از سوی دیگر، انتشار تصاویر ویدئویی که ادعا میشود مربوط به اعدام برخی مبارزان پنجشیر توسط طالبان و همچنین برخی اقدامات خشونتآمیز منتسب این گروه میباشد، بازتابهای در داخل و خارج این کشور داشته است. طالبان برخی از این موارد را تکذیب و در قبال برخی دیگر سکوت کرده است.
اخیرا تصاویری با مضمون اعدام یکی از فرماندهان ارشد جبهه پنجشیر توسط طالبان منتشر شده است.
فراتر از آن، برخی منابع مدعی شدهاند که طالبان برخی غیرنظامیان در این ولایت را که سلطه طالبان بر آن منطقه را نپذیرفته و قصد فرار از آن منطقه را داشتهاند، تیرباران کرده و در گوری دسته جمعی دفن نموده است.
این تصاویر در حالی منتشر میشود که افکار عمومی افغانستان، خواستار ایجاد صلح، ثبات و دوری از خشونت و رفتارهای غیرانسانی در ولایتهای مختلف این کشور (از جمله پنجشیر) هستند.
در مقابل، به تازگی تصاویری منتشر شده که حضور نیروهای پنجشیر در خط مقدم جنگ با عناصر طالبان را نشان میدهد.
حامد سیفی و ژنرال صالح محمد ریگستانی از فرماندهان اصلی احمد مسعود همراه با دیگر نیروهای او در کوههای پنجشیر دیده میشوند.
جبهه مقاومت ملی، به رهبری احمد مسعود، بعد از تصرف قدرت از سوی گروه طالبان در پنجشیر ایجاد شد.
طالبان در قبال هر یک از این تصاویر و فیلمها، موضعگیری منحصر به فردی نکرده، اما کلیت وقوع جنایاتی از این دست را توسط اعضای خود تکذیب کرده است.
بخشی از اعدامهای صورتگرفته، علیه فرماندهان میدانی و طرفداران جبهه پنجشیر صورت گرفته و تصاویر ویدئویی آنها نیز ثبت و ضبط شده است.
برخی تحلیلگران معتقدند که سران طالبان به جای تکذیب این موارد، باید به سوی تسویه درونی خود و پاکسازی این گروه از عناصر افراطی روی بیاورند، خصوصا آنکه برخی در خصوص نفوذ برخی اعضای داعش در میان طالبان نیز هشدار دادهاند.
این روزها، تصاویر و ویدئوها در فضای مجازی روایتگر اوضاع جاری در افغانستان هستند. همین مساله بر ابهامات موجود در خصوص رویکرد واقعی طالبان افزوده است.
از سوی دیگر، منابع رسانهای وابسته به طالبان تاکید دارند که روایات رسانههای غربی و برخی رسانههای منطقهای از آنچه امروز در افغانستان میگذرد، بر پایه دروغپردازی، اغراق یا ارائه روایتی یکطرفه از ماجرا صورت میگیرد حتی طالبان برخی فیلمهای منتشر شده با ادعای جنایات این گروه را ساختگی قلمداد میکند.
شاید یکی از مهمترین دلایل در این خصوص،تلفیق سه عنصر پیچیدگی، ابهام و سرعت تحولات در افغانستان باشد.
به عنوان مثال، منابع اطلاعرسانی در حوزه پنجشیر بسیار متناقض است. واقعیت این است که دیگر کسی مسوولیت تحولات پنجشیر را نمیپذیرد و بیشتر پنجشیر در اختیار طالبان قرار دارد.
در عین حال، هر یک از گروههای درگیر در پنجشیر، روایت خاص خود را از صحنه نبرد و متعلقات آن مطرح میکنند.
در تجزیه و تحلیل رفتارهای اخیر طالبان در افغانستان، باید دو مولفه ثابت را در نظر گرفت و بر اساس آنها، به قضاوت و تحلیل تحولات جاری در این کشور پرداخت:
نخست اینکه نمیتوان تحولات جاری در افغانستان را بدون در نظر گرفتن متغیری به نام داعش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
این متغیر منحوس مدتهاست در افغانستان و شبهقاره هند سر بر آورده و تحت نظارت نهادهای امنیتی غرب، رژیم صهیونستی و رژیم سعودی به 15 ولایت این کشور هدایت شده است.
دوم اینکه ایالات متحده آمریکا و ناتو، از هرگونه اقدامی که منجر به ایجاد بیثباتی مزمن و دامنهدار در افغانستان و شبهقاره هند شود حمایت میکنند.
به صورت خاص، دولت بایدن درصدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که افغانستان بدون حضور ناتو به سرزمینی سوخته، ناامن و پرتنش تبدیل میشود.
بدیهی است که واشنگتن در راستای القا و تثبیت این گزاره دروغین، هر گونه مهندسی و اقدامی را در بستر و محیط افغانستان امروز صورت میدهد. در نظر گرفتن این دو مولفه در کنار آنچه از سوی طالبان رخ میدهد، قطعا تصویر جامعتری را از آنچه امروز در افغانستان میگذرد به ما ارائه خواهد داد.
در این معادله، متغیر دیگری به نام داعش وجود دارد که توسط ایالات متحده آمریکا و ناتو در افغانستان بازتعریف شده و بنابر آنچه منابع مطلع و آگاه اعلام کردهاند، اکنون نیز حضور پررنگ و گستردهای در برخی نقاط مورد مناقشه در افغانستان دارد.
قطعا نقشآفرینی داعش در افغانستان، در تعارض کامل با ایجاد صلح و ثبات در این کشور صورت میگیرد. داعش، نه طالبان جدید و حتی طالبان کهنه را میپذیرد و نه ترویج بایستههای مدنی و امنیتی در افغانستان را!
انفجارهای اخیر در ننگرهار را میتوان نقطه آشکارساز تقابل طالبان و داعش خواند. ذبیحا... مجاهد، سخنگوی طالبان، حمله داعش بر خودروهای طالبان در ننگرهار را ناجوانمردانه، آشوبطلبانه و بیهدف خواند و تأکید کرد که این انفجارها آخرین حملات گروه داعش در افغانستان خواهد بود.
سخنگوی طالبان در یک نشست خبری گفت که داعش مانند سوریه و عراق در افغانستان حضور ندارد؛ اما ممکن است شماری از شهروندان افغانستان فکر و ایدئولوژی داعش را پذیرفته باشند.
به گفته او، تلاش برای جلوگیری از فعالیت داعش جریان داشته و این گروه حمایت مردمی ندارد و به همین دلیل نمیتواند تهدید یا خطر ایجاد کند.
گزارش شده است که در نتیجه انفجارهای ننگرهار شماری از افراد بازداشت شدهاند. شهر جلالآباد، مرکز ولایت ننگرهار، در جریان روزهای شنبه و یکشنبه هفته جاری شاهد انفجارهای مکرر بود که گزارش شد خودروهای حامل طالبان را هدف قرار داده است.
براساس گزارشها، در این انفجارها، دستکم 8 نفر کشته و بیش از 20 نفر دیگر زخمی شدهاند که شامل غیرنظامیان نیز میشدند. گروه داعش، مسوولیت انفجارهای اخیر علیه طالبان در شهر جلالآباد را برعهده گرفته است.
سایت اعماق وابسته به داعش مدعی شده که در این حملات حدود ۳۵ عضو طالبان کشته شدهاند.داعش پس از اعلام موجودیت خود در افغانستان، ننگرهار را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد. نیروهای آمریکایی در آخرین مورد، حمله هوایی را در ننگرهار اجرا و مدعی شدند که در این حملات، طراح حمله انتحاری مرگبار گروه داعش در فرودگاه کابل را کشتهاند اما بلافاصله پس از این ادعا، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی موثق افشا کرد که قربانی این حمله صرفا کودکان، زنان و مردانی بودهاند که در ننگرهار ساکن بوده و کمترین نسبتی نیز با داعش نداشتهاند!
با توجه به مولفههایی که مورد اشاره قرار گرفت، میتوان سه فرضیه و تحلیل را در قبال جنایات ادعایی اخیر در افغانستان در نظر گرفت:
نخست اینکه تصاویر ادعایی کاملا واقعیت دارد و طالبان واقعا در نقاط مختلف افغانستان، به صورت ارادی و در قالب یک رویکرد آشکار و رسمی، دست به جنایت زده است.
در این صورت، طالبان به لحاظ حقوقی نیز باید بابت جنایت علیه بشریت مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرد. بدیهی است که طالبان از زمانی که رسما قدرت را در کابل در دست گرفته، مسوولیت حقوقی آنچه در سرزمین افغانستان و از سوی نیروهای منتسب به خود رخ میدهد را بر عهده دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از سخنان مهم و حکیمانه خود در خصوص شرایط جاری در افغانستان، تاکید کردند که آنچه برای جمهوری اسلامی ایران اصالت و موضوعیت دارد، مردم و ملت افغانستان هستند زیرا دولتها میآیند و میروند. در صورت صحت این فرض بدیهی است که حریمشکنی طالبان در قبال مردم افغانستان و کشتار غیرنظامیان و حتی دیگر گروههای مخالف توسط آنها محکوم بوده و بیتفاوتی در قبال آن نیز مذموم خواهد بود.
فرضیه دوم اینکه سران طالبان، ارادهای در خصوص آنچه جنایات سازمان یافته در افغانستان نامیده میشود نداشته و این اقدامات ضدبشری و غیرانسانی صورتگرفته محصول عملکرد بخش فرمانناپذیر این گروه یا حتی برخی عناصر نفوذی داعش در این گروه است.
برخی مقامات طالبان مدعی هستند که به دلیل سرعت تحولات جاری در افغانستان و تصرف غیر قابل تصور کابل، مزارشریف، هرات و.... در مدتی اندک، امکان پالایش برخی نیروهای خود را نداشته و در عین حال، تاکنون قدرت تسویه احتمالی اعضای نفوذی داعش را نیز در بین خود پیدا نکردهاند.
قطعا این ادعای طالبان، نمیتواند مانع از تخطئه آنها بابت حوادث اخیر شود. همان گونه که اشاره شد، طالبان اکنون قدرت را در افغانستان در دست گرفته و فراتر از آن، خود را گروهی مستقل و تعیینکننده در معادلات داخلی این کشور میداند بنابراین مسوولیت نفوذ داعش به درون طالبان با سرپیچی برخی اعضای آن از سیاستهای کلان تعیینشده توسط سران طالبان نیز بر عهده آنهاست.
در این شرایط، طالبان باید اراده خود را در مواجهه با این موارد، به ملت افغانستان و ملتهای مسلمان اثبات کند. فراتر از آن، مقامات طالبان و خصوصا سخنگوی رسمی این گروه باید مواضع صریحی در قبال این جنایات اتخاذ نموده و نسبت دقیق و مستند خود را با این جنایات مشخص کنند.
فرضیه سوم اینکه تصاویر ادعایی بعضا واقعی و بعضا ساختگی باشد. در این معادله، باید مراقب بازی خاص رسانههای غربی و برخی جریانهای مدافع تنش و درگیری در افغانستان بود.
نباید فراموش کرد که بخش مهمی از بازی خطرناک اعضای ناتو، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی در قبال آنچه در افغانستان رخ میدهد، در پازل رسانه و تبلیغات چیده میشود.
از این رو باید در عین رصد عینی، واقعی و مستند در قبال آنچه در افغانستان رخ میدهد و حساسیت محض در قبال حفظ جان و آبروی مردم این کشور رنج کشیده، مراقب آدرسها و نشانههای دروغین و در عین حال هدفمندی که از سوی رسانههای معاند صورت میگیرد، بود.
در این صورت، قطعا هرگونه واکنشی نسبت به آنچه در افغانستان رخ میدهد، بر اساس منطق محکمتر و قاطعیت بیشتری خواهد بود.
دکتر هادی آجیلی استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص شرایط پیچیده جاری در افغانستان و انتشار تصاویر ویدئویی اعدام برخی غیرنظامیان افغان توسط توسط طالبان به جامجم میگوید: ما خط قرمزی به نام طالبان در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نداریم. اگر طالبان بر مبنای عقلانیت و رعایت حقوق انسانها رفتار کند، میتواند از سوی کشورمان به عنوان بازیگری منطقی در عرصه قدرت مورد پذیرش قرار گیرد و اگر خلاف این روش رفتار کند، دیگر دلیلی برای پذیرش آن در زمان حال و آینده وجود ندارد. در هر حال، طالبان اکنون دارای مسوولیتی حقوقی و شهروندی در قبال تکتک ساکنان افغانستان است که باید نسبت به آنها پاسخگو باشد. در این معادله، خصوصا جان غیرنظامیان و افراد بیپناه اهمیت فزایندهای دارد. قطعا طالبان باید در قبال موضوعات ادعایی و آنچه در برخی مناطق از جمله پنجشیر رخ میدهند شفافسازی کند.
این تحلیلگر ارشد روابط بینالملل در ادامه میافزاید: آنچه در این برهه اصالت و موضوعیت دارد، ایجاد امنیت در افغانستان و منطقه است. به خوبی میدانیم که آمریکا و شبکه متعلق به آن از جمله داعش، درصدد ایجاد بحران در افغانستان هستند. قطعا در این معادله طالبان نه تنها نباید خود جزئی از بحران باشد، بلکه باید در مقابل بحرانهایی که دشمنان امنیت این کشور درصدد ایجاد و استمرار آن در کالبد این کشور بحرانزده ایجاد میکنند، بایستد.
حسین یاری - بخش بینالملل / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد