زینب مرزوقی- جام جم آنلاین خوزستان؛حوالی 12 ظهر است. تختهای اورژانس بیمارستانیِ بیمارستان رازی یکی درمیان پر هستند اما نمیتوان گفت اورژانس کاملا شلوغ است. در کنار پرستاران اورژانس بیمارستانی تعدادی جهادگر نیز درحال کمک و انجام خدمت به بیماران هستند. یکی از جهادیها که در فاصله نزدیکی با ما ایستاده، شروع به گفتگو میکند و میگوید شبِ گذشته تمامِ تختهای اورژانس پر بود و تختهای کمکی نیز وسطِ بخش اضافه شدند اما باز هم برخی مراجعین سرپا و تعدادی دیگر روی صندلی بودند. روزانه چندین بار اورژانس بیمارستان پر میشود و برای خالی شدن، اتوبوس و چندین آمبولانس بیماران را به سایر مراکز درمانی معین منتقل میکنند. اینها را میگوید و بالای سر یکی از بیماران میرود. به وضوح در اورژانس معلوم است که اینبار میانگین سنی مبتلایان به شدت پایین آمده چرا که بیماران حاضر، اکثرا در رنجِ سنی 25 سال تا40 سال و یا شاید کمتر هستند و تعداد بسیار کمی بیمارِ کهنسال روی تخت است.
شهره شجیراتی مسئول اورژانس بیمارستان رازی است. او میگوید با وجود اینکه شیفتهای6 ساعته دارد اما تا بعد از ظهر در کنار نیروهایش حضور پیدا میکند. شجیراتی عنوان میکند که بیمارستان رازی تنها بیمارستانِ سانترِ ثابت کرونا در اهواز در طول یکسال گذشته است و طبیعی است اگر با کمبود تخت مواجه باشد اما در مواقع اضطراری، کادر درمان بیمارستان رازی بیمار را به یک شرایط ثابت میرسانند و سپس به یکی از بیمارستانهای معین انتقال میدهند.
شجیراتی درباره شرایط مالی این روزهای پرستاران اورژانس میافزاید: زمانی که حق ویژه کرونا به سایر پرستاران پرداخت شد، اورژانس به عنوان بخش ویژه درنظر گرفته نشد و پرستاران شاغل در اورژانس برای این مورد، پرداختی حق ویژه کرونا نداشتند. با وجود اینکه ورودیهای ما چند برابر شدهاند و اتاق سیپیآر ما نیز از گذشته فعالتر است اما این حق نادیده گرفته شد.
شجیراتی تاکید میکند: اورژانس قلب بیمارستان است و ما انتظار توجه بیشتر هم از لحاظ تزریق نیرو و هم مطالبات داریم.
او درباره خستگی نیروهایش در این یکسال، تاکید میکند: اکنون ما در بحران به سر میبریم و برای مقابله با آن تعهد داریم. در این یکسال هیچ نیرویی نداشتم که از خستگی گفته یا اقدام به ترک کار کرده باشد. او حضور جهادی را در اورژانس بسیار خوب و موثر میداند و میگوید تقریبا مشکل کمبود کمک بهیار کمتر احساس میشود.
صدای اذان از خارج از بیمارستان میآید. از اورژانس خارج میشویم. تریاژ بیمارستان رازی دقیقا روبروی یکی از ورودیهای آن و پیش از اورژانس قرار دارد. جمعیت بالایی روبروی تریاژ در انتظار پذیرش ایستادهاند و این یعنی افزایش تعداد بیماران اورژانس و بستریها. یکی از بیماران سِرم در دست دارد و در انتظارِ بستری شدن است و دیگری میگوید هفته گذشته مادرش را از دست داده و برای سیتی اسکن ریه به بیمارستان مراجعه کرده چرا که او و تمام خانوادهاش درگیر کرونا شدهاند.
جهادیها پا به پای کادر درمان
وارد آیسییو5 بیمارستان میشویم. پرستاران با تمام توان مشغول رسیدگی به بیماران و چک کردن دستگاهها هستند. در همین حین بیمار جدیدی اضافه میشود و جهادیها مسئولیت جابجایی تخت و بیمار را به عهده میگیرند. دو طرفِ ملحفه بیمار را میگیرند و با گفتن "یاعلی" او را جابجا میکنند. از همراه بیمار میخواهند تا لوازم ضروری و شخصیاش را تهیه و بخش را ترک کند. برای گفتگو به سمت جهادگران میرویم؛ دقیقا امری که بسیاری از جهادیها از جمله جهادیهای حاضر در بیمارستان رازی اهواز تمایلی به انجام آن ندارند چرا که معتقدند پاداش معنویشان در نزد خدا گم میشود.
کردانی فرمانده جهادیهای حاضر در بیمارستان رازی است. او میگوید با اعلام نیاز بیمارستان رازی، از تاریخ27 بهمن جهادگران طلبه در کنار کادر درمان حضور پیدا کردهاند.
کردانی میافزاید: کار جهادیها در رازی همراهی بیمار در تمام کارهای او از شستوشو گرفته تا تماس با خانوادهاش است.
او عنوان میکند که روزانه 20 تا 25 نفر نیروی جهادی در دو شیفت صبح و بعد از ظهر در بیمارستان حضور دارند.
کردانی ادامه میدهد: این سومین مرحله حضور جهادیها در بیمارستان رازی است. مرحله اول60 روز و مرحله دوم25 روز به طول انجامید. در دو مرحله قبل از سایر اصناف و اقشار به عنوان جهادگر داشتیم اما عموما بیشترشان طلبهاند. همچنین درحال حاضر گروههای دیگر جهادی طلاب در بیمارستانهای امام و گلستان نیز درحال انجام خدمت هستند.
در نبرد روانی با کووید
البته این تمام کار جهادیها نیست. تعدادی دیگر از جهادیها از حالِ روحی بیماران نیز غافل نماندهاند و در کنار بیماران به مشاوره برای کاهش استرس از طریق گفتگو نیز مشغولاند.
حجت الاسلام مهدی غافلی یکی از مشاوران حاضر در بیمارستان رازی است. او میگوید که مبتلایان به کرونا استرس بالایی دارند و همین امر باعث تضعیف بیشتر ایمنی بدن بیمار میشود. به همین دلیل از طریق مشاوره و گفتگو با بیمار راهی برای کاهش استرس و اضطراب او پیدا میکنیم تا بتواند با این ویروس بجنگد.
او درباره مشاهدات خود و تاثیرگزاری منفی استرس در روند درمان عنوان میکند: بیمارانی بستری بودند که به دلیل استرس، میزان اکسیژن خونشان به65 رسیده بود اما هنگامی که با آنها به گفتگو پرداختیم، از طریق تکنیکهای مشاوره به بهبود و بالابردن میران اکسیژن خونشان کمک کردیم. گاها به برخی بیماران میگوییم بخاطر یکی از اعضای خانوادهات باید با این ویروس بجنگی و به برخی دیگر میگوییم برای دست یابی دوباره به آنچه که دلخواه و مورد پسندت است باید خوب شوی.
حجت الاسلام غافلی میگوید که این روان درمانی مبتلایان به کووید از سوی پرستاران بیمارستانهای اهواز بسیار مورد استقبال قرار گرفت و اذعان داشتهاند در کاهش استرس و بالابردن سطح اکسیژن خون بسیار اثرگزار است.
شیوع سریع کرونای انگلیسی
به سراغ رییس بیمارستان رازی میرویم. کسی که بیشترین بار و فشار این روزهای بیمارستان به روی دوشش است. پشت در حوزه ریاست رازی تعدادی از پزشکان بیمارستان منتظرند تا وارد اتاق شوند. بعد از اتمام تمام جلسات کاری در آن ساعت نوبت به ما و گفتگو رسید.
ماندانا قنواتی رئیس بیمارستان رازی اهواز است. او که از چهرهاش میتوان به راحتی خستگی و فشار کار را تشخیص داد، درباره وضعیت این روزهای بیمارستان میگوید که پس از9 ماه درگیری با کووید آمار پایین آمده بود و در بیمارستان رازی، بخشهای غیر کووید راه اندازی شد. تا جایی که حتی برنامه برای جراحی و درمانگاههای ارتوپدی نیز چیده بودیم. قنواتی عنوان میکند که از بهمن ماه آمار بستریها شروع به افزایش کرد و 33 نفر بستری شده در بخش کووید بیشتر شد. به شکل رسمی از 9 بهمن ماه ما افزایش آمار بستری را داشتیم.
او ادامه میدهد: پیش از آن آمار افزایش بیماران به شکل هفتگی بود اما این بار آمار به شکل روزانه افزایش پیدا کرد. به همین خاطر زنگ خطر در تمام دانشگاه زده شد و مدیریت بحران بیمارستان این احتمال را داد که شاید این پیک، با کرونای انگلیسی روبرو هستیم چرا که شدت شیوع بسیار بالا بود. نمونهها را به انستو پاستور تهران ارسال کردیم و متوجه شدیم آنچه که اینبار شیوع پیدا کرده است کووید انگلیسی است.
قنواتی میافزاید: فکر میکردیم پیک جدید، کمتر از پیکهای گذشته ما را درگیر خود میکند و نهایتا80 تخت پر خواهند شد اما آنقدر آمار شیوع بالا بود که در یک الی دو هفته تمام تختها پر شد و بیماران را به سایر بیمارستانها منتقل کردیم و در عرض یک هفته آمار بستریها از70 نفر به 170 نفر و سپس به 230 رسید. پس از آن سایر بیمارستانها برای کمک وارد شدند. تا جایی که هفتهای 150 تخت اضافه میشد اما تا اواسط هفته نرسیده، تختها پر میشد و بیمارستان دیگری یکی از بخشها و تعدادی از تختهایش به بیماران کووید اختصاص داده میشد. بیمارستان امام که یک طبقه را برای بیماران کرونایی اختصاص داد، در عرض چند روز تمام 120 تخت بستری و 50 تخت ویژه آن پر شد.
او میگوید دیروز نیز مجددا دو بیمارستان گلستان و امام 150 تخت اضافه کردند اما در عرض یک ظهر تا شب 60 تخت اشغال شد. قنواتی تصریح میکند: این روند، روند وحشتناکی است و آمار زیر 200 تریاژ برای ما رویایی شده است. افرادی که در این هفته مراجعه میکنند بدحالتر مراجعه میکنند و بیماری در آنها بسیار پیشرفت کرده است. جدای از این موضوع درگیری کووید در اهواز و خوزستان خانوادگی شده و به یکباره کل خانواده مبتلا میشوند.
مطالبات مالی فراموش شده پرستاران
به سراغ یکی از بخشهای بستری میرویم. آنگونه که نشان میدهد تختها پر است و پرستاران نیز با سکوتِ خاصی درحال انجام کارها هستند. اگر چه در ظاهر ساکت هستند اما دلِ پر غصهای دارند و قصه در درونشان جور دیگری درحال رقم خوردن است. در ابتدا برای انجام گفتگو با ما مقاومت میکنند اما به یکباره شروع به واگویه دردها و از رنجِ این روزهای پرستاران رازی میگویند: یک حق کرونا برای ما درنظر گرفته شد که به برخی پرستاران پرداخت شد و به برخی دیگر پرداخت نشد. به آنهایی که پرداخت شد نیز مبلغ بسیار کمی پرداخت شده اما سوال این است که طبق کدام قاعده برخیها درنظر گرفته نشدند و میان ما و سایر همکارانمان تفاوت قائل شدند؟ او همچنین میگوید نیروهای رسمی با افزایش حقوق، افزایش مالیات داشتهاند و مالیات کسر شده از حقوقشان یک میلیون تومان و حتی بیشتر از آن است.
یکی از پرستاران شرکتی نیز عنوان میکند که در اوایل کرونا با یک مبلغ معین شروع به کار کرده است اما پس از آن بدون هیچ دلیل و توضیحی از این مبلغ در ماههای بعد کسر شده است. این پرستار عنوان میکند: حجم کاری و شیفتهای ما از سایر همکارانمان بیشتر اما پرداختیهایمان از همه کمتر است. مثلا امروز کارانه تیر و مردادمان به مبلغ 540 هزار تومان واریز شد. او میگوید برای حل این مشکل، نیروهای شرکتی باید تبدیل وضعیت شوند اما آنچه که رخ میدهد تنها برگزاری آزمون بدون تبدیل وضعیتشان است.
دردهای پرستاران یکی از آی سییوهای بیمارستان رازی نیز مانند سایر همکارانشان در بخشهای دیگر این بیمارستان است. آنها نیز از مطالبات فراموش شده و حقهای نادیده گرفته شده در فشار کاری این روزها میگویند. رنجی که اگر چه قدیمی است اما در روزهای پر التهابِ کرونا خستگیشان را چند برابر کرده است. یکی از پرستاران شاغل در آی سی یو رازی نیز از حقوقِ اندک پرستاران شرکتی میگوید و یکی دیگر از اضافه کاریهای بدون پرداختی. اما با این وجود تمامشان بر این موضوع که باید در کنار مردم بمانند تاکید داشتند. چیزی که آنها را مجبور به تحمل مشکلات صنفی و پرداختیها میکند تعهدی است که نسبت به مردم و خدمت به آنها دارند.
مرگهای خانوادگی
ساعت 5 عصر را نشان میدهد. تعداد مراجعین به اورژانس و افراد حاضر در حیاط بیمارستان رو به افزایش است. از تریاژ بیمارستان، همراهِ یکی از بیماران را صدا میزنند و به او اطلاع میدهند که بیمار فوت کرده است. همراه، برادرِ بیماری است که همین چند دقیقه پیش فوت کرده و فرزندِ مادری است که هفته گذشته بر اثر ابتلا به کرونا فوت کرده است. به ستون روبرویی ورودی اورژانس تکیه میدهد، جوری که انگار دیگر نای عزاداری و داغِ جدید را ندارد. این اتفاق همان خانوادگی شدن ابتلا به کرونا در اهواز و خوزستان است؛ امری که رییس بیمارستان رازی نیز درباره آن تاکید داشت.
امری که در این چند ساعت همراهی با کادر درمان و بیمارستانی بیمارستان رازی اهواز به آن پی بردیم؛ خستگی، فشار کار و حجم بالای مراجعات است. اتفاقی که امروز در خوزستان و به ویژه اهواز به وقوع پیوسته؛ زنگِ خطر آغاز پیک جدید و هشداری برای سایر استانها و کل کشور است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد