نقطه مشترک این سریال، سه جنایت بود که در آن زن قصد جدایی داشت و داماد با این درخواست مخالفت میکرد. دامادهای خشمگین که خانواده همسر را مقصر این تصمیم میدیدند، برای انتقام با اسلحه خون به پا کردند.
ارتکاب دو جنایت توسط دو داماد روز دوشنبه 15 فروردین در بندرگناوه بوشهر و رضوانشهر گیلان، نام این دو شهر را بر سر زبانها انداخت. علت قتل، اختلاف خانوادگی بود که داماد هر دو خانواده با همسر و اعضای خانواده او داشتند.
عامل قتل همسر و مادرزن در بندر گناوه با شلیک پلیس از پا درآمد و قاتل همسر و برادرزن در رضوانشهر ازسوی پلیس دستگیر شد. روزهای پایانی فروردین ماه بود که سومین جنایت هم در ضیاآباد استان قزوین رقم خورد. در این جنایت هم، داماد قاتل ابتدا به خانه پدری همسرش رفت و پدر و مادر او و همسر خود را به قتل رساند و پس از قتل هم با یک پست اینستاگرامی، علت قتل را خیانت زن اعلام کرد.
وقتی در این پرونده وارد شویم، نکتهای که جلب توجه میکند دیدگاه مردان به ماجراست. دامادهای جنایتکار، معتقد بودند حالا که همسرشان قصد زندگی با او را ندارد، بهتر است بمیرد تا در آینده با فرد دیگری زیر یک سقف نرود اما پرسشیهایی که در این میان مطرح میشود، این است که «بزرگان فامیل که تا سالهای نهچندان دور، ستون خانوادهها برای حل مشکلات زوجین جوان بودند، چرا حالا در دیدگاه دامادهای قاتل،آتش بیار معرکه شدهاند؟» یا اینکه «مشکلات حقوقی برای حل و فصل ماجرا به صورت قانونی، در وقوع این جنایتها نقش داشتهاست؟» برای واکاوی این جنایتهای هولناک و رسیدن به پاسخی برای «چرایی این قتلها»، در پرونده اجتماعی این هفته با مرور پروندههای مشابه، ابعاد مختلف آن را با حضور دو کارشناس بررسی کردهایم. همچنین در گفتوگویی تفصیلی با علی نجفی توانا، حقوقدان و استاد دانشگاه به بررسی مباحث حقوقی این اتفاق پرداختهایم و ریشههای این جنایت را از نگاه جرمشناسی بررسی کردهایم.
در سالهای گذشته نیز موارد متعددی از جنایتهای دامادها ثبت و ضبط شدهاست. 31 شهریور سال 99 بود كه مرد جوانی به تراس طبقه چهارم ساختمانی در تهران رفت و فریادزنان گفت: «من قاتل هستم و به پلیس زنگ بزنید.» خیلی زود، تیمی از ماموران كلانتری به محل اعزام و پس از ورود به ساختمان، با پیكر خونآلود دو زن و یك مرد روبهرو شدند. داماد خانواده به جرم قتل پدرزن و مادرزن خود دستگیر و همسر جوانش هم به بیمارستان منتقل شد. داماد خانواده در همان صحنه جرم گفت دخالتهای زیاد خانواده همسرم مرا به اینجا رساند.
او در اعترافات خود پرده از اختلافاتی برداشت كه در این مدت با همسرش داشت. زن جوان هم پس از دعوا و مشاجره، به جای حل و فصل موضوع، آن را با ریز جزئیات به پدر و مادرش انتقال میداد و دخالتهای آنها نیز آتش اختلافات میان زن و شوهر جوان را برافروختهتر میكرد. روز حادثه زن جوان به همسرش گفت میخواهد دندانش را ایمپلنت كند و از شوهرش پول خواست اما مبلغ درخواستی بالا بود، برای همین مرد جوان تصمیم گرفت از برادر همسرش پول قرضكند. همسرشكه عصبانی شدهبود، رو به مرد گفت مگر با برادرم ازدواج كردهام كه میخواهی از او پول بگیری؟ اگر پول نداشتی، چرا زن گرفتی؟ همین باعث شد مرد به خانه بیاید و عصبانی با همسرش درگیر شود. پدر و مادرزنش هم برای وساطت و پایان دادن به این دعوا از طبقه دیگر ساختمان به مقابل خانه دخترشان آمدند كه با ضربههای چاقوی داماد غرق در خون روی زمین افتادند.
