همه در شبکه افق خانوادهایم
محسن حمیدزاده که چند سالی است کارگردانی برنامه های مختلفی را در شبکه افق از جمله «جاذبه» برعهده دارد، این بار تهیه کنندگی برنامه ای به نام «وقت سحر» را دارد که در این باره نکاتی را بیان می کند:
سال گذشته «وقت سحر» با تیم دیگری روی آنتن رفت و امسال قرعه به نام شما افتاد.
بله، امسال توفیق نصیب ما شد و باید همین ابتدا از تیم تولید قبلی برنامه به تهیهکنندگی طاها حکیمی تشکر کنم که سال گذشته انصافا برنامه خوبی را روی آنتن بردند و باعث شدند این برنامه بین سایر برنامههای سحرگاهی تلویزیون از جایگاه خوبی برخوردار باشد. امیدوارم امسال هم این اتفاق برای برنامه بیفتد و با کمک همه دوستان و دستاندرکاران شبکه افق برنامه بهتر هم شود.
گویا وقت سحر، نخستین تجربه شما در تهیهکنندگی برنامه سحرگاهی است؟
بله، این برنامه نخستین تجربه تهیهکنندگی من است. اما بهواسطه همکاریام با شبکه افق در دو سال اخیر و کارگردانی اغلب برنامههای ملی و مذهبی گروه معارف و انقلاب اسلامی، تجربه تهیهکنندگی برایم غریب نیست. بهخصوص کارگردانی برنامه «جاذبه» که در ماه محرم و صفر با اجرای صابر خراسانی رفتیم که ارتباط و رفاقت ما را خیلی بیشتر کرد. تا اینکه امسال توفیق نصیب من شد و همزمان با کارگردانی و طراحی برنامه وقت سحر، بهعنوان تهیهکننده هم انجام وظیفه میکنم. قبول این مسؤولیت دلیل دیگری هم داشت؛ اینکه شبکه افق مثل یک خانواده است و همه چیز همدلانه و دلسوزانه در آن پیش میرود و کسی که در این شبکه عهدهدار مسؤولیتی میشود، نگرانی از بابت سنگاندازیها و موانع ندارد. چون همه کارها را رفاقتی جلو میبریم.
با توجه به اینکه اولین تجربه تهیهکنندگی شما محسوب میشود، نگران نتیجه کار نبودید؟
من در شش سال گذشته بهصورت حرفهای وارد حیطه تولید برنامههای تلویزیونی شدم. از همکاری در تولید فصل اول برنامه «کتابباز» تا کارگردانی جاذبه سال ۱۴۰۰. سال ۱۳۹۸ هم کارگردانی فصل اول برنامه «میدون» شبکه سه را بهعهده داشتم و با این فضا بیگانه نبودم. در شبکه افق هم حدود ۳۰ برنامه مناسبتی کارگردانی کردهام. در این کار هم قطعا همه تلاش خواهیم کرد که نتیجه خوبی رقم بخورد.
از آنجا که شبکههای مختلف، برنامههای سحرگاهی برای این ایام تدارک میبینند، ویژگی برنامه شما چیست که آن را از سایر برنامهها متمایز میکند؟
نگاهی که برای طراحی این برنامه داشتیم این بود که ماه رمضان دو بعد دارد. یک بعد آن تضرع، توبه، مناجات، خلوت و عبادت است و بعد دیگر آن شادی، نشاط درونی و بیرونی همه از این که در این ماه بهصورت خاص مورد رحمت خداوند قرار میگیرند. در تولید محتوا هم حتما باید این موضوع مد نظر قرار بگیرد که شروع ماه مبارک رمضان نباید صرفا بازنمایی اشک و غم و آه باشد. اتفاقا این ماه باید با حالوهوای پرنشاط و باطراوتی شروع شود. مثل نوروز. قطعا میدانید در سایر کشورها که ماه رمضان آغاز میشود، همه آن را عید میدانند. درصورتیکه انگار برای ما فقط آخر ماه مبارک، عید است. البته که عید فطر از بزرگترین اعیاد ماست اما به نظر من شروع ماه رمضان هم باید عید تلقی شود. نگاهمان هم نباید اینگونه باشد که ماه رمضان ماهی است که فقط در آن سختی و گرسنگی و تشنگی و تضرع است. این نگاه نصفهنیمهای به ماه رحمت خداست که در کشور ما و در ذهن همه جا افتاده است.
شما برای تغییر این نگاه چه تدبیری اندیشیدهاید؟
کاری که از دست ما به اندازه تواناییمان برمیآید این است که تا حدودی این نگاه را تغییر داده و با این برنامه تصویر جدیدتری از ماه رمضان نشان دهیم. این را میتوان از مدل طراحی برنامه و بخشهای مختلفی که برایش در نظر گرفتهایم دریافت.
میتوانید در این زمینه مثال بزنید؟
ما در حد توانمان تلاش کردیم آیتمهایی را برای این برنامه طراحی کنیم که شاید یک مقدار با فضای همیشگی متفاوت باشد. طراحی ما به صورتی است که بیشتر روایتگونه باشد. یعنی آقای خراسانی بهعنوان مجری برنامه داستانهایی را روایت میکنند که حال خوشی به مخاطب بدهد و به تعبیری با احساس مخاطب درگیر است و البته که هدف روایتهای ما گرفتن اشک از مخاطب نیست. بلکه درگیر کردن احساس مخاطب است. البته که ما مناجات و ادعیه و فرازهایی را که همیشه با ماه رمضان گره خورده پخش میکنیم و در بخشهای مختلف برنامه داریم. همچنانکه سعی کردیم با بهرهگیری از هنر آواز اصیل ایرانی با اجرای صادق شیخزاده بهصورت زنده و علیرضا پوراستاد در تیتراژ جدید برنامه و قطعههای مختلف که در حین برنامه پخش میشوند، لذت شنیدن نجواهای ماه رمضان را دوچندان کنیم. بخش بازخوانی زندگی و وصایای شهدا با اجرای امیرمحمد زند هم روایاتی از شهدایی که ممکن است زندگیشان کمتر شنیده شده باشد یا به نوعی فراموش شده باشند را به شکل داستانی برای مخاطبان شرح میدهد تا مخاطب بتواند از نظر حسی با آنها ارتباط برقرار کند. در بخشی دیگر از برنامه، به بیان زندگی و سیر و سلوک و اخلاق یکی از علما یا عرفا و شهدا از زبان یکی از نزدیکان یا شاگردان آنها در قالب گفتوگو میپردازیم. در بخش پایانی هم گفتوگو با آقای پناهیان را داریم که همواره موضوعات جدید را مطرح میکند و نگاه جدیدی به موضوعات دینی دارد. در این بخش هم سعی کردیم رنگ و لعاب متفاوتتری بدهیم. چون ماه رمضان علاوهبر اینکه ماه توبه است، ماه تفکر و تامل و فهم دین هم هست. البته که باید با نشاط هم سروکار داشته باشد.
درباره انتخاب آقای خراسانی بهعنوان مجری برنامه هم میگویید؟ اینکه سال گذشته هم مجری این برنامه بود ملاک انتخاب شما محسوب میشود؟
ایشان سال گذشته هم مجری وقت سحر بود اما ما در این دو سال هم خیلی با هم برنامه مشترک رفتیم. از ویژهبرنامهها و برنامههای مناسبتی گرفته تا برنامه گفتوگومحور جاذبه. در این مدت ما تجربههای خوب و موفقی داشتیم.
از چه نظر موفق بود؟ از نگاه خودتان یا از نگاه مخاطبان؟
بههرحال برنامه برای مخاطب ساخته میشود و وقتی بازخورد خوب میگیریم و برنامه با استقبال مخاطب روبهرو میشود، یعنی موفق بوده. همین باعث شد تا تصمیم بگیریم مثل سال قبل اجرای این برنامه را آقای خراسانی بهعهده بگیرد.
فکر میکنید توقع مخاطب از برنامههای سحرگاهی چیست؟ آن هم با توجه به گستردگی برنامههایی از این دست در شبکههای مختلف که حس رقابت را برای برنامهسازها ایجاد میکند؟
من فکر میکنم توقع مخاطب از برنامه سحرگاهی این است که هم نشاط معنوی و آورده فکری داشته باشد و هم از نظر فراغت و لذت بصری و شنیداری غنی باشد. بههرحال خانوادهها در زمان سحر از خواب بیدار میشوند تا عبادت کنند و سحری بخورند. بنابراین ممکن است خیلی تماس چشمی با تلویزیون نداشته باشند. به همین دلیل ما برنامه را به گونهای طراحی کردیم که مخاطب هم از نظر شنیداری و هم دیداری بهره و لذتی راکه باید از محتوای برنامه ببرد. یعنی چه در بخش بازخوانی روایتهای زندگی و وصیتنامه شهدا و چه در بخش مناجاتخوانی بهخصوص در پلی بکهای برنامه و دو بخش گفتوگو، مخاطب میتواند به کار خودش مشغول باشد و از محتوا هم استفاده ببرد. نکته دیگر اینکه آرامش و سکوتی که سحر در دل خودش دارد، باید در لحن و ریتم و محتوای برنامه لحاظ شود.
این اتفاق در برنامه شما افتاده؟
ما سعی کردهایم در طراحی صحنه و رنگهای مورد استفاده در آن و در ریتم و تنوع بخشهای مختلف برنامه، احساس و ویژگیهای متعالی سحر را به مخاطب منتقل کنیم.
درباره پویش # امید به خدا هم توضیح بدهید. این پویش از کجا و با چه هدفی راهاندازی شد؟
این یک پویش رسانهای است که مساله اصلی آن حرکت و تلاش برای رسیدن به آرزوهاست؛ با توجه و توکل به خدا و امیدی که خدا در دل بندههایش میاندازد. بحث اصلی این است مسیر توکل و امید منبعی لایتناهی است و به هر کسی میتواند کمک کند تا به خواستههای درستش برسد. با توجه به اینکه در این ماه قرار داریم و ماه عبادت و توجه بیشتر به مسائل معنوی است لذا هدف ما این است که این راه را به مسیر دو طرفه تبدیل کنیم و در تصمیمگیریهایمان برای رسیدن به آرزوهایمان به خدا امید داشتهباشیم و از این رو این نام را برای پویش انتخاب کردیم.
گویا پویش دیگری هم در این برنامه دارید.
بله پویش «سرزمین خرم» که یک پویش مالی مردمی است و برای جمعآوری کمکهای مالی برای کاشت درخت نخل در سرزمینهای محروم جنوب کشور راهاندازی شدهاست. یعنی برای هموطنانی که کار و امرار معاششان در نخلستانهاست ولی شرایط مالیشان به گونهای نیست که بتوانند نخلهایی را که آسیب دیده و یا از بین رفته جایگزین کنند، این کمکهای مالی در نظر گرفته شدهاست.
با توجه به فشار کار و کمبود زمان، چه زمانی فرصت میکنید سحری بخورید؟
در مورد سحری خوردن باید بگویم برای ما سحری خوردن دو مدل است. بعضی از بچهها وقتی برنامه شروع میشود تا انتها باید در پشتصحنه حضور داشتهباشند و حین پخش برنامه فرصت نمیکنند وعده سحر را میل کنند. آنها قبل از برنامه سحری میخورند. مثلا حدود ساعت ۲ و ۳۰دقیقه بامداد. بعضی از بچهها که فرصت دارند حین پخش برنامه، سحری بخورند در بخشهایی که ما آیتمهای برنامه را پخش میکنیم و مخصوصا هنگام پخش دعای سحر جای خودشان یک نفر را میگذارند و سحری میل میکنند. به هر حال سحری خوردن در برنامه هم حال و هوای خودش را دارد و تبدیل به خاطره میشود.
شما برای این برنامه شبها را بیدارهستید. این شب بیداریها برایتان سخت نیست؟
خب تولید برنامه زنده به صورت روزانه و آن هم در سحر سخت است، ولی کار کردن برای سحر یک لذت خاصی دارد که همه با سختیهایش کنار میآیند. اصلا انگار یک حال و هوایی سحر دارد که خلق و خوی آدمها تغییر میکند و یک جور اتمسفری بر آن حاکم است که آدمها آرام و مهربانتر میشوند. به همین دلیل سختیهایش هم بسیار آسان و شیرین است. در تیم عوامل برنامه، هستند دوستانی که خودشان داوطلبانه کار در وقت سحر را قبول کردهاند. و این به خاطر همین حس و حال مثبت و پربرکت سحر است.
گفتوگو با صابر خراسانی، مجری «وقت سحر»
نباید در برنامهسازی در جا بزنیم
صابر خراسانی که سالهاست اجرای برنامههای مذهبی و مناسبتی را بهعهده دارد، از ویژگیهای اجرای این برنامه به جامجم میگوید:
از آنجا که تیم تولید و رویکرد برنامه به نسبت قبل تغییر کرده، در بخش اجرا هم این تفاوت ایجاد شدهاست؟
آدم به هر حال خیلی چیزها را با تجربه به دست میآورد و اگر ایراد و ضعفی در برنامهسازی هست، تجربیات به کمک میآید تا ایرادات و ضعفها را برطرف کند و برنامه بهتری بسازد. تغییراتی که در تیم ایجاد میشود، تغییراتی است که نسبت به برنامهای که ساخته میشود. افرادی که در برنامهسازی در حوزههای مختلف تخصص دارند به ما اضافه میشوند که طبیعی است. بنابراین کلیت همان است، ولی مدام سعی میکنیم تیم را تکمیل کنیم تا بتوانیم برنامه بهتری بسازیم و شکل بهتری در برنامهسازی پیدا کنیم. من هم به نسبت تجربهای که در این چند سال پیدا کردم، بهنظرم روند درست و صحیحی را ادامه میدهیم.
با وجود تجربهای که در زمینه اجرای برنامههای سحر دارید، بیدار شدن هنگام سحر برایتان سخت نیست و روی صدایتان تاثیری نمیگذارد؟
بههر حال بیدار شدن موقع سحر برای عموم مردم سخت است اما چون فضای کار من شعر و شعرخوانی است تقریبا سالهای بسیاری است که عموما تا نماز صبح بیدار هستم. بهدلیل اینکه فراغت و آرامشی که در سحر و آن ساعاتی که به طلوع نزدیک میشود، هیچ ساعتی ندارد. بنابراین چنین زمانی برای مطالعه کردن و شعر گفتن برای من خیلی لحظات خوبی است و به همین علت برایم بیدار شدن سخت نیست. کار کردن در شب را دوست دارم. اگر بخوابم و بیدار شوم روی صدایم تاثیر میگذارد. چون از یکی از اساتید قرائت قرآن سؤال کردیم چه چیزی برای تارهای صوتی خوب است و ایشان گفت: خواب و خواب و خواب.
شما که مدام مقابل دوربین هستید، چه زمانی فرصت میکنید سحری بخورید؟
فکر میکنم این بخش برای همه کسانی که مجری سحر هستند، سخت است. ما در همان چند دقیقهای که مردم وله میبینند، به سرعت چند لقمه سحری میخوریم. ولی خدا قوت میدهد و با دعای مردم در طول روز خیلی اذیت نمیشویم.
همه شبکههای رادیویی و تلویزیونی برای سحر برنامههای متفاوتی دارند. ویژگیای که برنامه شما را از سایر برنامهها متمایز میکند، چیست؟
این را از صمیم قلب میگویم. من هر سحر که برنامه را اجرا میکنم، سحر بعد به خودم میگویم چقدر ایراد داشتم و باید آنها را از اجرایم حذف کنم. به نظر من کار اجرا بسیار سخت و پراسترس است. بههر حال برنامه زنده و با یک حال و هوای متفاوت است. مخاطبانی که بعد از چند ساعت خوابیدن، بیدار شدهاند و میخواهند سحری بخورند، آرامشی را میخواهند همراه با معنویت و نشاط و لذت. بنابراین سعی میکنم این اتفاقات را به کمک رفقا برای مخاطبان رقم بزنم؛ رفقایی که پشتصحنه کار میکنند. ما همگی سعی کردهایم برنامهای را برای مردم بسازیم که این ویژگیها را داشته باشد. وقت سحر از فضاها و آیتمهای مختلف تشکیل شده. یعنی ما سعی کردیم برای سلیقههای مختلف در برنامه آیتمهایی را داشته باشیم. یعنی فقط به یک طیف خاص نگاه نکردیم. مثلا بخشی را برای دیدار با خانواده شهدا گذاشتیم و بخشی را درباره روایت زندگی و وصایای شهدا گذاشتیم.
فکر میکنید توقع مخاطب از یک برنامه سحرگاهی چیست؟
ما برای هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم بهخصوص در فضای فرهنگی، در ابتدا باید مخاطبمان و ذائقهاش را بشناسیم. بهتعبیری فرزند زمانه خودمان باشیم. وقتی جامعه ما به سمت مدرنیته میرود، اگر در سنت بمانی و درجا بزنی جامعه از تو عبور میکند و نمیتوانی خوراکی را تهیه کنی که مردم بپذیرند. بنابراین در برنامهسازی باید کاری که درست است را انجام داد با این تفاوت که ذائقه مخاطب را هم درنظر بگیریم. بهنظر من برنامهای که در ماه رمضان ساخته میشود، با شادی، لبخند و نشاط منافاتی ندارد. ماه رمضان عید همه کشورهای مسلمان است. ما هم سعی کردیم برنامهای بسازیم که هم معنویت داشته باشد و هم نشاط و شادابی.
در این مدت کوتاه که برنامه روی آنتن است چه بازخوردی از مردم گرفتید؟
من بعد از این برنامه که به منزل میروم، حتما یک ساعت را به فضای مجازی و صفحهای که برنامه دارد، اختصاص میدهم که مردم نظراتشان را آنجا مینویسند. به هر حال نقد همیشه هست و ایرادات و نقاط ضعف با همین نقدها رفع میشود. اما در کلیت به لطف خدا بازخوردها خوب بوده است. اما در روزهای ابتدایی که من فضای اجرا را تجربه میکردم، بازخوردها و نگرانیهای زیادی بود؛ آن هم به این دلیل بود که مردم صابر خراسانی را فرزند خودشان میدانند. برای صابر خراسانی سرمایهای بالاتر از این محبت مردم نیست.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد