بیشتر پروازهای ربوده شده به عراق، فرانسه و مصر میرفتند و خدمه و مسافران بعد از پیاده شدن هواپیمارباها بار دیگر به ایران باز میگشتند. بیشتر هواپیمارباییهای انجام شده در دهه ۶۰ و ۷۰ با انگیزه سیاسی انجام میشد.
با سپردن مسؤولیت امنیت پرواز به سپاه پاسداران ربایشها تقریبا به صفر رسید و هیچ هواپیمایی از کشور خارج نشد.
پرسر و صداترین هواپیماربایی را خالد حردانی سال ۷۹ انجام داد که چند سال بعد سناریوی فیلم ارتفاع پست شد و خالد و رسول و دو همدستش بالاخره در بهار ۱۴۰۰ با عفو آزاد شدند.
در آخرین ماجرا نیز سال گذشته مردی با سلاح قلابی و ادعای بمبگذاری قصد داشت هواپیمایی را به عربستان ببرد که ناکام ماند.
جلسه رسیدگی به این پرونده، هفته گذشته در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که این هفته با روایت جلسه دادگاه و حرفهای مرد هواپیماربا، به بررسی جنجالیترین هواپیمارباییهای ایران پرداخته و مجازات هواپیماربایان را بررسی کردیم.
شامگاه ۴اسفند۱۳۹۹، هواپیمای فوکر سازمان هواپیمایی کشور آماده پرواز شد. مسافران پرواز اهواز-مشهد با تاخیر روی صندلیهای خود نشسته و خلبان روی باند فرودگاه اهواز تیکآف کرد. بعد از چند دقیقه یکی از مسافران از جای خود بلند شد و با صداکردن یکی از مهمانداران برگهای را به او داد.
او در این برگه مدعی بود به خودش موادمنفجره بسته و اگر هواپیما به سمت عربستان تغییر مسیر ندهد، همدستش که ریموت بمب در اختیار اوست، هواپیما را منفجر میکند. نیروهای امنیت پرواز سپاه وارد عملشده و مرد هواپیماربا را دستگیر کردند.
با گذشت هشتماه از این ماجرا، متهم در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در این جلسه مدعی شد، هواپیماربا نیست و یک معترض اجتماعی است.
ابتدای جلسه رسیدگی که به ریاست قاضی رحمانی برگزار شد، نماینده دادستان در دفاع از کیفرخواست گفت: «متهم ۳۵ساله به نام پیمان، سال گذشته با یک سلاح قلابی و بستن جلیقه انفجار قلابی قصد ربودن هواپیمای مسافربری اهواز - مشهد را با ۶۳مسافر و ۱۲کادر پرواز داشت که توسط نیروهای امنیت پرواز حاضر در هواپیما بعد از فرودآمدن هواپیما در فرودگاه اصفهان دستگیر شد. او در اظهارات اولیهاش گفت قصد داشته هواپیما را به طرف کشور عربستان هدایت کند. برای او درخواست اشدمجازات دارم.»
در ادامه رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به پیمان از او خواست از خود دفاع کند. مرد هواپیماربا با رد اتهامش گفت: «سواد و کار درست و حسابی نداشتم و با داشتن همسر و یک فرزند ۵ساله نمیتوانستم مخارج زندگیام را تامین کنم و بهدلیل فشارهای اجتماعی تصمیم گرفتم هواپیماربایی کنم. این کارم نوعی اعتراض به شرایطم بود. روز حادثه براساس نقشهام یک جلیقه شبیه جلیقههای انفجاری درست کرده و به خودم بستم. یک اسلحه قلابی هم با خودم به هواپیما آوردم. بعد از سوارشدن، منتظر ماندم هواپیما از روی باند بلند شود بعد به بهانه رفتن به سرویس بهداشتی بلند شدم. مهماندار به سمتم آمد و کاغذی را که از قبل آماده کرده بودم به او دادم. روی برگه نوشته بودم، جلیقه انفجاری به من وصل است اما کنترلش در اختیار من نیست. خواستم هواپیما به اهواز برگردد. مهماندار بدون هیچ واکنشی به راه افتاد. من هم پشت سر او حرکت کردم. مقابل مردی ایستاد و برگه را به او داد. او با خواندن آن نوشته به رویم اسلحه کشید که در واکنش جلیقه را نشانش دادم. مسافران وحشتکرده و از جای خود بلند شدند. مهمانداران آنها را آرام کرده و روی صندلی نشاندند. خودم هم ترسیدم. می ترسیدم نکند روی من اسلحه بکشند و کسی شلیک کند و جانم گرفته شود. مامور امنیت پرواز بعد از آرامشدن جو هواپیما با خلبان صحبت کرد و او هواپیما را در فرودگاه اصفهان بر زمین نشاند. در آنجا مقاومتی نکرده و دستگیر شدم.»
نخستین هواپیماربایی ایران روز ۳۱خرداد سال ۴۹ در مسیر تهران- آبادان رخ داد. دو برادر همراه دوستشان هواپیما را ربودند به عراق بردند و توانستند از دولت آن کشور پناهندگی سیاسی بگیرند. یک روز بعد هم هواپیما و مسافران سالم به ایران بازگشتند.
دومین هواپیماربایی هم در مهرماه سال ۴۹ در پرواز تهران - آبادان رخ داد. این بار هواپیمارباها سه مرد جوان بودند که خواسته سیاسی داشتند.
آنها بعد از ربودن هواپیما در آسمان خواستار آزادی ۲۱نفر از همفکرانشان از زندان شدند اما وقتی به نتیجه نرسیدند، هواپیما را به عراق بردند و آنجا پناهندگی سیاسی گرفتند.
یک ماه بعد از ربودن هواپیمای مسیر تهران - آبادان، این بار ۹ نفر از مسافران پرواز دبی به بندرعباس تصمیم گرفتند هواپیما را بدزدند و به کشوری دیگر ببرند. آنها در میانه راه، نقشه خود را عملی کردند و موفق شدند کنترل هواپیما را به دست بگیرند.
هواپیماربایان ابتدا هواپیما را به دوحه قطر بردند اما به آنها اجازه داده نشد در این کشور بمانند. آنها ناچار هواپیما را به عراق بردند و امیدوار بودند مثل دو رباینده قبلی در این کشور ماندگار شوند. اما دولت عراق همه ربایندگان را دستگیر و تحویل ایران داد تا این ربایش ناموفق شود. ربایندگان به حبس طولانیمدت محکوم شدند.
چهار نفری سوار پرواز تهران به شیراز شدند تا نقشه خود را عملی کنند. ساعت ۱۱صبح ۲۱شهریور سال ۶۳ بود که هواپیما پروازش را آغاز کرد. هنوز هواپیمای بوئینگ به کاشان نرسیده بود که چهار مرد جوان نقشه خود را کلید زدند اما چند دقیقه بعد گارد پرواز وارد عمل شد و با مجروح کردن دو هواپیماربا، همه آنها را دستگیر کرد. هواپیما در اصفهان فرود اضطراری کرد و چهار رباینده ناکام، تحویل نیروهای امنیتی شدند. این افراد اعتراف کردند وابسته به گروهک تروریستی مجاهدین خلق بودند و قصد داشتند با ربودن هواپیما، آن را به عراق یا کشوری اروپایی منتقل کنند که خیلی زود خلع سلاح و دستگیر شدند.
۲۸شهریور سال ۷۴ ساعت ۹ صبح هواپیمای کیشایر از تهران پروازش را به سمت کیش شروع کرد. در میانه پرواز، مهماندار ۳۶ ساله پرواز اقدام به ربودن هواپیما با ۱۷۷مسافر و خدمه کرد. او ابتدا از عربستان درخواست کرد در این کشور هواپیما فرود بیاید اما مسوولان این کشور قبول نکردند. هواپیماربا که قصد داشت هواپیما را به اروپا ببرد، نتوانست حتی در اردن اجازه فرود بگیرد به همین دلیل تصمیم گرفت هواپیما را به سمت سرزمینهای اشغالی رژیمصهیونیستی ببرد و در یک فرودگاه نظامی این کشور به زمین نشست.
هواپیمای یاک ۴۰، روز ۲۳ آذر سال ۷۹ از روی باند فرودگاه اهواز بلند شد تا به بندرعباس برسد. خالد و همه فامیلش در پرواز بودند و خوشحال که به بندرعباس میروند. به جز شهرام، فرهنگ و همسر دوم خالد کسی نمیدانست قرار است چه اتفاقی رخ دهد.
۲۰دقیقه از پرواز که گذشت خالد، سلاح را از همسرش گرفت و خبر از ربودن هواپیما داد. با افشای این ماجرا،۱۴نفر از اعضای خانواده او شروع کردند به آرام کردن مسافران و بستن دست و پای دو مهماندار مرد و قرار شد هواپیما برای سوختگیری به دبی برود و از آنجا عازم اروپا شود. ۱۳۰مسافر هواپیما همه نگران بودند.
خالد آنها را آرام و ادعا کرد هرکه نمیخواهد به اروپا بیاید میتواند در دبی از هواپیما پیاده شود. دقایقی بعد ماموران امنیت پرواز وارد عمل شدند و خالد را مجروح کردند.
برادر خالد یکی از ماموران امنیتی را مجروح کرد اما به خاطر اینکه گلولهای به قسمت حساس هواپیما خورده بود موتور هواپیما از کار افتاد و هواپیما در جزیرهای بین بندرعباس و دبی فرود اضطراری کرد و هواپیمارباها دستگیر شدند. چهار هواپیماربا ابتدا به اعدام، بعد به حبس ابد و در نهایت بعد از ۲۰سال از زندان آزاد شدند.
یکی از هواپیمارباییهای پر سر و صدا که حتی در فیلم اخراجیها به آن اشاره شد ششم شهریور سال ۶۳ رخ داد.
هواپیما از دبی به شیراز رسیده و قرار بود از آنجا به تهران بیاید. هواپیما تا از فرودگاه دور شد دختر و پسری با تهدید اسلحه و بمب هواپیما را ربودند و به سمت کویت هدایت کردند.
مسوولان آن کشور اجازه ندادند هواپیما در فرودگاه این کشور فرود بیاید. دختر و پسر هواپیماربا، هواپیما را به سمت عراق هدایت کردند و با اسکورت و تهدید دو جنگنده عراق هواپیما در پایگاهی نظامی فرود آمد.
مسافران حاضر به ماندن در آن کشور نشدند و عراق مجبور شد آنها را به ایران بازگرداند. دو سال بعد از پایان جنگ، هواپیمای ربوده شده از سوی عراق به ایران تحویل داده شد.
هواپیماربایی در دنیا جزو جرایمی محسوب میشود که دارای بالاترین مجازاتهاست. در حوزه هواپیمایی و جرایم آن سه کنوانسیون لاهه، مونترال و توکیو وجود دارد که اگرچه هیچکدام آنها، قانون برخورد محسوب نمیشوند اما نقشه راه برخورد هستند.
در این کنوانسیونها از دولتها خواسته شده سختترین مجازاتها برای هواپیماربایان در نظر گرفته شود.
در قانون مجازات اسلامی، موضوعی که اهمیت دارد این است که شروع به ارتکاب جرم، همان ارتکاب به جرم تلقی شده و به همان اندازه برایش مجازات در نظر گرفته میشود.
در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ تعزیرات دو مجازات تخریب هواپیما یا تاسیسات آن و جرم تهدید به بمبگذاری در هواپیما در نظر گرفته شده است. اگر افرادی بخواهند هواپیمای آماده پرواز را از اختیار مسوولان خارج و اختیار آن را به دست آورند به سه تا ۱۵سال حبس محکوم میشوند.
همچنین اگر افراد در حین ارتکاب جرم اقدام به ضرب و جرح و مضروب کردن کادر پرواز یا مسافران کنند به حداکثر مجازات تعیین شده محکوم میشوند. براساس قانون، اگر متهم یا متهمان با قرار دادن وسایلی در پرواز موجبات مرگ فردی در داخل پرواز را فراهم کنند، به اعدام محکوم خواهند شد.
مرجع قانونی در اظهارنظر فنی در مورد اخلال در پرواز یا امنیت پرواز سازمان هواپیمایی کشوری است و این جرایم فقط در تهران مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
هواپیماربا: همدستی نداشتم
شغلت چه بود؟
برقکار بودم.
مشکل مالی داشتی؟
دخل و خرجم جور درنمیآمد.
کسی متوجه نشد این وسایل را داخل هواپیما میبری؟
نه؛ البته موادمنفجرهای همراه نداشتم. فقط پسرم شک کرد که به او گفتم بطری آبمعدنی است.
همسرت در این ماجرا چه نقشی داشت؟
او نمیدانست چه نقشهای داشتم حتی وقتی بلند شدم به او گفتم قصد رفتن به سرویس بهداشتی را دارم.
چرا میخواستی هواپیما را به عربستان ببری؟
هدفم نوعی اعتراض بود.
اما این کار باعث وحشت مسافران شده بود.
من نمیخواستم به کسی آسیبی وارد شود.
برای اجرای نقشهات از کسی کمک نگرفتی؟
نه، همدستی نداشتم.
مجید غمخوار - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد