به گزارش
جام جم آنلاین، روزنامه جام جم نوشت، فیدلکاسترو: پس از ماجرای خلیج خوکها و دستگیری ۶۰۰نظامی آمریکایی، برای آزادکردنشون گفت: «بهجای هر گروگان یک تراکتور میگیرم. ۶۰۰تراکتور باتوجه به نیاز کشور گرفتم و....» ببین کاسترو چه فکر جالبی داشت و آدمی استراتژیک بود.
گورباچف: گفتم آیا اونچه میخواستین همین بود! گفت: «نه. از دست من درآوردن بهخاطر غفلت. اگه یه بار دیگه برگردم به قدرت، نخستینکاری که میکنم نامه آیتا... رو یه بار دیگه میخونم.» (اشاره به نامه تاریخی و پیشگویانه امام (ره).) قذافی: در خیمه دیدارکردیم. محافظاش همه زن بودند.
گفتم اینجا خیلی گرمه، گفت گرمای وجود شما اینجا رو گرم کرده. گفتم چرا تهران سفرنکردین؟ گفت من رهبر جهان عربم و آیتا... رهبر جهان اسلامه. رهبر جهان عرب «باید» از رهبر جهان اسلام استقبالکنه.
نلسون ماندلا: واقعا انسان بزرگی بود! گفت: «هر آهویی در آفریقای جنوبی که شب میخوابه خوابمیبینه فردا چهجور تندتر بدود که گیر شیر و پلنگ نیفته. هر شیری هم شبها خواب میبینه چهجور فردا تندتر بدود که آهو رو بگیره.» گفتم کدومشون پیروز میشه؟ گفت: «معمولا آهو؛ چون برای جونش میدوه و شیر و پلنگ برای شکمشون؛ این نشد یکی دیگه.» شازلی بن جدید، رئیسجمهورالجزایر: گفت: «اگه حوادثی که در کشور شما رخ داد، اینجا اتفاق میافتاد ما ۵۰بار زیرورو میشدیم.»
زمانی اینرو گفت که تازه جنگ تحمیلی آغاز شدهبود. بعد گفت: «شما چه کردید که اینقدر مستحکم هستید.» حَسَنینهیکل گفت: «به همه رهبران عرب گفتم اشتباهتون در استدلالتونه نسبت به امام (ره). این شخص نیومده یک منفعت منقطعی رو در یه مقطعی ایجادبکنه و بره؛ این جریانی ماندگار است. البته موشهدایان هم ۴۰سالپیش گفتهبود این اتفاقات ایران، زلزلهایه که ترکش و پسلرزههاش بعدها به ما خواهدرسید که الان واقعا رسیده.
مشاورگورباچف، یاکوبلوف هم ۲۰سالپیش به من گفت: «این شخصیت (امام) نیومده که بزنه و ببره؛ این ماندگاره، ولی انقلاب ما ماندگارنبود.» یلتسین: گفت مسکو رو چهجوری دیدی، گفتم عالیبود. گفت یادته دوره کمونیستها برای یه بسته نمک (کم ارزش) باید توی صف وایمیستادی! وقتی چنین آدمی در مقام مشورت با شما برمیاد شما احساس کلاس دیگری میکنی.
حس میکنی میتونی تاثیربذاری. یاسرعرفات در مصاحبهمون گفت: «به اسرائیلیها پیغام دادم کاری میکنم هرقوطی سیگارتون رو که باز میکنین به جای هر نخش یه چریک فلسطینی باشه.» واقعا چیشد اون هیمنهاش فروریخت؟ کی بود؟ چی شد؟
مهمترین ابزارتون در موفقیت توی روزنامهنگاری؟
پیگیری و علاقه.
پشتوانهتون در این حرفه؟
خودم. کسی به من نگفت اینکار رو بکن...
کسی که جرات نداره حرفش رو بزنه؟
نباید وارد اینکار بشه. این ماجراجویی انگیزه میخواد.
خستگیناپذیریتون به چیه؟
از روی علاقهمندیه.
با این تجربیات اگه کسی بیاد اندرزتون بده؟
با کمال میل میپذیرم. خودم رو در هر مصاحبه، یک شاگرد کلاس اول میبینم.
ادعاتون به چیه؟
هیچ!
این چهجور هیچیه؟
رسد آدمی بهجایی که بهجز خدا نبیند/بنگر.. مکان آدمیت.
در حقیقتِ عالم که غورکنی؛ درمییابی؟
هم پُرتری هم هیچ هستی.
خیلی زیاد باهاش برخوردکردین؟
کتاب.
از غفلت بیدارمون میکنه؟
آگاهی!
از زندهیاد دکترمعتمدنژاد پدرعلم ارتباطات، همین رو پرسیدم و همین پاسخ رو فرمودن.
انسان باید هرلحظه برگرده خودش رو بازخواست بکنه؛ این فرمان خداست. در این صورت هیچوقت دچار خطا نمیشی.
اگه روزنامههای فردا دستتون بود؟
میخوندمشون.
کاری آنچنانی، درآمدی آنچنانیتر؟
این هم از فقدانهای کشور ماست که قدرت پیشگوییتون نفعی براتون نداره. فقط میتونی بدونی!
اعتراضی که در همه اعصار صداش بلنده؟
اعتراض به بیعدالتی که همه دورانها هست و خواهدبود.
گزارش یا خبر تکاندهنده؟
درنگ میکنم در این که ریشهاش کجا بوده، چرا چنین شده و ...
فضای تحریریه؟
اون موقع با الان فرق کرده برام. احساس دلتنگی و علاقه.
تلکس؟
موقعی که نه اینترنتی بود و نه ارتباط گستردهای.
یه حسرت تاریخی؟
چه سوال پردامنهای. چرا کسانی نبودن که دلسوزانهتر کارکنن که مثلا ترکمانچای رخ نده.
بیشتر از کل جهان میارزه؟
آگاهی و علم. چیزی قابل مقایسه با اون نیست.
مانیفست و محورنگره شماست؟
اینکه بدونی داری چهکارمیکنی، از کجا اومدی، راه و مسیر و هدفت کجاست و بیهدف حرکتنکن.
میشه وجدان بیدار جامعهمون باشیم؟
به شرطی که بتونی پیشبینی کنی و به اون نقطه برسی. کسی لازم نیست هُلت بده، خودت میرسی به اون نقطه.
هدف شما فهم جهان بود یا خودتون؟
از خود فهمیدن به فهم جهان میرسیم. بیخودشناسی به جهان نمیرسی.
کدوم حرفتون کاش جهانی میشد؟
کارم رو از شغل ریاستجمهوری بیشتر دوست دارم. ترجیح میدم کارم فقط گفتگو با آدمهای بزرگ باشه. هیچ شغلی اینجور نیست و یه شبه هم نمیشه بهش رسید. ممارست و تلاش میخواد.
به دکتر مولانا گفتم برخی آدمها بزرگتر از کرهزمین هستن، مثل مولوی. شما از کی نام میبرین؟
امامعلی (ع) چنین کسی است. هر دری رو که باز میکنی هزار در دیگه به روت بازمیشه که هر درش به هزار در دیگه راه داره. اینجور کسیه ایشون.
غنیترین میراث بشری؟
تفکر و اندیشه.
ارزش زندگی به اونه؟
هویت انسان.
چی پرورشش میده؟
اراده انسان. شما که میدونی آدمهای بزرگ اراده میکنن آدمهای کوچیک آرزو میکنن.
خیلی خیلی مهمه؟
وجود.
در غیر اینصورت؟
چیزی معنا نمیده؛ هم انسان هم خدا در همینه.
چهوقت به هیجان میاین؟
حرفهام در جامعه تاثیرگذار باشه و مردم بگن چه چیز جالبیه.
کی به صفرمیرسین؟
بیتاثیر باشی به روزمرگی برسی. میدونی که دو ساعتت مث هم باشه باید خودت رو مواخذه بکنی.
نمیشه ازش طفره رفت؟
واقعیتهای روز. تغییرش هم نمیتونی بدهی.
توی رسانه و تلویزیون چه اعترافی میکنین؟
اعتراف میکنم که هیچیم! انسان در مقابل هستی، هیچه.
فردا صبح؟
امید و آرزو.
بهخاطر مصلحت چهکارمیکنین و نمیکنین؟
خیلی جواب داره. دوست دارم به اهدافی که میخوام برسم.
وقت تلفشده؟
بله دارم و متاسف میشم چرا اون کار رو نکردم.
روند زندگیتون به شما ثابت کرد که؟
که من میتونم اونجور که فکرمیکردم باشم.
اگه یکی از رهبران جهان بودین و من میاومدم برای مصاحبه؟
آمادهبودم و خیلی صحبتها رو میکردم.
دلتون رو به جز روزنامهنگاری با چی تقسیم کردین؟
بدون اغراق چهار تاپنج ساعت مطالعه.
الان که (واسه چندمینبار) زنگ زدم؟
داشتم کتاب میخوندم؛ تاریخِ روزگاران.
فقط میخونین؟
نه، جمعبندی و نُتبرداری میکنم. خط میکشم.
با کدوم تلقی کنار نمییاین و بیگانه هستین؟
تلفکردنِ وقت. لهوولعب. مجالس بیخودی و بیهوده.
چهجور آدمی رو که نگاه میکنین شاد میشین و غمتون میره؟
آدمهای سیروسلوکدار این چهره رو دارن؛ چون با خدا هستن. البته رویای آسمانها نیست و بهدستآوردنیه. صداقت معمولا در چهرهها پیداست.
رویای دستنیافتنی؟
تخیلات دوردست.
نگرشتون رو درباره خودتون تغییرداد؟
من تغییرنکردم از اول میدونستم چی میخوام وکجا میرم. هیچوقت نشد بگم پشیمونم؛ چون مواظب رفتارم بودم. بهنظر خودم درست حرکت کردم. جاهایی کم کارشده، ولی اشتباه نبوده.
روند زندگیتون به شما ثابت کرد که؟
که من میتونم اونجور که فکرمیکردم باشم.
جهان اگه روزنامه بود؟
من سرمقالهاش رو مینوشتم؛ یادداشت سردبیر.
عنوان سرمقالهش؟
کجا باید رفت؟
چکار کنیم روزنامه برای مردم مثل نون شب واجب بشه؟
این خیلی سوال خوبیه، روزنامهای که دردهای مردم رو بگه.
روزنامههایی که مردم از کنارشون رد میشن؟
کلیگویی میکنن، مثل خیلی از روزنامههای ما؛ چون درد مردم رو نگفتن هیچوقت.
دشمن شماست؟
حسادت، دشمن انسانه.
برخوردتون با حسودها؟
با آرامش، با یک لبخندِ ملیحانه سکوت بکنی، معمولا برنده میشی.
والاترین رفتار انسانی؟
پرهیزگاری.
خب پس شما از چی پروا دارین و میترسین؟
اینکه خود سرعمل کنم. به قول شما مانیفست نگاهم این باشه که خودم هستم! اینجا آغاز سقوطه. «من» شما رو زمین میزنه. بهقول امام «من» یعنی شیطان.
اگه به هیچیبودنِ تو و همهچیز بودن او برسی؟
آغاز موفقیت توست.
خطونشون میکشه براتون؟
زود با لبخند ملیحانه بگذر. ماندلا توی مصاحبه گفت من همه دشمنانم رو میبخشم، ولی فراموش نمیکنم.
کاغذ و قلم از شما طلبکارن یا شما از اونا؟
اونا از من طلبکار هستن.
یه روزنامهنگار کی از خودش نومید میشه؟
بترسه با اشتباه قدم برداره.
روزنامهنگاری؟
کارِ دل است و بسیار اعتیادآور. کسی با این حرفه، پولدار نمیشه. از بزرگترین و عمیقترین کارهای دنیاست بهشرطی که بشناسیمش.
اولین رمز موفقیت؟
علاقه به کارم دلی بود نه به عنوان شغل؛ و خبرنگار باید؟
به کارش باورداشتهباشه و بدونه که میتونه.
بخش سخت این حرفه؟
هیچ کجاش؛ مگر اینکه وابدهی.
نهایت قدرت خبرنگاری؟
بتونه پیشبینی بکنه.
خبرویژه؟
نشه توی جامعه پخشش کرد.
کی به بلوغ میرسیم که همه چی رو بشه بازکرد و گفت؟
خیلی زمان میبره. خیلی راه طولانیه.
زندگی شما و رسانه روزنامه؟
مثل یه فرد هست و نفس کشیدن.
دنیا پیچیدهتر بود یا شما؟
درون انسانها بسیار پیچیدهتره. این هم بخشی از عظمت و قدرت خداست. من بزرگتر از دنیام.
تیتر بهیادموندنی؟
از مصاحبههای خودم: پوتین به من گفت شما جزو دوستهای تاکتیکی ما هستین نه استراتژیک. اگه درهای غرب باز بشه بهطرف غرب میرین و راست میگفت. آقای لاریجانی زنگزد و پرسید پوتین گفته اینرو و من اصل نوار رو فرستادم.
کاغذ پیشنویس؟
علاقه.
خودکار؟
بازهم علاقه.
چرا رویدادی مثل واترگِیت (رسوایی رئیسجمهور آمریکا بابت تقلب و استعفاش) در ایران رقم نمیخوره؟
چون ما با اون سرشت آشنا نیستیم. احساس مسؤولیت و رسالت رو هم نمیدونیم.
جاتون کجای بهشته؟
این که خودستایی میشه. خدا باید دستبگیره.
برای جمعبندی سخن؟
رسد آدمی بهجایی که بهجز خدا نبیند/ بنگر.. مکان آدمیت.