عنوان فرعی کتاب به انتخاب ناشر «دفاع مقدس در بیانات حضرت آیتا...العظمی خامنهای» و گزینشی از سخنرانیها و گفت و گوهایی است که ایشان در فاصله سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۹ انجام دادهاند. به عبارت بهتر این کتاب انتخابی است از چهار دهه موضعگیریهای رهبر انقلاب درباره جنگ که در ۱۰ فصل گردآوری شده؛ البته ناشر درمورد اینکه گزینشگران تدوین این کتاب چه کسانی بودهاند توضیحی نداده اما مشخص است برای تدوین کتاب، فرصت و حوصله خرج شده و چنانکه در این نوشتار خواهیم گفت، میشد فصلبندی دیگری هم برای کتاب انجام داد. آنچه میخوانید، نگاهی به ویژگیهای این کتاب و مباحث مطرح شده در آن است.
در نگاه اول، کتابی که برگزیدهای از سخنرانیهای یک شخصیت است، نکته چندانی برای بحث و گزارشنویسی ندارد. احتمالا نخستین برخورد با عنوان انتخابی ناشر یعنی «دفاع مقدس در بیانات حضرت آیتا... العظمی خامنهای» هم همین باشد ولی باید به خاطر داشت که گوینده این سخنرانیها در طول کتاب با یک موضع و نگاه واحد اما از منظرهای متفاوت به جنگ نگریسته است. اتفاقا یکی از جذابیتهای کتاب برای پژوهشگران میتواند همین نکته باشد. آیتا... خامنهای در طول این چهل سال، موضع واحدی درباره جنگ داشتهاند. خواهیم گفت که ویژگی و خطوط اصلی این موضع واحد چیست اما این موضع واحد از نگاههای متفاوت روایت شده است. گوینده این سخنرانیها در موقعیتها و جایگاههای متفاوت جنگ را روایت میکند. یکجا در قالب رزمندهای است که به جنگ رفته است. گرچه عنوان نماینده امام(ره) در شورایعالی دفاع را دارد اما چنانکه در یکی از بخشهای خواندنی کتاب میخوانیم، مانند یک رزمنده معمولی تحت فرماندهی شهید چمران به قلب دشمن میزند و سلاح به دست میگیرد.(خاطرات مفصلی که از صفحه ۳۱۱ تا ۳۴۱ آمده را حتما بخوانید. این خاطرات تصویر روشنی از فضای ماههای نخستین جنگ و شرایط دفاعی کشور هم به دست میدهد) در موقعیت دیگری گوینده، رئیسجمهور شده و در امور مربوط به اداره جنگ و سیاست خارجی جزو تصمیمگیران رده بالای کشور است. در اینجا حضور گوینده در نمازجمعه یا موضعگیریهای او درباره جنگ نه تنها نشاندهنده مواضع شخص اوست بلکه موضع کشور را هم بیان میکند و تأثیر و بازخورد سیاسی و بینالمللی هم دارد. برای مثال در بخشهایی از کتاب که درباره صلح و آتشبس سخنان آیتا... خامنهای را میخوانیم، باید فضای سیاسی و بینالمللی آن روزها را هم به یاد آوریم. در موقعیت دیگری گوینده، رهبر و فرماندهکل قواست. جنگ تمامشده اما تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن همچنان باقی است. روایت رهبر در این موقعیتهای مختلف از جنگ، یکی از نکات خواندنی کتاب است که حتما از دید پژوهشگران دور نخواهد ماند.
ما طرفدار صلحیم
آیتا... خامنهای از همان روزهای اول شروع جنگ که درگیر ماجرای حمله نظامی عراق به کشور میشوند، روی یک امر تأکید دارند: «ایران به دنبال صلح است و ما به صورت مبنایی با جنگ و جنگافروزی مخالفیم.» این موضع به شکل مکرر در سخنان ایشان دیده میشود: «ما طبق مبانیمان با جنگافروزی مخالفیم، اصول ما اقتضا میکند که پیام دوستی و صلح و محبت و امنیت و آرامش داشته باشیم؛ چون ما حرف داریم. کسی که حرف ندارد، میخواهد فضا شلوغ باشد، صدا به کسی نرسد و کسی نداند که او چه گفت.»(صفحه۳۸) حتی آیتا... خامنهای در زمانی که هنوز مدت زیادی از رئیس جمهور شدنشان نگذشته در مصاحبهای رسما اعلام میکنند که ایران بلندپروازی تسخیر خاک عراق و کشورهای دیگر را ندارد و به صراحت میگویند: «خاک عراق، مال مردم عراق است؛ چیزی متعلق به صدام نیست که ما بخواهیم آن را از او بگیریم.»(صفحه۴۳)
اما این موضع صلح طلبانه و اصولی به این معنا نیست که ایران در برابر تجاوز دستبسته باشد. آیتا... خامنهای با روایتی از روزهای آغاز جنگ، ضعف تصمیمگیری بنیصدر بهعنوان فرمانده کلقوا و ناهماهنگیهای موجود در شورایعالی دفاع(صفحات ۵۹ و۶۰) و اطلاعات نادرستی که از میزان توانایی دفاعی کشور وجود داشت(صفحه۱۰۴) به نقش مهم بسیج و خیزش عمومی مردم ایران برای دفاع از خاک خود به عنوان یکی از عوامل اصلی برگشتن ورق جنگ و درگل ماندن ماشین نظامی صدام و متحدانش اشاره میکنند. آیتا... خامنهای برای اینکه این بحث به صورت روشن و عینی برای مخاطبان حرفهایشان جا بیفتد از یک مثال تاریخی استفاده میکنند: «مقایسه میان جنگهای ایران و روسیه و جنگ ایران و عراق. کشور همین کشور بود و ملت همین ملت اما آن روز ملت از آن امتحان سربلند بیرون نیامد، سستی کرد و نتیجه آن شد که بعد از شکست در حادثه جنگ ایران و روس در زمان قاجار و بستهشدن عهدنامه ترکمانچای تا دورانی طولانی ملت ایران که هیچ حتی شخصیتهای ایران احساس ضعف و خودباختگی میکردند.»(صفحه ۱۹۷) این خودباختگی تا چند نسل در مردم ادامه داشت چرا که در زمان لازم حکام، رجال سیاسی و فرماندهان نظامی نالایق نتوانسته بودند مردم را به میدان بیاورند اما در جنگ تحمیلی ۸ ساله، دو مؤلفه رهبری و ایمان مردم، معادلات را به هم زد و ارتشی که همه دنیا از آن حمایت میکردند، نتوانست خاک کشور را تسخیر کند. در این کتاب به صورت مفصل خواننده بیانات رهبر درباره تأثیرات حضور پرشور و مؤمنانه گروههای مختلف مردم و تقدیر و تقدیس نقش شهدا در حفظ ارزشهای دینی و ملی و دفاع از خاک کشور هستیم: «این جوانهایی که در جبهههای جنگ، در گرمای خوزستان، در سرمای کردستان، روی کوههای پر از برف در زمستان، زیر آفتاب ۶۵ درجه حرارت در تابستان، رفتند و جان را فدا کردند. اینها همه خانه داشتند، زندگی داشتند، پدر و مادر مهربان داشتند، بعضی همسر عزیز و نازنین داشتند، بعضی فرزندان و جگرگوشگان داشتند، آسایش داشتند، «خود» داشتند، آرزو داشتند، همه را ریختند و رفتند!(صفحه۵۳)
ایران پس از جنگ
بیانات رهبر انقلاب بعد از پایان جنگ درباره دفاع مقدس بیشتر حول دو محور مهم دور میزند: «تحلیل جنگ» و «روایت جنگ». اینکه در جنگ «چه شد» و جنگ «چه بود» دو نقطه مرکزی روایت رهبر از جنگ پس از پایان آن است. در تحلیل جنگ ما با دو بحث مواجهیم؛ اول اینکه چرا جنگ شروع شد؟ رهبر انقلاب دراینباره تحلیل مفصلی دارند. ایشان ناامیدی از تسلط غربگرایان در ایران پس از انقلاب بهخصوص با مطرحشدن چهرههایی چون شهید رجایی(صفحه ۶۳) و ترس از قدرت گرفتن ایران را در کنار هدفهای بلندمدتی چون تجزیه ایران(صفحه ۷۴) و حفظ رژیم صهیونیستی(صفحه ۷۵) مهمترین عواملی میدانند که باعث شد غرب بر توهمات صدام دامن بزند(صفحه ۶۷) و او را پیش بیندازد تا در یک جنگ نیابتی(صفحه ۶۵) با حمایتهای آمریکا، اروپا و مرتجعان منطقه(صفحه ۱۸۷) و سازمانهای بینالمللی و رسانههای جهان (صفحه ۲۶۴) به ایران حمله کند.
بحث دوم در تحلیل جنگ این است که آیا طبق ادعای برخی مخالفان جمهوری اسلامی، دفاع مقدس هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است؟ تحلیل رهبر در این باره از حفظ مرزهای سرزمینی فراتر میرود و به سه دستاور مهم دراینباره اشاره میکنند: «۱- ایجاد حس اعتماد بهنفس در مردم ایران که مقایسه آن با مثال جنگ ایران و روسیه میتواند اهمیت این خودباوری را در رشد تاریخی ایران به سمت تمدن نوین اسلامیبرجسته کند. ۲- کسب دانش نظامیمنحصر بهفرد و تربیت استراتژیستها و فرماندهان جوانی که سرمایههای انسانی نیروهای مسلح ایران شدهاند و ۳- تأثیرگذاری بر ملتهای دیگر که به اهمیت «صبر انقلابی» و راهگشا بودن راهبرد مقاومت پی ببرند.
اما درباره روایت جنگ هم با مرور صحبتها و تذکرات رهبر انقلاب میتوان به دغدغه جدی ایشان در این زمینه پیبرد. رهبر انقلاب به اهمیت روایتگری و ثبت خاطرات جنگ به عنوان منبع بسیار ارزشمندی از تاریخ معاصر ایران واقفند و بارها درباره اهمیت این کار تذکر دادهاند. در همین کتاب هم با مرور بخشی از این صحبتها درباره اهمیت حفظ اسناد جنگ (صفحه۲۹۳)، ترویج معارف جنگ (صفحه۲۸۰)، تأکید بر تأثیرگذاری اعزام گروههای راهیاننور برای انتقال خاطرات جنگ و آشنایی نسل جوان با واقعیتهای دفاع مقدس (صفحه ۲۸۰ تا ۲۸۵) و تأکید بر آفرینشهای هنری در حوزه دفاع مقدس(صفحه ۳۵۳) متوجه میشویم رهبر انقلاب با همه دغدغهها و وقت اندکی که مشغلههای امور سیاسی کشور برایشان ایجاد کرده، آثار و کتابهای منتشر شده درحوزه تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس را بهدقت خوانده و این جریان را همواره تأیید و تشویق کردهاند. «جهاد مقدس» علاوه بر جنبه آرشیوی آن که امکان دستیابی به مجموعهای از سخنان رهبر انقلاب را فراهم میکند، دارای ارزش تحقیقاتی برای پژوهشگرانی که درباره دفاع مقدس و تاریخ معاصر تحقیق میکنند، نیز هست. شاید اگر فصلبندی کتاب به جای موضوعی به تاریخی تغییر میکرد، جنبه تحقیقاتی کتاب بیشتر هم میشد. در فصلبندی فعلی مواردی از تکرار یا موضوعات مشابه در کتاب دیده میشود اما در صورتی که این کتاب براساس زمان دستهبندی میشد، امکان بررسی خط سیر رویدادها و موضعگیریهای رهبر انقلاب به عنوان یکی از مؤثرترین شخصیتهای تصمیمگیر کشور در دورههای مختلف نیز فراهم میشد و اگر کتاب با برخی عکسها و اسناد هم همراه میشد، جذابیت بیشتری برای اهل تحقیق و پژوهش داشت.
آرش شفاعی - فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم