چهارم مهر اما نامی آشنا از میان درگذشتگان این بیماری به گوش رسید. سیامک اطلسی، یکی از هنرمندان پیشکسوت و سرشناس عرصه بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و دوبله بر اثر کرونا از دنیا رفت. او با وجود همکاری با بهترینهای حوزه نمایش ایران آنگونه که باید و شاید در دوران حیاتش قدر ندید و گرچه درخشان ظاهر میشد اما بیشتر ایفاگر نقشهای مکمل بود.
عزت اطلسیفر با نام هنری سیامک اطلسی کارنامه پرباری دارد؛ از جانبخشی به شخصیتهای فیلمها و سریالهای خارجی چون جانگوی آزادشده، افسانه جومونگ، تام و جری، شجاعدل، مدیر کل، داستان اسباببازی، جنگجویان کوهستان، دامبو، ایکیوسان و... با صدای خوش و رسایش و همچنین نقشآفرینی مقابل دوربین صاحبان سبک سینمای ایران مثل بهرام بیضایی، کیانوش عیاری و داود میرباقری. از نقشهای شاخص و به یادماندنی او در تلویزیون میتوان به حصین بن نمیر در مختارنامه و بختیار در معمای شاه اشاره کرد و در مقام کارگردان هم از فیلم خاطرهانگیز سفر پرماجرا با بازی فردوس کاویانی و مهرانه مهینترابی نام برد. اطلسی به تازگی پس از مدتها دوری از بازیگری به خاطر خطر کرونا، ایفای نقش در سریال اپیدمی را پذیرفته بود که هنوز مراحل ساخت را طی میکند.
به یاد این چهره که در ۸۵ سالگی برای همیشه از صحنه دنیا وداع کرد با همکارانش در آثار و عرصههای گوناگون گفت و گو کردیم، نقلهای هنرمندان درباره او در فضای مجازی و رسانهها را آوردیم و مروری هم بر آخرین گفتوگویش با روزنامه جامجم داشتیم.
هوای کم سنوسالها را داشتندکمند امیرسلیمانی، بازیگر نقش مشهور آذر در سریال پدرسالار است که زندهیاد اطلسی در آنجا ایفاگر نقش پدرش بود. با او درباره همبازی شدن با این هنرمند گپ زدیم و از خاطراتشان پرسیدیم.
امیرسلیمانی در مورد ویژگیهای شخصیتی و کاری این بازیگر به جامجم گفت: «زندهیاد سیامک اطلسی به عنوان یک پیشکسوت همه فاکتورهای مثبتی که باید یک هنرمند واقعی داشته باشد را داشتند.
بسیار بااخلاق، فروتن و افتاده بودند. مهمتر از همه اینکه خیلی هوای تازه کارها و هنرمندان کم سن و سال را داشتند. این را از سریال پدرسالار به خاطر دارم که آن موقع جوان بودم و ایشان خیلی هوایم را داشتند و مثل آنچه مردم در این سریال دیدند که این هنرمند نقش پدرم را ایفا میکردند در واقعیت هم رفتارشان با من پدرانه بود. از آن زمان تا آخرین بار که در برنامه «۱۴ اینچ» برای پروندهای درخصوص سریال پدرسالار همدیگر را دیدیم؛ آنقدر صمیمانه و دوستداشتنی برخورد میکردند که اصلا احساس نمیکردم چند سال است ایشان را ملاقات نکردهام.»
او ادامه داد: «خیلی سال است که در این عرصه کار میکنم و شاهدم چنین خصلتهایی میان افراد کمتر شده است. برخی فقط بعضی از این خصایص خوب را دارند ولی جناب اطلسی دارای همه این خوبیها بودند. جزو هنرمندانی بودند که بیسروصدا کارشان را میکردند. غیر از بازیگری در زمینههای دیگر هم فعال بودند ولی هیچ وقت نشد بخواهند هنرشان را به رخ بکشند. خود را با جمع یکدست میکردند. باوجود این همه سابقه و کارهای عالی کارنامه هنریشان نگاه بالا به پایین نداشتند و با همه دوستانه برخورد میکردند. واقعا حیف شد این بزرگوار را از دست دادیم. مصاحبههایی از دخترشان خواندم که گفتند پدرشان سلامت بودند. واقعا هم این گونه بود و کسی احساس نمیکرد ایشان پیر یا کم توان شدهاند. پارسال که فرصت دست داد و توانستم بعد از ۲۰ سال، مدت زیادی با ایشان همکلام شوم، اصلا احساس نکردم توانشان کم شده است. از رفتنشان متاسف هستم و آرزو میکنم جایی خوب داشته و در آرامش باشند.»
امیرسلیمانی همچنین با ذکر خاطرهای از سریال پدرسالار بیان کرد: «از سریال پدرسالار حدود ۲۸ سال گذشته و به همین دلیل بسیاری از خاطرات از ذهنم رفته است. اما به یاد دارم معمولا سکانسهای پربازیگر و شلوغی داشتیم. یک بار من و ایشان به تنهایی مقابل یکدیگر در سکانس قبرستان بازی کردیم. در این سکانس ایشان به عنوان پدر آذر او را بر سر مزار پدرشان برده بودند و برایش از گذشته و راه و رسم زندگی میگفتند. روز خیلی خوبی با هم داشتیم و میتوانم بگویم روز کاری شاخص من و ایشان، همان روز بود. به دلیل حرفهای ایشان و فضای گورستان این خاطره در یادم مانده است.»
هیچ وقت برای نقشی حسرت نخوردماطلسی در آخرین گفتوگویی که با جامجم داشت حرفهای تازه بسیاری زد که در اینجا بخشی از آنها را مرور میکنیم. این بازیگر درباره ساخته نشدن فیلم چهارمش، بیان کرد: به هر حال دیگر پیش نیامد، چون مخارج خیلی بالا رفت و هر کاری که قرار بود شکل بگیرد به تهیهکننده و حمایت نیاز داشت، همانطور که امروز نیز همین است. علاوه بر اینها همزمان مشغول بازیگری و کار دوبله بودم. به همین دلیل دیگر نشد فیلم چهارمم را بسازم.
او در پاسخ به اینکه اگر بخواهد بازهم فیلم بسازد، اینبار سراغ چه داستانی میرود، گفت: اگر زمانی اجازه بدهند و بشود که باز هم فیلم بسازم، دلم میخواهد داستان جدیدی را منعکس کنم که در دل آن به مسائل روز پرداخته شود، قصهای که از زندگی مردم باشد و همه بتوانند آن را باور کنند و همراهش شوند. در کل نمیخواهم برای اکران و فروش فیلم بسازم. به هر حال این فرصت پیش نیامد و من هم مثل کارگردانهای دیگری که مدام به موانعی برمیخورند یا فیلمنامهشان رد میشود، دیگر نشد کاری بسازم.
اطلسی همچنین با بیان اینکه حسرت بازی هیچ نقشی را ندارد، عنوان کرد: آدم دوست دارد آنچه در توانش است و میتواند درست آن را از آب دربیاورد بازی کند. کمتر پیش آمده قصهای باشد که آن را خیلی دوست داشته باشم اما مثلا فیلم آن سوی آتش یکی از آنها بود و آثار دیگری که در ذهن مردم مانده است. در این فضا من هیچوقت تاسف و حسرت نقشی را نخوردهام، خیلی وقتها خیلی نقشها به من پیشنهاد شده اما آن را قبول نکردهام.
او در بخش دیگری از این این گپ و گفت هم از اهمیتی که برای نگاه و نظر مردم قائل است گفت و یادآور شد: همیشه بهدنبال این بودهام تا نقشی را که خودم دوست ندارم و احساس میکنم بیننده هم حس خوبی به آن ندارد، قبول نکنم تا آن خاطرات همان طوری که هست در ذهنشان بماند. به هر حال ما به سنی رسیدهایم که باید بیشتر مواظب این مسائل باشیم تا ذهنیتی که از ما وجود دارد بهواسطه یک انتخاب نادرست، خراب نشود. خیلیها مرا با آثاری مثل پدرسالار و مختارنامه میشناسند و دلم نمیخواهد این شناخت دچار صدمه شود.
نقلهایی برای اوشاید بسیاری سیامک اطلسی را بازیگری خوشصدا بدانند که بهدلیل ایفای نقش در آثار نمایشی شناخته شدهاست اما او از پیشکسوتان دوبله هم بود و تعدادی از همکارانش در این عرصه در پی انتشار خبر درگذشتش، در شبکههای اجتماعی و مصاحبه با رسانهها از او گفتند.
تورج نصر، صداپیشه: ۵۰ سال است سیامک را میشناسم چه بگویم از این ۵۰ سال، اندازه یک دنیا با او خاطره دارم چون به غیر از همکار، ما با هم دوست بودیم حتی در مراسم ازدواجش هم حضور داشتم، متاسفانه به یکباره در پیامها خواندم که او فوت کرده است! مدام به خاطرات گذشتهام با او برمیگردم، خاطراتی که میان من و اوست گفتنی نیست. ما سالها پشت میکروفن با هم گفتیم و خندیدیم. او همیشه با صمیمیت میآمد و با صمیمیت هم میرفت، هیچوقت صدای بلندش را نشنیدیم.
خسرو خسروشاهی، صداپیشه: خاطره بازی بینظیر او در فیلم آنسوی آتش اثر کیانوش عیاری هرگز از یادها نخواهد رفت و نقشهای فراوانی که در دوبله ایفا کرد. خداحافظ رفیق. اندوهم حد و حصری ندارد.
وزنه سنگینی برای دوبله و بازیگری بودمحمدرضا ورزی، کارگردان و نویسنده همکاریهایی با اطلسی داشته که « پدرخوانده» و «معمای شاه» از جمله آنهاست و بختیار در معمای شاه یکی از ایننقشهاست. این کارگردان به جامجم از آن روزها و تجربه همکاری با مرحوم اطلسی گفت.
«من در دو کار خدمت آقای اطلسی بودم. او بسیار بیحاشیه بود، به کارش اشراف داشت و همیشه مسلط و موثر کار میکرد. من همیشه سلام و علیک گرمی با ایشان داشتم. او خیلی خونگرم و مهربان بود. متاسفانه تا زمانی که آدمها زنده هستند، خیلی قدرشان دانسته نمیشود و وقتی که از میان ما میروند، دربارهشان صحبت میکنیم. این نقد تنها به دیگران برنمیگردد و متوجه خود من هم میشود، اصلا اول به خودم میگویم. چه میشود کرد، روزگار به شکلی شده که هر کسی سرش به کارش خودش گرم است و غفلتها از هم دیگر خیلی زیاد شده؛ باز هم اول از همه برای خودم ابراز تاسف میکنم که چرا اینقدر از یکدیگر بیخبر و غافل هستیم.
آقای اطلسی هنرپیشهای بود که در آثار خیلی خوبی درخشید؛ از تلویزیون گرفته تا سینما و از «پدرسالار» تا «۸ بهشت»، «مسافران دره انار» و... که برای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بود. او در آثار خیلی موفقی هم در تاریخ سینما گویندگی کرد. یکی از کارهای درخشان او در فیلم محمد رسولا... آقای مصطفی عقاد بود. میتوان گفت که او خوش درخشید و جزو هنرمندانی بود که از ایام عمرش به خوبی استفاده کرد. من برای خودمان افسوس میخوردم، بابت همان بیخبری و غفلت وگرنه جایگاه ایشان که مشخص است. به اعتقاد من سیامک اطلسی جزو کسانی بود که در جامعه و بین مردم هم بهخوبی دیده شد. «مختارنامه» و سریال «عقیق» که سال ۶۶ تولید شد، جزو مجموعههاییاند که ایشان در آنها خوش درخشید. او بازیگری بود که خواهان داشت و فیلمسازان علاقهمند بودند تا با او یک تجربه کاری داشته باشند.
تصور من این است که آقای اطلسی مسیر مناسبی را در طول زندگیاش طی کرد. او انسان درونگرا و آرامی بود و نگاهش هم به زندگی طبق آنچه که میدیدیم، ملاطفتآمیز بود. در واقع اینطور نبود که اعتراض و شکوه مدام از زندگی داشته باشد و اغلب خوش حس و حال بود. قبل از کرونا، هر وقت به واحد دوبلاژ میرفتم، اغلب ایشان آنجا حضور داشتند و همیشه دقایقی با هم به گرمی صحبت میکردیم. او خیلی خوشمشرب و مهربان بود و آدم خوشش میآمد که با او همکلام شود. هم ایشان و هم مرحوم حسین عرفانی دو چهرهای بودند که هر زمان به بخش دوبلاژ میرفتم از دیدن این دو بزرگوار خیلی لذت میبردم. متاسفانه امروز دیگر هیچکدام از آنها کنار ما نیستند و واقعا چقدر حیف است.
تازگی به آقای نقیئی، مدیر امور دوبلاژ سیما که سالهای سال است آنجا زحمت کشیده، گفتم چقدر هوای اینجا سرد است. گفت از چه نظر؟ گفتم از آنجایی که وقتی بزرگان از جایی میروند و دور میشوند، ستونهای آن مکان متزلزل میشود، آنجا هم یک شکلی شده است و این اتفاقات تاثیرشان را در فضا گذاشته است. البته من نمیخواهم به بچههای جوانی که در حال کار هستند، بیاعتنایی کنم یا زحمتشان را خدایی ناکرده زیرسوال ببرم ولی بزرگانی مثل حسین عرفانی، سیامک اطلسی، چنگیز جلیلوند، احمد رسولزاده، بهرام زند و امثال اینها واقعا در دوبلاژ ایران به منزله یک وزنه بودند. من دعای خیر میکنم برای سلامتی و طول عمر استاد منوچهر اسماعیلی که این افتخار را داشتم که در برخی از آثارم به عنوان گوینده با ایشان همکاری داشته باشم. هرکدام از این افراد یک ستون و وزنه هستند که وقتی میروند دیگر جایشان پر نمیشود و در واقع تکرار نشدنی هستند. سیامک اطلسی هم در دوبلاژ و بازیگری واقعا یک وزنه قابل اعتنایی بود که هیچکس نمیتواند جایش را پر کند. امیدوار هستیم که روحشان در شادی و آرامش باشد.»
همیشه پر از لبخند بودشهراد بانکی، صداپیشه و مدیر روابط عمومی انجمن گویندگان که جزو اولین افرادی بود که خبر درگذشت این بازیگر را اعلام کرد، تجربههای مختلفی از همکاری با سیامک اطلسی دارد. او در خصوص ویژگیها و برخوردی که با مرحوم اطلسی داشت به جامجم گفت: «آقای اطلسی از هنرمندانی بودند که ویژگیهای اخلاقی برجستهای داشتند. ایشان بسیار هنرمند مهربان، افتاده، فروتن و خوش اخلاقی بودند.»
بانکی با اشاره به روحیه این هنرمند در برخورد با آدمها اضافه کرد: «میتوانم بگویم که من و خیلی از افرادی که با ایشان کار کردهاند، هیچوقت ندیدیم کسی از دستشان ناراحت شود یا با دیگران برخورد داشته و تند صحبت کنند. ایشان همیشه لبخند داشتند و با گرمی و مهربانی با همه صحبت میکردند.»
او با بیان حال و هوایی که با اطلسی در دنیای گویندگی تجربه کرده بود، افزود: «آقای اطلسی با وجود آنکه پیشکسوت همه ما بودند، اما با هرکدام از ما خیلی دوست و رفیق بودند. اتفاقی که با توجه به سن و کسوتشان برای ما هم خیلی شیرین و جذاب بود.»
بانکی در آخر از عدم حضور او در دوران کرونا در استودیوها گفت و یادآور شد: «یادم است که از زمان شیوع کرونا، ایشان بیشتر در منزل بودند و خیلی برای کار به اینجا نمیآمدند. البته در این روزها نهتنها ایشان که خیلی از همکارانمان را هم در استودیوها نمیبینیم. چون کارها به صورت جدا ضبط میشوند و به همین دلیل اغلب به صورت تلفنی با هم ارتباط داریم.»