این مسیری است که از مدتی قبل با قانون مصوب مجلس شورای اسلامی شروع شده و از تایید رهبری و اجماع مسؤولان و نهادهای کشور برخوردار است و دولت نیز در حال اجرای آن است.
در این شرایط هرگونه اقدامی که باعث شود این گامها و تکلیف قانونی به صورت ناقص انجام شود اثر منفی خواهد گذاشت.
به همین دلیل باید گام بعدی یعنی توقف اجرای پروتکل الحاقی را عملیاتی کنیم و حتی به نظر من میزبانی از آقای گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم باید به بعد از برداشته شدن این گام موکول میشد زیرا احتمالا وی ازسوی آمریکا ماموریت دارد که گام ایران را به نوعی تخفیف یا رقیق کند تا جمهوری اسلامی صرفا یک بیانیه برای کاهش تعهدات بدهد و در عمل آن را انجام ندهد.
این تلهای است که نباید در آن گرفتار شد و اگر خواستار هرگونه همکاری یا رایزنی هستیم نباید به اصل حرکت استراتژیک جمهوری اسلامی خدشهای وارد شود. البته تلاش ایران برای اهرمسازی در برابر فشارهای آمریکا، نباید حتی محدود به این موارد شود و باید استراتژی گستردهتری را درنظر بگیریم که حتی شامل ابعاد منطقهای نیز بشود.
از آنجا که یکی از بانیان اصلی فشار و تلاش برای تحریم ایران، رژیم صهیونیستی است، جمهوری اسلامی باید به سمت هزینهمند کردن سیاستهای اسرائیل در قبال ایران حرکت کند.
از سوی دیگر چندی است اقداماتی نمادین از سوی آمریکا صورت گرفته است که از جمله آنها عقبنشینی از بهکارگیری مکانیسم ماشه است البته اینکه دولت آمریکا اعلام میکند اقدام ترامپ مبنی بر مکانیسم ماشه غیرقانونی بوده یا دارای اثر نیست، بهطور کلی برای ما مهم است اما تفاوتی در ماجرا ایجاد نمیکند.
اساسا کشورهای عضو شورای امنیت به مکانیسم ماشه رای ندادند و از ناحیه این اقدام آمریکا در دوره ترامپ، تحریم دیگری متوجه کشورمان نشد؛ بنابراین چنین کارهایی از سوی دولت جدید آمریکا، اقدامات نمادینی است که در آستانه سخنرانی بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ انجام شد و اثری در راستای کاهش فشارهای تحریمی بر مردم ایران ندارد.
سیاست جمهوری اسلامی پایان یافتن تحریم علیه ملت ایران است. اینکه دپیلماتهای ایرانی در نیویورک امکان حضور در چند خیابان آنطرفتر را داشته باشند یا اینکه آمریکا از بهکارگیری مکانیسم ماشه عقبنشینی کند، اقدامات نمادین مناسبی است اما اثری روی مردم ایران ندارد حتی برخی شنیدهها از لغو ممنوعیت سفر وزیر خارجه کشورمان به آمریکا حکایت میکند که این مساله هم برای اقدامات دیپلماتیک جزو ملزومات است اما هیچ اثری روی اقتصاد جامعه ما ندارد.
حرکات دولت آمریکا را باید با خطکشی به نام منافع جمهوری اسلامی ایران، اندازه گرفت و آن زمان است که مشاهده میشود این تحرکات ربطی به اتمام یا کاهش تحریمها ندارد. بنابراین با این حرکات که میتوان گفت در آنها نوعی فریب ضمنی وجود دارد، نباید کسی متوهم شود.
این نکته را نیز باید توجه داشت که حتی اگر آمریکا به برجام برگردد و تحریمهای برجامی برداشته شود باز هم کفایت نمیکند؛ چون تحریمهای دولت ترامپ بهمراتب سنگینتر از تحریمهای برجامی است. بنابراین اگر تحریمهای دوره ترامپ برداشته نشود بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمهای برجامی هم فایدهای برای ملت نخواهد داشت.
محمد جمشیدی - استاد دانشگاه / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد