در اطراف محل اقامتگاه دو پسر بچه در حال بازی هستند. چشمان یکی از گردشگرانی که برای تولید محتوا به منطقه آمده است، میخکوب پاهای بی کفش و برهنه دو کودک است؛ برهنگیای که چیزی از شادی کودکانهشان کم نکرده است.
گردشگر مردد است که این صحنه را در قاب دوربینش شکار کند و بیکفشی را با همان خندهها نشان دهد، یا نه؟ یکی از اهالی منطقه که گردشگر را همراهی میکند، متوجه آنچه در ذهن او گذشته میشود و با لبخندمیگوید میتوانی عکس بگیری، اما فقط برای آن که خیالت راحت شود و دست به جیب نبری میگویم که پدر این کودک معلم است و پدر آن یکی هم مغازه دارد.
این پا برهنگی و پوشش اندک همه جا نشانه فقر نیست و گاهی میتواند سبک و رنگ زندگی مردمی باشد که تابع عادتهایی از زندگی نیاکان و اقلیم و فرهنگ خود هستند؛ عادات فرهنگی اجتماعی که البته برای بسیاری از گردشگرانی که چندی است پای آنها به منطقه چابهار بلوچستان باز شده، غریب است و آنها را به رفتارهای نادرست و ناهنجار واداشته که برای فرهنگ و زندگی مردم محلی چیزی جز تخریب به همراه ندارد و درصورت ادامه، آسایش ذهنی و روانی مردم منطقه را نابود خواهد کرد.
سالهاست موضوع آسیب دیدن الگوهای فرهنگ بومی در اثر توسعه صنعت گردشگری در مناطق مختلف بهویژه گردشگری روستایی مطرح است.
پیامدهای منفی توسعه گردشگری برای جوامع میزبان، آنقدر عیان و محرز است که این موضوع دستمایه تحقیقات علمی و درج مقالات شده است و حتی در بحثهای آموزشی طی سالهای اخیر حفظ فرهنگهای بومی به عنوان یکی از ارکان آموزشی در دورههای پرورش راهنمایان گردشگری مورد توجه قرار گرفته است.
در دورانی که همه جهان تحتتاثیر مزایای صنعت گردشگری به درآمدزایی قابل ملاحظهای دست پیدا کرده و از مزیت اشتغال و رشد بهرهمند میشوند، طبیعی است که فرهنگ ها و قومیتهای ناشناخته بیشتر در معرض هجوم گردشگرانی قرار میگیرد که در جستوجوی لذت حضور در مناطق بکر و دستنخورده و در پی آشنایی با فرهنگهای ناشناخته هستند.
به طور قطع یکی از این مناطق که این روزها جامعه گردشگر ولع کشف آن را دارد و به دلیل قرار گرفتن در وضعیت آبی (از لحاظ وجود کرونا)، تعداد قابل توجهی از مسافران را به سوی خود جذب میکند، منطقه بکر بلوچستان است.
منطقه ای که این روزها فعالان گردشگری و اجتماعی محلی آن اتفاقا نگران رفتار گردشگرانی هستند که به دلیل ناآگاهی در حال وارد کردن ضربههای مهلکی به بنیان ارزشها و فرهنگ بومی منطقه هستند تا آنجا که این بار رودربایستی را کنار گذاشته و به گردشگران فعال و اینفلوئنسرهای سفر هشدار بدهند و پیغام بفرستند که دراین خصوص با گردشگرانی که به منطقه دعوت میکنید صحبت کنید.
مهمترین دغدغه آنها هم نگرش نادرست به سبک زندگی کودکان محلی بهویژه روستایی است و این موضوع که بهواسطه پوشش اندک و نامناسب باید به آنها کمک مالی کرد و بی دلیل پول بخشید.
این زندگی ساده را از بچههایمان نگیرید
ملک دینار شجره، پدر مهربان گاندوها یا همان تمساحهای پوزه کوتاه ایران است که بهواسطه نگهداری داوطلبانه از گاندوها، پای بسیاری از گردشگران را از اقصی نقاط کشور به روستای باهو کلات بلوچستان باز کرده است.
مرد روستایی فضای مجازی، استوری و پستهای اینستاگرامی رامیشناسد. از او آنقدر هنگام غذا دادن به گاندوها فیلم و عکس گرفتهاند که به نگاه کردن به دوربین گوشیهای همراه عادت دارد.
ملک دینار شجره گرچه حرفهایش را با چگونگی آشناییاش با گاندوها شروع میکند و از ویژگیهای جذاب زندگی این خزنده در طبیعت برایمان میگوید، اما در انتهای حرفهایش روبه گوشی و خطاب به گردشگران تاکید میکند: « شما را به خدا به بچههای کوچک پول ندهید. آنها را از زندگی ساده و راحتی که دارند به سمت گدایی سوق ندهید. این بچهها مدرسه و کار در زمین را رها میکنند و با دیدن یک مسافر طلب پول میکنند. آنها قبلا این طور نبودند اما مسافران با خیال و تصور لطف به کودکان درحال ترویج گداپروری در منطقه هستند؛ آنها هم ترویج در میان کودکان ساده و کم سن و سال روستایی.»
عمق سخنان و هشدارهای ملک دینار شجره را وقتی بیشتر حس میکنی که در سایتهای گردشگری یا مقابل غذاخوریها در روستاها کودکان را چسبیده به شیشه ماشین میبینید در حالی که فقط از گردشگر طلب پول میکنند.
این دردی است که بیشتر فعالان اجتماعی و گردشگری منطقه بلوچستان این روزها از آن رنج میبرند و خواهان آن هستند که فعالان عرصه سفر، این موضوع را با گردشگران درمیان گذاشته و مثالِ «دوستی خاله خرسه»، تیشه به ریشههای فرهنگی مردمان این سرزمین نزنند.
سیلی که فرهنگمان را برد
عبدالحکیم پادبان یکی از فعالان اجتماعی منطقه چابهار است که به ما میگوید: در سالهای گذشته در جوامع محلی منطقه چابهار، کودکان با گردشگران همراه میشدند با آنها عکس یادگاری میگرفتند و لحظههای بودن با مسافران را تبدیل به خاطرهای شاد میکردند، اما مدتی است اوضاع تغییر کرده، آن هم یک تغییر اسفناک.
پادبان با تاکید براینکه در گذشته شاهد این نبودیم که کودکان از گردشگران پول یا خوراکی تقاضا کنند، میافزاید: اما متاسفانه در پی وقوع سیل در منطقه بلوچستان و سرازیر شدن خیل عظیمی از داوطلبان در منطقه که قصد کار خیر و کمک داشتند، به صورت ناخواسته اتفاق ناگواری رخ داد که پیامد آن با گذشت یک سال از سیل به طور آزاردهنده به چشم میخورد. تا قبل از سال گذشته و پیش از سیل، مردم منطقه و شورایاریهای روستاها، فرد خیر و نیکوکار را به عنوان کسی میشناختند که در امر مدرسهسازی کمک میکند، اما بعد از سیل حتی مفهوم این واژهها هم تغییر کرد، یعنی درست از زمانی که عدهای به قصد کمک آمدند اما با خرید چند جفت کفش و دادن پول به کودکان، ذهنیت آنها را نسبت به این مفاهیم تغییر دادند.
این فعال اجتماعی که در چهار سال گذشته با همراهی اعضای انجمن مردمنهاد آیندهسازان جوان موفق به تجهیز ۱۲ کتابخانه در روستاهای منطقه دشتیاری شدهاند و به آموزش کلاسهای تست و کنکور برای دانشآموزان روستاهای منطقه دشتیاری چابهارمیپردازند،میگوید: برای فعالان گردشگری و حتی مردم اصیل منطقه تماشای پول خواستن یک زن بلوچ یا یک کودک بلوچ خیلی تلخ است. متاسفانه دلسوزی بسیاری از گردشگران بدون در نظر گرفتن بافت و شرایط منطقه و فرهنگ حاکم هزینه سنگینی برای فرهنگ منطقه بلوچستان به دنبال داشته است.
پادبان که این روزها در حوزه گردشگری هم فعال شده است، به موضوعی با عنوان دوطرفه بودن مدیریت گردشگری مسؤولانه اشاره کرده ومیگوید: در یک سو باید جامعه محلی آموزش داده شود تا همچون آنچه در سایت گردشگری تالاب صورتی شاهد آن هستیم، یعنی انتفاع کودکان از حضور گردشگران با فروش دستبافتهای سنتی یا حناکاری، کودکان و مردم محلی صاحب شغل و درآمد واقعی شوند که البته این موضوع نیازمند توجه مسؤولان و ایجاد آگاهی از طریق آموزش است.
از سویی گردشگری مسؤولانه را در رفتار گردشگران آگاهی ببینیم که از پرداخت پول نقد به کودکان این استان یا هر منطقهای از کشور را برای همیشه کنار بگذارند و تصور نکنند با پرداخت وجه نقد به زنان و کودکان کار خوب و خیرمیکنند.
ما محروم نیستیم، محدودیم
روستای گردشگری تیس به عنوان قدیمیترین بخش منطقه چابهار میزبان بسیاری از گردشگران است. در جریان یکی از بازدیدها از غارهای سهگانه بانسیتی، شاهد آن بودیم که تمامی پسربچهها به محض دیدن مسافران، به سمت آنها رفته و تقاضای پول میکردند. اما یکی از راهنمایان محلی به سمت کودکان رفت و به آنها تذکر داد، طوری که رفتار راهنما سبب عکسالعمل تلخ گردشگران هم شد.
وقتی دلیل برخورد محسن راهی، راهنمای محلی گردشگری با کودکان را از او پرسیدیم، به ما گفت: اگر گردشگر قصد دلسوزی و کمک به جامعه محلی را دارد، بهتر است به جای پرداخت وجه نقد وضعیت سایتهای گردشگری منطقه را نشان دهد و با طرح نیازها و شرح امکانات در فضای مجازی، به رشد هدفمند منطقه کمک کند.
راهی تاکید میکند: گردشگران بهتر است به جای استفاده از کلمه محرومیت در بیان وضعیت کنونی از کلمه محدودیت استفاده کنند، زیرا واقعیت آن است که منطقه بلوچستان با داشتن مناطق بکر و دیدنی همچون درک، بریس، تالاب صورتی، کوههای مریخی، خلیج گواتر و صدها کارگاه ارزشمند در صنایع دستی، منطقهای غنی به حساب میآید که پتانسیل بالایی برای جذب گردشگر دارد.
این راهنمای محلی گردشگری میگوید: آنچه گردشگران میتوانند به عنوان رفتار مسؤولانه در حق مردم منطقه چابهار انجام دهند آن است که از هر جای ایران که هستند برای ایجاد امکانات گردشگری در منطقه چابهار مطالبهگری کنند و از مسؤولان بخواهند به این بخش از کشور آنچنان که لایق و سزاوار است، رسیدگی کنند.
شهرزاد باباعلی پور - ایران / روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد