درامایی در وصف زندگی
تجربه سایکوناتز۲ بعد از ۱۶سال، انتظاری بود که ارزشش را داشت

درامایی در وصف زندگی

دث‌ لوپ بالغ‌ترین ساخته آرکین در دهه گذشته است

در بند زمان

به عنوان کسی که با مجموعه Dishonored خاطرات زیادی دارد، انتظارات زیادی از Deathloop، ساخته جدید استودیو آرکین داشتم.
به عنوان کسی که با مجموعه Dishonored خاطرات زیادی دارد، انتظارات زیادی از Deathloop، ساخته جدید استودیو آرکین داشتم.
کد خبر: ۱۳۳۹۵۵۷

بازی از خیلی جهات شباهت‌های زیادی به ساخته‌های قبلی این استودیو دارد و DNA خودش را مدیون المان‌ های مخفی‌کاری بازی‌های Dishonored است اما با توجه به ایده‌ لوپ‌های زمانی، Deathloop تا چه اندازه در اجرای یک ایده جذاب و ریسکی موفق بوده است؟

در جست‌وجوی زمان از دست‌رفته

بازی Deathloop داستان یک گره زمانی یا یک حلقه مرگ را روایت می‌کند. شخصی اصلی بازی یعنی Colt، درگیر یک پدیده عجیب و غریب شبیه فیلم Groundhog Day می‌شود که طی آن، باید راه فرار خودش را از جزیره‌ای که در آن گیرافتاده پیدا کند.

او خیلی زود متوجه می‌شود این جزیره طلسم خاصی دارد که راز شکستن آن، از بین بردن هشت هدف مختلف به دست اوست.

اگر او نتواند تمام اهداف را در مدت زمان مقررشده از میان بردارد، زمان بازنشانده می‌شود تا بازیکن دوباره و از راه‌های دیگر شانس خود را امتحان کند.

ایده Deathloop جاه‌طلبانه و در عین حال یکی از متفاوت‌ترین اجراها در بازی‌های آرکین است. به جز المان‌های اکشن و مخفی‌کاری زیرپوستی که در تمام بازی احساس می‌شود، Deathloop لایه‌های مختلف دیگری هم برای مخاطبانش چیده است.

با این که قصه در ابتدا کمی گنگ، متفاوت و حتی با شوخ‌طبعی عجیبی جلویتان قرار می‌گیرد اما زمان همه چیز را حل می‌کند.

زندگی در لانه خرگوش

جزیره‌ای که تمام بازی در آن جریان دارد، Blackreef نام دارد و در مجاورت اقیانوس است. این جزیره از قسمت‌های مختلفی تشکیل شده که از طریق تونل‌های متعدد به هم راه دارند.

هر روزی که بازیکن آغاز می‌کند، از چند بازه زمانی صبح، ظهر، عصر و شب تشکیل شده که هر کدام ویژگی خاص خودشان را دارند بنابراین از بین بردن تمام اهداف وابسته به چینش از بین بردنشان نسبت به ترتیب هر روز است که البته بازی با توجه به هر زمان و ساعت، خودش بعضی از جزئیات را تغییر می‌دهد.

لوپ‌های بازی احساس زنده‌بودن را برای یک بازی محدود اما غنی به ارمغان آورده‌اند که در کمتر عنوانی مشابه آن دیده می‌شود.

مکانیک لوپ زمانی، یکی از بزرگ‌ترین شاخصه‌های آن است که روی تمام بخش‌ها تاثیر می‌گذارد. زمان مثل هر بازی دیگری برای شما نمی‌ایستد و مثل بمب ساعتی عمل می‌کند.

مخاطب فقط یک روز داخل بازی را برای از بین‌بردن تمام اهداف در اختیار دارد و پس از آن، همه چیز بازنشانی می‌شود و تمام سلاح‌ها، دشمن‌ها و پروسه‌ای که بازیکن طی کرده از صفر چیده می‌شوند. به این ترتیب، هر کاری که مخاطب در یک لوپ زمانی بازی انجام می‌دهد، تقریبا قابل انتقال به لوپ بعدی نیست.

هر چند بازی برای این مساله، یک راه‌حل جذاب در نظر گرفته که آن هم Residium نام دارد. بازیکن این آیتم را که به صورت محدود در بازی وجود دارد، در قسمت‌های مختلف جزیره به دست می‌آورد و از آن طریق، می‌تواند سلاح‌ها را بین لوپ‌های مختلف ذخیره کند تا بعدا مجبور به پیدا کردن دوباره آن نباشد.

درست مثل تمام بازی‌های آرکین، نحوه بازی کردن مخاطب تاثیر خاصی روی محیط اطرافش دارد. Deathloop ایده‌های مخفیکاری خودش را از بازی‌هایی مثل Dishonored گرفته و طوری طراحی شده تا بازیکن بتواند خیلی مخفیانه تمام هدف‌ها را از میان بردارد.

از طرف دیگر، سلاح‌ ها و اکشن بازی آن‌قدر نسبت به ساخته‌های قبلی آرکین پیشرفت کرده‌ که حالا جنگ درست‌کردن در بازی کاری خیلی جذاب‌ نسبت به قبل است. به طور کلی، لوپ‌های زمانی یکی از بهترین ایده‌هایی است که آرکین برای ساخته جدید خود استفاده کرده است.

برای عنوانی با آزادی عمل بالا، Deathloop تمام تلاش خود را می‌کند تا مخاطب را وادار به امتحان‌کردن روش‌های مختلف برای از بین بردن اهداف کند. بازی Deathloop برای پی‌سی و PS5 به صورت انحصاری کنسولی در دسترس است و در آینده برای کنسول‌های نسل نهم اکس‌باکس هم عرضه خواهدشد.

مسعود تیموری  - کارشناس بازی / ضمیمه کلیک روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها