شاید بتوان گفت این دوره در مقایسه با دورههای قبل با تعدد نامزدهای شناختهشده مواجه هستیم و در شرایط کنونی به نظر میرسد آرایش انتخاباتی ایران و دستهبندیهای سیاسی با توجه به گمانهزنیها و شواهد و قرائن موجود در قالب 4 احتمال قابل بررسی و تحلیل است.
دوقطبی لاریجانی-رئیسی
اساسا در هر انتخاباتی در صورتی رقابت شکل خواهد گرفت که گروه موافقان و مخالفان نامزدها صرفنظر از بداخلاقیهای سیاسی به اثبات خود و همچنین برشمردن اشکالات طرف مقابل بپردازند. در چنین فرآیندی، طبعا مشارکت عمومی برای تعیین سرنوشت بالا خواهد گرفت.
در طول انتخابات گذشته هم بارها این هماوردی دوقطبیگرایانه تجربهشده و محتمل است که در این دوره انتخابات نیز چنین فضایی شکل بگیرد؛ البته با این تفاوت که در انتخابات آتی هنوز تکلیف نامزدهای موردتایید شورای نگهبان مشخص نشده است. با این وصف از ماههای گذشته براساس تکاپوهایی که جریانهای سیاسی داشتند میتوان به این نتیجه رسید که هرکدام از جریانهای سیاسی موجود در این عرصه تدارکاتی از قبل اندیشیدند.
در میان جریانهای سیاسی شواهد موجود حاکی است که جریانهای اصولگرا برنامه مشخصتری دارند. جریانهای همسو با اصوالگریان از چند ماه قبل سلسله نشستهایی را تحتعنوان شورای وحدت داشتند و در مورد گزینه مختلف بحث کردند و در چند مرحله در مورد فهرست افراد موردنظر به نتیجه رسیدند و درنهایت به فهرستی 15نفره رسید اما تجربه انتخابات پیشین نشان داد که مجموعه اصولگرایی با همه اوقاتی که پیرامون این موضوع اختصاص دادند درنهایت منتظر اعلامنظر قطعی یکنفر و آن هم سیدابراهیم رئیسی بودند.
با توجه به ورود رئیس دستگاه قضا به عرصه انتخابات1400 میتوان اینگونه برداشت کرد که درنهایت برنامه اصولگرایان رسیدن به اجماع درخصوص سیدابراهیم رئیسی است. در نقطه مقابل پس از استنکاف سیدحسن خمینی و انصراف ظریف از ثبتنام در نهایت در میان چهرههای شاخص اصلاحطلبی که نامنویسی کردند ممکن است جهانگیری یا پزشکیان مورد حمایت نسبی مجموعههای اصلاحطلب قرار گیرند.
دراینباره محمد هاشمی، عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با جامجم بر این باور است که با توجه به شرایط موجود درنهایت بیشتر از دوقطب در انتخابات نخواهیم داشت؛ چراکه احتمالا اصلاحطلبان یا اصولگرایان هر کدام بهصورت ائتلافی به صحنه وارد خواهند شد.
گذشته از این ضریبنفوذ هیچکدام از گروههای سیاسی برای پیروزی در دور اول یعنی حدود 51درصد نیست و به همین دلیل هر کاندیدایی برای پیروزشدن باید ائتلاف کند. ارزیابی وی از آرایش انتخاباتی1400 این است که کاندیدای اصلی اصولگرایان حول محور رئیسی است اما کاندیدای اصلی اصلاحطلبان هنوز چندان مشخص نیست و به نظر میرسد آنها منتظر نتیجه نظرسنجیها هستند تا ببینند برداشت جامعه نسبت به نامزدهای آنها چگونه خواهد بود و مردم چه اقبالی به کاندیداهای آنها خواهند شد و در ادامه تصمیمنهایی اتخاذ کنند.
سیدمحمد حسینی، وزیر اسبق فرهنگوارشاد اسلامی هم دراینباره به جامجم گفت: با توجه به تجارب گذشته به نظر میرسد که درنهایت جبهه اصلاحات، کارگزاران و اعتدال با هم بر سر یک نفر به توافق برسند و البته در این طیف جهانگیری یا لاریجانی گزینه نهایی خواهند بود و در جبهه انقلاب هم همگرایی وجود داشته و اختلاف چندانی نیست و به نظر میرسد اجماع نهایی روی آقای رئیسی باشد. به این ترتیب احتمالا انتخابات دوقطبی خواهد بود و در این مدت مناظرات و نوع تبلیغات میتواند تعیینکننده باشد.
سیدنظامالدین موسوی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی هم دراینباره گفت: انتخابات پیشرو را تحولخواهان طیفی که به دنبال دگرگونی و تغییر وضع موجود هستند و جریان حامی و عاملان وضع موجود شکل میدهد. ما سال96 هم تقریبا شاهد چنین دوقطبیای بودیم اما چون در افکارعمومی وضعیت فعلی به یک موقعیت تثبیت نرسیده بود خیلی از مردم شاید نتوانستند دقیق تصمیم بگیرند و تحلیل کنند اما امروز تقریبا شاهد ظهور و بروز کامل سیاستهایی هستیم که در هشتسال گذشته از سوی دولت کنونی و جمیع کسانی که در تثبیت، تقویت و روی کارآمدن دولت آقای روحانی نقش داشتند؛ نتایجی که ایده مرکزی آن یعنی مذاکرات به شکست رسید.
دو قطبی متکثر
حمایت نامزدهای انتخاباتی از یک نامزد مشخص رویهای است که در دورههای گذشته نیز رواج داشته و حتی در ادوار اولیه برگزاری انتخابات هم حسب آرشیو مطبوعات و خاطرات اشخاص، حضور برخی نامزدها به منظور گرمتر شدن فضای انتخاباتی بود و حتی در جریان برنامههای انتخاباتی برخی از نامزدها به صراحت اعلام میکردند که مثلا در انتخابات به محمدعلی رجایی و آیتا... علی خامنهای رای میدهند. این رویه در دورههای متاخر بهویژه در انتخابات سال 88 و 92 شکل دیگری پیدا کرد.
به این معنا که هر کدام از جریانهای سیاسی در عرصه رقابت چند نامزد داشتند و در ایام تبلیغات انتخاباتی به انتقاد از رویکردهای جریان و جناح مقابل میپرداختند و به نوع یاریرسان نامزد همفکر خود بودند. در انتخابات 96 این روند وضعیت جدیدی پیدا کرد و برای اولینبار فضای سیاسی جامعه با پدیده نامزد پوششی روبهرو شد. اسحاق جهانگیری در انتخابات دوازدهم ایفاگر این نقش بود و در آخرین روزهای انتخابات هم با کنارهگیری و دعوت به رای دادن به روحانی به نقش خود پایان داد.
در انتخابات پیشرو باز هم این رویه به عنوان یک احتمال مطرح میشود که تعدد نامزدها با هدف کمکرسانی به نامزد اصلی برای مقابله با رقیب سیاسی است و چند نامزد همسو با این هدف ثبتنام کردند تا با استفاده از فرصت تبیلغاتی و مقطع مناظرات انتخاباتی موید نامزد اصلی باشد.
در همین زمینه گمانههایی هم درباره احتمال حمایت ضمنی جهانگیری از لاریجانی از یکسو و سعید جلیلی و ضرغامی از رئیسی در دیگر سو مطرح است.
در این باره فرید مدرسی فعال سیاسی با بیان اینکه از میزان اختلاف درون اردوگاهی جریانهای سیاسی اطلاع دقیق نداریم، میگوید: به دلیل تعاملات مکرر آنها، در لحظات آخر ممکن است تصمیمات کاندیداهای درون اردوگاهی تغییر کند. در این خصوص میتوان گفت امکان دارد آقای جلیلی، کاندیدای پوششی برای حمایت از رئیسی باشد یا تا لحظه آخر بماند و با میزان آرا، سهمی در قدرت داشته باشد.
به گفته سیدنظامالدین موسوی نیز تیپهایی نظیر لاریجانی و جهانگیری در یک دسته قرار میگیرند، چراکه جهانگیری معاون اول روحانی است و در هسته تصمیمساز دولت نقش موثری دارد. آقای لاریجانی هم با توجه به دوران فعالیتش در مجلس نشان داد با آقای روحانی همسو بوده و کمترین چالش را با هسته اصلی ایدههای دولت تدبیر و امید داشتهاست. وی درباره طیف مقابل میگوید: طیف تحولخواهان، شرایط موجود را قبول ندارند و معتقدند شرایط دیگری مثل اتکا به توانمندی داخلی برای برونرفت از وضع موجود وجود دارد و آقای رئیسی چارچوب این گفتمان را نمایندگی میکند. از این رو، او قطب مهم تحولخواهی خواهد بود.
احمد حکیمیپور هم معتقد است این دوره هم مثل دورههای گذشته بهویژه چند انتخابات اخیر ما حتما با نامزدهای پوششی مواجه هستیم و برخی از آنها قبل از اعلام نهایی و برخی دیگر بعد از اعلام نهایی کنارهگیری خود را به نفع نامزدهای دیگر اعلام خواهند کرد و این موضوع تقریبا طی دو سه دوره اخیر به صورت یک رویه درآمده است.
سهقطبی لاریجانی-رئیسی-جهانگیری
باتوجه به نوع ثبتنام نامزدها این احتمال هم وجود دارد که فضای انتخاباتی درگیر سه قطب سیاسی اصولگرا، اصلاحطلب و اعتدالی شود. گرچه رئیسی و لاریجانی هر دو دیروز موقع ثبتنام اعلام کردند که به صورت مستقل در عرصه انتخابات ظاهر خواهند شد اما با این وصف، باز هم براساس شواهد میتوان ارزیابی کرد که سیدابراهیم رئیسی مورد حمایت اصولگرایان، علی لاریجانی مورد اجماع اعتدالیها و جهانگیری هم از سوی اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گیرند.
اگر جریان رقابتهای انتخاباتی در روزهای آینده براساس فضای سهقطبی قرار گیرد این احتمال هم وجود دارد که سبد آرای نامزدها در روز رایگیری دستخوش افزایش و کاهش شود. البته هنوز تا زمان اعلام صلاحیت نامزدها و همچنین ایام تبلیغات انتخاباتی زمان باقی است و در روزهای باقیمانده ممکن است با توجه به تغییر و تحولات سیاسی فضای انتخاباتی و سیر حمایتها و روند اجماع جریانهای سیاسی پیرامون نامزدهای مورد نظر دستخوش تغییر جدی شود.
فرید مدرسی فعال سیاسی اصلاحطلب از جمله کسانی است که معتقد است درانتخابات 1400 با سه اردوگاه انتخاباتی مواجه هستیم، اردوگاه اصولگرایان از راستگرایان تا چپگرایان، میانهرو و اصلاحطلبان از چپ تا راست. هر سه این اردوگاهها با یک نماینده اصلی در انتخابات ایفای نقش خواهند کرد. البته این به معنای آن نیست که بقیه افراد از عرصه خارج شوند بلکه ممکن است تا لحظه آخر بمانند یا به نفع کاندیدای اصلی کنار بروند.
سجاد نوروزی فعال فرهنگی هم در گفتوگو با جامجم با بیان اینکه انتخابات 1400 را بیش از هر چیزی میتوان به انتخابات 84 مشابه دانست و از الان نمیتوان برنده قاطع آن را تعیین کرد، چرا که شاهد گستردگی،تنوع و تحولات پیچیده و سریعی طی روزهای آتی خواهیم بود، خاطرنشان کرد: تصور میکنم ممکن است در این دوره با انتخابات چندقطبی مواجه شویم و اتفاقات بسیار جدی و خاصی در مسیر پیش رو بیفتد که تحلیلها را متفاوت کند، طیفبندی انتخابات و شرایط ائتلافهایی که در آینده رخ خواهد داد ممکن است فراتر از دو قطبی و حتی سه قطبی باشد.
محمدعلی ابطحی فعال اصلاحطلب هم بر سه قطبی بودن فضای انتخاباتی تاکید دارد و میگوید: آقای لاریجانی پایگاه رای مشخصی ندارد البته قطعا برای خودشان چنین پایگاهی را تصور کردند که به این عرصه پاگذاشتهاند اما نمیتوان ایشان را نیز با توجه به حضور آقای جهانگیری نماینده وضع موجود دانست. من معتقدم جریان اصلاحات پایگاه رای خود را صرف آقای لاریجانی نمیکند و قطعا با ساز و کاری که دارد در نهایت با توجه به فعالیتهای انتخاباتی آقای پزشکیان و جهانگیری یکی از این دونفر به عنوان نامزد نهایی اصلاحطلبان معرفی میشود. همانطور که شاید این اتفاق در جریان اصولگرایی میان آقایان رئیسی و جلیلی بیفتد.
احمد حکیمیپور دبیر کل حزب اراده ملت در گفتوگو با جمجم گفت: فضای انتخابات دو قطبی نیست و حتی این احتمال را میتوان مطرح کرد که فضا به سمت سه قطبی و چهار قطبی شدن هم برود. به هر صورت اصولگرایان گرچه براساس منش خود در خصوص بررسی گزینههای محتمل در انتخابات ریاستجمهوری رفتار سیاسی داشتند اما اعلام نظر آقای رئیسی در این زمینه مبنی بر اینکه به صورت مستقل در انتخابات شرکت خواهد کرد تا حدودی جریان اصولگرا را در این باره از یکدستی خارج کرده است. گذشته از این در جریان اصلاحطلب هم معلوم نیست که نفر نهایی چه کسی خواهد بود و نمیتوان با قاطعیت گفت که همه طیف اصلاحطلب درباره حمایت از او به توافق برسند.
از سویی دیگر در این دوره با موضوع ثبتنام تعداد زیادی از نظامیان مواجهیم که طبعا پایگاههای مشخصی دارند. از سویی دیگر با این موضوع هم مواجهیم که برخی چهرهها یا جریانهای سیاسی ممکن است نامزد نداشته باشند اما کنش سیاسی خاص خود را دنبال کنند. در این زمینه میتوان به محمود احمدینژاد و مصطفی تاجزاده اشاره کرد.
احتمال ظهور یک پدیده
در برخی دورههای انتخاباتی، بعضی چهرههای کمتر شناخته شده وارد عرصه میشدند و البته با توجه به نوع حضورشان در ایام تبلیغات و فضاسازی رسانهای و نشان دادن چهرهای موجه در مناظرات تلویزیونی، موفق به کسب رای اکثریت میشدند. سیدمحمد خاتمی در انتخابات 76 و محمود احمدینژاد در انتخابات 84 جزو این پدیدهها بودند و البته توانستند در دوره بعدی نیز با رای مردم سکان هدایت اجرایی کشور را به دست بگیرند.
در انتخابات پیش رو هم حداقل در فضای رسانهای برخی بر این باورند این دوره هم با پدیده جدیدی مواجهایم. طبعا با توجه به تعدد نامزدهای انتخاباتی در این دوره و حضور چند چهره جدید حدس و گمانهایی در مورد برخی چهرهها مطرح میشود. البته با توجه به اینکه هنوز شورای نگهبان در خصوص تایید صلاحیت نامزدها اعلام نظر نکرده شاید ارزیابی درباره ظهور پدیدههای انتخاباتی زود هنگام باشد.
محمد هاشمی دراین باره میگوید: بحثهایی در مورد سعید محمد وجود داشت اما به نظر میرسد با توجه به حضور رئیسی، پدیده بودن وی چندان جدی نیست.
فرید مدرسی هم در اظهارنظری مشابه معتقد است با توجه به شرایط موجود و زمان اندک تا انتخابات، احساس نمیشود با چیزی به عنوان پدیده انتخابات روبهرو باشیم، چون با فرد و شخصی که ویژگیهای پدیده شدن را داشته باشد روبهرو نیستیم.
سیدمحمد حسینی هم چندان قائل به ظهور پدیده در این انتخابات نیست و میگوید: هر چند آقای لاریجانی تاکنون با چراغ خاموش آمده اما چون در گذشته رئیس مجلس بوده طبیعتا تلقی اینکه نگاه ویژهای به وی شده و باعث شوکی در فضای انتخاباتی باشد، وجود ندارد. اما سجاد نوروزی در این باره میگوید، پوستاندازی آقای لاریجانی یعنی پدیده بودن در انتخابات پیش رو، چراکه میخواهد از قامت یک نیروی کلاسیک راست سنتی به سمت کنشگر آوانگارد خود را عرضه کند.
آقای لاریجانی برخلاف آقای رئیسی که کمپین فیالبداههای دارد در یکسال گذشته در مورد کمپین خود فکر و برنامهریزی داشته است. در هر حال، از دل این انتخابات شگفتی بزرگی خلق خواهد شد و ممکن است شاهد انتخاباتی سهقطبی تمام عیار یا یک نفر بسیار جدی باشیم.
سیدنظامالدین موسوی هم درباره حضور پدیده در انتخابات به جامجم گفت: معمولا کسانی که در انتخابات شرکت میکنند عقبه و سابقه مشخصی دارند. به همین دلیل میتوان گفت انتخابات1400 انتخابی نیست که پدیده داشته باشد، هر چند پویشهای تبلیغاتی در نتایج آرا تاثیر دارد. اما این موضوع نمیتواند منجر به ستارهسازی در این انتخابات شود.
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه رقیب اصلی نامزدهای این دوره از انتخابات، عدم مشارکت مردم به دلیل نبود یک پدیده و چهره شاخص در انتخابات پیش روست، خاطرنشان کرد: شاید بتوان از آقای پزشکیان به عنوان این ستاره یاد کرد. وی در توضیح این نظر میگوید: جهانگیری و پزشکیان پایگاه رای اصلاحطلبان را دارند، هر چند این پایگاه نیز به دلیل شرایط موجود از وضعیت خوبی برخوردار نیست. اما واقعیت این است آقای پزشکیان از پایگاه رای قومیتی و پزشکی برخوردار است.