بررسی چالش‌های به تصویر کشیدن زندگی مفاخر ادبی در گفت‌وگو با یک مستندساز

دشواری رسیدن به روایتی واحد

امروز در تقویم به نام زبان و ادب پارسی است. روزی برای پاسداشت زبانی که ایرانیان، خواندن و نوشتن را با آن می‌آموزند و بسیاری با همین زبان سخن می‌گویند.
کد خبر: ۱۳۶۶۲۴۲

در این سال‌ها درباره کیفیت گرامیداشت و پاسداشت زبان‌ ما نقدهای زیادی مطرح شده و تلاش‌هایی هم برای بهبود آن صورت گرفته است.

تلاش‌هایی که صداوسیما هم به‌‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین‌ها در ترویج این زبان در آن سهمی به‌سزا داشته است.

از سیاست‌های تشویقی و تنبیهی تا برنامه‌سازی در رادیو و تلویزیون با محوریت زبان فارسی. یکی از انواع برنامه‌ها و آثار نمایشی که می‌تواند این مهم را بیش از پیش در ذهن مخاطبان زنده نگه دارد، یادی از مفاخر ادب پارسی است.

به تصویر کشیدن زندگی این بزرگان در قالب سریال یا مستندکردن سرنوشت آنان گرچه در این سال‌ها با روی آنتن رفتن سریال شهریار، تله فیلم مرگ یک شاعر درباره میرزاده عشقی و... انجام شده است اما با توجه به اقیانوس زبان و ادب پارسی،‌ این چند مورد، حکم قطره دارند و می‌توان همچنان از مفاخر گفت.

هر چند پرداختن به زندگی این افراد چالش‌های خاص خود را برای گروه سازنده دارد. مجموع مستند ۱۰قسمتی «چونان سرو» که از شبکه مستند روی آنتن می‌رود، سعی دارد در هر قسمت به یکی از مفاخر برجسته علمی و فرهنگی کشور بپردازد و به مناسبت روز زبان فارسی مستندی با نام اولدوز سایاراق (هنگامه شمردن ستاره‌ها) که پرتره‌ای از استاد شهریار است از این مجموعه پخش می‌شود.

با قربانعلی طاهرفر، کارگردان مستند درباره چالش‌های به تصویر کشدن مفاخر ادب پارسی و همچنین نگاه او به کارهایی که در این سال‌ها در حوزه زبان پارسی در قالب مستند صورت گرفته، گپ زدیم.

زبان پارسی و پاسداشت آن، مبحثی است که در سال‌های اخیر در صداوسیما بیشتر به آن پرداخته می‌شود. از قربانعلی طاهرفر، کارگردانی که در حوزه پرداخت به مفاخر ادب پارسی آثاری دارد، می‌پرسیم تاکنون تلاش کافی در این حوزه صورت گرفته است و چه کارهای دیگری می‌توان در این خصوص حوزه مستند انجام داد؟ طاهرفر در پاسخ به خبرنگار جام‌جم می‌گوید: مشخصا الفبای این ترویج را وزارت آموزش و پرورش و فرهنگستان زبان فارسی می‌داند و از بزنگاه‌های آن بهتر آگاه است. به نظرم موضوع فقط ورود واژه‌های بیگانه نیست. در زمینه مشاهیر زبان و ادب فارسی ـــ از فردوسی بگیر تا معاصران ـــ هم هیج اقدامی در درخور جایگاه و به منظور تبیین عملکرد آنها انجام نشده است. این افراد علاوه ‌بر زبان فارسی، آموزه‌هایی دارند که در سبک زندگی ایرانی ـــ اسلامی که خاستگاه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است به کار می‌آید و در صورت پرداخت مناسب به زندگی آنان در قالب مستند، برنامه و همچنین آثار نمایشی اتفاقات بهتری خواهد افتاد. موضوعاتی مثل خانواده تراز ایرانی در ادبیات کهن و آموزه‌های دینی و معنوی ما وجود دارد و در صورت نمایش آنها به جایگاه مطلوب‌تری خواهیم رسید.

این کارگردان که مستند «هنگامه شمردن ستاره‌ها» درباره زندگی شهریار از او امروز ساعت۱۸ روی آنتن شبکه مستند می‌رود، درباره پرداخت تازه به زندگی شخصیت‌های ادبی عنوان می‌کند: در مورد برخی شخصیت‌ها مثل استاد شهریار کتاب‌هایی نوشته شده، مستندهایی ساخته و همچنین سریالی روی آنتن رفته است.

برخی از این آثار مکتوب را افرادی نوشتند که از نزدیک با ایشان آشنایی داشتند و برخی هم متعلق به کسانی است که خود را منتسب به استاد می‌کنند. یعنی با خوداقراری می‌گویند شاگرد شهریار بودند. پس ما با نوعی افتراق روایی درباره ایشان روبه‌رو هستیم و به‌سختی می‌توان در روایت‌هایی از ایشان فصل مشترک پیدا کرد.

این موضوع درباره دیگر مفاخر حوزه ادبیات و زبان فارسی و همچنین دیگر زمینه‌ها هم وجود دارد. اغلب زندگی مشاهیر با فراز و فرودهای بسیاری در مقاطع مختلف همراه بوده و امکان ضبط زندگی آنان در تمام این مقاطع وجود نداشته است.

زوایای پنهان زندگی اشخاص، ما را از رسیدن به یک روایت واحد دور می‌کند. بنابراین بهتر است همه روایت‌ها جمع شود و ما این کار در این مستند انجام دادیم.

آقای مصطفی رزاق کریمی، تهیه‌کننده کار از استادان بنده هستند و اولین‌بار است که افتخار همکاری با ایشان را داشتم. آقای رزاق کریمی پس از سال‌ها زحمت در حوزه مستند، زکات علمشان را پرداخت می‌کنند و می‌خواهند نسل جدیدی از مستندسازان را معرفی و به بدنه سینمای مستند تزریق کنند.

شکستن بت‌های زندگی

همیشه شنیده‌ایم به تصویر کشیدن زندگی مفاخر معاصر، چالش‌های خاص خود را دارد. اگر در قید حیات باشند، معذوریت‌هایی در این مورد هست و اگر درگذشته باشد، ممکن است خانواده و نزدیکان او در مقابل به تصویر کشیدن همه زوایای شخصیت وی، مقاومت یا ابراز نارضایتی کنند.

از طاهرفر در مورد این چالش‌ها می‌پرسیم که پاسخ می‌دهد: برخی افراد که ممکن است از شاگردان و یاران این افراد باشند، حاضر به همکاری با اثر نیستند. مثلا در همین مستند متاسفانه بعضی افراد که حتی به واسطه نام شهریار و کنگره‌هایی که در این خصوص برگزار کردند به ارتزاق هم رسیدند به دلایل مختلف حاضر نشدند همکاری کنند. ادبیات مناسبی در برخورد با گروه سازنده نداشتند و انتظارات دور از ذهنی از ما داشتند با این‌که مدیون استاد شهریار هستند. به همین علت ما در این مستند سعی کردیم تمام مصاحبه‌های استاد را جمع کنیم و شهریار را به روایت شهریار نشان دهیم. این در مورد بسیاری از شخصیت‌ها صادق است اما به عنوان مثال از این مستند می‌گویم. ما در زندگی شهریار شاهد اتفاقاتی هستیم که هرکس از منظر خود به آن نگاه می‌گند و می‌خواهد اسطوره‌ای بی‌بدیل از او بسازد. در صورتی که مشاهیر هم اشتباهاتی در زندگی داشته‌اند که گاهی خودشان هم به آنها اقرار کردند. برخی برای روایت زندگی آنان از این مقاطع پرحرف ‌و حدیث می‌گذرند یا به شکلی که خودشان می‌خواهند آن مقطع را روایت می‌کنند تا به کسی برنخورد و ابهت آن شخص حفظ شود. مثلا شهریار اقرار می‌کند درگیر عشق مجازی آتشین بوده و همچنین مدتی درگیر مخدرات شده است. وقتی خودش می‌گوید، ما لازم نیست خلافش را بگوییم. خودش می‌گوید اینها بت‌های زندگی من بودند که آنها را شکستم. اتفاقا با ذکر این زوایا از زندگی اوست که در نهایت رسیدنش به جایگاه معنوی و اجتماعی والا به‌درستی تصویر می‌شود. در حوزه دیگر، مرتضی‌آوینی را مثال می‌زنم. مگر می‌شود شخصیت او را منهای کامران آوینی در دوره دانشگاه روایت کرد. اگر روایت کاملی از او ارائه شود، اتفاقا بیشتر در ذهن نسل امروز جا باز می‌کند.

کدام ساغر و باده؟

شاید به نظر برسد این چالش‌ها برای به تصویر کشیدن زندگی مفاخر کهن زبان فارسی وجود ندارد. اشخاصی مثل فردوسی که قرن‌ها پیش زندگی می‌کردند و امروز، روز گرامیداشت او و پاسداشت زبان فارسی است. طاهرفر در این مورد هم چالش‌هایی را مطرح می‌کند: در مورد شخصیت‌های کهنی چون فردوسی به منابع اسنادی دسترسی نداریم. روایت‌هایی به صورت نقل قول از او هست ولی ما از زندگی شخصی او تا اندازه‌ای بی‌خبریم. اگر از این مفاخر کهن خبر داشتیم که الان همین بحث ساقی، باده و ساغر در اشعار حافظ محل مناقشه نبود. هنوز مرز بین عشق الهی و عشق زمینی در شعرهای او شکافته نشده است. پس گفتن از این افراد هم مستندساز را با گونه‌ای دیگر از چالش‌ها مواجه می‌کند. او ادامه می‌دهد: در مورد ادبای معاصر هم باید اضافه کنم، گاهی خانواده آنان در ساخت مستند همکاری نمی‌کنند. همچنین گاهی برخی استادان که یاران این افراد بودند یا خود این اشخاص که در قید حیات هستند، تقاضای نامعقول و بالای مالی دارند که برآوردشان از هزینه کل مستند بیشتر می‌شود. گاهی برای قرار مصاحبه که تماس می‌گیری از همان ابتدا می‌گویند قرارداد ما چه می‌شود؟ به نظرم این افراد اگر در اثر حضور داشته باشند، حرف‌هایشان از دل برنمی‌آید که بر دل نشیند. البته همه آنها این‌طور نیستند ولی این موارد بخشی از چالش‌های ساخت مستند از مفاخر است.

اتفاقات نامیمون برای زبان فارسی

طاهرفر: در حوزه پاسداشت زبان فارسی به صورت اقناعی کاری انجام نشده است که اگر انجام می‌شد با این همه نهاد مثل فرهنگستان زبان فارسی که سعی در ترویج این زبان دارند، باز ورودی‌هایی از زبان بیگانه نداشتیم. پس مشخص است تلاش لازم در این حوزه صورت نگرفته است. همین الان در شبکه‌های تلویزیون بخش‌های کوتاهی طراحی شده که از استعمال زبان بیگانه در بیانات مسؤولان سیاسی، هنرمندان و... انتقاد می‌شود. این هم نشان از آن دارد که در حوزه زبان فارسی اتفاقات نامیمونی رقم خورده است. پس احیای زبان فارسی انرژی بیشتری می‌طلبد.

نوشین مجلسی - گروه رسانه روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها