همین موضوع باعث شده تا امیرحسین عنایتی این سوژه را دستمایه ساخت یک سریال تلویزیونی کند و نکته قابل تامل این که خودش هم نام سریال را فرشتگان بی بال انتخاب کرده است.
این سریال با محوریت جهاد و ایثار کادر درمان و پرستاران و تاثیرات ویروس کرونا بر زندگی مردم و اجتماع تولید شده و پخش آن از شب گذشته ساعت 23 از شبکه پنج آغاز شده است.
این مجموعه 13 قسمتی روایت داستان زندگی خانواده حاج فتاح، معتمد محل است که پسرش نیما یک تعمیرگاه ماشین دارد و دخترش نیره پزشک است.
لیلا دوست نیره که او هم پزشک است نامزد نیماست. نیکان پسر یکی از دوستان قدیمی حاج فتاح که سالها در آلمان زندگی کرده، برای فروش خانه پدریاش به ایران آمده که ویروس کرونا باعث میشود بازگشت وی به تعویق بیفتد.
در سریال فرشتگان بی بال هنرمندانی چون رزیتا غفاری، آشا محرابی، فریبا متخصص، پرویز فلاحیپور، رحیم نوروزی، شهرام عبدلی، پویا امینی، فقیهه سلطانی، زهره حمیدی، افشین سنگچاپ، بهارم ابراهیمی، فرجا... گلسفیدی، زهره قاسمی، آرش جورکش، مهران هادی، حسین غیاثی، حجتالاسلام کیوان سرافراز، دکتر احسان طالبزاده، امید نعمتی، حمید سیچانی محمد ستوده، آرزو کلانتری، حورا رعد، دیانا اسماعیلی، سارینا سلطانی و … در آن به ایفای نقش پرداختند. با عوامل و بازیگران این مجموعه به گفتوگو نشستهایم که در ذیل مطالعه میکنید.
نویسنده، تهیهکننده و کارگردان سریال از دغدغههایشان میگوید
امیدوارم عادلانه قضاوت شویم
تا به امروز در برخی مجموعههای تلویزیونی به موضوع ماسک و کرونا اشاره شده، اما محوریت اصلی قصه نبوده و شما با ساخت مجموعه فرشتگان بی بال این موضوع را دستمایه قرار دادید تا هم به کادر درمان بپردازید و هم به بحرانهایی که این ویروس در زندگی مردم و اجتماع به جا گذاشته است. چطور سراغ چنین سوژهای رفتید؟
در ابتدا میخواستم این موضوع را در قالب یک فیلم سینمایی بسازم. اما وقتی وارد مرحله تحقیقات میدانی با کادر درمان و نگارش شدم، احساس کردم حرفهای زیادی برای گفتن وجود دارد که در قالب یک فیلم نمیگنجد و باید یک سریال ساخت. زیرا هم موضوع کادر درمان است و هم خانوادههایی که درگیر کرونا شدند. بنابراین بهترین راه برای بیان جزئیات ساخت سریال بود. ما هم تصمیم را تغییر دادیم و فرشتگان بی بال را در قالب یک سریال 13 قسمتی ساختیم. 50 درصد سریال به موضوع کرونا میپردازد و 50 درصد دیگر به مشکلاتی که این بیماری در بطن خانواده و اجتماع ایجاد کرده، پرداخت میشود. در واقع کرونا بهانهای است تا به این موضوع بپردازیم که این ویروس چه معضلاتی در کادر درمان و مردم ایجاد کرده است. ضمن اینکه باید تاکید کنم فرشتگان بی بال اولین و تنهاترین سریالی است که به موضوع کرونا پرداخته است. نکته مهم این که ما سریال را از شهریور تا اواسط زمستان 99 ضبط کردیم و دقیقا در اوج کرونا این کار را انجام دادیم. یکی از حامیان بزرگ معنوی که به ما کمک زیادی کرد، شهرک سلامت اصفهان بود که کاملا در اختیار ما گذاشته بودند تا بتوانیم در شرایطی بهداشتی و بدون حضور بیمار و مردم سریال را بسازیم. در این شهرک بخشهای بیمارستان را ضبط کردیم که شهرک بسیار مدرن پزشکی است و قبل از افتتاح در اختیار ما گذاشتند.
یعنی هیچ کدام از عوامل، درگیر بیماری کرونا نشدند؟
ما در بخش سرطان این شهرک بخش کرونایی سریال را ضبط کردیم. در این بخش فقط ما بودیم و هیچ بیماری نبود، به همین دلیل با خیال راحت ضبط را انجام دادیم. بنابراین تنها پروژهای بودیم که هیچ یک از عوامل مبتلا به کرونا نشدند. در این سریال به زندگی پرستاران، پزشکان، بیماران و مردم از اقشار مختلف پرداختیم که تماشای سریال برای مخاطبان جاذبه داشته باشد.
سابقه نشان داده وقتی سازندگان به قشر خاصی از جامعه میپردازند، معمولا در هنگام پخش با اعتراض روبهرو میشوند. شما برای ساخت این سریال از پزشکان و پرستاران مشاوره گرفتید که درگیر چنین اعتراضهایی نشوید؟
دقیقا بعد از تعطیلات نوروز 99 ما در اوج بیماری کرونا وارد مرحله تحقیقات میدانی شدیم و به بیمارستانهای مختلف سر زدیم تا بیشتر با شرایط و مشکلات کادر درمان آشنا شویم. با آنها گپوگفت داشتیم. خبرها را مطالعه کردیم. ضمن اینکه این روزها مرتب خبرهای تلخ میشنویم و اینکه بیمارانی که در وضعیتهای سخت هستند و جانشان را از دست میدهند. ما به همه این تلخیها نپرداختیم اما مشکلات را بیان کردیم. همچنین با پزشکان، وکلا، روسای بیمارستانها و بیماران صحبت کردیم تا سرانجام به یک قصه مشخص رسیدیم. البته با همه این موارد مسلما سریال فرشتگان بیبال درگیر حواشی زیادی خواهد شد.
به چه دلیل درگیر حواشی میشوید؟
به دلیل اینکه هیچ وقت نمیتوان نظر همه را جلب کرد. به هر حال هر پروژهای نظرات مثبت و منفی زیادی دارد و از آنجا که سوژه سریال داغ است و ما هم به خیلی موارد پرداخت کرده و از پشت پردهها گفتهایم. به همین دلیل موافقان و مخالفانی وجود دارند. از سوی دیگر پرداختن به بحث کادر درمان همیشه روی لبه تیغ است و بحث حاشیهداری خواهد بود.
آیا در قصه، شخصیتهای خاکستری هم در میان کادر درمان خواهیم دید؟
بله، ما دو شخصیت در کادر درمان داریم که سفید نیستند و تقریبا خاکستری هستند. بنابراین در زمان پخش با واکنشهای روبهرو میشویم. اما با این وجود امیدواریم که عادلانه قضاوت شویم.
پس خودتان را برای اعتراض آماده کردهاید؟
بله. اما همانطور که تاکید کردم، دوست داریم ما را منصفانه قضاوت کنند.
سوژههایی که دستمایه در سریال قرار دادهاید، بر گرفته از اتفاقات واقعی است؟
به هر حال تمام اتفاقاتی که در سریال طراحی شده، همه برداشتهایی است که از واقعیت اجتماع گرفته شده است. ما در این سریال به فوت اولین پرستار در کشور هم میپردازیم، اما نامش را نگفتیم. اما در قصه، پرستاری در کادر درمان داریم که به دلیل ابتلا به کرونا جانش را از دست میدهد. به ناراحتی خانوادههای کادر درمان هم میپردازیم.
فضای سریال تلخ است؟
ما سریال را برای شرایط عادی جامعه ساختیم و برای پخش مناسبتی مد نظر نداشتیم، اما قرار شد این سریال در دهه اول محرم روی آنتن برود. قسمتهای یک و دو ناراحتکننده نیست و حتی داستان روایی رگههای عاشقی دارد، اما از قسمت سوم به بعد درگیر کرونا و کادر درمان و ... میشویم. فضای سریال خاکستری است و به همین دلیل شبکه پنج تصمیم گرفت این سریال را در ایام محرم پخش کند.
ما در این سریال بیشتر چه قشرهایی را خواهیم دید؟
داستان با یک ماجرای عاشقانه در خانه شروع میشود. سعی کردهایم به قشرهای مختلف جامعه بپردازیم که هر کدام نمایندهای از جامعه باشند. در این صورت قصه هم برای مخاطبان جاذبه بیشتری دارد. در بحث انتخاب بازیگران هم سعی کردیم هنرمندانی را انتخاب کنیم تا بتوانیم آن حسهایی را که از نقشها میخواهیم، انتقال بدهند. چون در این کار نیاز به بازیگرانی داشتیم که تبحر زیادی در نشان دادن احساسات داشته باشند.
بازیگران در چه نقشهایی ظاهر شدهاند؟
پرویز فلاحیپور: این هنرمند در ایام نوروز سریال یاور را روی آنتن داشت و در سالهای اخیر نقشهایی را در سریالهایی همچون خانه امن، ملکاوان و ... بازی کرده است. او در سریال فرشتگان بی بال نقش پدر خانواده، حاج فتاح قصه را بازی میکند که شهره به معتمد محله است. او در بازار کار میکند.
فریبا متخصص: از آن دست بازیگران است که بازی در تلویزیون و سینما باعث نشده که او از بازیگری در نمایشهای رادیویی دست بکشد. او در این سریال نقش مادر خانواده را بازی میکند که در هیات علمی حضور دارد. به بهانه حرفه او به تعطیلی کلاسهای دانشگاه به خاطر کرونا و بحث آموزش آنلاین هم پرداخت و به چالش کشیده میشود.
آشا محرابی: اخیرا شاهد بازی این هنرمند در سریال کلبهای در مه بودیم که نقش فرح را بازی میکرد و چالشهایی هم به همراه داشت. او در این سریال نقش دختر خانواده را بازی میکند که پرستار است و در بیمارستان با ماجراهایی روبهرو میشود. او در این سریال نقش یک پرستار منطقی و با مسؤولیت را بازی میکند.
رحیم نوروزی: این هنرمند در سالهای اخیر حضور پررنگی در سریالهای تلویزیون داشته و آخرین بازیاش در سریال بچه مهندس 4 بود که ماه رمضان از شبکه دو پخش شد. او در این سریال نقش پسر خانواده به نام نیما را بازی میکند که تعمیرگاه ماشین دارد.
رزیتا غفاری: این هنرمند هم اخیرا سریال کلبهای در مه را روی آنتن شبکه سه داشت که نقش همسر پسرخان را بازی میکرد. او در سریال فرشتگان بی بال همچون سریال کلبهای در مه همبازی آشا محرابی است. غفاری در این سریال نقش مدیر یکی از بخشهای بیمارستان را بازی میکند که با نیره (آشا محرابی) هم همکار است و هم دوست.
افشین سنگچاپ از بازی در این سریال میگوید
توطئه برای تصاحب اموال
فکر میکنم این سریال دومین تجربه همکاری شما با آقای عنایتی باشد؟
بله من پیش از این در یک فیلم سینمایی با او همکاری داشتم و به شدت انسان شریف و دوستداشتنی است و میتوانم بگویم یکی از بهترین کارگردانهایی است که در اصفهان کارهای خوبی هم ساخته است. البته امیدوارم بیشتر از چنین افرادی حمایت شود که توانایی ساخت یک کار خوب را دارند. چون بسیار آدم مستعد و با پشتکاری است.
پس از فضای کار راضی بودید؟ درباره نقشی که بازی میکنید هم توضیح میدهید؟
من شهر اصفهان را دوست دارم و به خاطر اینکه فیلمبرداری در این شهر انجام میشد دوست داشتم در کار بازی کنم. ضمن اینکه آقای عنایتی بسیار انسان قابل اعتمادی است. البته اسم نقش را به خاطر ندارم. فقط یادم هست من و شهرام عبدلی در این سریال نقش آدمهایی را داشتیم که میخواستند اموال یک نفر را تصاحب کنند و من نوچه او بودم و در این کار کمکش میکردم و با هم توطئه میکردیم.
سفر به شهر دیگری آن هم در شرایط کرونا برایتان سخت نبود؟
با توجه به سوالی که پرسیدید میتوانم کمی درد دل کنم؟ چون فکر میکنم این حرف دل همه دوستان و همکاران من است.
بله بفرمایید.
مدام همه جا و در همه رسانهها میگویند پرستاران و پزشکان در دوران کرونا جانفشانیها کردهاند. ما منکر این قضیه نیستیم. اما آنها با تجهیزات و ماسک و شیلد ولباسهای مجهز در بیمارستانها کار میکنند. اما ما به عنوان بازیگر از ماسک هم نمیتوانیم استفاده کنیم و کاملا بیدفاعیم. اما هیچ وقت هیچ کسی از ما گزارشی تهیه نکرد که در دوران کرونا هیچ پروژهای تعطیل نشد و برای اینکه خوراک فرهنگی به مردم بدهیم، هنرمندان تحت هر شرایطی سر کار بودند و به همین دلیل متاسفانه عدهای از دوستان و همکارانمان را هم از دست دادیم. من در حال حاضر در مجموعه «کلبه عمو پورنگ» بازی میکنم که هر هفته یکی دو نفر سر این کار بیمار میشوند. اما به خاطر اینکه کار به آنتن برسد، ما تعطیل نمیکنیم. واکسن هم که به ما هنوز نرسیده است. اما ما را نادیده گرفتهاند و سراغی از ما نمیگیرند. در صورتی که همه هنرمندان سعی کردند پرچم تلویزیون پایین نیاید و همه گروهها تحت هر شرایطی در حال کار هستند و تعطیل نمیکنند.
شما هم در این مدت درگیر بیماری شدید؟
فکر میکنم تنها دلیلی که باعث شده ما در این شرایط همچنان زنده بمانیم دعای پدر و مادر و بعد دعای مردم است که سریالهای ما را تماشا و برای ما دعا میکنند. وگرنه در این دوران همه کرونا میگرفتیم و میمردیم. یعنی در این حد شرایط ما از کادر درمان فجیعتر است.
گفتوگو با زهره حمیدی بازیگر این سریال:
کارآفرینی در دوران کرونا
شما مدتی است که کمتر در سریالهای تلویزیونی حضور دارید. چطور شد که در این سریال بازی کردید و از نقشی که ایفا کردهاید برایمان میگویید؟
من نقش زنی را بازی میکنم که در شرایط کرونایی شروع به کارآفرینی میکند. یعنی با تعدادی از خانمهایی که بیسرپرست هستند ماسک تولید میکنند. آن هم در شرایطی که ماسکها گران شدند و سر از بازار سیاه درآوردهاند. بنابراین تصمیم میگیرند برای گذشتن از این بحران مجموعهای راهاندازی کرده و کارآفرینی کنند و با این کار به مردم کمک کنند.
کار در شرایط کرونا چطور بود و چقدر بازی در این سریال برای خودتان جذاب بود؟
به هر حال چون یکی دو سال است که همه دنیا درگیر این بیماری شده حضور در چنین کاری که با مسائل روزمره مردم در ارتباط است برای من جالب بود. نقشی هم که بازی کردم را دوست داشتم. اما خب کار کردن در دوران کرونا برای همه سخت و پر از نگرانی است. با این حال این سریال جزو پروژههایی است که در پشت صحنه خیلی مسائل بهداشتی رعایت میشد و همه تلاش میکردند تا کسی بیمار نشود. خوشبختانه در آن شرایط هم اتفاقی نیفتاد و کسی بیمار نشد.
کار با آقای عنایتی چطور بود؟ چقدر در طول کار با هم تعامل داشتید؟
من اولینبار بود که با آقای عنایتی همکار شدم و همکاری بسیار خوب و لذتبخشی بود. کل گروه هم خیلی خوب و دوستداشتنی بودند. بازیگران خوبی هم در این سریال بازی کردند. در کل من از حضور در این سریال لذت بردم. چون وقتی در یک کار همه دوست و همراه باشند و در پشت صحنه انرژی مثبت وجود داشته باشد، هم بازیگران بدون استرس و باانگیزه و انرژی کار میکنند و هم این انرژی خوب به مردم منتقل میشود.
فکر میکنید مردم هم این سریال را دوست داشته باشند؟
به هر حال در این دوران سخت دوستان و همکاران بسیاری تلاش کردند تا سریال خوب و پرمخاطبی ساخته شود. امیدوارم مردم هم در زمان پخش سریال را دوست داشته باشند. البته قصه خوبی دارد و همکاران خوبی هم در این سریال بازی کردند. وقتی قصه و بازیها و کارگردانی خوب باشد قطعا اتفاق خوبی هم خواهد افتاد.
صحبتهای فقیهه سلطانی درباره نقشی که ایفا میکند
آقازادهای که از مسیر خارج میشود
گویا یکی از نقشهای مهم سریال را بازی میکنید. درباره ویژگیهای آن میگویید؟
البته نقشی که من بازی کردم در واقع با حضور افتخاری است و خیلی حضور فیزیکی طولانی در قصه ندارد. اما تنها چیزی که درباره آن میتوانم بگویم این که نقشی است که دوستش دارم و برایم نقش بسیار جذابی است. به همین دلیل با وجود اینکه نقش کوتاهی بود اما ترغیب شدم در آن بازی کنم.
با توجه به اینکه این سریال با موضوع کرونا و در همین شرایط تولید شده برایتان سخت نبود و اینکه نگرانی بیماری آن هم در فضای بیمارستان باعث نشد تمرکزتان در کار به هم بریزد؟
کار کردن در این دوران برای همه دوستان و همکاران ما مثل بقیه مردم همراه با نگرانی است. اما بیمارستانی که ما در آن کار میکردیم هنوز به طور کامل راهاندازی نشده بود. یعنی خالی از بیمار بود. البته شانسی که آوردم این بود که تازه کرونا گرفته و خوب شده بودم و آنتیبادیام خیلی بالا بود. به همین دلیل با خیال راحت کار کردم.
چقدر آقای عنایتی را به عنوان کارگردان و نویسنده میشناختید؟ پیش از این تجربه همکاری داشتید؟
این سریال نخستین همکاری ما بود و ایشان را پیش از این سریال نمیشناختم. اما بسیار کارگردان خوبی است و تعاملات خوبی در کار با هم داشتیم.
چقدر فضای کار را دوست داشتید و اینکه فکر میکنید مخاطبان هم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؟
کار تا حدودی ساخته شده بود و من به پروژه اضافه شدم. بنابراین خیلی در جریان کل کار نیستم. اما با توجه به فیلمنامهای که من خواندم و تا حدودی در جریان کار بودم فکر میکنم حال و هوای خوبی دارد و قصه هم برای مخاطب جذابیت دارد. از طرفی بازیگران خوب و حرفهای هم در این سریال بازی کردهاند. بنابراین تا حدودی فاکتورهای لازم را برای جذب مخاطب دارد. البته همه چیز به پخش بستگی دارد که زمان مناسبی داشته باشد و در تدوین هم پلانها از دست نرفته باشد.
درباره نقشتان توضیح کوتاهی میدهید؟
من نقش یک آقازاده را بازی میکنم. یعنی دختری که پدرش پست و جایگاه مهمی دارد. اما از مسیر درست به نوعی خارج میشود و به سمت علائق خود میرود.
پس نقش حساسی است. نگران واکنشها نیستید؟
البته در قصه خیلی به طور مستقیم اشاره نمیشود که این دختر آقازاده است. امیدوارم حساسیتی ایجاد نکند چون من این نقش را خیلی دوست داشتم.
فکر میکنم بازی در این نقش برایتان به نوعی چالش محسوب میشود؟
دقیقا. من اصولا نقشی را بازی میکنم که برایم جذاب باشد و من را به چالش بکشد. حتی اگر آن نقش کوتاه باشد. امیدوارم هنگام پخش دچار جرح و تعدیل نشود.
گفت و گو با بهرام ابراهیمی که اینبار هم یک نقش متفاوت بازی کرده است
ماموری با پوشش راننده تاکسی
شما جزو بازیگران باتجربه هستید. چه چیزی در این سریال و نقش وجود داشت که شما را ترغیب به حضور و بازی در آن کرد؟
من در این سریال نقش یک راننده تاکسی را بازی میکنم که البته در ظاهر این شغل را دارد، اما در واقع مامور مراقبت از کسی است. او دنبال یک ماجرای اقتصادی هم هست. بهتر است بیشتر توضیح ندهم و خودتان بیننده سریال باشید.
با توجه به اینکه در دوران کرونا بازیگران پیشکسوت کمترپیشنهاد بازی در یک کار را به مدت طولانی میپذیرند، چطور شد که بازیگر این سریال شدید؟
اصفهان شهری است که من خیلی دوست دارم و یکی از دلایلی که باعث شد من بازی در این سریال را بپذیرم این بود که کل کار در این شهر مقابل دوربین رفت. نکته بعدی اینکه معمولا ما سکانسهای شلوغ و پربازیگر نداشتیم و فقط در یکی دو سکانس این اتفاق افتاد که من بلافاصله بعد از کات کارگردان ماسک میزدم و مدام از الکل و مواد ضدعفونیکننده استفاده میکردم. ضمن اینکه همه عوامل ماسک داشتند و فقط بازیگران بودند که مقابل دوربین ماسک نمیزدند. بنابراین سعی کردیم یک سری مسائل را رعایت کنیم و خوشبختانه هم بیمار نشدیم. البته سال گذشته که ما این سریال را کار کردیم این نوع خطرناکش نبود و میگفتند که از طریق اشیاء منتقل میشود. اما واقعا نمیدانم این نمونه جدید چه چیز عجیب و خطرناکی است.
با آقای عنایتی هم پیش از این سریال همکاری داشتهاید که با سبک و سلیقه کاری ایشان آشنا باشید؟
نه هیچ آشنایی نداشتم و از طریق آقای شهرام عبدلی با ایشان آشنا شدم و به خاطر اعتمادی که به آقای عبدلی داشتم وارد این پروژه شدم. چون خیلی در تئاتر و تصویر با هم همکاری داشتیم. اما وقتی وارد کار شدم همکاری با آقای عنایتی را دوست داشتم و با هم خیلی خوب تعامل داشتیم. به قدری که باعث شد در یک سریال دیگر همکاری مجدد داشته باشیم که البته در شیراز کار کردیم.
پیشبینیتان از بازخورد مخاطب چیست؟ فکر میکنید در این شرایط مخاطب حال و حوصله تماشای سریال را داشته باشد؟
من که معمولا کاری را که دوست داشته باشم بازی کرده و فکر میکنم مردم هم دوست داشته باشند. گرچه به قول شما مردم در این شرایط که مدام نگران بیماری هستند کمتر حال و حوصله پیگیری سریال را دارند. اما با وجود بازیگران خوبی که این سریال دارد و قصه خوبی هم که روایت میشود فکر میکنم مردم بتوانند با شخصیتها و قصه ارتباط برقرار کنند.
البته مضمون این سریال با کرونا بیارتباط نیست و در ایام محرم هم پخش میشود. بنابراین فکر میکنید بتواند مخاطب خودش را پیدا کند؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد. چون برای این کار خیلی زحمت کشیده شده است. تصور کنید اغلب بازیگران سریال از تهران به اصفهان رفتند و به هر حال کار در شرایط کرونا در یک شهر دیگر استرس و نگرانی ایجاد میکند بنابراین امیدوارم سریال مورد توجه قرار بگیرد تا زحمتی که برای این سریال کشیده شده بینتیجه نماند. چون یکسری هماهنگیها در کار با مشکل هم روبهرو میشد و به همین دلیل شرایط سختی در کار وجود داشت. اما همین که در شهر اصفهان زیبا کار کردیم برای من به شخصه لذتبخش بود. امیدوارم هر چه زودتر کرونا تمام شود و من به اصفهان سفر کنم و مدتی بمانم. چون من در گذشته در دانشگاه سوره این شهر تدریس میکردم و دوست دارم دوباره این اتفاق بیفتد.
فاطمه عودباشی - زینب علیپور طهرانی / رسانه روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد