دومین ساخته منیر قیدی، روایتگر مقاومت دختران قهرمان ایران در روزهای آغازین جنگ است. این فیلمساز که تنها کارگردان زن مهمترین رویداد سینمایی کشور است، راه آسانی در رقابت با فیلمسازان دیگر این دوره در پیش ندارد اما میتوان گفت فیلم دسته دختران به دلایل مختلف از جمله نگاه متفاوت به حضور زنان در اوایل جنگ، شانس دریافت سیمرغ یا دستکم نامزدی در بخشهای مختلف را دارد.
گفته میشود دسته دختران، اقتباسی از کتابهای ادبیات پایداری است. برایمان بگویید به سراغ چه کتابهایی برای روایت رفتید و پروسه تحقیق و نگارش فیلمنامه چقدر زمان برده است؟
واقعیت این است که شاید اقتباس کلمه مناسبی برای دسته دختران نباشد زیرا ما تمام کتابهایی را که برای این کار به آن نیاز داشتیم، خواندیم و گرتهبرداری کردیم اما این فیلم مشخصا اقتباس از یک کتاب نیست. همچنین قصه هیچکدام از کاراکترهای این فیلم در کتابهای مورد مطالعه ما نبوده است که بخواهیم آن را مستقیم وارد فیلم کنیم. در حقیقت منابع را خواندیم تا بیشتر با فضای آن دوره و کاراکترها و حال و هوایشان آشنا شویم، اگرچه ممکن است از برخی حوادثی که در کتابها به آن اشاره شده، در فیلم استفاده شده باشد اما همان حوادث هم به لحاظ موقعیت و لوکیشنی که در آن رخ داده، متفاوت است. پوتینهای مریم، روزگاران۱۳، خانهام همین جاست، پاییز۵۹، دا، زیباترین روزهای زندگی، ساجی، صباح، چراغهای روشن شهر، شماره پنج، آینههای روبرو و گلسیمین از جمله کتابهای مورد مطالعه ما در طول سه ماه بود. در حقیقت سه نفر کتابها را مطالعه میکردند و یک نفر مشغول تحقیق و مصاحبه با افراد بود. جالب است بدانید من و همکاران نویسندهام مشغول کار روی طرح دیگری بودیم و برای تکمیل آن نیاز داشتیم درباره وضعیت خرمشهر در اوایل جنگ تحمیلی تحقیق کنیم. هنگام تحقیق به طور اتفاقی به خاطرههای تعدادی از بانوان در آن زمان برخورد و دو سه کتاب را در این زمینه مطالعه کردیم تا اینکه پی بردیم ذهنمان درگیر داستان زنان شده و این قضیه نسبت به کاری که آن زمان مشغول کار روی آن بودیم، جذابتر است. پس قصهای را که روی آن کار میکردیم و اتفاقا یک اقتباس هم بود، کنار گذاشتیم و داستان زنان جنگ را روایت کردیم.
در اخبار رسمی آمده است فیلم شما با نگاهی آزاد و بر اساس روایتهای واقعی ساخته شده است. این نگاه آزاد شامل چه مواردی در فیلم میشود؟ آیا به دسته دختران در کتابها و منابعی که برای فیلم خود مطالعه کردید، اشاره شده بود یا این برآمده از ذهن شما به عنوان کارگردان است؟
شاید به این شکل که ما در فیلم به آن پرداختیم، در کتابها و منابع مورد مطالعه نبود اما در منابع خواندیم که آن زمان دسته ویژهای از نیروهای وابسته به سپاه کار نگهداری و حفاظت از مهمات را انجام میدادند. در حقیقت سفری که دسته دختران در فیلم آغاز میکنند و ما تا انتها آن را میبینیم، ساخته ذهن ما و تخیل است.
دسته دختران، یک اثر اکشن دفاع مقدسی و بیگ پروداکشن است. از چالشهایی که در ساخت این اثر به عنوان یک زن کارگردان با آن روبهرو بودید، برایمان بگویید.
من تجربه کارهای سنگین به عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان را داشتهام و باید بگویم خود را با دستهدختران با وجود همه چالشهایش که برایم جذاب بود، محک زدم. قصد دارم به این نکته هم اشاره کنم که شاید اصلیترین چالش ما حجم بالای جلوههای ویژه و نیروهای انسانی بود که هر روز با وجود کرونا به آنها نیاز داشتیم.
شما تجربه ساخت ویلاییها را در کارنامه خود دارید. دسته دختران و ویلاییها به لحاظ کارگردانی و مدیریت صحنه چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟
این دو فیلم کاملا با یکدیگر متفاوت هستند چرا که ویلاییها به ریتم کند و آرام نیاز داشت اما دسته دختران به دلیل قصهای که دارد، فیلمی پرتحرک و شلوغ، پر از جلوههای ویژه و کاملا به لحاظ فنی متفاوت است. البته این دو اثر یک نقطه مشترک دارند که آن نقطه مسائل زنان در جنگ، تفاوت نگاه زنان به جنگ و در نتیجه عکسالعملهایی است که امکان دارد در موقعیتهای مشابه از خود نشان بدهند.
یکی از نکات جالب توجه این فیلم پرهیز از پرداختن به دسته خاص به لحاظ عقاید و تفکرات است، یعنی در کنار پانتهآ پناهیها به عنوان زن مذهبی، فرشته حسینی را میبینیم که عقاید دیگری دارد یا هدی زینالعابدین که به گونه دیگری زندگی کرده است اما همه برای یک هدف تلاش میکنند. درباره این مساله توضیح دهید.
به نکته درستی اشاره کردید و باید بگویم برای من مهم بود در فیلم به آن پرداخته شود. یک زمانی ما-که منظورم مردم است- متحدتر و راحتتر پذیرای هم بودیم اما متاسفانه در حال حاضر شکافی که در جامعه به دلیل سختیها و شرایط به وجود آمده است، هم کمتحملمان کرده و باعث شده یکدیگر را برنتابیم و هم آن را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده است، در صورتی که در حال حاضر بیشتر از هر وقت دیگری به اتحاد نیاز داریم. پس باید تمرین کنیم آدمها را با هر عقیده و مرامی پذیرا باشیم.
با ترکیب متفاوتی از بازیگران در این پروژه روبهرو هستیم. نیکی کریمی و پانتهآ پناهیها از بازیگران چهره و قدیمی سینما، هدی زینالعابدین هنرمندی جوان اما پخته و فرشته حسینی و صدف عسگری که دیگر اعضای دسته دختران را تشکیل میدهند و بازی درخشانی را از خود به نمایش گذاشتهاند. چگونه به این ترکیب رسیدید و آیا بازیگر دیگری جز لیلا حاتمی برای این نقشها انتخاب شده بود یا گزینه نهایی این عزیزان بودند؟
غیر از لیلا حاتمی که به دلیل شیوع کرونا از حضور در این پروژه انصراف داد، با بازیگر دیگری به نتیجه نرسیده بودیم و گزینه نهایی ما برای دسته دختران نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، هدی زینالعابدین، فرشته حسینی و صدف عسگری بودند. قصه این فیلم، دستهای از دختران را نشان میدهد که در مقاطع سنی مختلف با کاراکترهای متفاوت هستند و این قضیه میطلبید ما بازیگرانی از نیکی کریمی و پانتهآ پناهیها تا صدف عسگری که جوانترین بازیگر پروژه بود، داشته باشیم. همچنین به این قضیه فکر کردیم که وقتی بازیگر جوان میخواهیم باید دنبال بازیگری باشیم که جوان و تجربه کاریاش به اندازه خودش است، یعنی نمیتوانستیم به دلیل داشتن تجربه بیشتر نقش یک دختر جوان را به یک بازیگر میانسال بدهیم. باید به این نکته اشاره کنم که همه بازیگران از تجربههای خوبی برخوردار بودند و با پشتوانه پر در فیلم حاضر شدند.
آیا میتوان گفت اصلیترین هدف شما از روایت قصه زنان جنگ در دسته دختران قهرمانسازی بوده است؟
اصلیترین هدف من قهرمانسازی نبوده است.
یکی از نقاط برجسته فیلم موسیقی آن است که کاملا در خدمت فیلم است. این اثر دومین همکاری شما با ستار اورکی پس از ویلاییهاست. از همکاری مجدد خود با او و تعامل برای انتخاب موسیقیها بگویید.
پس از ویلاییها، این بار هم تصمیم گرفتم موسیقی کار را به ستار اورکی بسپارم، چراکه از همکاری با ایشان بسیار راضی و تجربه خوبی را کسب کرده بودم. از آنجا که برای موسیقی دسته دختران زمان کافی داشتیم به سراغ گپهای طولانیمدت درباره هر سکانس و صحنه با ستار اورکی رفتم تا به این نتیجه برسیم که چگونه موسیقی در خدمت درام قصه باشد. در نهایت باید بگویم به عنوان کارگردان پروژه از نتیجه کار راضی هستم.
ساختن فیلم درباره جنگ را ادامه میدهید؟
یک فیلمساز وقتی تصمیم میگیرد فیلم جنگی بسازد، از چند زاویه کار خود را سخت کرده است که یکی از این زاویهها جمع کردن مخاطب است، چراکه جامعه امروز در برابر پذیرش و دیدن فیلم جنگی مقاومت میکند. البته این قضیه به عملکرد خود ما باز میگردد که طی سالها قوی نبوده است، چراکه تماشاگر از دیدن شعارهای جنگی خسته است. اما اگر مرحله اول را با موفقیت پشت سر بگذاریم و تماشاگر را قانع کنیم به سینما بیاید، من از بعدش نگرانی ندارم و مطمئنم مخاطب این فیلم با رضایت نسبی خوب و بالا از سینما خارج میشود.
گروه فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم