به گزارش جام جم آنلاین ، پایان دراماتیک پرندههای المپیک با پاسخ مثبت داور مسابقه به پرسشِ معتز عیسی برشیم از قطر، آغاز شد: «امکان داره ما دو طلا داشته باشیم؟»
حضور در مسابقات مختلف و رسیدن به مدال از سال ۲۰۰۹ برای برشیم آغاز شد. او برنز لندن و نقره ریو را گرفته و حالا در سومین تجربه المپیکیاش پریده بود. جیانمارکو تامبری هم از ایتالیا در اولین المپیک زندگیاش، سانت به سانت در تعقیب معتز از قطر پرید. سه پرش برابر و بدون خطا در فینال توکیو. سومی ۲ متر و ۳۷ سانتیمتر.
جیانمارکو با وجود قهرمانی جهان و اروپا به دلیل مصدومیت و جراحی با پای گچ گرفته المپیک ۲۰۱۶ را از دست داد و یکی از غمگینترین تماشاگران ریو بود و بدتر اینکه، به گفته پزشکان پس از بهبودی به پرش ارتفاع باز نمیگشت. اما او همه امیدش را جمع کرد و روی قالب گچ نوشت: «پیش به سوی توکیو ۲۰۲۰» و دوباره تمرین و مسابقه را شروع کرد. چهار سال قالب گچی را نگه داشت، با شیوع پاندمی کرونا و تعویق المپیک، ۲۰۲۰ را خط زد و نوشت ۲۰۲۱.
ماکسیم ندسکو از بلاروس هم ۲ متر و
۳۷ سانتیمتر پرید اما با دو خطا، نشان برنز ماکسیم مسجل شد. معتز و جیانمارکو به تساوی رسیدند. باید دوباره میپریدند. یکی از دیگری بالاتر تا تکلیف قهرمان و نایب قهرمان را روشن کنند.
با پاسخ مثبت داور، معتز به جیانمارکو گفت: «میتوانیم ادامه ندهیم...» و اولین طلای المپیک خود را دوستانه به اشتراک گذاشتند. تصمیم این دو پرنده آسیایی، اروپایی برای با هم ایستادن روی بالاترین سکوی توکیو، با شعار المپیاد سیودوم و آرزوهای کوبرتن، پدر المپیک مدرن، سازگار بود.
دوومیدانی قهرمانکش نبود
معتز عیسی برشیم و کیوان قنبرزاده هر دو اوایل دهه سوم زندگی را تجربه میکنند. آنها حوالی ۱۹ سالگی و قبلتر از آن، برای مدتی احتمالا کوتاه، رقبایی با آرزوهای ورزشی مشترک به حساب میآمدند. در مسابقات آسیایی داخل سالن ۲۰۱۰ تهران، معتز با رکورد ۲۰/۲ متر قهرمان شد و کیوان با ۱۷/۲ نایب قهرمان. چند ماه بعد، در بازیهـای ۲۰۱۰ گوانگجو، کیوان به مدالی نرسید اما معتز ۷ سانتیمتر بالاتر از قبل پرید و به اولین طلای آسیا رسید. او مدال پشت مدال میگرفت؛ در آسیا، جهان، لیگ الماس و... ۲۰۱۸ آخرین باری بود که کیوان در کنار معتز ایستاد. در رقابتهای قهرمانی داخل سالن آسیا. با فاصله و رکورد ۱۵/۲ متر، بر سکوی دومی و برشیم هم با رکورد ۳۸/۲ متر یک بار دیگر در تهران قهرمان شد. در واقع، رقابت میان این دو پرنده، خیلی زود همان سالها پیش به پایان رسیده بود. قطر سانتیمتر به سانتیمتر بالاتر پرید و ایران سالها با رکوردهای گذشته در جا زد.
بیسر و سامانی کمکم بیشتر پرندهها را وادار به بازنشستگی از دوومیدانی ایران کرد. قنبرزاده هم سال گذشته در آخرین گلایههایش گفت؛ دوومیدانی قهرمانکش است! درآمدی ندارد و به ناچار شغل دوم اوست.
غافل از اینکه ورزش طفلی معصوم است و مدیران، با لابیهای بیثمر، مجامع پرحاشیه، تصمیمات آنی، قهرمانی را میکُشند. وقتی اولویت اول قدرتنمایی است، ورزش برای خیلیها میشود شغل دوم. داستان اداره فدراسیون دوومیدانی مدتهای طولانی با سرپرستها، ابطال انتخابات سال ۱۳۹۸ و بالاخره انتخاب رئیس، ۹ ماه پیش از المپیک. مورد خاص هزینههای تافته جدا بافتهای، مثل احسان حدادی غیرقابل مقایسه با دیگران! رضایت او از مقامی که مقام نیست و احترامی که صرفا به المپیک گذاشت و به توکیو رفت! وسط این ماجراها، باقی ورزشکاران هر چه کردند از هنرشان بوده و به سرِ ما و خودشان گل زدند. چرا دنبال پیدا کردن پرتقال فروش برویم؟! بپرسیم استعدادها را کجا گذاشتید؟! چرا کیوان موفق به کسب سهمیه المپیک نشد؟ پرسیدن ندارد.
معتز، ستاره جهان و المپیک شد. پرنده قهرمانی که دوومیدانی او را نکشت و طلا را با ایتالیاییها تقسیم کرد.
آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد