به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، کربلا خصوصیات شگفتی دارد. ادبیات عاشورا را شاید ما بتوانیم به سه بخش کلی تقسیم کنیم. یکی ادبیات پیش از عاشورا، دیگری ادبیات در عاشورا و یکی هم پس از عاشورا. هیچ حادثهای یا شاید بهتر باشد بگوییم هیچ واقعهای را در تاریخ نمیشناسیم که پیش از ظهور و بروزش برای آن ادبیات تولید شده باشد. امیرالمؤمنین (ع) در کوفه و پیش از وقوع واقعه کربلا برای فرزندش اباعبدا... (ع) شعر میگوید و نوحه سروده است. ما به بحث حماسی کربلا خیلی کم پرداختهایم. در طول این چهل و چند سال بعد از چند سال، بحث تراژیک و سوز کربلا خیلی مطرح شده که البته به جای خود ارجمند است.
اشک بر کربلا، تربیت عاطفی انسان است. جایی من در این باره بحث کردم و گفتم وقتی ما بر علی اصغر (ع) اشک میریزیم، یعنی کودک کشی ممنوع است. وقتی بر خیمههای سوخته اشک میریزیم، یعنی به خودمان اجازه نمیدهیم حتی خانههای دشمن را ویران کنیم. اگر بر پیکر اسب بر آن تاخته اباعبدا... (ع) اشک میریزیم، یعنی ما بر جنازه دشمن هم توهین نمیکنیم. مگر در جنگ همین گونه نبود؟ من خودم در شلمچه دیدم وقتی اجساد بعثیها بر زمین افتاده بود، مجبور بودیم طوری با ماشین حرکت کنیم که این بدنها زیر ماشین نیاید. من آن زمان در همه لحظات تصویر عاشورا پیش چشمم بود.
به رجزهای کربلا بپردازیم
رجز در حقیقت نبرد فرهنگی و جنگ روانی در برابر دشمن است. میدانیم که رجز در تاریخ همه ملتها بوده است، شاهنامه را هم که میخوانیم، میبینیم که وقتی اشکبوس وارد جنگ میشود، میبیند رستم بدون اسب آمده است و وقتی اشکبوس میپرسد چرا بدون اسب به میدان آمدهای، پاسخ میشنود: پیاده از آنم فرستاد توس/که تا اسب بستانم از اشکبوس! که مفهوم کناییاش این است که تو را به قتل برسانم.
رجزهای عاشورا ظرفیت بسیار عظیمی برای طرح حماسههای کربلا دارد. خود حضرت اباعبدا... (ع) طولانیترین رجز در عاشورا را میخواند و میتوان برنامهای با موضوع رجزخوانی خود ایشان ساخت. رجزها همان گونه که عرض کردم، جز جنگ روانی، تعلیل کربلا هم هست یعنی روشن میکند چرا شما در مقابل ما قرار گرفتهاید. مثلا وقتی پسر حضرت زینب (س) رجز میخواند، میگوید پرداختن به تأویل در برابر تنزیل، شما را در برابر ما قرار داده است. یا وقتی ایرانی بزرگ کربلا، اسلم بن عمرو که دبیر حضرت اباعبدا... (ع) و از منطقه دیلم و شاعری بوده است که به زبانهای فارسی، عربی و ترکی شعر میگفته، رجز میخواند، این مسأله را که چرا شما در برابر ما قرار گرفتهاید، بیان میکند. زجر او را حضرت زینب (س) بعدا در خطبه خودش باز میکنند. به نظر من رجز او را میتوان زیباترین رجز عاشورا دانست.
امام حسین (ع) شعر عاشقانه سروده بود
من مجموع اشعار حضرت امام حسین (ع) را بررسی کردم. ایشان ۲۴۸ بیت در ۴۷ قطعه شعر دارند که عمدتا پنج بیتی هستند. مسائل اجتماعی، سلوک با مردم، مردم دوستی و... در اشعار حضرت اباعبدا... الحسین (ع) دیده میشود که میتوانند مضامین ارزشمندی در تولید آثار هنری باشند ایشان اشعار اجتماعی، عاشقانه و... بسیاری دارند.
سه سالی است که کتابی سهجلدی در نظر دارم با عنوان «خانه و خانواده آرمانی در نگاه امامحسین (ع)» در باب نگاه آرمانی امامحسین (ع) به خانواده (آراستن اسباب خانه و همسران در داخل خانواده برای یکدیگر، روابط والدین با فرزندان و...) و با زبان امروزی. متاسفانه ما سبک زندگی امامحسین (ع) را مطرح نکردهایم.
امامحسین (ع) در شعری برای همسرشان میفرمایند: «به جان تو قسم من به این خانه، حتی به دیوارهای این خانه عشق میورزم. چون در این خانه توی رباب حضور داری و سکینه و...». تابهحال از امامحسین (ع) از این منظر نگاه کردیم؟ گفتگوهایی با قبور بقیع، مباحث قیامت، دخترستایی، مذمت کینهتوزان، پاسداشت معلمان، ثروتاندوزی و خطرگاهها، نکوهش رانتخواری و فریب مردم و ... همگی از مضامینی است که در اشعارشان به آنها پرداختهاند که همگی ظرفیت تولید برنامههایی مفید و پویا را دارند.
شعر عاشورایی، تلفیق حماسه و احساس
مساله بعدی در مجموعهمسائلی که قصد بیان داشتم؛ خطبههای امامحسین (ع) است. خطبههای حضرت اباعبدا... در عاشورا مجموعا ۹ خطبه است. این خطبهها نیز اصلا تحلیل نشده و به آن نپرداختم. امامحسین (ع) خطبهخوانی در محضر پدر نیز دارد. امامعلی (ع) پس از خلافت به مسجد میروند و از امامحسین (ع) میخواهند ایشان خطبه بخوانند. همچنین جالب است که یکی از خطبهها در کربلا درباره عصر ظهور و آینده است. حتی دوره رجعت را مطرح میکنند. اولین کسی که در عصر ظهور برمیگردد خودشان هستند و میفرماید به سمت من بیایید که من برمیگردم. همچنین توصیف آینده جهان در آخرین خطبه حضرت اباعبدا... را میبینیم. تمام این موارد مطرح نشده است. تنها ۹ خطبه در عصر عاشورا دارند. موضوعات دیگر، بحث خود شعر عاشورایی است. ما شعر عاشورایی را در چهار شاخه تقسیم میکنیم.
یک بخش حوزه عرفانی عاشورایی است و عاشورا اضلاع مختلفی دارد. یکی از اضلاع عاشورا عرفان آن است که خوشبختانه شاعرانی به آن پرداختهاند و بهترین و زیباترین آثار در این شاخه گنجینهالاسرار عمان سامانی است. پس از آن آتشکده نیر تبریزی، زبدهالاسرار و روضهالاسرار از آثار بزرگ عرفانی ما هستند. البته در روزگار ما نیز به این مساله پرداختند. مثلا آقای شاهرخی تحت تاثیر گنجینهالاسرار، خلوتگاه عشاق را نوشت. خوشبختانه در روزگار ما کمکاری در این رابطه نشده است.
همچنین حوزه دوم، حوزه سوگ یا وجهه تراژیک کربلاست که بیشترین آثار به این حوزه اختصاص دارد. تحلیل این موضوع به گفتوگوی مفصل نیاز دارد و تاریخچه خوبی را میتوان استخراج کرد. بههرحال بهعنوان موضوع میتوان به بعد معرفتی کربلا پرداخت.
بعد چهارم شعر عاشورایی، بعد حماسه است. یعنی بحث حماسی کربلا نیز در روزگار ما بیشتر تجلی یافته است. قدیمیترین نمونه آن در کار وحشیبافقی است و حتی رگههایی از آن را میتوان در آثار عرفانی دید. نمونه تلفیقی این چند بعد نیز آثار عاشورایی امروز را رقم زده و در هیچ دورهای به اندازه روزگار ما وجه منشورگونگی عاشورا و کربلا را نتوانستیم ببینیم. حوزه دیگری که من میخواهم به آن توجه کنید بحث سفرنامههای کربلاست. سفرنامه یکی از گونههای ادبی است که از دوره قاجار آن را داشتیم. خواهش دارم سفرنامههای امروز و روزگارمان را خصوصا سفرنامه پیادهروی اربعین را ببینید. پرداختن به سفرنامه وجه مردمی ارتباط با حضرت اباعبدا... است. گاهی سفرنامهها وجه احساسی دارد. چگونگی ارتباط فرد با سایر مردم نیز در سفرنامه مساله است.
تحلیل نامههای امام حسین (ع)
نامهها یک گونه و ژانر ادبی است. نامههای امامحسین (ع) آنگونه که من احصا کردم ۲۴نامه است. من نامهخوانی و تحلیل نامهها را پیشنهاد میدهم. مجموعه ۲۴ نامه است. گاهی در برنامه «سمتخدا» نامههای پیامبر (ص) مطرح میشود. خوب است در برنامهای دیگر مثلا در رادیو یا جایی دیگر نامههای امامحسین (ع) مطرح شود یا اینکه در تلویزیون زیرنویس شود. در باب نامههای امامحسین (ع) لازم است توضیحی ارائه دهم. بخشی از نامهها نگارنده آن اسلم ابن عمر ایرانی است. در موقعیت متنوع و متکثری این نامهها مطرح میشوند. گاهی اوقات بازتابی هستند. یعنی کسی نامهای نوشته و امام جواب داده است، مثل نامههای ارسالشده به کوفه. گاهی هم تأسیسی هستند. مانند نامههایی که به بصره میفرستند. این مورد نیز خوب است مطرح شود که اولین شهید نهضت حضرت اباعبدا... در بصره، سلیمانبنرزین است. به خاطر دارم چندسال پیش برنامهای در تلویزیون به شخصیت ایشان پرداخت. جالب هم هست بدانید آخرین شهید در کربلا نیز از بصره است چراکه دیر به کربلا میرسد. وقتی میرسد جشنی میبیند. با خودش فکر میکند که امامحسین (ع) سوری برپا کرده است. بعد متوجه شهادت امامحسین (ع) که شد، از امام سجاد (ع) اذن گرفت، شمشیر کشید و جنگید و به شهادت رسید. نامش نیز حفحافبنمهند راسبی بصری است. این آخرین شهید دشت کربلا بود و پس از امامحسین (ع) به شهادت رسید. یعنی پس از شهدای غروب عاشورا بود. همچنین نامهها جغرافیای متفاوت دارد. در مکه و حتی کربلا؛ آخرین نامه را از کربلا به محمد حنیفه میفرستند. مخاطبان نیز مختلف هستند و گاهی فردی و گاه جمعی هستند. حتی برای فردا نیز نامه دارند. در حالتهای مختلف غم، شادی و نگرانی نیز هستند. همچنین نامهها موضوعات مختلفی دارند. دعوت، تشریح، تبیین، انذار، هشدار، فراخوان، وصیت و توصیه است. پنج نامه پس از شهادت امامحسن (ع) دارند و چهار نامه به معاویه دارند. به برادر خودشان نیز نامه زدهاند. نامههای امامحسین (ع) از مکه هفت نامه است. چقدر این نامهها جای کار دارند. چه ظرفیتهای عجیبی در این نامهها نهفته است.
تأثیر بر شاعران مسیحی
موضوع دیگری که شاید دکتر قزوه بیشتر بتوانند به آن بپردازند بحث شاعران و نویسندگان مسیحی است. دکتر زائری کاری دارند به نام روحالقدس، پدر، پسر. دکتر مهدی امینفروغی هم کاری دارند در این زمینه که اشعار شاعران مسیحی را مطرح کنند. چقدر مرثیههای ناب دارند. میشود برخی از این افراد را دعوت کرد. مثلا آنتوان بارا کتابی دارد به نام «زینب فریاد فرمند» که بسیار خواندنی است. میشود که این کتاب صوتی شود یا در برنامهها خوانده شود.
آنتوان بارا در کویت زندگی میکند. وقتی کتابش در ایران رونمایی میشد صحبت کردم. ایشان برای نوشتن کتابش ۲۵ سال کار کرد. یک کتاب قبلا نوشته بوده به نام الحسینفیالفکرمسیحی.
شاعران عاشورایی شاخص جهان عرب میتواند موضوع جذابی باشد بهخصوص که در این زمینه کار زیادی صورت گرفته است. شعر روزگار ما بهشدت تحت تاثیر ادبیات انقلاب قرار گرفته است. نزار قبانی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را مقایسه کنید. ما در حال تاثیرگذاری هستیم با وجود اینکه ارتباطات جهانی ما بسیار کمرنگ است و نتوانستهایم خیلی ارتباط برقرار کنیم. این را هم میشود بهعنوان یک موضوع مد نظر قرار داد.
نثر عاشورایی هم از موارد بسیار مهم است، چون در روزگار ما بسیار پیشرفت کرده است. من یادم هست فقط در یکی از موارد مسابقهای گذاشته بودند برای راهپیمایی اربعین و خواسته بودند افراد قطعه ادبی یا دلنوشته بنویسند. بیشتر از ۶۰۰ متن رسید که دستکم ۳۰۰ تا از آنها واقعا تکاندهنده بود.
روضههای مستند بخوانیم
ما خوشبختانه روضههای مستند داریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. ما سه تا زیارت داریم از ناحیه مولاصاحبالزمان (عج) که موسوم است به زیارت رجبیه. در این زیارت حضرت ۷۷تن از اصحاب را معرفی کرده است. زیارت دیگری داریم بهنام زیارت ناحیه مقدسه که در این زیارت، ۸۲تن از شهدا معرفی شدهاند. این دو تا را که کنار هم بگذاریم و تکراریها را حذف کنیم، میبینیم که امامزمان (عج) به ۱۰۲تن از اصحاب اشاره کردهاند.
زیارت سومی داریم که این زیارت هم بهنام زیارت ناحیه مقدسه معروف است که توصیف کربلاست که از این زیارت که خیلی هم مشهور است میتوانیم در روضه استفاده کنیم. شعرهای عصر اهلبیت (ع) که در محضر اهلبیت (ع) سروده شده است، پر از روضهاند. این سرودهها، مؤیداند یعنی اهلبیت (ع) اشعار آنها را تأیید کردند. شعر شاعرانی مانند ناشی صغیر، ابنارندس، ابنحلی و آشیخکاظم عذری نمونههای بسیار خوبی از شعرهای عاشورایی است که میشود از آنها در روضه استفاده کرد.
باید کسانی را که روضه میخوانند به این منابع متصل کنیم، چون اغلب متاسفانه افواهی و شفاهی هستند و چیزهایی را که از بیرون شنیدهاند، نقل میکنند.
من همین دو روز پیش همدان بودم، برای ذاکران و مداحان صحبت میکردم و آنها میگفتند داری ما را خلعسلاح میکنی و من گفتم فقط ۵۶۷ روضه در باب اصحاب میتوانم برایتان بیان کنم که از اینها استفاده نمیکنید، چون مطالعه نمیکنید. منابع معتبر تاریخی و روایی روزگار خودمان هم هست. مثلا خود حضرتآقا بارها روضه خواندهاند و معمولا هم از لهوف سیدبنطاووس استفاده کردهاند که میشود از اینها استفاده کرد. حتی میتوان مقتلخوانی کرد.
اینکه روضه چگونه باید باشد، ساختارش چگونه باشد و آغاز و پایانش چطور باشد را مطرح کرد و دربارهاش حرف زد. در سنت روضهخوانی گذشته ما تکنیکهایی که امروز به کار میرود، استفاده میشود مثلا اینکه روضه بدون اینکه جمله به پایان برسد، تمام شود. شیوه روضهخوانی، غافلگیری و آشناییزدایی همگی میتواند در این حوزه دیده شود. من میگویم میشود روضه آوانگارد هم خواند. من دستکم در اینجا ۴۰۰ ــ ۳۰۰روضه آوانگارد و نو دارم که اگر وقت بود چندتایی را میخواندم که ببینید چه کارهای نویی میشود در این حوزه کرد.
من از ناصرالدین شاه نمیترسم
تاج نیشابوری، از روضهخوانهای بسیار مشهور در روضهخوانیاش، زمینه را فراهم میکرده و بعد یک بیت میآورده است و فضا را عوض میکرده درحالیکه مثلا ناصرالدینشاه و صدراعظم آن بالا نشسته است، میآید و میگوید: «بسما... الرحمانالرحیم. من از صدراعظم نمیترسم.» خیلی ناگهانی است. ادامه میدهد: «من از خود ناصرالدینشاه هم نمیترسم. میدانید از چه میترسم؟ از آن ترسم که آتش برفروزد/ میان خیمه سجادم بسوزد. با همین یک بیت، حال مجلس را عوض میکرده است و بعد یکیک کسانی را که بیهوش میشدهاند، بیرون میبردهاند.»