ونزوئلا؛ بهانه‌های آمریکا و یک درس مهم برای ایران

ادعایی که آمریکایی‌ها درباره ونزوئلا مطرح می‌کنند، عمدتا حول محور مقابله با مواد مخدر است؛ بهانه‌ای که با آن تلاش می‌کنند فشار سیاسی، امنیتی و حتی تغییر حکومت را توجیه کنند اما بررسی اسناد رسمی خود آمریکا و همچنین گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد این ادعاها اساسا فاقد پشتوانه واقعی است.
کد خبر: ۱۵۳۴۳۴۷
نویسنده دکتر فؤاد ایزدی | استاد دانشگاه
 
وزارت دادگستری آمریکا هر سال گزارش مفصلی درباره وضعیت تولید و توزیع مواد مخدر منتشر می‌کند. در این گزارش‌ها، مشکل اصلی قاچاق مواد مخدر به‌صراحت مکزیک معرفی می‌شود و جالب آن‌که نام ونزوئلا حتی یک‌بار هم به‌عنوان بازیگر اصلی یا مؤثر در این حوزه مطرح نشده. گزارش‌های سالانه سازمان ملل متحد نیز همین واقعیت را تأیید می‌کند؛ به‌گونه‌ای که ونزوئلا نه در تولید و نه در توزیع مواد مخدر، حتی نامش در این گزارش‌ها برجسته نشده است. بنابراین، اتهام‌زنی آمریکا در این زمینه کاملا ساختگی و سیاسی است.دلیل اصلی فشار واشنگتن را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد: نفت. ونزوئلا از ذخایر عظیم نفتی برخوردار است و نگاه آمریکایی‌ها همچنان بر این مبناست که منابع انرژی این کشور باید در اختیار آنها قرار گیرد. سابقه تاریخی نیز این مسأله را روشن می‌کند؛ زمانی که دولت‌های دست‌نشانده آمریکا در کاراکاس حاکم بودند، نفت ونزوئلا عملا در اختیار شرکت‌های آمریکایی قرار داشت. امروز نیز هدف اصلی، بازگرداندن همان وضعیت گذشته است.ونزوئلا در عین حال یک درس مهم برای جمهوری اسلامی ایران دارد. این کشور نه برنامه هسته‌ای دارد، نه توان موشکی قابل‌توجه، نه شبکه مقاومت منطقه‌ای؛ با این حال، هدف شدیدترین تهدیدها و فشارهای آمریکا قرار گرفته است. این واقعیت نشان می‌دهد که مسأله آمریکا «بهانه» است؛ اگر بهانه‌ای وجود نداشته باشد، آن را می‌سازند. یک روز مواد مخدر، روز دیگر حقوق بشر و روزی دیگر دموکراسی. این تجربه برای ایران بسیار معنادار است و نشان می‌دهد عقب‌نشینی از توانمندی‌ها، تضمینی برای کاهش دشمنی واشنگتن نخواهد بود.در این چارچوب، اقدامات اخیر آمریکا علیه کشتی‌ها و تحرکات دریایی نیز حامل پیام روشنی است؛ پیامی نه فقط به ونزوئلا بلکه به قدرت‌های بزرگ رقیب مانند چین و روسیه. در راهبرد امنیت ملی جدید آمریکا، به‌صراحت از «احیای دکترین مونروئه» سخن گفته می‌شود؛ دکترین قرن نوزدهمی حاکم بر سیاست خارجی آمریکا که براساس آن، حضور قدرت‌های خارجی در آمریکای لاتین ممنوع تلقی می‌شد. امروز نیز واشنگتن با همین منطق، تلاش می‌کند مانع گسترش نفوذ چین و روسیه در این منطقه شود، در حالی که کشورهای آمریکای لاتین دولت‌های مستقلی هستند که خودشان درباره روابط خارجی‌شان تصمیم می‌گیرند.از منظر حقوق بین‌الملل نیز اقدامات آمریکا مصداق آشکار نقض قواعد پذیرفته‌شده است. حمله به شناورهایی که در آب‌های بین‌المللی در حال تردد هستند، هدف قرار دادن سرنشینان، محدود کردن پروازها و اعمال محاصره‌های غیرقانونی، همگی نقض صریح حقوق بین‌الملل دریایی و اصول بنیادین نظم جهانی است. درواقع، به‌سختی می‌توان حوزه‌ای از حقوق بین‌الملل را یافت که آمریکا در قبال ونزوئلا آن را نقض نکرده باشد.مجموع این تحولات نشان می‌دهد آنچه در ونزوئلا می‌گذرد، نه یک پرونده استثنایی بلکه بخشی از الگوی رفتاری آمریکا در مواجهه با دولت‌های مستقل است؛ الگویی که شناخت دقیق آن، برای تحلیل سیاست خارجی ایران و نحوه مواجهه با فشارهای واشنگتن، اهمیتی اساسی دارد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها