اندیشهای با زندگی انسان پیوند میخورد که به زبان هنر آید و کلام. کلام، آغاز علم است و علم، کالبد عمل. از سوی دیگر، رویا، مقدمهای برای ارائه سخن تازه است. افسانهها در زندگی انسان ایجاد شدهاند تا بالهای رویا باشند برای هر شهروند. افسانهها به شنوندگانشان قدرت انتخاب میدادهاند؛ انتخاب فردایی دیگرگون یا تحمل ملال روزمرگی. به همین خاطر است که همه ملتها، در عرصه افسانهسازی، چنتهشان پر است و جملگی نیز به داشتن افسانههای کهن میبالند و تراز یک گنجینه از آنها مراقبت میکنند.
همانگونه که میدانیم، خط ربط زمین و آسمان و ملکوت و انسان، پیامبران بودهاند. رابطه، شاهمهره انسان در سلطهطلبی و برتریجویی نسبت به طبیعت و کائنات است. آدمیزاد با سلاح کلام و ارتباط، تاکنون توانسته است با تنی رنجور و آسیبپذیر، نه بر زمین، بلکه بر جاهایی خارج از آن هم مسلط شود و حضورش را اعلام کند. گرچه، اساس هستی، بر مبنای ارتباط است، اما انسان، توانسته است دست برتر را در کشاکش میان مخلوقات داشته باشد و خلیفهگری را روی زمین به کرسی بنشاند.
اما در این روزگار مدرن و سراسر متغیر، وابستگی مردمان به شاهمهره ارتباط، محکمتر و عمیقتر شده است. آدمها در شهرها و روستاها، انگار با فناوریهای مرتبط با اطلاعات و ارتباطات، نفس میکشند. زندگی با نان خالی و آب چشمه، امکانپذیر است، اما بدون وسایط ارتباطجمعی و شبکههای اجتماعی، تحملناپذیر. از طرفی دیگر، طبقه ثروتمندان و قدرتمندان جهان، تغییر شکلی و ماهوی داده است و آنان که بر موج ارتباط و رسانه و فضای مجازی سوار شدهاند، توانستهاند مشهورتر و ثروتمندتر از هر انسان دیگری شوند.
خب، در این شرایط، دیگر باید گفت زمانه نویی آغاز شده است که قواعدش مجازی و بر مبنای رابطه و رسانه است. داراییهای فکری، دائم در حال افزایش هستند و رویاها، هر لحظه امکان یافتن قالب تن را دارند.
این مقدمه نسبتا بلند را آوردم تا بگویم امروز، زیستبوم نوآوری و خلاق، حاصل تغییر زمانه است و البته از ضروریات امروز. کشور ما بدون شکلگیری درست و حسابی این زیستبوم نمیتواند در قافله سرآمدان جهان، دستی بر آتش داشته باشد. البته خوشبختانه این ضرورت در همه سطوح حکمرانی، نظام و مردم احساس شده است و میشود بهراحتی و بدون لکنت درباره اقتصاد خلاق و زیستبوم نوآوری و فناوری و خانههای خلاق و نوآوری و ایده و کسب و کارهای نوین صحبت کرد و همگان نیز احساس بیگانگی با این مفاهیم و زیرشاخههایشان هم هرگز نخواهند کرد.
اما اگر بخواهیم سری در سرها در بیاوریم و قرص و محکم بر قله بنشینیم، نباید از آنچه تا الان دست یافتهایم احساس رضایت کنیم و نباید بیخیال مسیرها، قلهها و رویدادهای بعدی شویم. بلکه اکنون، هنگامه شجاعت و جسارت است. موقع دست بالا گرفتن خودمان و توانمندیهایمان است. حالا که بیش از ۱۰هزار شرکت دانشبنیان و خلاق داریم، چرا نباید فخر بفروشیم و به خودمان مباهات نکنیم؟ مگر رسیدن به چنین رقمی و چنین جایگاهی، کار سادهای بوده است. یک جهاد علمی و فناوری بزرگ رخ داده و ما توانستهایم قلهای بلند و رفیع را فتح کنیم و به پشتوانه این صعود باید قلههای بلندتر و صعبالعبورتر را نیز به تصرف خود درآوریم.
آن قلههای دیگر، کدامند؟ یکی از مهمترینشان، ایجاد احساس امنیت و اطمینان ایرانیان به محصولات ایرانساخت است. منظورم از محصول ایرانساخت، چیزهای ساده و دمدستی نیست، «ایرانساخت» برای خود ارج و قربی دارد و جاه و جلالی. متاسفانه هنوز در کشور، فرهنگ «ایرانساخت» که همانا تولید محصولات باکیفیت با بهرهمندی از دانش و فناوری نخبگان و متخصصان کشور است، کاملا سیطره نیافته است. به همین علت هنوز بسیاری از مردم، تردید دارند درباره محصول یا کالایی که رویش خورده باشد «مِید این ایران». واقعا هم حق دارند، چون برای همگان این ماجرای حضور هزاران دانشبنیان و خلاق در عرصه تولید، مسجل و مسلم و ملموس نشده است.
بیتعارف اگر بخواهیم بگوییم، همه رسانهها و فضای مجازی، با تمام توان، در کارزار اقتصاد مقاومتی و به ثمر نشاندن اقتصاد دانشبنیان حاضر نبودهاند. گر چه من همواره و در همه جا، بارها و بارها قدردان تلاشها و کوششهای بیدریغ عزیزان رسانهای و فضای مجازی هنرمندان اینفلوئنسر و تریبونداران بودهام و هستم و خواهم بود، اما همانگونه که چهره کشور با زیستبوم نوآوری و خلاق، بهشدت دگرگون شده و ارتقا یافته است، در عرصه رسانه هم باید این شرایط فراهم باشد. رسانه و فضای مجازی، زبان زیستبوم نوآوری و خلاق است. رسانه با تبیین دقیق و عمیق از این زیستبوم، میتواند سرعت رشد و همهگیری آن را در جامعه، به طرز چشمگیری افزایش دهد و شتاب ببخشد.
با حضور فرد شایسته دیگری از اهالی رسانه بر مسند ریاست رسانهملی، (جناب آقای پیمان جبلی) و نگاه حامیانه و مؤثر به این موضوع، حالا دروازهای تازه و فراخ، در عرصه رسانهملی کشور گشوده شده که امیدهای تازهای را در دلمان به وجود آورده است. ضمن تبریک این انتصاب هوشمندانه در کنار روی کار آمدن دولت سیزدهم که درفش شورانگیز «ایران قوی» را باورمندانه بر بالای سر برده، شرایط را بیش از پیش برای بازیگران زیستبوم نوآوری و خلاق و دانشبنیان، امیدوارانه کرده است.
در شرایطی که مسائل اقتصادی با حساسیت بسیار و مخاطرات فراوان همراه است، گشودن راهی جدید در این عرصه، قابل اعتنا و البته تاثیرگذار خواهد بود. این مسیر، در عرصه اقتصاد محتواست. تعارف که نداریم، فیسبوک و آمازون از غولهای اقتصادی دنیا هستند. ثروتهایشان سرسامآور و اعجاب برانگیز است. اینها بر مبنای اقتصاد محتوا، توانستهاند دنیا را تسخیر کنند، چون در بستری فعالیت میکنند که دنیا بر آن آرمیده است. اینترنت و شبکههای اجتماعی، حرف اول را در فهرست نیازهای روزمره آدمها میزند. پس با جدی گرفتن اقتصاد محتوا میشود، زیستبوم نوآوری و خلاق را قویتر و پررونقتر کرد. این ماجرای اقتصاد محتوا، از گذشتههای دور و دورههای باستان هم به فراخور شرایط و داشتهها اهمیت داشته و بسیاری از آنها، قالب افسانه و قصه و آثار ادبی به خود گرفته است. امروز هم به فراخور امکانات موجود، باید این مسیر با تکیه بر داشتههای غنی، قدیمی و استعدادهای بومی و خلاق، روشنایی چشم نوازی بیابد.
در ضمن وضعیت رو به بهبود شاخصهای نوآوری در کشورمان در مقایسه با سایر ملل، این نشانه را به ما میدهد که راهمان را درست رفته و فقط باید کمی خوشبین و صبور باشیم. بالاخره تحریمهای ظالمانه را هم هرقدر بخواهیم خوار و ذلیل بشماریم، باید بپذیریم در کند و آرام کردن چرخهای لکوموتیو زیستبوم نوآوری و خلاق، تاثیرگذار بودهاند. با این همه، ما گوشهایمان تیز و باز است و پیام امید و ایمان را هر لحظه و از هرجا میتوانیم دریافت کنیم و به فردا خوشبین باشیم.
دولت مردمی سیزدهم، در همین روزهای ابتدایی کارش، نشان داده طرفدار تغییر درست، منطقی و اثربخش است. به همین علت به صنایع خلاق و فرهنگی توجه میشود و روزنههای خرسندکنندهای هم باز شدهاند. همچنین مجلس محترم شورای اسلامی، در فضای جدید جهش تولید، شرکتهای خلاق و دانشبنیان را پشتیبانی کرده و هر روز زمزمهها و راهبردهایی را از این نهاد مهم و اثرگذار میشنویم و میبینیم و امیدواریم بهسرعت در سراسر کشور، قوانین مربوط اجرا شود. بد نیست اشارهای هم به ابلاغ سند ملی توسعه فناوریهای نرم و خلاق بکنیم و این اتفاق بزرگ را بزرگ بداریم و رفتاری مطابق با شأن آن نشان دهیم.
این سند، بسیاری از گرهها و مشکلات بهظاهر کوچک و بزرگ را میتواند رفع کند و علاوه بر گسترش فرهنگ خلاق و نوآوری، نسیم نشاط و نیرومندی را میان شهروندان بوزاند. حالا که فهمیدهایم افسانهها هم میتوانند واقعی باشند، میتوانیم با کمک رسانهها و تولید محتوای تاثیرگذار و بهرهمندی از حضور دولت قوی، افسانههای واقعی امروز ایران را به درستی نمایان کنیم و در دسترس عموم قرار دهیم. افسانه واقعی امروز ما، توانمند شدن ایران در مقابل تحریمها و رفع نیازهایش با اتکا به نیروی داخلی و رسیدن به خودکفایی در بسیاری از عرصههاست. درست نشان دادن افسانههای واقعی ما، آرزوی امروز ماست.
پرویز کرمی دبیر ستاد فناوریهای نرم و توسعه صنایع خلاق / روزنامه جام جم