با چتر نجات بیرون پرید و توسط ایرانیها دستگیر شد. به این ترتیب هر دو موشک شلیک شده توسط میگهای عراقی از مسیر خود منحرف شده و به اهداف خود اصابت نکردند. با از سر راه برداشته شدن میگهای ۲۳، تام کتهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران یک روز عالی را سپری کردند. با غروب خورشید در ۲۵ نوامبر ۱۹۸۱ آنها پنج فروند هواپیمای دشمن را سرنگون و آسمان منطقه را از نیروی هوایی دشمن پاک کرده بودند.
چهار روز بعد، زمانی که میگها بار دیگر تلاش کردند؛ به منطقه برگردند، دو فروند اف۱۴ به یاری دو فروند اف۵ پایگاه وحدتی دزفول شتافتند.
آنها موفق شدند؛ ضمن رهگیری میگهای عراقی، یک فروند دیگر را سرنگون کنند. در دسامبر ۱۹۸۱، عراقیها تلاشهای خود را برای از بین بردن تامکتهایی که آسمان خوزستان را کنترل و محافظت میکردند، از سر گرفتند.
در این زمان، عراقیها شروع به استفاده از فضای هوایی کویت در خارج از آسمان ایران کردند. در این هنگام، آل آقا هواپیماهای ارتفاع بالای فانتوم را با هواپیمای ارتفاع پایین اف ۱۴ ترکیب کرد و زمانی که عراقیها تلاش میکردند؛ فانتومها را به کمین بکشند، بدون این که بدانند توسط تامکتها در محاصره هستند، مورد حمله قرار می گرفتند.
جالب این که؛ در حالی که عراقی ها حتی ۲۰ درصد تلفات مورد ادعای ایرانیان در آن ماه را انکار میکردند، یک خلبان سابق نیروی دریایی آمریکا که بعد از سال ۱۹۸۱به عنوان مربی با نیروی هوایی کویت کار میکرد، در حالی که میخواست نامش فاش نشود، اسرار زیادی در باره حوادثی که در همان دوره زمانی میراژهای کویتی با آن در گیر بوده اند را تشریح کرده است.
ظاهراً تعدادی از میراژهای عراقی که بوسیله موشک های فینیکس AIM-۵۴ از فاصله زیاد مورد حمله قرار گرفتند، در حقیقت کویتی بودند.
برای ایرانیها ضربه زدن به عراق یا کویت فرقی نمیکرد، چرا که کویت با میلیاردها دلار نفتی از تجاوز عراق به ایران پشتیبانی مالی میکرد.
آل آقا، در سال ۱۹۸۳ به دلیل موفقیتهایش، به عنوان جانشین عملیاتهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
هر چند وی دومین فرد در سلسله مراتب نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شد، اما در عمل اولین طراح نیروی هوایی ایران بود. اگر چه از طرف همه نزدیکانش به او توصیه میشد که زندگی خود را به مخاطره نیاندازد و به شغل اصلیش که تربیت خلبان بود، مشغول شود ولی او نه تنها به طراحیهای عملیات دفاع هوایی ادامه داد، بلکه لیدری تعدادی از پروازهای رزمی را نیز بر عهده گرفت. به طور دقیق نمیتوان گفت که او چند هواپیمای دشمن را سرنگون کرده است البته نه تنها این موفقیتها برایش اهمیتی نداشت، بلکه همکاران سابق او به یاد می آورند که وی پیوسته نسبت به بکار گیری حداقل ممکن از موشک های گران قیمت و غیرقابل جایگزینی فنیکس به آنها هشدار میداده است.
در مقابل، عراقی ها نه تنها خود را متقاعد کرده بودند که اکثر اف ۱۴ های ایرانی غیر عملیاتی هستند، بلکه بر این باور بودند که سایر خلبانهای تامکت ایران فاقد صلاحیت و کارایی در حد آل اقا هستند.
به گفته (ژنرال عراقی) سرتیپ احمد صدیق، افسر بازنشسته بخش اطلاعات نیروی هوایی عراق، سرویس اطلاعاتی وی توجه بسیار زیادی را معطوف فعالیتهای این فرمانده ایرانی می کرد و هر زمان که او در حال پرواز بود، هشدارهای ویژهای صادر میشد. از بعضی جنبهها، موضوع برتری هوایی بر آسمان خوزستان به درگیری بین نیروی هوایی عراق و آل آقا تبدیل شده بود. بدین ترتیب، جای تعجب نبود که نیروی هوایی عراق به دنبال فرصتی برای از سر راه برداشتن آل آقا باشد. این امکان در آگوست ۱۹۸۴ هنگامی فراهم شدکه سازمان اطلاعات عراق از عبور یک کاروان کشتیهای تجاری و تانکرهای سوخت از تنگه هرمز به سمت بوشهر و بندر امام خمینی آگاه شد. مانند اغلب موارد گذشته، مغز متفکر پشت صحنه اقدامات برای حفاظت از این کاروان، هاشم آل آقا بود. هنگامی که در ۱۱ آگوست ۱۹۸۴ کاروان به جزیره خارک نزدیک میشد، نیروی هوایی عراق حمله به این کاروان را طرحریزی کرد. برابر این طرح، از صحنه خارج کردن دو فروند اف۱۴ تامکت که در حال گشت زنی رزمی بین خارک و بوشهر بودند، لازم بود. وظیفه انهدام این دو فروند تامکت بر عهده فرمانده جدید اسکادران۷۳ که به تازگی به میگ ۲۳ مجهز شده بود، گذاشته شد.
دو فروند میگ، مطابق تاکتیک های معمولشان، ابتدا بر فراز کویت به غرش در آمدند و سپس در یک مسیر جنوبی بر روی آبهای خلیج فارس و قبل از چرخش به شرق در مسیر جزیره خارک به پرواز خود ادامه دادند. آنها با سرعتی نزدیک به سرعت صوت، زمان تقرب خود را به گونهای تنظیم کردند تا بتوانند حداقل یکی از اف ۱۴ ها را درجنوبی ترین بال CAPمورد اصابت قرار دهند زمانی که ایستگاه کنترل زمینی پایگاه هوایی «الوحده» در جنوب غربی بصره کلمه رمز «زرافه» را صادر کرد، هر دو فروند میگ درگیری خود را آغاز کردند و با حداکثر توان، خود را تا ارتفاع ۲۳هزار پایی بالا کشیدند تا بتوانند اف۱۴ ها را از پایین خود هدف قرار دهند. در حالی که رادار باردیگر فعال شده بود، اما هیچ هدفی را در مقابل آنها نشان نمی داد.
وقتی که دو عراقی کمی گیج شده بودند، دستور گرفتند تا منطقه را جستجو کنند. بعد از مدتی، آنها با توجه به آنچه که در روبروی خود دیدند، غافلگیر شدند. ناگهان امیر؛ خلبان عراقی جوانتر که در بال قرار داشت، در رادیو فریاد زد : «چههههههههههههارده!!» با قرار گرفتن این پیام در پازل، ایستگاه کنترل زمینی عراق، درخواست توضیح بیشتر کرد و امیر در پاسخ اعلام کرد که یک فروند اف۱۴ در فاصله ۵۰۰ متری و یا حتی کمتر قرار داشته است! به او دستور داده شد تا آرام باشد، سرعتش را کاهش دهد و بعد کمی عقب بیفتد تا در منطقه مناسب به منظور شلیک موشک R-M۶۰ در حداقل برد قرار بگیرد. در عرض چند ثانیه یکی از این موشکها هدف را گرفت و امیر دکمه شلیک را فشار داد. خلبانان تامکت؛ هاشم آل آقا و ستوانیکم محمد رستم پور بودند. آنها در یک درگیری مشابه با یک فروند میگ عراقی در همان روز قرار گرفته و سالم مانده بودند. آنها توجهشان را متوجه یک فروند میگ ۲۳ که از غرب نزدیک میشد، کرده بودند.
رستم پور در خاطراتش میگوید: «با وجود ارتفاع زیاد، ما دید کمی داشتیم. » ما در حالی که از بندر به سمت ساحل چرخیده بودیم، جای خود را با هواپیمای بالمان عوض کردیم. پس از این چرخش، هاشم روی صفحه کنترل خود تکانهایی را احساس کرد و از هواپیمایِ بال[۱] خواست تا پشت سر او را بررسی کند که آیا هواپیمایش دچار صدمات رزمی شده است یا نه؟ وقتی خلبانِ بال، به پشت هواپیمای ما نگاه کرد، موشکی را دید که در حال نزدیک شدن به ما بود. سپس، بلافاصله اصابت و انفجار....! موتور سمت راست ما مورد اصابت قرار گرفته بود.
من با توجه به ضربه بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم متوجه گرمایی شدید شدم. هود کابین خلبان هنوز سالم بود اما هواپیمای ما آتش گرفته بود و به سرعت در حال سقوط به سمت دریا بودیم. من به نحوی غیر ارادی دستگیره را کشیدم و هر دو نفر از جنگنده بیرون پریدیم وچند ثانیه بعد در آب سقوط کردیم. دید من هنوزکم بود و نمیتوانستم مسافت دور را ببینم. همچنین، احتیاج به دقایقی داشتم تا قایقم را پیدا کنم و خود را بر روی آن قرار دهم. زمانی که از آب خارج شدم، چند بار هاشم آل آقا را صدا زدم و او هم پاسخ مرا داد. اما هرگز پیدا نشد.»
با توجه به این که دو میگ عراقی هنوز سوخت کافی داشتند، مرکز فرماندهی زمینی الوحده به آنها دستور داد تا حمله جدیدی را ترتیب دهند. حالا امیر و بخش فرماندهیاش اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده بودند، چراکه موشکR-۲۴RS، آنها را قادر میساخت تا از فاصله بیشتری با تامکتهایی که مجهز به AIM-۷E-۲، بودند، درگیر شوند.
با نزدیک شدن به فاصله ۳۰ کیلومتری، لیدر میگ عراقی توانست بر روی هدف قفل کند و زمانی که به فاصله ۲۵ کیلومتری رسید، یک فروند R-۲۴RS را شلیک کرد. فانتوم با تغییر جهت شدید واکنش نشان داد. تجزیه و تحلیل فیلم HUD، از این درگیری نشان میدهد که موشک توانسته این مانور را دنبال کند اما در حد فاصل دو الی سه کیلومتری، هدف را گم کرده است.
مانور جنگنده ایرانی، موجب شد تا ستوانیکم امیر؛ خلبان میگ عراقی، در پشت سر او قرار بگیرد. خلبان جوان عراقی، بار دیگر یک فروند موشک R-۲۴RSبه سمت اف۴ شلیک کرد ولی او با سرعت گرفتن دور شده بود. با این حال، نبرد هوایی صبح روز ۱۱ اوت ۱۹۸۴ سرانجام به پایان رسید، در حالی که رادیو بغداد ادعا کرد؛ سه فروند F-۱۴ ایرانی را به دریا سرنگون کرده است.
دو خلبان عراقی تا یک هفته هنوز خبر نداشتند که آنها هواپیمای بهترین متخصص جنگهای هوایی ایران را سرنگون کرده و او را کشته اند. به رغم اظهارات گروه تجسس و نجات و خلبانِ بال او، و همچنین اظهارات خلبانان دو فروند میگ ۲۳ عراقی، باز هم سالها شایعاتی در مورد کشته شدن وی بر سر زبان ها بود.
یکی از ادعاهای بیاساس و دروغ، آن بود که آل آقا توسط ۱۲ فروند میراژ به طور همزمان مورد حمله قرار گرفته است.
غیرقابل باورترین داستان، این است که او توسط یک فروند موشک ضد کشتی R-۱۵/SS-N-۲ Styx عراقی که وی در حال رهگیری آن بوده، مورد اصابت قرار گرفته است.
کاملاً روشن است که از دست دادن تاکتیک پرداز برتر نیروی هوایی ایران توسط دو فروند میگ۲۳ برای جامعه اف۱۴ های ایران قابل باور و پذیرش نیست.
ژنرال صدیق تاکید دارد که پس از کشته شدن(شهادت) آل آقا، ناوگان اف۱۴های نیروی هوایی ایران دیگر هرگز به کارآمدی پیش از آن نرسید.»
نویسنده مقاله حال حاضر، قدردانی خود از بابک آل آقا، جواد- آ و ژنرال سرتیپ احمد صدیق برای کمک به تهیه این مقاله ابراز میکند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد