به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، بسیاری از ما شاهد قلدری مجازی یا cyberbullying هستیم، فرزندان ما نیز در جمع دوستان و همسالان خود شاهد این مساله هستند. اما آیا باید نسبت به این ماجرا واکنشی نشان دهند و اصلا این واکنش به چه صورت باید باشد؟
نقش شاهدانتحقیقات نشان داده حضور شاهدان همواره باعث میشود شخص قلدر، مخصوصا در فضای مجازی جسورتر شود، حس قدرتنمایی و میل به جلب توجه با حضور شاهدان بیشتر تحریک میشود، پس خود حضور شاهدان یکی از عوامل شدت گرفتن قلدری است. گرچه ثابت شده واکنش شاهدان به قلدری باعث تغییر روند قلدری و رفتار فرد قلدر شده، اما باید این مساله را نیز در نظر گرفت که گاهی این حمایت یا واکنش نسبت به قلدری ممکن است برای خود شخص نیز تبعاتی داشتهباشد و حتی شاهد را نیز در دسته قربانی قرار دهد.
تصمیم برای واکنش نشان دادن به قلدری تصمیم درستی است، اما مراحل انجام این کار و تبعات آن برای هر فردی مهم است. در گام نخست نوجوانان باید بدانند همواره میتوانند برای حمایت یا مشورت نزد بزرگتری بیایند که امنیت آنها را تامین میکند.
گاهی نوجوانان به دلیل مناسباتی میل به معرفی شخص قلدر ندارند و ترجیح میدهند که این مساله را بین دوستان خود حل و فصل کنند، در این موارد بهتر است به نوجوان ابتدا آرامش بدهید و او را راهنمایی کنید و در صورت حاد شدن شرایط بهتر است دوباره به بزرگتری مراجعه کند و شما همواره پشتیبان او هستید.
همچنین به جای اینکه به نوجوانان بگوییم وقتی شاهد زورگویی هستند گزارش دهند، به آنها بیاموزیم خود را به عنوان یک شرکتکننده فعال در این شرایط تصور کنند و روشهای مختلفی را برای موقعیتهای مختلف در نظر بگیرند.
مثلا:
قلدری را مستند کنید. اگر به نظر میرسد آسیبهای جدی روحی و جسمی به قربانی، قلدر و حتی شاهدان میرسد، سریعا گزارش دهید.
با هدف قلدری به صورت خصوصی گفتگو کنید.
میان هدف و قلدر واسطه شوید.
در تمام این پیشنهادها ظرفیت روحی و قابلیت گفتوگوی فرزند خود را در نظر بگیرید. برخی نوجوانان قدرت حل مساله یا تفکیک احساسات را به نسبت باقی همسالان خود بیشتر دارند و همین باعث میشود بتوانند شرایط دشوار روانی را مدیریت کنند. اما اگر قرار است فشار روحی مضاعفی بهدلیل حل این مساله بر نوجوان و کودک تحمیل شود، بهتر است که او را وارد چنین ماجرایی نکنیم.
ترس از عمل مسؤولانه
در بعضی شرایط، نوجوانان میل به دخالت ندارند؛ چرا که نمیتوانند تشخیص دهند این وضعیت، شرایط قلدری است. برخی نوجوانان که شاهد قلدری مجازی بودند، میگویند فکر میکردند این تنها یک شوخی یا کشمکش میان دو دوست است. نکته مهم این است بیتوجهی نسبت به انسانهایی را که اطراف ما زندگی میکنند، نباید در کودک و نوجوان تقویت کرد.
نوجوان در سن حقطلبی و آرمانگرایی است و باید برای بهبود شرایط تلاش کند، اما بهتر است از نوجوان بخواهید در مواجهه با شرایطی که احتمال قلدری میدهید با شخص هدف گفتوگوی خصوصی انجام دهد و از او بپرسد آیا از شرایط پیشآمده ناراضی است؟ آیا نیاز به کمک یا حمایت دارد؟ آیا حریم او در این رابطه که به ظاهر شوخی یا سرگرمی است، نقض شده؟ و بالاخره آیا تهدیدی از سمت فرد قلدر دریافت کردهاست؟
با یک گفتوگوی ساده در ابتدا نوجوان توجه خود را نشان میدهد و در گام دوم متوجه میشود آیا میتواند در این شرایط نقش مثبتی داشتهباشد یا نه. گرچه شواهدی وجود دارد که شاهدان آزار و اذیت اینترنتی به نسبت شاهدان آزار و اذیت آفلاین از نظر عاطفی کمتر درگیر میشوند، اما تمرکز بر این سازوکارهای روانشناختی نمیتواند این واقعیت را پنهان کند که ترسهای کاملا منطقی وجود دارد که ممکن است باعث شود نوجوانی مایل به گزارش یا مداخله در یک وضعیت قلدری نباشد.
ترس از هدف قرار گرفتن. دفاع از یک هدف (بهخصوص اگر معلوم شود که تنها فردی است که مقابل قلدری ایستاده) میتواند به راحتی خود شاهد را تبدیل به هدف کند، بدون اینکه لزوما تأثیری مثبت بر وضعیت داشتهباشد. در بین دانشآموزانی که اخیرا هدف آزار و اذیت قرار گرفتهاند این ترس پررنگتر است.
ترس از دست دادن موقعیت اجتماعی. حتی اگر مداخله یا گزارشدهی منجر به هدف شدن شاهد نشود، باز هم میتواند تأثیرات طولانی مدتی بر وضعیت اجتماعی نوجوان داشته باشد. بسیاری از دانشآموزان که دخالت نمیکنند، گفتهاند که این دخالت باعث میشود که به انزوا بروند و از سمت همسالان طرد شوند.
ترس از بدتر کردن اوضاع. هدف و شاهدان قلدری اغلب میترسند که با ایستادن در مقابل یک قلدر یا گزارش قلدری به والدین یا معلم، اوضاع بدتر شود. بیش از نیمی از دانشآموزانی که در نظرسنجی مزاحمت اینترنتی شرکت کردند، گفتند مداخله نمیکنند؛ زیرا این کار اوضاع را برای هدف بدتر میکند. مطالعه دیگری نشان داد دفاع از جانب همسالانی که قادر به محافظت یا تسکین موفقیت آمیز هدف نبودند در واقع منجر به اثرات منفی بیشتر و خطر قربانی شدن در آینده میشود.
ارزش همدلی
بسیاری از نوجوانانی که شاهد قلدری بودند، اما واکنشی نشان نمیدادند در توصیف این تجربه میگویند «اگر باور داشتم آنچه اتفاق میافتد غیرمنصفانه یا غیراخلاقی است یا رفتار آسیب زایی است حتما مداخله میکردم.» این مساله نشان میدهد در بین نوجوانان، به توسعه ارزش همدلی نیاز داریم. پرورش درک احساسات و شرایط افراد دیگر و میل به گفتگو و شنیدن احساسات دیگران به اندازهای تاثیرگذار و مهم است که حتی میتواند علاوه بر شاهدان روی شخص قلدر نیز تاثیر بگذارد. البته هیچ یک از اینها را نمیتوان به طور مستقیم آموزش داد نوجوانان باید از طریق فعالیتهایی مانند بررسی شرایط مختلف عاطفی در کارگاههای گفتگو یا در جمع خانواده این مهارت را در خود پرورش دهند.
اگر ما بتوانیم فرهنگی بسازیم که احترام یک امر عادی باشد، میتوانیم شاهدان را قادر به اقدام کنیم. به همین دلیل است که مداخلات در مساله زورگویی در صورت اثربخش بودن، نه فقط در یک کلاس یا مدرسه، بلکه در کل جامعه نیز اتفاق میافتد. اگر میخواهیم به شاهدان بگوییم در شرایط قلدری نقش فعالی داشتهباشند، باید مطمئن شویم آنها پیام مشابهی را از کارکنان مدرسه، والدین و رسانهها دریافت میکنند. ما میتوانیم فقط با تغییر فرهنگ خود به شاهدان این توانایی را بدهیم چطور مسؤولانه عمل کنند.