به گزارش
جام جم آنلاین، حق با شرمن است؛ جهان به نفت ایران محتاج است، اما مهمترین مانع در ورود بشکههای ایران به بازار چیزی نیست جز تحریمهای آمریکا که بایدن و تیمش حاضر به لغو آن نیستند و میخواهند برای بازگشت به برجام امتیازات کمتری بدهند. نتیجه آن هم به تشدید بحران انرژی در منطقه غرب منجر شده است.
نگاهی به روند تحریم نفت ایران بهخوبی نشان میدهد این منافع ایالات متحده آمریکاست که پیچ تحریمها را شل یا سفت میکند. اگر قرار باشد نفت ایران «فقط» در بازار باشد، تحریمها در حوزه تراکنشهای بانکی و نقلوانتقال پول اجرایی میشود و چنانچه نفت ایران باید حذف شود، خرید نفت از ایران ممنوع است.
نمونه بارز آن را میتوان در دو دوره ریاستجمهوری اوباما و بایدن مشاهده کرد. در دوره اوباما به دلیل نیاز بازار به نفت ایران، تحریمها بیش از آنکه روی واردات نفت از ایران متمرکز باشد، بر تسویه پول نفت متمرکز بود. در آن دوره، معافیتهای خوبی برای خریداران نفت ایران لحاظ شد، اما بهدلیل تحریمهای سخت در ارتباط ایران با شبکه سوئیفت و یوترن، پولهای ایران بلوک میشد. هدف از این تحریمها، کاهش درآمدهای نفتی ایران بود بدون آنکه محمولههایش از بازار حذف شود.
در روزهای ترامپ، همه چیز فرق کرد. بهدلیل افزایش تولید نفت آمریکا و تبدیلشدن این کشور به صادرکننده، نفت ایران باید بهطور کامل از بازار کنار میرفت لذا ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شده و وعده دهد که صادرات نفت ایران را به صفر برساند. گرچه او در تحقق این هدف ناکام ماند، ولی نشان داد منافع واشنگتن چه تاثیری روی قوانین تحریمی دارد.
مروری بر چند آمار
اما امروز چه اتفاقی افتاده است؟ برای درک این موضوع باید به چند عدد نگاه کرد. پس از کناررفتن محدودیتهای کرونایی در جهان و به تبع آن، احیای اقتصادهای بزرگ دنیا، مصرف نفت افزایش یافت و موجب شد بهای طلای سیاه وارد روند صعودی شود. از همان سال گذشته غول قیمت بیدار شد و در زمان حمله روسیه به اوکراین، به اوج خود رسید.
قیمت نفت به بالای ۱۲۰دلار صعود کرد که نتیجه وحشتناکی برای غرب داشت. قیمت بنزین در آمریکا و کشورهای اروپایی بهشدت افزایش یافت و رکوردهای تاریخی را جابهجا کرد. در آمریکا این وضعیت بدتر از سایر کشورها بود بهطوریکه بهای هر گالن بنزین در این کشور، به حدود شش دلار رسیده است.
قیمتهای خواربار در مقایسه با یک سال گذشته ۱۲.۲درصد افزایش یافته که بیشترین افزایش از سال ۱۹۷۹ بهشمار میرود. اجارهبها ۵.۸ درصد رشد کرده که بیشترین میزان از سال ۱۹۸۶ است. قیمت خودروهای جدید ۱۱.۴درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است. افزایش هزینههای انرژی بیشترین تأثیر را بر کشورهای نزدیک به مرزهای روسیه داشته است. بهعنوانمثال، تورم در استونی که قبلا خود را از گاز روسیه کنار گذاشته بود، اما اکنون در معرض نوسانات بازار در قیمت انرژی است با نرخ چشمگیر سالانه ۲۱.۹درصد افزایش یافته که تقریبا دوبرابر ۱۱درصد ثبتشده در ژانویه است. آمارها نشان میدهد تورم دورقمی اکنون به بیش از یکسوم اتحادیه اروپا شیوع پیدا کرده و با ادامه این شرایط احتمال گسترش بیشتر آن نیز وجود دارد.
راهکار چیست؟
با توجه به تحریمهایی که علیه نفت روسیه وضع شده، امروز غربیها بیش از هر زمان دیگری به نظم جریان انرژی نیاز دارند. با خارجشدن نفت روسها از بازار غرب، تبعات این تصمیم سیاسی در حال آشکارشدن است و تورمهای کمسابقهای را رقم زده. تنها راه خروج از چنین چالشی، تامین انرژی از کشورهای تولیدکننده نفت است.
مهمترین کشوری که ظرفیت مازاد برای تامین این نیازها دارد، عربستانسعودی است. بایدن هم بههمیندلیل به ریاض سفر کرد و بازهم درخواست کرد تا سعودیها شیر نفت خود را بیشتر باز کنند، اما ریاض اعلام کرد براساس نیازهای بازار و توافق خود با روسیه، تصمیم میگیرد چه کند.
این یعنی آلسعود روی سقوط بایدن حساب ویژهای باز کرده است. در این میان تنها کشوری که میتواند دوباره به بازار نظم دهد ایران است که حداقل یکمیلیون و ۲۰۰هزار بشکه میتواند راهی بازارها کند. بههمیندلیل آمریکاییها دوباره سراغ ایران آمدند و اینبار بسیار شفافتر از گذشته گفتهاند جهان به نفت ایران نیاز دارد.
وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا درهمینباره گفتهاست: «توافق هستهای با وجود مذاکراتی طولانی که جهت احیای آن انجام گرفته و هنوز بینتیجه باقیمانده، از بین نرفته است. من فکر میکنم این یک توافق بسیار کارآمد است و ایران فقط باید به آن بله بگوید. جهان به نفت ایران نیاز دارد».
حالا همه متوجه شدهاند ماجرای غرب برای احیای برجام چیست: «عبور از بحران انرژی»!
منبع: روزنامه جام جم