مرداد سال 96 هم اهالی خیابان محلهای در غرب تهران، شاهد یك جنایت خانوادگی بودند. قاتل كسی نبود جز داماد خانواده. روز حادثه، فردی با پلیس تماسگرفت و گفت یك نزاع خانوادگی در محلهشان رخ دادهاست. خیلی طول نكشید كه ماموران پلیس آگاهی خود را به محل رساندند و در همان لحظه ورود، با مرد میانسال چاقو بهدست مواجه شدند. محل درگیری داخل خانه بود و در این جنایت، یك زن جوان و یك زن میانسال به قتل رسیدهبودند، مرد میانسال دیگری نیز به حالت نیمهجان روی زمین افتادهبود كه به بیمارستان منتقل شد. آنطور كه قاتل 40 ساله در اعترافات خود گفت، اختلافات و دخالت خانوادگی خانواده همسرش باعث ارتکاب این جنایت شدهبود. به گفته او، خانواده همسرش همیشه در زندگی او دخالت میكردند و شدت دخالتها بهحدی بود كه از آنها كینه به دل گرفت. روز قبل از جنایت، همسر مرد قاتل همراه خانواده به مراسم عروسی یکی از اقوامش رفت اما شب به خانه برنگشت. داماد میانسال كه از این رفتار همسرش بهشدت عصبانی شدهبود، صبح روز جنایت به خانه پدرزنش رفت و فرزندش را به خانه خود آورد. سپس دوباره به خانه پدرزنش برگشت و با آنها درگیر شد. بحث بالا گرفت و پس از درگیری لفظی، با چاقو به سمت همسر، مادرزن و پدرزنش حمله و هرسه را با ضربات چاقو زخمی كرد كه همسر و مادرزنش جان باختند.
در جنایت خانوادگی دیگری كه سال 97 رخ داد، این بار پای پدر و مادر همسر در میان نبود و قاتل خواهرزنش را دلیل قتل اعلام كرد.
صبح روز یكشنبه 11 شهریور، پلیس آگاهی جسد یك زن و شوهر به نامهای مهسا و كیوان را در استان البرز كشف كرد. بلافاصله ماموران اداره مبارزه با جرایم جنایی استان البرز به محل كشف اجساد اعزام شدند كه هر دو با ضربات چاقو به قتل رسیدهبودند.
خانواده مقتولان شناسایی و به پلیس آگاهی دعوت شدند اما آنها به كسی مظنون نبودند. مدتی بعد مشخص شد مرد 43 سالهای به نام رضا كه داماد خانواده بود، روز حادثه دوبار به محل كشف اجساد رفت و آمد كردهاست.
متهم ابتدا زیربار ارتكاب قتل نرفت اما وقتی در برابر شواهد پلیسی قرار گرفت، به قتل عمدی مهسا و كیوان اعتراف كرد و گفت: «مهسا خیلی در زندگی ما دخالت میكرد و باعث بروز اختلافات جدی بین من و همسرم شدهبود. برای همین تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. صبح با گوشی همسرم به مهسا پیام دادم و گفتم با هم به خرید برویم و بعد همسرم را به خانه پدرش بردم. دقایقی بعد، كیوان همسرش را مقابل خانه ما پیاده كرد و رفت. وقتی مهسا وارد خانه شد، آنقدر گردنش را فشار دادم كه خفه شد. سپس جسدش را پشت صندوقعقب انداختم و به ساوجبلاغ بردم. پس از قتل او، به كیوان زنگ زدم و گفتم ماشینم خراب شدهاست و به كمك نیاز دارم. میخواستم او را به قتلگاه بكشانم. پس از آمدن او، با چاقو به كیوان حمله كردم و از پشت چند ضربه به او زدم. وقتی افتاد با سنگ هم چند ضربه به سرش زدم و رفتم.» متهم تحویل پلیس آگاهی ساوجبلاغ شد.
دكتر پروین ناظمی - روانشناس: یكی از مهمترین مهارتها و توانمندیهایی كه باید آن را در زندگی آموزش و فرابگیریم، پذیرش است. پذیرش به این معنی نیست كه موضوع را بدون چون و چرا قبول كنیم، یعنی اینكه ابتدا موضوع را از تمامی ابعاد بررسیكنیم و سپس در مورد پذیرش آن تصمیم بگیریم. وقتی یكی از زوجین به هر علتی تصمیم به جدایی میگیرد، برای این كار حتما دلایلی دارد كه از دید بهفرض آقا، منطقی نیست و ممكن است به نفع او نباشد، در حالی كه باید بپذیرد.
افرادی كه در پذیرش مسائل، مشكل دارند، كسانی هستند كه شخصیت آنها رشد نداشته، قدرت پذیرش و بعد عقلانی شخصیت در آنها تكامل پیدا نكردهاست، در حالی كه از كودكی تا دوران بلوغ، ابعاد مختلف شخصیت انسانها باید رشد كند و به مرور زمان، این رشد در ابعادی مانند اجتماعی، عاطفی، عقلانی و... افزایش پیدا میكند. آنچه كه در حال حاضر شاهدش هستیم، رشد نكردن یكی از وجوه شخصیت در بسیاری از افراد است. چنین افرادی هنوز یاد نگرفتهاند بعد عاطفی و عقلانی خود را مدیریت كنند. به محض اینكه دچار مشكلی میشوند یا اختلاف نظری به وجود میآید، واكنشهای غیرعقلانی، هیجانی و در مواردی فاجعهبار از خود نشان میدهند كه قتلهای رخداده توسط برخی دامادها، یكی از همین واكنشهای غیرمنطقی است. متاسفانه بسیاری از افراد هنوز یاد نگرفتهاند كه بسیاری از اختلافات را بهراحتی میتوان از راههای منطقی و صحبت كردن رفع و رجوع كرد و نیازی به اعمال خشونت نیست.
در بحث ازدواج، بسیاری از آموزشهای دادهشده ناقص است. ما در خانواده، دانشگاه و جامعه هیچ آموزشی در این باره ندیدهایم. به عنوان یك روانشناس و در بحث زوجدرمانی میبینم كه بسیاری از زوجین از رشد كافی عقلانی، عاطفی و شخصیتی برخوردار نیستند و پس از ازدواج دچار مشكلات عدیده میشوند. چنین افرادی، بسیاری از مهارتهای زندگی را نیاموختهاند و نمیدانند با در پیش گرفتن چه روشهایی، میتوانند به تعادل برسند. قدرت حل مساله به شیوه محترمانه و دوستانه به جوانان آموزش داده نشده و در موارد تنشزا، قادر به كنترل خشم و استرس خود نیستند، این در حالی است كه همه باید تفكر نقاد و خلاق داشتهباشیم.
اگر دامادی مرتكب قتل شد، نمیتوانیم به او انگ روانی بودن بزنیم و بگوییم اختلال شخصیت دارد. چنین فردی، شاید در بسیاری از مسائل، به نحو مطلوب و خوب رفتار كردهباشد اما در مورد حل اختلاف خانوادگی و دخالت والدین همسر، چون آموزش كافی ندیده، بلد نیست مشكل و مساله خود را حل و فصل كند. درخواست نفقه و مهریه از طرف خانم، مسالهای است كه ممكن است به مذاق آقا خوش نیاید و زمینهساز بروز اختلاف نظر شود اما راهش قتل نیست و باید كنترل رفتار را به افراد آموخت.
بعد دیگر اینگونه حوادث به قوانین ما برمیگردد. اگر در قوانین بهوضوح به حقوق خانم و آقا اشاره شده و تبصرههای مهریه و نفقه را میدانستیم، چنین مسائلی رخ نمیداد. البته منظور ما، وجود ضعف در قانون نیست، بلكه علت عمده بروز این مشكلات، ناآگاهی افراد نسبت به حقوق خود است.
راهحل این موضوع، رعایت چند نكته است. اول اینكه خانوادهها باید این طرز تفكر را كه اگر پسرم ازدواج كند، درست و سر بهراه میشود یا فعلا از سر خودم باز كنم، همسرش بعدها مشكل را حل میكند، اصلاح كنند. به نظر من فردی با داشتن این نوع طرز تفكر، از وجدان اخلاقی ناچیزی برخوردار است. حالا اگر دو نفر با هم ازدواج كردند و به مشكل برخوردند، به خانوادهها توصیه میكنم تحت هیچ شرایطی به موضوع مورد اختلاف آنها ورود نكنند. بهترین كاری كه میتوانند انجام دهند، این است كه آنها را از هم دور كنند و برای انجام این كار حتی میتوانند به قانون هم متوسل شوند. با این شیوه است كه میتوانند اختلاف و دعوا را كنترل كرد و مانع از وقوع یك بحران جدی شد.
اگر در این مدت زن و شوهر اختلافات خود را حل كنند كه چه بهتر، اگر نتوانستند حتما متخصصان دیگری هستند كه بتوانند موضوعات مورد اختلاف آنها را رفع رجوع كنند اما سایر اعضای خانواده مانند پدر، مادر و برادر و خواهر از ورود به موضوع به طور جد خودداری كنند تا كار به جاهای باریك نكشد.
دكتر امان الله قرایی مقدم - جامعه شناس: جاری بودن فرهنگ طایفهای، ایلیاتی و عشایری در بسیاری از جوامع و نقاط كشور باعث شده تا مردان، زنان را به نوعی جزو دارایی و مایملك خود محسوب كرده و برای جلوگیری از اتفاقاتی كه ممكن است زندگی آن را تحتتاثیر خود قرار دهد، اقدام به قتل همسر یا اعضای خانوادهاشكنند. اینگونه افراد، زن را ناموس خود دانسته و از دخالت اطرافیان در زندگی خصوصی خود بسیار رنج میبرند. دخالتهای ناروای اطرافیان در زندگی زوجین، به دلیل خردهفرهنگ حاكم بر آن منطقه، اعتبار و حیثیت خانوادگی است كه از مدتها پیش نهادینهشده و باعث وقوع فاجعه میشود. این ویژگی اجتماع است كه به این آسانی هم برچیده نمیشود. حتی خشونتهای انجامشده در سطح جامعه و همچنین محدودیتها نیز متاسفانه مسیر را برای ارتكاب جنایت هموار میكند. خشونت در جامعه به شكل قابلتوجهی افزایش پیدا كرده، برای اینكه عوامل برانگیزاننده خشونت در جامعه بسیار زیاد است. شدت یافتن فقر، معیشت، بیكاری، باورها، اعتقادات، آرامش روحی و روانی و میزان رضایت از زندگی، همه از جمله عوامل مهمی است كه در افزایش یا كاهش میزان خشونت در جامعه موثر است. در كنار اینها، عواملی مانند سطح تحصیلات فردی و نوع تربیت خانوادگی فرد نیز نقش بهسزایی در وقوع این فجایع ایفا میكند.
قانون ما دچار ضعف است، در واقع قانون وجود دارد اما بهدرستی اجرا نمیشود و همین مساله شدت خشونت را افزایش میدهد. ضمن اینكه باید بدانیم یكی دیگر از عواملی كه شدت خشونت را افزایش میدهد، همین رسانهها هستند. فیلمهای خشن و اخبار حوادث كه مملو از خشونت است، بهراحتی میتواند میزان خشونت علیه خانمها را افزایش دهد. برای كاهش خشونت و تبعات آن هیچ راهی وجود ندارد، جز اینكه روی اجرای درست و كامل و صحیح قوانین و مجازاتها كار كنیم.
امیرعلی حقیقت طلب - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت