به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم ، نکته جالب اینکه در حالی سال گذشته نرخ عمومی ازدواج افزایش داشته که ازدواجهای ثبتشده در ۱۷ سال اخیر برای اولین بار شکلی تصاعدی به خود گرفته است. بسیاری این اتفاق را معلول فراگیری کرونا و حذف تشریفات دست و پاگیر در راه ازدواج میدانند. اما روند کلی ازدواجهای ثبتشده طی یک دهه گذشته، نشان از این دارد که از سال ۸۹ هر سال حدود ۶ درصد نسبت به سال قبل کاهش داشته است.
با تفکیک نرخ عمومی ازدواج استانها در سال گذشته هم میتوان به آوردههای درخور توجهی دست یافت. اینکه چه استانهایی بیشترین نرخ عمومی ازدواج را دارند و چه استانهایی صاحب کمترین ازدواج ثبتشده در سال گذشته بودهاند. تحلیل چرایی آن توسط کارشناسان خانواده و جامعه، میتواند به تغییر احتمالی برخی از قوانین یا حتی وضع قوانین تازهای کمک کند تا به نوعی راه ازدواج برای استانهایی با نرخ کم، تسهیل شود.
البته دادههای رسمی و آماری همواره عیار مناسبی برای پی بردن به چرایی این اتفاق بوده، اما برخی کارشناسان هم معتقدند تحلیل آماری تنها با کنار هم قراردادن دادههای چند سال به دست نمیآید و به نوعی سادهانگارانه است فکر کنیم مقایسه آمار ازدواج در دو سال میتواند راهی به چرایی افزایش یا کاهشهای احتمالی تعداد ازدواج ببرد. به این علت است که برخلاف کارشناسانی که معتقدند وضعیت ازدواج در ایران بحرانی است، هستند افرادی که براساس همان آمارها چنین استدلال میکنند که وضعیت ازدواج در ایران آنقدرها هم که رسانهها میگویند، در وضعیت هشدارآمیزی قرار ندارد.
چه وضعیت ازدواج در ایران را بحرانی بخوانیم و چه توصیفمان از این واقعه، آنقدر هشدارآمیز هم نباشد باید بدانیم روند ازدواج در ایران حداقل در یک دهه گذشته همواره رو به کاهش بوده است. حامد برکاتی، مدیرکل سلامت، جمعیت خانواده و مدارس وزارت بهداشت از آن دسته مسوولانی است که معتقد است باید این موضوع را با پیشوند هشدارآمیز دنبال کنیم. او گفته میزان ازدواج در کشور از سال ۸۹ تاکنون ۴۰ درصد کم شده و این زنگ خطری است که آینده کشور را در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی به مخاطره میاندازد.
سازمان ثبتاحوال کشور، یکی از مراجع موثقی است که هرساله با انتشار سالنامه آماری، دادههای جزئی از روند ازدواج در ایران را رصد میکند. طبق آمارهای سازمان ثبتاحوال، در سال ۹۸ کمی بیش از ۵۳۰ هزار ازدواج در سراسر کشور ثبت شده است. این رقم در سال ۹۹ طبق دادههای منتشرشده توسط همین سازمان، ۵۵۳ هزار نفر بوده است. آمار سال ۹۸ سازمان ثبتاحوال حکایت از این دارد که در این سال ۶.۵ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ثبت شده، در حالی که نرخ عمومی ازدواج در سال ۹۹ در سراسر کشور برابر با هفت بوده است. این اتفاق بعد از ۱۷سال میافتد، یعنی در طول ۱۷ سال گذشته همواره روند ازدواجها در ایران کاهشی بوده تا اینکه در سال ۹۹ این روند قطع شده است. بسیاری معتقدند فراگیری کرونا و حذف تشریفات یکی از دلایل اصلی افزایشی شدن ازدواج در ایران است.
استانهای رکورددار ازدواج
بررسی نرخ عمومی ازدواج به تفکیک استانها هم جالب توجه است. آمارهای منتشرشده از نرخ عمومی ازدواج به تفکیک استانها در سال ۹۹، نشان میدهد ۹ استان در صدر فهرست استانهایی با بیشترین نرخ عمومی قرار دارند و چهار استان در ذیل این سیاهه قرار گرفتهاند. خراسان شمالی با ۹.۴، خراسان جنوبی با ۸.۶ اردبیل و کردستان هر کدام با ۸.۴ و کهگیلویه و بویراحمد، آذربایجانغربی، خوزستان و لرستان با هشت ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر، در صدر این فهرست قرار گرفتهاند و از سوی دیگر سمنان با ۴.۷، البرز با ۴.۸، تهران با ۴.۹، اصفهان با ۵.۲ و بوشهر با ۵.۵ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر، در پایین این فهرست جاخوش کردهاند. همین آمارها در سال ۹۸ هم نشان از این دارد که وضعیت این استانها تقریبا در همین مکان قرار دارد، به عنوان مثال در حالی سمنان در سال ۹۹ با ۴.۷ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در پایینترین ردیف این جدول قرار دارد که در سال ۹۸ هم در همین رتبه میتوان نام استان سمنان را دید، با این تفاوت که در سال ۹۸ نرخ عمومی ازدواج در سمنان با پنج ازدواج، کمی بهتر از شرایط سمنان در سال ۹۹ است. استانهای البرز با 5.1 و اصفهان، بوشهر و تهران با ۵.۲ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در سال ۹۸ هم از پایینترین نرخ عمومی ازدواج بهرهمند بودند. خراسان شمالی با ۸.۷ ، کردستان با ۸.۴، اردبیل با ۸.۲ ، سیستان و بلوچستان با ۸.۱ ، کرمانشاه و آذربایجان غربی هم با ۷.۸ ازدواج به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در سال ۹۸ در صدر فهرست عمومی نرخ ازدواج قرار داشتند که همین ترکیب تا حدودی در سال بعد هم به نوعی تکرار شده است. هر چند در این سال استانهای خوزستان و لرستان با افزایش نرخ عمومی ازدواج جای استان کرمانشاه در سال۹۸ را گرفتهاند.
پای فرهنگ و سبک زندگی در میان است
مقایسه آمار تفکیکی دو سال گذشته استانهای ایران چه آوردهای برای ما به همراه دارد؟ به این مفهوم که چه نتیجهای میتوانیم از تکرار نام سمنان به عنوان استانی با کمترین نرخ عمومی ازدواج بگیریم و از سوی دیگر تکرار نام استانهایی همچون خراسانشمالی، اردبیل یا کردستان در فهرست استانهایی با بیشترین نرخ عمومی ازدواج، چه تحلیلی را پیش روی ما قرار میدهد. این سوالی است که از حسن موسویچلک، کارشناس حوزه اجتماعی میپرسیم. او معتقد است مؤلفههای موثر در ازدواج را باید دستهبندی کرد.
به گفته او «موضوع نابسامانیهای اقتصادی، کاهش فرصتهای شغلی و پیچیدگی وضعیت مسکن ازجمله مولفههای موثر در کاهش کلی روند ازدواج است و هرچه این مشکلات در استانها بیشتر نمود داشته باشد، نرخ عمومی ازدواج در آن استانها رو به کاهش است.»، اما موارد متناقضی را در این گفته میتوان دریافت، استانهای محرومی همچون سیستان و بلوچستان همچنان با نرخ عمومی بالایی در این فهرست قرار دارند. این نکتهای است که به باور موسویچلک باید آن را در ساختار و بافت خانوادهها جستوجو کرد.
او به جامجم میگوید: «بخشی از این موضوع، معلول ساختار خانواده است. بافت خانوادهها و شرایط اجتماعی، عموما در این استانها به گونهای است که افراد برای ازدواج به صورت سنتی اقدام میکنند. به این مفهوم که هنوز فرهنگهای بومی و خانوادگی در این استانها ریشه دارد و حتی افراد مجرد برای ازدواج به نوعی تحت فشار خانوادهها قرار دارند. اما این موضوع در استانهایی که ماهیت فرهنگیشان دستخوش تغییرات بسیاری شده، دیده نمیشود. به عنوان مثال در فهرست استانهایی با کمترین نرخ عمومی ازدواج، میتوانیم متوجه این نکته شویم که بیشتر این استانها به نوعی استانهایی صنعتی هستند (اصفهان، تهران، سمنان) به این معنا که بهواسطه مهاجرپذیری هویت فرهنگی این استانها تغییر کرده و به نوعی دیگر تجرد جوانها از سوی خانوادهها تابو محسوب نمیشود.»
از دیگر مؤلفههای موثر در این حوزه باید به تغییر سبک زندگی در استانهای مختلف هم اشاره کرد. این کارشناس حوزه اجتماعی میگوید: «تغییر سبک زندگی باعث شده در فرهنگ عامه ما، دیگر تجرد عیب محسوب نشده، همچنین در حوزه ارائه تسهیلات هم خیلی تفاوتی بین فرد متاهل و مجرد قائل نیستیم و بسیاری از ارزشها در خانوادهها تغییر کرده است.» البته در کنار این موضوع باید به افت فاحش بسیاری از شاخصهای مهم در حوزه جامعه هم اشاره کرد. آنطور که چلک میگوید نابسامانیهای اقتصادی و تورم، نبود اطمینان به آینده از سوی جوانان، کاهش مسوولیتپذیری از سوی افراد جامعه و البته فرصتهای اندک شغلی در همه شاخصهای اجتماعی از جمله ازدواج تاثیر میگذارد و نمیتوان آن را کتمان کرد.
آیا وضعیت ازدواج بحرانی است؟
به لحاظ کمی که به ماجرا نگاه کنیم، حتما باید چنین استدلال کنیم که وضعیت ازدواج بحرانی است. از دریچههای مختلف دیگر هم آمارهای منتشرشده نشان از وخامت وضعیت ازدواج در ایران دارد، افزایش سن ازدواج نزد دختران و پسران و البته افزایش تعداد نفرات در سن ازدواج از جمله این آمارها هستند. اما برخی کارشناسان معتقدند زیرپوست این آمارهای منفی باید به مؤلفههای دیگری هم دقت کنیم.
شهلا کاظمی، جمعیتشناس یکی از آنهاست که معتقد است مطابق آمارهای شاخص، وضعیت ازدواج در ایران بحرانی نیست. نکته مورد اشاره او براساس هرم جمعیتی ایران است، به این مفهوم که معتقد است طی ۱۵سال گذشته تعداد افراد در سن ازدواج تغییر کرده است.
او معتقد است: «در سال ۸۵ تعداد زنان مجرد ۱۵ تا ۴۹ ساله ما هفت میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده. این تعداد در سال ۹۵ نزدیک به شش میلیون نفر شده است؛ یعنی یک میلیون و ۲۰۰هزار نفر از زنان مجرد کم شده است.
در سال ۸۵ همین زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله، حدود ۷۴۰هزار ازدواج داشتند که این تعداد در سال۹۵ به ۶۶۰ هزار رسیده است.» بنا به استدلال او، هرچند تعداد ازدواجها در این بازه زمانی کم شده، اما تعداد زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله هم در این بازه کاهش داشته است.
ازدواج در بهار۱۴۰۰
آخرین آماری که از واقعه ازدواج روی سایت سازمان ثبت احوال کشور قرار داده شده مربوط به بهار امسال است. آنطور که سازمان ثبت احوال گزارش داده است در این مدت ۱۵۹هزار و ۳۳۹ ازدواج در کشور ثبت شده است. در بهار ۱۴۰۰ بیشترین ازدواج در استان تهران با ۱۷هزار و ۴۴۷ مورد به ثبت رسیده است. بعد از تهران نیز خراسان رضوی با ۱۴هزار و ۷۴۳ ازدواج قرار دارد. در این مدت سمنان با ۹۶۸ازدواج رکورددار کمترین واقعه ازدواج است. پس از این، استان ایلام با ۱۲۶۱ ازدواج قرار گرفته است.