درباره کتاب از سرد و گرم روزگار نوشته احمد زیدآبادی

به همین دلیل لازم است تا پیش از خواندن هر کتابی اطلاعاتی را درباره آن کسب کرد تا میزان تناسب آن کتاب با روحیه فرد سنجیده شود و کتاب جذابی را برای خود انتخاب کند. این موضوع سبب شد تا در این مقاله به دنبال بیان نکاتی درباره یکی از کتاب های منتشر شده از نویسندگان فارسی زبان باشیم. کتاب از سرد و گرم روزگار، کتابی است نوشته احمد زیدآبادی. کتابی که با نثری ساده و روان روایت شده است و دل نوشته های نوجوانی هیجده ساله را روایت می کند. در صورتی که به دنبال خرید کتاب از سرد و گرم روزگار هستید، در ادامه همراه ما باشید تا با کسب اطلاعاتی درباره این کتاب، بتوانید خرید مطمئن تری را در پیش بگیرید. امید است تا به انتها، خواندن این مقاله را همراه ما باشید.

 

همان طور که گفته شد، این کتاب دلنوشته های نوجوانی هیجده ساله است. کتابی که احمد زیدآبادی در توصیف وقایع زندگی خود از بدو تولد تا سن هیجده سالگی نوشته است. در این کتاب، زیدآبادی نثری بسیار ساده و روان دارد که فهم آن را برای خواننده راحت می کند. در این کتاب طنز تلخی جاری است که روایت سخت و دشواری که برای نویسنده رخ داده است را به زیبایی به تصویر می کشد. در واقع نویسنده با استفاده از این لحن و نوع نگارش، به دنبال آن است تا تلخی روزگار خود را به شکلی به یاد ماندنی به تصویر کشد. تصاویری بسیار عمیق و کاربردی که خواننده را مجاب می کند تا کتاب را ادامه دهد و آن را با دقت تا به انتها مطالعه کند.

 

 

 

از سرد و گرم روزگار، در واقع نوعی زندگی نامه یا اتوبیوگرافی است که توسط احمد زیدآبادی درباره 18 سال ابتدایی زندگی اش نوشته شده است. این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتاب های زندگی نامه دهه های اخیر ایران شناخته می شود. کتابی که زندگی یک نوجوان روستایی را در دهه چهل و پنجاه شمسی روایت می کند. کودکی فقیر و در خانواده ای با وضعیت مالی سطح پایین، که به دنبال درس خواندن و رشد کردن است. عاشق آموختن و مدرسه اش بوده و با دوستان خود بر سر شاگرد اول بودن کلاس رقابت می کند. این زندگی نامه، سال های مدرسه و پیش از ورود به دانشگاه زیدآبادی را با زیبایی تمام به تصویر می کشد. تصاویری گاه تلخ و گاه شیرین، با زبانی روان و دلنشین! نکاتی که سبب شده است تا خرید کتاب از سرد و گرم روزگار رونق بسیاری گرفته و سایت خرید کتاب برای فروش اینترنتی آن اقدامات لازم را به ارمغان بیاورد. البته این نوع سایت ها کتاب های بسیاری را برای فروش خواهند داشت و با جست وجو در آن ها می توانید حتی کتاب هایی نایاب مانند کتاب کمدی الهی دانته را نیز خریداری نمایید.

زیدآبادی کتاب را به این شکل آغاز می کند: "تقدیم به روان مادرم، و همه آنان که شرافتشان را از راه «خون» و «طلا» به دست نیاورده اند."

شروع کتاب با این جمله، خود نشان دهنده روایت های بسیاری استو زیدآبادی با استفاده از این جمله، اثر زیاد مادرش بر زندگی خود را نشان می دهد. در واقع پیش از خواندن این کتاب و تنها با خواندن همین یک جمله در صفحه آغازین کتاب، متوجه این موضوع خواهید شد! موضوعی که در ادامه کتاب نیز آن را به وضوح مشاهده خواهید کرد! در تمام طول داستان و روایت زندگی 18 ساله احمد، مادر او نقشی پررنگ و اساسی دارد. نقشی که در تمام اتفاقات کتاب مشاهده می شود. احمد نهمین فرزند مادر خود بوده که در چهل سالگی او به دنیا می آید. مادری که او را نوعی پاسخ قدیسین به تضرع های شبانه خود می داند و از احمد به عنوان یک هدیه الهی یاد می کند. در واقع در تمام طول این داستان، می توانید این موضوع را بین این مادر و پسر مشاهده کنید. مادری رنج کشیده و بسیار مهربان که در این روایت به راحتی می توانید متوجه عشق و علاقه آن دو به یکدیگر شوید.

 

 

"آب قنات در قلعه مظفر خان به آرامی جریان داشت. تابستان بود و توت های درست و رسیده یکی پس از دیگری از بلندای درختان کهن سال به روی آب فرو می افتادند و بر سطح آن شناور می شدند. پسرکی سه ساله روی کُت پِله – جایی که آب از جویِ روباز به تونلی سربسته از نای وارد می شود – دراز کشیده بود و با فروبردنِ سرش به عمقِ جوی، در انتظار رسیدنِ دانه های شیرین توت به قصد شکار آن ها بود. در آن  لحظه هیچ کس در قلعه نبود. مادرش برای جمع آوری هیزم به باغِ پسته امیرآقا رفته بود و خواهرانش هم در پستوهای نمور و تاریک به قالی بافی مشغول بودند. پسرک با نخستین تقلاّ برای شکار دانه های توت، با سر به عمقِ آب فرورفت. جریان آب او را به داخل کت پله کشاند و از چشم هر ناظر احتمالی پنهان کرد. آن روز نوبت آبیاری علی نِذرعلی در باغ های اطراف بود. علی نذر علی درست در همان لحظه ای که بچه به داخل جوی آب سرازیر می شد، از پیچ کوچه وارد قلعه شد و سایه مانندی از دو پای طفلی را که طعمه آب شده بود در هوا معلق دید. او به سرعت خود را به کت پله رساند، بیلش را جلوی آب گرفت و کودک را از داخل آب بیرون کشید. آن کودک سه ساله ای که معجزه آسا نجات یافت من بودم و ماجرا هنوز به صورتی مبهم در ذهنم سوسو می زند."

 

 

خواندن زندگی نامه های افراد، شنیدن یک زندگی واقعی است که در آن داستان هایی کاملا مستند روایت می شود. افرادی با دنیایی شبیه به ما که توانسته اند به برخی از آروزهای خود برسند. به این ترتیب در زندگی نامه ها با دنیایی هیجان انگیز روبه رو هستید که در دنیای خارج از کتاب اتفاق افتاده اند. کتاب از سرد و گرم روزگار، نیز روایتی واقعی است از آنچه در 18 سال ابتدایی زندگی زیدآبادی بر او گذشته است. روایتی کاملا مستند با لحن ساده و طنزآلود. طنزی تلخ و دلنشین که جذابیت این روایت را بیش از پیش کرده است. امید است با خواندن این مقاله توانسته باشید اطلاعاتی را درباره این کتاب کسب کنید و اکنون برای خرید کتاب از سرد و گرم روزگار اقدام کنید.