ماجرایی كه چقدر راحت و ساده با یك عذرخواهی میشد از تركشهای بعدیاش جلوگیری كرد. حتما تا حالا در جریان قرار گرفتهاید كه بیش از اعتراضها به عملكرد سازمان حفاظت محیط زیست در میزبانی از خبرنگاران این حوزه در آذربایجان غربی كه باعث درگذشت دو نفر از آنها شد، آنچه فعالان این حوزه و اهالی رسانه و مردم را ناراحت كرد، شیوه رو به رویی رئیس این سازمان با دیگر خبرنگاران حاضر در آن صحنه دلخراش بود. نشستن عیسی كلانتری رو به روی خبرنگاران داغدیده و آسیب دیده، چندان محترمانه به نظر نمیرسید و همین دستمایه اعتراض، شوخی، طعنه و كنایه شد. حتی تصویرسازها و كلاژ آرتیستها دست به كار شدند و تصویر او را مقابل خبرنگاران در موقعیتهای گوناگون مرتبط با محیط زیست، كلاژ كردند تا بگویند رئیس سازمان دچار نوعی از بیاعتنایی است. اما آنچه واكنشها به رفتار كلانتری را ادامهدار كرد، اظهارنظر او نسبت به این واكنشها بود. او گفت كه عذرخواهی نمیكند و همیشه هم همینطور مینشیند. رفتار كلانتری آنجا لجبازانهتر به نظر رسید كه او در مراسم ترحیم یكی از دو خبرنگار شركت كرد و باز هم همانطور نشست كه پیش از آن نشسته بود و اعتراض برانگیخته بود.
چگونه نشستن، جزو آداب مرسوم در فرهنگ عمومی ماست. شاید بشود پرسید كه چرا نوعی از نشستن، باید محترمانه و نوعی دیگر نامحترمانه باشد. اما به هر حال، آموزههای دینی از یك سو و نیز الگوهای آیینی ایران باستان از سوی دیگر، تاكیدات فراوانی بر این مقوله داشتهاند. دقیقا در رابطه با همین نشستن.
دو زانو روبهروی مخاطب
یكی از داستاننویسان ایرانی، نامهای به یكی از نوازندههای ایرانی نوشته و طی آن برای زانوهای آقای نوازنده، ابراز نگرانی كرده بود. آن نوازنده نامدار، همواره دو زانو مینشست و ساعتها مینواخت. همین هم باعث شده بود همه نگران زانوهایش باشند كه در هر اجرا، یكی دو ساعتی خم میماند. او دوزانو مینشست و تقریبا هیچگاه از این نحوه نشستن دست نمیكشید. اما یك بار كه با او صحبت میكردیم و ماجرا به همین ابراز نگرانی آقای نویسنده كشید، گفت كه این، هم به لحاظ آناتومیكال و هم از نظر ادب، بهترین نوع نشستن روبهروی مخاطباست.
«قرفصا» و دیگر انواع نشستن
در كتاب «رسولا...؛ الگوی زندگی» نوشته حبیبا... احمدی، به نحوه نشستن پیامبر اسلام (ص) اشارههایی شده است. در این كتاب آمده است: «(و لم یر متربعاً قط) حضرت در وقت نشستن تكیه نمىداد، به صورت عادى و صاف مىنشست: (لم یر متكّأً)».
همچنین اشاره شده كه حالتهاى نشستن ایشان به سه صورت بوده است: «۱.«قرفصا» و آن بر روى باسنها نشستن و دستها را از جلوی زانوها به هم قفل كردن است. ۲. بر روى دو زانو نشستن، به صورت حالت تشهد در نماز. ۳. یك پا را جمع كردن و پاى دیگر را روى آن قرار دادن: «یجلس ثلاثاً القرفصاء و هوان یقیم ساقیه و یستقلبهما بیده و یشدده فى ذراعه و كان یجثو على ركبتیه و كان ینثى رجلاً واحده و یبسط علیها الاخرى». شاید در بسیاری از فرهنگها و تمدنهای دنیا، چنین مباحث اخلاقی در رابطه با مساله ظاهرا پیش پا افتادهای چون نشستن یك مسؤول در مقابل دیگری یا دیگر موارد مربوط به زبان بدن، چندان مطرح و قابل تامل نباشد و صرفا در حد رعایت پروتكلهای سیاسی لازم الاجرا باشد، اما در فرهنگ اسلامی و ایرانی، علاوه بر همه پروتكلهای موجود، اخلاق و عرف دو برسازنده فرهنگ عمومی ما هستند. چه بسا وزن رعایت این اخلاق و عرف نزد ما، از رعایت آن پروتكلها پر اهمیتتر بوده باشد.
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم