برای اینکه یاد بگیریم از ناملایمات زندگی نهراسیم و از رحمت خدا ناامید نشویم و بدانیم از پس هر سختی، آسایش و آرامشی هست. برنامه «مثل ماه» میزبان همین مردمی است که در مقابل سختیها ایستادگی میکنند و در عین حال راضی به قضا و قدر الهی هستند.
سری اول این برنامه سال گذشته با اجرای رسالت بوذری و تهیهکنندگی هادی آشتیانی روی آنتن رفت و مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار گرفت و همین باعث شد تا سری دوم آن در ماه رمضان امسال پخش شود؛ آن هم با یک شروع جنجالی و ویژه!خانواده کریمی مهمان نخستین قسمت این برنامه بودند. همان پدر و مادر داغدار افغان که پیام «جان پدر کجاستی» به دختر دلبرشان جهانی شد. آنها برای نخستینبار در قاب تلویزیون ظاهر شدند و از دختر شهیدشان و تلخترین روز زندگیشان گفتند.
روزی که جامجم برای گزارش از پشت صحنه این برنامه رفته بود هم «مثل ماه» میزبان اتفاق ویژه دیگری بود. بزرگان چند طایفه مقابل چشمان میلیونها نفر در این برنامه به یک اختلاف هفتاد و چند ساله که زندگی خودشان و جوانانشان را تحتتاثیر قرار داده بود، پایان دادند. با این مقدمه شاید خواندن این گزارش و گفت و گوها برایتان جالبتر باشد. پس همراه ما باشید و اگر دوست داشتید شنونده داستان زندگی آدمهای دیگری باشید، هر روز ساعت 19 به تماشای برنامه «مثل ماه» از شبکه سه بنشینید.
نمایشگاه تهران، میزبان «مثل ماه»
نمایشگاه بینالمللی تهران به دلیل فضای وسیع و خوبی که دارد، در ماه رمضان به لوکیشن برخی برنامههای تلویزیونی از جمله برنامه افطار شبکه سه بدل شده است؛ از ابتدای ماه رمضان گروه تهیه و تولید برنامه «مثل ماه» در سالن 5 نمایشگاه بینالمللی تهران مستقر شده و در یک فضای وسیع دو دکور برنامه را به قرینه هم ساختهاند. مقابل در هم یک اتومبیل سفید رنگ قرار دارد که واحد سیار برنامه است. ساعت حدود 17 و30 دقیقه است که وارد استودیوی این برنامه میشویم. مجری متن به دست روی صندلی گریم نشسته است و عوامل پشت صحنه هر کدام در حال انجام دادن وظایف خود هستند.
یک پرده بزرگ سیاه رنگ دور تا دور استودیو را پوشانده و نوار زرد «خطر» هم اطراف آن تا هیچ کسی بدون هماهنگی وارد دکورهای برنامه نشود. میز صدا و میز نور هم با فاصله گوشهای از این استودیو قرار دارد. در دکور اصلی برنامه که مربوط به گفتوگوی مجری و مهمانهاست، چند صندلی کنار پلههای ورود مجری قرار دارد. بچههای صحنه مشغول ضدعفونی کردن صحنه و صندلی مجری و مهمانها هستند. البته هر کسی که قصد ورود به دکور را دارد، پاپوش به پا میکند تا فضا را آلوده نکند. یک نمایشگر بزرگ هم اطراف دکور را پوشانده که پیش از برنامه تصاویر زیبایی از طبیعت روی آن نقش میبندد. چند دوربین و یک کرین در نقاط مختلف این دکور هست. همچنین تراولینگ که روی آن تصویربردار و دوربینش بتوانند بهراحتی در حال حرکت تصویر بگیرند. چند نفر هم از نردبان بلندی بالا رفته و در حال تنظیم نورهای صحنه هستند.
دکورها به قرینه هم زده شده و توسط یک پرده سیاه از هم جدا شدهاند. دکور دوم که مجری معمولا پلاتوی ابتداییاش را در آنجا میگوید، درست پشت دکور اصلی قرار دارد و شامل چند پله و یک هلال ماه است که مجری از میان آن ورود پیدا کرده و متن ابتدایی را میخواند. در این دکور هم عدهای در حال تنظیم نورها هستند. تهیهکننده و مدیر تولید هم در گوشهای از سالن در حال هماهنگیهای نهایی هستند و با هم صحبت میکنند. تصویربردارها یکییکی از راه رسیده و پشت دوربینهایشان قرار میگیرند و تقریبا همه خود را برای شروع برنامه آماده میکنند.
پایان یک اختلاف 80 ساله
مهمانها با لباسهای محلی از راه میرسند و مجری و تهیهکننده به استقبال آنها میروند و کمی خوش و بش میکنند. نکتهای که با دیدن استودیو نظرمان را جلب میکند این است که فضا وسیعتر از آن چیزی است که از تلویزیون تماشا میکنیم. به هر حال میکروفون به مجری وصل و آزمایش میشود.
او نیز پلاتوی اول را میگوید تا همکارانش آزمایش صدا و تصویر بگیرند. عقربههای ساعت به 19 نزدیک میشود و مدیر صحنه دقایق باقیمانده را به همه یادآوری میکند. گریمور مرحله نهایی کارش را انجام میدهد و مجری کت و یقهاش را مرتب میکند. در ثانیههای باقیمانده به شروع برنامه یک مهمان ناخوانده وارد میشود. گربه کوچکی وارد سالن شده و یکی از عوامل او را به بیرون هدایت میکند تا مزاحمتی برای برنامه ایجاد نکند.
مدیرصحنه از همه افرادی که پشت صحنه ایستادهاند میخواهد سکوت کرده و گوشیهایشان را خاموش کنند و هر کدام از عوامل که کارشان به پایان رسیده به دلیل کرونا استودیو را ترک کنند تا تجمع نشود. در پشت صحنه تعدادی صندلی با فاصله کنار هم گذاشته شده که مهمانها و تعدادی از عوامل روی آن نشستهاند. ما هم ترجیح میدهیم از همین جا و با این فاصله بیننده برنامه باشیم. 20 ثانیه به آنتن مانده که یکی از عوامل میخواهد با ذکر یک صلوات برای حضرت مهدی (عج) برنامه را آغاز کنند. همه صلوات میفرستند و برنامه شروع میشود و مجری در حالی که دعا میخواند از پلههای دکور که به یک هلال ماه منتهی میشود، خارج شده و پلاتو ابتدایی را میگوید.
تیتراژ برنامه با صدای گرشا رضایی شنیده میشود. همزمان با شنیدن تیتراژ، مدیرصحنه مهمانها را به استودیو راهنمایی میکند. برنامه آغاز میشود و مجری از پشت پرده وارد دکور اصلی میشود و به مهمانها خوشآمد میگوید. یکی از ویژگیهای این برنامه نورپردازی زیبایی آن است که استودیو کمکم روشن شده و گفتوگوی مجری با مهمانها آغاز میشود. فضای بین مجری و مهمانها را یک رحل و قرآن پر کرده که خبر از یک اتفاق غیرمنتظره میدهد. مهمانها بزرگان چند طایفه از «بشاگرد» استان هرمزگان هستند که به برنامه آمدهاند. هر کدام از آنها قصه طایفه خود و اختلاف هفتاد و چند سالهشان را روایت میکنند.
اینکه نیاکانشان به دلایلی از حدود هشتاد سال قبل با هم اختلاف داشتند و در این برنامه قصد دارند به این اختلاف طولانی پایان بدهند، چون عواقب بسیار بدی را برای خانوادهها به خصوص جوانانشان داشته است. همه افراد پشت صحنه با دقت به قصه آنها گوش میکنند. مابین صحبتهایشان و برای اینکه ریتم برنامه نیفتد، ولهای پخش میشود. مجری از پویش آزادسازی زندانیان میگوید و بلافاصله ولهای در اینباره پخش میشود. در این فاصله یک روحانی که همراه مهمانها از استان هرمزگان آمده، وارد استودیو شده و در جمع مهمانها قرار میگیرد. یکی از بچههای صحنه هم به سرعت با تی صحنه را تمیز میکند. مدیرصحنه که اعلام میکند سه ثانیه دیگر روی آنتن هستیم نظافتکار به سرعت از دکور فاصله میگیرد. مجری هیجانزده از روی صندلی بلند شده و قرآن را برمیدارد و از داخل آن کاغذی را میخواند.
به نوعی عهدنامه و توافقی است بین بزرگان طایفهها که برای پایان این اختلاف با حضور روحانی شهرشان باید زیر آن را امضا کنند. مهمانها میایستند و یکییکی قرآن را مقابل دوربین میبوسند و زیر کاغذ را امضاء میکنند. عوامل پشت دوربین صلوات میفرستند و همه آنها را تشویق میکنند. آنها با یکدیگر پیمان برادری میبندند و مجری هم تندیسهایی با نماد درخت به آنها هدیه میدهد. مجری پلاتوی پایانی را میگوید و تیتراژ با صدای محسن چاوشی شنیده میشود و فضا را پر میکند. برنامه به پایان میرسد و مهمانها با مجری عکس یادگاری میگیرند. صدای ربنا و سپس اذان از گوشی یکی از عوامل شنیده میشود و عوامل با رعایت کامل بهداشت کنار سفره افطار مینشینند و به این شکل روز دیگری از این ماه مبارک به پایان میرسد.
«مثل ماه» از سال قبل بالغ تر شده
رسالت بوذری از ویژگیهای اجرای این برنامه به جامجم میگوید:
شما سال گذشته هم مجری سری اول این برنامه بودید. بنابراین از تفاوتها و ویژگیهای سری جدید برنامه بگویید.
بلوغ. معتقدم از سال گذشته تا امسال «مثل ماه» چند سال بالغتر شده و شما این بلوغ را در دکور، تیتراژ و تصاویر میبینید. حتی این بلوغ را در سلوک ماه رمضان بچههای «مثل ماه» میبینید.
در اجرا چطور؟
طبعا در آن هم تغییراتی ایجاد شده. ما نمیتوانیم بگوییم یک جا ایستادهایم. چون آدمی که یک جا بایستد دیگر به درد نمیخورد و قابل اعتماد نیست. به نظرم این بلوغ در اجرا را بینندهها و شما اهالی رسانه باید بگویید.
خودتان بلوغی که بیان کردید را در خودتان احساس میکنید؟
بله به هر حال من روی لحنم کار میکنم. گرچه سالهاست در این زمینه کار میکنم، اما به اقتضای این برنامه بیشتر روی لحن و رفتار و کردار و حتی نشستن و ایستادن کار میکنم. یعنی روی زبان بدن به تناسب این برنامه کار و تمرین میکنم و تلاشم این است که مردم دوست داشته باشند.
چقدر فکر میکنید مخاطبان این تغییر و بلوغ را احساس میکنند؟
دیشب که شب اول برنامه بود شروع خوبی داشتیم و خوشبختانه همه چیز عالی پیش رفت. به خصوص اینکه مردم تیتراژ را با صدای گرشا رضایی دوست داشتند و بازخوردهای خوبی گرفتیم. به همین دلیل احساس میکنم امسال اتفاق خیلی خوبی بیفتد.
شاید خیلیها «مثل ماه» را با «ماه عسل» مقایسه کنند. اما میتوان گفت یکی از تفاوتهای این دو برنامه شیوه اجراست. شما تحتتاثیر صحبتها و قصههای مهمانها قرار نمیگیرید و اشک و بغض را چاشنی اجرایتان نمیکنید. این اتفاق عمدی است و به مدیریت شما در برنامه برمیگردد؟
من سعی کردم در این سری فاصلهام را با مهمان حفظ کنم. گرچه دل به قصهاش میدهم، اما واقعیت این است که دوست ندارم تشدید اشک و آه با من باشد. به خصوص اینکه قبل از افطار است و نمیخواهم مردم غمگین شوند و اشکی بریزند. مگر اینکه این اشک به او کمک کند که کاری کند و قدمی بردارد. نه اینکه حال بدی پیدا کند. چون اگر اشکمان توام با معنویت باشد، قدمی در جهت درست برمیداریم. از طرفی نمیخواهیم چیزی باشد که مردم وقتشان را تلف کرده باشند. قبلا هم گفتم که دوست دارم لحظات افطار مخاطب سرش رو به آسمان باشد. همین برای ما کافی است.
ترجیح میدهید با مهمانها و قصههایشان در طول برنامه آشنا شوید یا از قبل صحبتها و هماهنگیها را انجام میدهید؟
قراردادی بین تیم این برنامه وجود دارد مبنی بر اینکه من قصهها را به صورت کامل میدانم و حداقل یک شب روی قصهها تمرکز میکنم. اما پیش از برنامه با مهمان فقط سلام و خوش و بش میکنیم. چون اگر بیرون از برنامه با من احساس صمیمیت کند، قصهاش را میگوید و دیگر خالی میشود و برایش دوباره گفتن آن قصه در برنامه جذابیتی ندارد. اگر هم با من خارج از برنامه بیارتباط باشد ممکن است مقداری بین ما فاصله بیفتد. پس در حد سلام و علیک با مهمان ارتباط میگیرم و با اینکه از 24 ساعت قبل روی قصه مسلط هستم، اجازه میدهم قصهاش را در برنامه بشنوم. البته سال گذشته هم به همین شکل بود.
فکر میکنید «مثل ماه» پتانسیل ادامهدار شدن در سالهای بعد را داشته باشد و مثل «ماه عسل» به برند شبکه سه تبدیل شود؟
به نظرم «مثل ماه» حتما قابلیت برند شدن را دارد و قطعا ماه رمضان بستر رشد یک برنامه دم افطار را فراهم میکند. اتمسفر ماه رمضان را نمیتوان در موفقیت یک برنامه نادیده گرفت. هر برنامهای که در ماه رمضان آمده و رفته، ماندگار شده است. بنابراین ماه رمضان اتمسفر ویژهای برای کمک کردن به برند شدن یک برنامه دارد. البته به توانمندی برنامهساز هم برمیگردد که چقدر بتواند از این فضا استفاده و برنامه را در ذهن مخاطب ماندگار کند. من فکر میکنم امسال قدم خیلی بلندی برداشتیم برای اینکه «مثل ماه» جزو برنامههای شاخص شبکه سه شود.
همه ساله اغلب شبکهها ویژه برنامههای افطار تولید میکنند. به نظر شما آنچه «مثل ماه» را از سایر برنامهها متمایز میکند، چیست؟
البته که هر کدام از این برنامهها مخاطبان خودشان را دارند و با زاویه نگاه تهیهکننده، مجری و نویسنده خودشان ساخته میشوند. معتقدم هر کاری که برنامههای دیگر انجام میدهند، ما باید یک فاصله و یک تفاوت در برنامهسازی، محتوا، اجرا و مهمان با آنها داشته باشیم. اگر بتوان این ویژگی را در برنامه داشت، میتوان موفق شد و متفاوت بود. البته این موضوع نیاز به بحث طولانی دارد. اما همه برنامهها از یک سری قالبهای تعریف شده پیروی میکنند. آنچه که ما میتوانیم در آن تفاوت را ایجاد کنیم، ویژگیهای شخصی آدمهاست که یک برنامه را برجسته میکند. من خیلی امیدوارم که «مثل ماه» اتفاقی برای تلویزیون و جنس برنامهسازی باشد که مثالزدنی شود.
دنبال سوژه های بکر و ناب هستیم
هادی آشتیانی، تهیهکننده این برنامه از ویژگیهای آن به جامجم میگوید:
برنامه «مخاطب خاص» به تهیهکنندگی شما یکی از برنامههای موفق معارفی شبکه سه است. فکر میکنید «مثل ماه» هم بتواند برنامه موفق و ادامهداری شود؟
«مخاطب خاص» شش سال است که روی آنتن است و در طول سالها توانستیم به این موفقیت دست پیدا کنیم. برای «مثل ماه» هم امید داریم که با کمک خداوند و لطف مردم به این جایگاه برسیم.
به نظرتان این پتانسیل را دارد و به قدری سوژه و ایده دارید که آینده خوبی را برایش متصور شوید؟
این مدل برنامهها که با محوریت سوژه تولید میشوند و ابتکار شبکه سه بود و با برنامه «ماه عسل» شروع شد و ادامه پیدا کرد، در همه شبکهها تکثیر شده است که همین موضوع یک مقدار کار را در حوزه سوژهیابی سخت میکند. چون حتی شبکههای استانی هم چنین برنامههایی دارند.
منظورتان تکراری شدن سوژههاست؟
بله چون ما نمیخواهیم سوژهها تکراری باشد و رقابتی که بین شبکهها وجود دارد هم باعث میشود زودتر سراغ آن سوژه بروند.
چقدر سعی میکنید مهمانان و سوژههای تکراری در برنامه نداشته باشید؟
تمام سعی و تلاش ما این است که از مهمانهایی در برنامه دعوت کنیم که در هیچ شبکهای دیده نشده باشند. یعنی اولویت ما در انتخاب سوژهها و مهمانها همین است. در سال گذشته هم تلاشمان بر همین اساس بود. با توجه به اینکه سوژهها در بین مردم زندگی میکنند و سلبریتی نیستند و در هر برنامه داستانشان را تعریف میکنند، به ما کمک میکند که این اتفاق بیفتد.
چطور این افراد را پیدا میکنید که هم داستان شنیدنی داشته باشند و هم در چارچوب تلویزیون بتوانند قرار بگیرند و مثل بعضی برنامهها حاشیهساز نشوند؟
ما قبل از اینکه وارد گزینش و قوانین و چارچوبهای تلویزیون شویم، خودمان گزینشهای سختی داریم و دقت میکنیم آن مهمان حاشیهساز نشود. از سال گذشته که برنامه تمام شد، بلافاصله بعد از ماه رمضان تیم سردبیری و سوژهیابی ما شروع به رصد سوژهها از سراسر کشور کردند. حتی فراتر از مرزها رفتند و به عنوان مثال پیگیر داستان خانواده کریمی در افغانستان شدند که در نخستین برنامه مهمان ما شدند.
از این دست سوژهها باز هم در برنامه خواهید داشت که مهمان کشور ما شوند؟
بله تا پایان ماه رمضان از این دست مهمانها در برنامه خواهیم داشت. یعنی با توجه به موضوعات و دغدغههای جامعه سوژهها را دستهبندی میکنیم. همان طور که پیش از این هم گفتم تلاشمان این است که سوژهها بکر و ناب باشد و قصهای که تعریف میکنند یک درس و آموزهای داشته باشد.
با این وجود فکر نمیکنید حضور چنین مهمانهایی فضا را غمگین میکند؟
سعی ما در برنامهسازی این است که برنامه در قالب نشاطآفرینی و امیدبخشی باشد. اما گاهی داستانهایی در زندگی این افراد هست که نمیتوان نادیده گرفت.
چقدر کرونا و محدودیتهایش باعث شد دست شما برای دعوت از برخی مهمانها بسته شود؟ به هر حال بسیاری از آنها از شهرهای بسیار دور وارد برنامه میشوند که در حال حاضر این جابهجایی با محدودیتهایی روبهرو شده است؟
اتفاقا دو تا از مهمانهای ما به دلیل کرونا در بیمارستان بستری هستند. یعنی هماهنگیها برای حضورشان در برنامه انجام شده بود اما متاسفانه بیماری باعث شد مهمان دیگری جایگزین شوند. به هر حال چنین مسائلی در برنامههای زنده اتفاق میافتد. اما من و همکارانم دستورالعملها را رعایت میکنیم تا کسی درگیر بیماری نشود. خوشبختانه تا به امروز هم با موردی مواجه نشدیم.
در بحث انتخاب مجری به دلیل شناخت و همکاری که در «مخاطب خاص» با آقای بوذری داشتید، ایشان را برای اجرای این برنامه انتخاب کردید؟
آقای بوذری به عنوان یک چهره معارفی با «مخاطب خاص» شناخته و مطرح شده است. در کنار این موضوع، آقای بوذری قابلیتهایی دارد که مناسب اجرای این برنامه بود. به عنوان مثال در اغلب جشنوارههایی که درحوزه هنرهای تجسمی، سینما و ... برگزار میشود، اجرای آن مراسم را برعهده دارد. بنابراین تسلط کاملی روی هنرهای نمایشی دارد. در حوزه مطبوعات هم سالها فعالیت کرده و بسیار اهل مطالعه است و دقت نظر دارد. از طرفی قابلیتهایی در اجرا دارد که هم میتواند وجهه معارفیاش را حفظ کند و هم اینکه در حوزه اجتماعی مدیریت کند. سال گذشته هم اجرای خوب و موفقی داشت و به نظرم انتخاب درست و بجایی بود.
البته اغلب شبکهها و برنامهها از بازیگران و چهرههای شناخته شده در عرصه هنر برای اجرا استفاده میکنند. در صورتی که ما مجریان توانمند بسیاری داریم.
معمولا شبکه سه سعی کرده کمتر وارد این مبحث شود و این اتفاق کمتر بیفتد. به عنوان مثال در برنامه تحویل سال شبکه سه امسال غیر از استاد نصیریان مهمانی تحتعنوان سلبریتی نداشت و اتفاقا پربینندهترین برنامه تحویل سال هم شد. به نظرم این نکته مثبت شبکه سه است.
فکر میکنید مردم از یک ویژه برنامه افطار چه توقعی دارند و اینکه به چه موضوعاتی پرداخته شود و چه نوع مهمانهایی دعوت شوند؟
طبق بررسیهایی که ما انجام دادیم سعیمان بر این است که برنامه ویژه افطار برنامهای آرامشبخش برای مردم باشد. بنابراین حرکت ما، سوژههای ما بر این اساس است که فضای برنامه را غمگین نکنیم. البته گاهی این اتفاق میافتد که داستانها غمگین هم باشد. اما اثراتش و درسی که از این داستان میگیرند، مثبت است. بنابراین سراغ سوژههایی از این دست رفتیم تا مردم دوست داشته باشند. گرچه سلیقه مردم متفاوت است و حتی عدهای دوست دارند نزدیک افطار گریه کنند.
واقعا؟
بله ما در سال گذشته برنامه غمگین نداشتیم و عدهای به ما گفتند چرا برنامهتان غمگین نبود که ما گریه کنیم. شاید به این دلیل که قصههای غمگینتر «ماه عسل» بیشتر در ذهن مخاطب مانده است. اما تلاش ما در این برنامه محتواست و اینکه بعد از برنامه نگاه مخاطب رو به آسمان باشد.
چرا از دو دکور برای برنامه استفاده کردید؟
چون بخش پلاتوی مجری نیاز به دکور دیگری داشت. البته یک دکور است اما پشت و رو دارد.
ماه عسلی که مثل ماه شد
برنامه «ماه عسل» با اجرای احسان علیخانی حدود 12 سال مهمان سفرههای افطار مخاطبان شبکه سه بود و جزو برنامههای برجسته این شبکه محسوب میشد. اما در مقطعی به دلایلی تولید این برنامه گفتوگو محور به پایان رسید و پس از یک وقفه یکی دو ساله هادی آشتیانی اقدام به ساخت برنامهای با عنوان «مثل ماه» با اجرای رسالت بوذری و با رویکرد مثبتنگری، مهربانی و امیدبخشی و تمرکز بر مقولاتی چون ایثار، از خودگذشتگی و بخشش کرد. نخستین سری این برنامه در ماه رمضان سال گذشته روی آنتن رفت و مورد توجه قرار گرفت و مدیران این شبکه را برآن داشت که سفارش ادامه تولید این برنامه را برای ماه رمضان 1400 بدهند. با تغییرات و تفاوتهایی به نسبت سال قبل در دکور، محتوا و مهمانها.
این برنامه به روایت زندگی مهمانان دعوت شده در برنامه میپردازد؛ مهمانانی که از سراسر کشور در برنامه حضور مییابند و از اتفاقات مهم و تاثیرگذار زندگیشان میگویند. مهمانان برنامه عمدتا کسانی هستند که داستانی برای تعریف کردن دارند. اتفاقی که زندگی آنها را تحتتاثیر قرار داده و رنگ و بویی خدایی گرفته و به نوعی آنها را به خدا نزدیکتر کرده است. سری دوم این برنامه تیتراژ شنیدنیتری از سری قبل دارد که مورد توجه قرار گرفته است. گرشا رضایی خواننده تیتراژ ابتدایی و محسن چاوشی خواننده تیتراژ انتهایی این برنامه است. ویژگی دیگر این فصل از برنامه حضور خانوادهای افغان بود که برای نخستینبار در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کردند و روایتی شنیدنی از زندگی و شهادت دخترشان داشتند. گرچه این برنامه در ابتدا با انتقاداتی هم مواجه شد، اما به گفته سازندگانش تلاش میکنند چهرههای کمتر دیده شده با داستانهایی شنیدنی را به برنامه دعوت کنند.
منبع: زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم