گزارشی از پشت‌ صحنه مسابقه «پنج‌ ستاره» و گفت‌وگو با تهیه‌کننده و مجری برنامه

ستاره‌باران در شبکه پنج

گزارش جام‌جم از تولید جدیدترین سریال ماورائی تلویزیون که بعد از مدت‌ها قرار است روی آنتن برود

پشت صحنه یک «دعوت نحس»

چند سالی بود که عادت‌مان شده‌بود ماه رمضان‌ها ببینیم‌شان و با آنها به دنیایی کمی آن‌طرف‌تر از جایی که هستیم سر بزنیم. دنیای ماورا و ماجراهایی که جنس‌شان با داستان‌های روزمره و سریال‌هایی که همیشه می‌بینیم، متفاوت است و پخش آن به‌خصوص در دهه گذشته باعث شد تا این قصه‌ها بخش جدانشدنی سریال‌های بعد از افطار را به خود اختصاص دهند.
چند سالی بود که عادت‌مان شده‌بود ماه رمضان‌ها ببینیم‌شان و با آنها به دنیایی کمی آن‌طرف‌تر از جایی که هستیم سر بزنیم. دنیای ماورا و ماجراهایی که جنس‌شان با داستان‌های روزمره و سریال‌هایی که همیشه می‌بینیم، متفاوت است و پخش آن به‌خصوص در دهه گذشته باعث شد تا این قصه‌ها بخش جدانشدنی سریال‌های بعد از افطار را به خود اختصاص دهند.
کد خبر: ۱۳۰۲۵۴۴

البته چند وقتی بود که پای این کارها از تلویزیون بریده شده‌بود و تازگی‌ها حتی با توقف تولید روبه‌رو شده‌بودند تا جایی که شاید همین جریان هم باعث شد سلطان سریال‌های ماورائی دوباره دست به کار شود و با «دعوت نحس» یک‌بار دیگر این فضا را بعد از مدت‌ها زنده کند.

از اوایل آبان بود که خبر شروع تصویربرداری این سریال با تیتر بازگشت علیرضا افخمی با یک سریال ماورائی باز هم سروصدا به پا کرد.

مجموعه‌ای به تهیه‌کنندگی محمودرضا تخشید که در آن بازیگران مختلفی از قدیمی‌ها تا تازه‌واردها حضور دارند.

این شروع دوباره باعث شد تا ما هم به استقبال آن برویم و برای باخبر شدن از کم و کیف آن یک روز را مهمان پشت صحنه این سریال شویم.

چه خبر بود؟

ساعت نزدیک ۱۱ بود که به محل تصویربرداری گروه دعوت نحس رسیدیم. خانه‌ای قدیمی حوالی کامرانیه که پس از ورود به آن و عبور از یک حیاط کوچک به در چوبی که ورودی خانه بود، منتهی می‌شد. فضای نیمه‌روشن آنجا به همراه طراحی قدیمی و تا حدی بازسازی‌شده آن حس و حال فیلم‌های رازآلود را داشت. از در که وارد می‌شوید راهرویی با کف چوبی منتهی به دو مسیر جلو رویتان قرار می‌گیرد. از سمت راست به پله‌های بازهم چوبی که به طبقه دوم می‌رسید راه دارید و اگر راهرو را به سمت چپ ادامه دهید، از پذیرایی سردرمی‌آورید؛ جایی که عوامل گروه آنجا حضور داشتند. این خانه دوبلکس که شامل دو پذیرایی بزرگ و چندین اتاق در طبقه دوم است، به شکلی است که انگار کاملا درست برای حال و هوای یک قصه ماورائی انتخاب شده‌است.

در گوشه انتهایی پذیرایی که به ورودی دیگری راه داشت، رضا توکلی، نسرین نکیسا، مرتضی کاظمی، سعیده عرب، آرش مجیدی و آدرینا صادقی که از چهره‌های جدید و جوان این سریال است، دور یک میز چوبی نشسته و با علیرضا افخمی مشغول دورخوانی بودند. در طول دورخوانی هرکدام از بازیگرانی که می‌خواهند جلوی دوربین بروند، با هم فیلمنامه را مرور می‌کنند و کارگردان با نظارت روی حالت آنها، این فضا و شیوه مطرح شدن دیالوگ‌ها را با بازیگران چک و هماهنگ می‌کند.

افخمی هم به دیالوگ آرش مجیدی که می‌رسد، شروع به توضیح درباره شیوه گفتن آن و حالتی که او باید در آن سکانس بگیرد، می‌کند. این توضیح و تفسیر برای بقیه بازیگران و آدرینا صادقی هم ادامه دارد.
کمی آن‌طرف‌تر هم گروه نور و تصویر مشغول آماده کردن پروژکتورها و فضاست. در این سکانس قرار است صحنه خواستگاری تصویربرداری شود. آرش مجیدی نقش خواستگار را دارد و کاظمی هم به عنوان پدر داماد حضور دارد، نسرین نکیسا هم مادر عروس و توکلی هم پدر خوانده اوست.

روی میز دیگری که نزدیک میز دورخوانی است، میوه، شیرینی و غذا چیده شده‌است و خانمی مشغول تنظیم چیدمان آنهاست و همه طوری در رفت‌وآمدند که انگار واقعا قرار است مهمان مهمی بیاید. کم‌کم نوبت به ضبط سکانس می‌رسد. اول قرار است تا به صورت تست آن را اجرا کنند. افخمی در حین تست وارد می‌شود و حالت ورود به صحنه و اتفاقاتی که قرار است هرکدام از بازیگران رقم بزنند را خودش شرح می‌دهد تا آنها با پیش‌زمینه‌ای از آنچه قرار است اجرا کنند، تصویربرداری را شروع کنند.

و شروع ...

ضبط شروع می‌شود و ما هم کنار افخمی و پشت مانیتور می‌مانیم تا با این سکانس از زاویه کارگردان همراه شویم و جلوی دوربین‌ها نباشیم. جایی درست در پشت صحنه.

شروع این سکانس با حرف‌های معمولی خواستگاری و صحبت از هر چه به‌جز اصل ماجراست. سوژه اینجا اوضاع نابسامان اجاره‌هاست که پدر داماد آن را مطرح می‌کند و بعد هم با مرور قوانین و این صحبت‌ها، بحث ادامه پیدا می‌کند.

همین سکانس حدود چهار بار تکرار می‌شود، یعنی از شروع دیالوگ‌ها تا ورود آدرینا صادقی با سینی چای به صحنه. بعد از ضبط چندباره، افخمی بالاخره به آنچه می‌خواهد می‌رسد و به گروه برای استراحت و تجدید گریم زمان داده می‌شود. دیگر ظهر شده و ساعت از یک‌ونیم گذشته‌است.

داستانی پر از شخصیت و ماجرا

زمان استراحت، فرصتی پیش می‌آید تا گپی با افخمی بزنیم؛کارگردانی که تابه‌حال مجموعه‌های زیادی را در این فضا ساخته و در این گزارش هم آنها را مرور کردیم. او این سریال را با هر آنچه تاکنون ساخته، متفاوت می‌داند و البته ترجیحش این است که از جزئیات قصه و عنوان کار خیلی صحبت نکند. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

کارهای ماورائی همیشه با نقد و نظرهای زیادی همراه است و شما هم این قضیه را بیش از هرکسی تجربه کرده‌اید، چه شد که بازهم تصمیم گرفتید این فضا را زنده کنید؟

بیش از آن‌که به کارهای ماورائی هجمه وارد شود، طبق بازخوردهایی که ما از مردم گرفتیم ،دلتنگی و اشتیاق بود که بازهم از این کارها ساخته و پخش شود. آن هجمه‌ها هم به کارهای ماورائی است و هم به دیگر آثار. درواقع این ژانر هم مثل هر کار دیگری هم موافق دارد و هم مخالف، ماهم خیلی از آن نمی‌ترسیم و فرار نمی‌کنیم، چون کارمان این است.

تمایز «دعوت نحس» با بقیه کارهایی که داشتید، چیست؟

این کار هم گرچه همان فضای ماورائی را دارد و بحث‌های ماورائی دیگری مثل کارهای قبلی درآن مطرح می‌شود اما تفاوت‌های زیادی دارد و داستان با بقیه مجموعه‌هایی که داشتیم مثل ۵ کیلومتر تا بهشت، اغما یا او یک فرشته متفاوت بود. مهم‌ترین خصوصیت و تمایز آن‌هم می‌تواند این باشد که داستان خیلی پیچیده و شخصیت‌های متعددی دارد، یعنی در کارهای قبلی که از آن گفتم، داستان خیلی محدود و متمرکزی باشخصیت‌های محدودی داشت اما در این مجموعه این جریان خیلی متفاوت است و از جهت تعداد شخصیت بین کارهای من به‌خصوص ویژه است و همین هم‌ساخت و اجرا را خیلی سخت می‌کند.

داستان این سریال بیشتر روی چه موضوعی تأکید دارد؟

در این سریال هم سعی کردم در طول گفتن قصه، اشاره‌هایی به آن دنیا و ماورا داشته‌باشم. فکر می‌کنم مرکزیت تقریبا همه ادیان ابراهیمی بیش از هر چیزی انذار دادن انسان‌ها به وجود دنیای پس از مرگ است، به همین علت در این کار هم‌روی این قضیه تا حدی تأکید داشتم و فکر می‌کنم ازاین‌جهت دینی‌ترین رسالت کارهای تصویری همین است که بیننده را به دنیای پس از مرگ و فضایی فراتر از این دنیا جلب کند و این کار نیز همین ویژگی را دارد. به‌علاوه آن‌که مقداری سعی کرده‌ایم در کنار این موضوع به مسائل روز هم در کشاکش درام نگاهی داشته‌باشیم؛ مواردی مثل کرونا و مشکلات اجتماعی که شاهدش هستیم.

این کارها و منابعی که از آنها به‌عنوان مرجع استفاده می‌شود، همیشه محل بحث بوده و است، شما سراغ چه مراجع و منابعی برای این سریال رفتید؟

در مورد بخشی از چیزهایی که گفته می‌شود بین همه علما، فیلسوفان و متکلمین اسلامی اجماع وجود دارد در مورد برخی از مسائل مطروحه در این سریال هم اجماع کامل داریم و خیلی اختلاف‌نظر نیست. در مواردی بله ممکن است اختلاف‌نظرهایی بین متکلمین و فلاسفه باشد. در این ‌بین مرجع خود من آیت‌ا... طباطبایی و جوادی آملی هستند. حرف‌های این دو برای من ملاک است و بیشتر به آنها تکیه‌دارم. البته موارد متعددی نیست که درگیر این جریان باشند و شاید فقط دریکی دو مقطع از داستان ممکن است اختلافات کلامی وجود داشته‌باشد که در آن موارد مرجع و منبع من همان دو بزرگواری است که گفتم.

در ترکیب بازیگران سریال هم اسامی مختلفی از چهره‌های تازه تا قدیمی‌ترهایی که مدتی است کم‌پیدا بودند، به چشم می‌خورد. از این انتخاب‌ها هم می‌گویید؟

بله. ترکیب بازیگران شامل بازیگران پر سابقه و چهره‌های جدید است. در این مجموعه نزدیک به پنج بازیگر دختر ما جدید هستند. واقعیت این است در سن و سالی که می‌خواستم این دخترها باشند، بازیگر حرفه‌ای نداریم و برای سن ۲۲ تا ۲۴سالگی در سینما و تلویزیون فقری حاکم است به همین دلیل ناچار بودم این کار را بکنم. البته این ناچاری از روی اکراه نبوده چون دوست دارم افراد جدیدی که بضاعت و استعدادش را دارند، پیدا کنم و برای آنها شرایطی فراهم کنند تا بتوانند استعدادشان را نشان دهند. من به این چهره‌های تازه هم خیلی امیدوارم، چون در طول حدود یک ماه و اندی از حدود ۸۰نفر تست گرفتم و به این افراد رسیدم که فکر می‌کنم استعداد و زمینه اولیه در آنها هست و امیدوارم این سریال محل خوبی برای بروز خلاقیت‌شان باشد.

در این کارها کسی که آن را می‌نویسد و می‌سازد از نزدیک‌تر حال و فضایی که در آن است را حس می‌کند. برای خود شما این درگیری چطور بود؟

این‌که من به نوشتن و ساختن کارهای ماورائی علاقه‌مند هستم، بیشتر ناشی از این است که به مقوله مرگ و پس از مرگ خیلی فکر می‌کنم و این تفکر در زندگی عادی من مدام هست و البته این فکر کردن هیچ وقت توام با ترس نیست و سعی می‌کنم تا جایی که می‌شود، بیش از پیش بفهمم که چه احتمالاتی وجود دارد و دنیای پس از مرگ چه خصوصیاتی می‌تواند داشته‌باشد؟ به همین منظور براساس اعتقاداتی که دارم و چیزهایی که خواندم به این موضوع خیلی فکر می‌کنم و شاید این فکر که بیشتر همراه با کنجکاوی است، باعث می‌شود به این مقوله علاقه‌مند باشم و نوشتن و کارکردن در این فضا برایم لذتبخش باشد. البته تاکید می‌کنم که تنها کارهای من آثار ماورائی نیست و مجموعه‌هایی مثل «تب سرد»، «زیرزمین» و... را ساختم و نوشتم که اصلا این فضاها در آن نبود. اما به این حوزه علاقه ویژه دارم و به نظر می‌آید طبق بازخوردی که از مردم گرفتم، آنها هم به این فضا علاقه ویژهدارند و امیدوار هستم که این تمایل هم ناشی از این باشد که عموم مردم هم به دنیای پس از مرگ فکر می‌کنند.

خیلی وقت‌ها در این فضا ما شاهد مطرح شدن داستان‌های تکراری هستیم که انتهایش را از اول می‌شود حدس زد، شما برای فرار از کلیشه در این سال‌ها و این قصه چه کردید؟

من فکر می‌کنم که خروج از کلیشه به این ژانر برنمی‌گردد. به طور کلی فرار از کلیشه در همه ژانرها ضرورت دارد و راهکارش این است که آدم بیشتر و بیشتر فکر کند که چطور وارد یک ایده شود. گاهی یک ایده کمدی و درام هم می‌تواند کاملا کلیشه‌ای باشد و یک موضوع ماورائی نیز همین‌طور. من فکر می‌کنم این ژانر تفاوتی از این نظر با بقیه ندارد و فیلمساز و نویسنده باید از همان ابتدا فکر کند و راه غیرکلیشه‌ای‌اش را پیدا کند. من نیز همین کار را می‌کنم.

جلوه‌های ویژه هم در دعوت نحس دارید؟

بله، در این کار جلوه‌های ویژه زیادی داشتیم و امیدوار هستیم که مشکلی نداشته‌باشیم. البته هنوز نمونه کار نداریم و گفتیم که انجام شود و ببینیم چطور از آب درمی‌آید. به همین دلیل امیدواریم به نتیجه‌ای که می‌خواهیم برسیم.

معصومه را از اسمش می‌شود شناخت

نسرین نکیسا هم یکی دیگر از چهره‌هایی است که فرصتی شد تا با او هم گپ بزنیم. او که مدت‌ها بود در سریال‌ها حضور چندانی نداشت درباره شروع این همکاری با افخمی گفت: طبق روال همه کارهایی که تاکنون انجام شده و انجام خواهد شد از طرف پروژه تماس گرفتند و برای همکاری دعوت شدم و پس از مذاکرات اولیه طبق عرفی که همیشه در همه کارها بوده به توافق و این همکاری رسیدیم البته من سابقه همکاری با جناب علیرضا افخمی را در سریال پرستاران هم داشتم و با این سریال مجددا توفیق نصیبم شد که در معیت تیم دعوت نحس باشم.

او با اشاره به عاملی که باعث شد در این سال‌ها کمتر در سریال‌ها حضور داشته‌باشد، افزود: من تقریبا ۲سال خیلی کم کار بودم، یک‌سالش که به‌خاطر رکود فعالیت‌های هنری حاصل از شیوع ویروس کرونا بود و تقریبا یک‌سال هم به‌دلیل مسافرت‌های طولانی و انجام یکسری موارد شخصی فعالیت جدی و طولانی نداشتم. ولی درنهایت مجددا بعد از یک دوره دوری از این فضا باز هم فعالیت‌هایم را آغاز کردن و حالا به نظرم در حال جبران مافات هستم.

او در پاسخ به این سوال که سریال‌های ماورائی همیشه در کنار طرفدارانشان، منتقدان زیادی هم دارند و شما نگران بازخوردهای این کار و حضور در چنین فضایی نبودید، بیان کرد: قبل‌تر هم سریال‌هایی با تم ماورائی تولیدشده و انعکاس آنها را بعد از پخش از دیدگاه مخاطبان مشاهده کردیم، جریانی که جالب توجه بود و مخاطب هم دوست داشت. همچنین عملکرد جناب افخمی در سریال‌های با این مضامین مثل او یک فرشته بود و مشابه آن این مطلب را اثبات کرده‌است. به همین دلیل تصمیم‌گیری برای یک بازیگر در انتخاب چنین کاری خیلی راحت تر می‌شود هرچند همیشه به همه کارهایی که تولید می‌شوند، انتقادهایی هم وارد می‌شود. به‌ویژه که تم آنها مواردی خاص و ویژه مثل ماورائی باشد که ذهن مخاطب را از دیدگاه ایدئولوژیک ومحتوایی، اعتقادی و....درگیرکند. از همین رو طبیعی است که باید منتظر انتقادات خاصی هم بود.

نکیسا افزود: با همه اینها زمانی که فیلمسازی مانند آقای افخمی با اشراف و تسلط کامل و با دانش صحیح تصمیم می‌گیرد سریالی در این زمینه تولید کند، قطعا آگاهانه و درست قدم برمی‌دارند، تا حدی که این نقدها به کمترین حد خود می‌رسند. کما این‌که با انعکاس کارهای قبلی ایشان همگی به این اطمینان رسیده‌ایم. مهم‌تر از همه این است که مضامین ماورائی همواره از ازل به‌خاطر مجهول بودن ماهیت آنها مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرند و موضوعات مهیج وجذابی برای همه هستند. به همین دلیل سریال‌هایی با این موضوع، اغلب مخاطبان زیادی را جذب می‌کنند. این هم دلیل محکم دیگری است که باعث می‌شود من به عنوان بازیگر علاقه‌مند باشم با این دست مجموعه‌ها همکاری داشته‌باشم.

جزئیات نقش نکیسا در این سریال هم موضوع دیگری بود که او درباره‌اش گفت: نام شخصیتی که من بازی می‌کنم معصومه است. به‌نظرم از عنوان نام‌ها در این سریال می‌شود تا حدی تشخیص داد نقش در فیلمنامه چگونه طراحی و شخصیت‌پردازی شده‌است، برای همین فعلا درباره آن چندان توضبح نمی‌دهم. با وجود این همان‌طور که گفتم موضوعات ماورائی همیشه جذاب بوده و معتقدم انسان‌ها همیشه درتلاش بودند از هر آنچه ماهیت‌شان به‌طور دقیق برای آدمی مبهم بوده، سردربیاورند و به کشف و شهود برسند. برای خود من نیز همین‌طور بوده مخصوصا زمانی که متوجه می‌شوم می‌توانم پاسخ بسیاری از پرسش‌هایم را از یک منبع موثق دریافت کنم. بنابراین طبیعی است باکمال میل این نقش را بپذیرم و تاحدی به پرسش‌های ذهن خودم پاسخ دهم.

نکیسا با اشاره به شناختی که از افخمی داشت هم افزود: از آنجا که سابقه همکاری با آقای افخمی را داشتم و کاملا از حساسیت‌هایشان آگاه بودم، این‌بار تصمیم‌گیری برای من راحت‌تر بود. در پروژه پرستاران روزهای نخست تاحدی این همکاری برایم سخت و عجیب بود؛ چون شیوه کارگردانی ایشان با بسیاری از فیلمسازان وکارگردان‌هایی که با آنها طی ۳۰سال همکاری کرده‌بودم، بسیار متفاوت بود. ایشان بسیار وسواس و حساسیت‌های خاصی داشتند و دارند، ولی خوشبختانه من از این حساسیت حاصل از اشراف و تسلط ایشان آگاهی داشتم و همین کار را برایم خیلی راحت‌تر می‌کرد.

قصه، بازیگران و مروری به کارهای سلطان ماورا

در مورد داستان دعوت نحس خیلی صحبت نشده و عوامل آن هم بیشتر مایل‌اند خودمان سریال را ببینیم و قصه‌اش را متوجه شویم. با این حال در همان خلاصه داستانی که منتشر شده، این‌طور نوشته‌ شده‌ است: «مائده و زهره دخترعمه و دختر دایی یکدیگر هستند. همراه با دو نفر از دوستان خود، سوسن و شکیبا، برای یک سفر تفریحی عازم شمال شده‌اند. گرچه هر چهار نفر ظاهرا از دوستان صمیمی یکدیگر هستند اما یکی از آنها نسبت به مائده حسادت می‌ورزد و دل خوشی از او ندارد. این سفر بهانه‌ای می‌شود تا کینه‌ورزی‌های او برملا شود. با پیوستن محسن ـ خواستگار قبلی مائده ـ به این جمع حوادثی رقم می‌خورد که زندگی و سرنوشت مائده و زهره را دگرگون می‌کند.»

همچنین در خصوص بازیگران این سریال هم می‌شود به چهره‌هایی مثل آدرینا صادقی، مینو آذرمگین، نازنین هاشمی، دینا هاشمی و میلاد میرزایی، رضا توکلی، نسرین نکیسا، آرش مجیدی، افسانه چهره‌آزاد، علی دهکردی و... اشاره کرد.

نکته جالب‌توجه این جمع هم ترکیب بازیگران تازه‌وارد و قدیمی است. البته برخی از این چهره‌ها با افخمی در مجموعه‌های قبلی او حضور داشته‌اند.

مثل مرتضی کاظمی،نسرین نکیسا و رضا توکلی. علاوه بر اینها علیرضا افخمی که می‌توان او را سلطان ماورا خواند، برای چندمین بار است سراغ چنین قصه‌ای رفته. او با ساختن سریال‌های او یک فرشته بود، پنجمین خورشید، پنج کیلومتر تا بهشت و… در حوزه سریال‌های ماورائی فعالیت کرده‌بود و در سریال «دعوت نحس» علاوه بر کارگردانی، نگارش مجموعه را نیز به عهده داشته‌است. دعوت نحس به سفارش گروه فیلم و سریال مرکز سیمافیلم تهیه و تولید می‌شود.

بیدارکردن آدم‌ها با سریال‌ها و قصه‌ها

گروه کم‌کم برای ادامه تصویربرداری آماده شده‌بودند و در بین هماهنگی‌های شروع دوباره، سعیده عرب که البته آن روز جلوی دوربین نمی‌رفت اما برای آنکه در جریان کار باشد، سر صحنه حاضر شده‌ بود را دیدیم.

عرب یکی دیگر از بازیگرانی است که بعد از مدت‌ها در این سریال حاضر شده و درباره نقشش به جام‌جم گفت: در این پروژه من سعادت داشتم که در نقش مادر محسن حاضر شوم. فعلا هنوز چیز زیادی از جزئیات نقشم نمی‌دانم و نمی‌توانم کامل درباره آن توضیح دهم اما فقط می‌دانم مادر محسن هستم و پسرم طی تصادفی فوت کرده‌است. اگر بخواهم کمی بیشتر بگویم مراسمی که در مسجد برایش برگزار می‌شود، نماز و دعایی که مادر برای بچه‌اش می‌خواند و انعکاس این موضوعات از مواردی هستند که در طول قصه به آن پرداخته می‌شود.

بخش غمناک قصه انگار این‌بار هم به نام این بازیگر زده شده تا جایی که خودش بیان کرد: طبق معمول قسمت تلخ ماجرا برای من است. با این حال برای همه گروه آرزوی موفقیت دارم و خیلی خوشحالم که به واسطه این مجموعه عزیزانی را که خیلی وقت است ندیدم، ملاقات کردم و با هم باز هم همکار و همراه شدیم. با وجود آنکه نقش من تلخ است امیدوارم بازهم در نگاه عزیزان و مخاطبان ماندگار شود.

دعوت نحس و ویژگی‌هایی که در این سریال به‌عنوان یک مجموعه ماورائی وجود دارد هم موضوع دیگری بود که با عرب درباره‌اش صحبت کردیم، او در بخشی از حرف‌هایش گفت: ماورائی بودن بستگی به باور خود آدم‌ها دارد. من جاهایی به خیلی از مسائل اعتقاد دارم، چون با آن مواجه شده‌ام. نه آن‌که بگویم در حد و اندازه سفر به ماورا و این موارد بلکه به اندازه درک شخصی‌ام با آن روبه‌رو شده‌ام. در این بین یکسری حقایقی هست که به وسیله این فیلمنامه‌ها و آثار اینچنینی مطرح می‌شوند و گاه آدم‌های خواب را بیدار و یادآوری می‌کند که زندگی این نیست که شما همه چیز را سخت و سنگین ببینید. همیشه جایی خداوند آنچنان دست آدم را می‌گیرد و باورهای انسان را به یقین می‌رساند که احساس و مواجهه با آن همان ماورا می‌شود.

او با بیان این‌که از کل داستان خبر ندارد افزود: از آنجا که کل قصه را نمی‌دانم، نمی‌توانم بیشتر درباره فضا آن توضیح دهم اما جای خوشحالی است که این دست فیلمنامه‌ها دوباره جان گرفته‌اند. مثلا علاوه بر دعوت نحس، من در شهرستان مشغول کاری بودم که آن هم تقریبا در همین وادی و با عنوان «المپیادی‌ها به بهشت می‌روند» بود. داستان آن هم درباره گیاهی بود که با خوردن آن عده‌ای که پیر هستند جوان می‌شوند و اتفاقات دیگر. خوشبختانه دید همکاران و دوستان ما آن‌قدر باز و وسیع شده و داستان‌ها را آن‌قدر زیبا اجرا می‌کنند که می‌توانند بیننده را به‌خوبی جذب کنند. در حال حاضر ما ماه رمضان را داریم که فکر می‌کنم در آن زمان دیگر کسی سراغ شبکه‌های آن ور نمی‌رود. پس اگر به‌واسطه قصه مخاطبان به این کارها جذب شوند، اتفاقات خوبی رخ می‌دهد.

عرب در بخش دیگری از این گپ سراغ رسالت این دست قصه‌ها رفت و گفت: بیدار کردن آدم‌ها در کل بد نیست، خدا در طبیعتش هم بیداری را به ما می‌آموزد، خزان می‌شود، زمستان و بعد دوباره در بهار بیدار می‌شوند. من امیدوار هستم که این بیداری برای عموم مردم باشد؛ آنهایی که حتی خودشان را به خواب زده‌اند. من در هرکاری که آن را می‌پذیرم و بازی می‌کنم به گونه‌ای از نو متولد می‌شوم، بعد از این تولد با آن نقش عجین می‌شوم و دیگر نقشم را دوست دارم چرا که در غیر این صورت مطمئنا نمی‌توانم آن ارتباطی که باید را از طریق حسی با آن برقرار کنم، به همین دلیل این تجربه را هم خیلی دوست دارم و واقعا خوب است.

ناپدری‌ای که پایش به دنیای ماورا باز می‌شود

رضا توکلی هم که گریمش کامل شده و مشغول مرور فیلمنامه بود، برای مدتی حاضر شد تا گفت‌وگویی داشته‌باشیم. توکلی که پیشتر در «او یک فرشته بود» در قالب اولین کارهای ماورائی با افخمی همکاری کرده‌بود، در دعوت نحس هم با نقش تازه‌ای حضور دارد.

او با اشاره به همین ماجرا بیان کرد: علیرضا افخمی فصل جدید و تازه‌ای را در تلویزیون از گذشته‌ای نه چندان دور تاکنون باز کرد. این فصل جدید با توجه به شرایط موجود آن زمان اتفاق ویژه‌ای بود که مدیران در تصمیم‌گیری‌ها، برنامه‌سازی و طراحی‌های آینده وارد چنین مرحله و فضایی شدند. با این حال اما در ادامه، کار آن طور که باید صورت نگرفت. البته چند مجموعه هم شکل گرفتند ولی طبق آمار و بازخوردها می‌شود گفت اثرگذاری سریال او یک فرشته بود را نداشتند و آن خروجی اتفاق نیفتاد. بنابراین نه تنها من بازیگر که من مخاطب هم منتظر بودم تا کارهای ماورائی در ماه مبارک رمضان پخش شود، چرا که مردم عادت کرده‌بودند این نوع کارهارا در این ماه مقدس و مبارک ببینند اما همان روند هم ناگهان قطع شد. من شخصا می‌خواهم به سیمافیلم برای حضور هنرمندی مثل علیرضا افخمی تبریک بگویم.

این‌که دعوت نحس چه ویژگی‌ای دارد که بتواند مثل آن موقع‌ها مخاطب را با خودش همراه کند و باعث شده تا او هم در آن حضور داشته‌باشد، سوالی بود که درباره‌اش گفت: من با علیرضا افخمی کارهای زیادی داشتم؛ بعد از او یک فرشته بود، «زیرزمین» را بازی کردم و در ادامه هم «پنج کیلومتر تا بهشت» و یکی دو مجموعه دیگر. خود او یک بار گفت که «نمی دانم چرا تا شروع به نوشتن می‌کنم، یکدفعه یاد تو می‌افتم و دوست دارم که در آن کار باشی؟!» این یک اتفاق خوب است و یعنی خدا هم من را دوست دارد که برای چنین کارهایی انتخاب می‌شوم. در این مدت هم خیلی در مورد پذیرش نقش‌ها وسواس پیدا کرده‌بودم اما سابقه همکاری و شناختی که از آقای افخمی داشتم در کنار فضای تازه در این روزهای تلویزیون باعث شد که باز هم با این تیم همراه شوم. همچنین همان نگاه جدید در شکل‌دادن به داستانی که حرف نهایی‌اش با گوش همه ما آشناست، وجه تمایزی است که می‌تواند باز هم شروع تازه‌ای را در جای خالی این دست سریال‌ها و قصه‌ها رقم بزند و به قول شما مخاطب را با خودش همراه کند.

او افزود: با وجود همه اینها اول برای من حضور آقای افخمی مهم است چرا که او بیگدار به آب نمی‌زند و هر کاری را به هر شکلی انجام نمی‌دهد. در حال حاضر باید حتما شرایط را برای او مهیا کنند تا بتواند یک کار ماورائی دیگر بسازد. ضمن آنکه لازم است از یکسری خطوطی که وجود دارد، عبور کنیم تا بتوانیم جذابیت‌های تصویری را به مخاطب ارائه کنیم. خود من زمانی که «سگ‌های پوشالی» را ساختم همه می‌گفتند وارد این حوزه نشو چون خطرناک است اما من هم به هرحال گوشه‌ای از این دنیا را به این شکل منعکس کردم چون آن کار هم در ژانر ماورا و البته وحشت بود. به همین دلیل می‌گویم که نباید کنار کشید و تا حد امکان باید در این حیطه هم پیش‌رفت.

در ادامه هم صحبت از نقش توکلی در این سریال و درگیری او با بخش‌ها ماورائی قصه شد و او بیان کرد: در این کار خانواده‌ای حضور دارد و قصه تا حدی درباره موناست. من ناپدری این دختر هستم و براساس اتفاقات پیچیده‌ای که در طول داستان رخ می‌دهد او برای خودش ماجراهایی دارد که بخشی از قصه را پیش می‌برد. به شکلی در ادامه آن دختر باعث می‌شود که ناپدری‌اش هم در مسیر تازه‌ای از جنس ماورا و رخدادهای مختلف غیرمعمول بیفتد.

در آخر هم توکلی از علاقه مردم به این ژانر و شهرت جهانیش گفت و خاطرنشان کرد: ما در سینما هم چنین ژانری را خیلی نداریم و این فضا باید بیشتر ساخته و دیده شود. در این بین مسوولان و علما باید اجازه دهند که ما هم بتوانیم بیش از پیش وارد چنین موضوعاتی شویم. خود من این روزها در حال نوشتن دو طرح در همین فضا هستم که در مرحله آماده‌سازی مقدمات است اما این‌که جامعه چقدر پذیرای آن است، باید در ادامه و با اجرایش آن را دید نه این‌که از اول مدام بگوییم که این بدآموزی دارد و... . الان خیلی از کسانی که در تلویزیون هستند و کار تولید می‌کنند، فکر می‌کنند که فقط باید مردم را بخندانند در صورتی که ما باید جامعه و مخاطب‌مان را کامل بشناسیم.

فاطمه شهدوست - رسانه / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها