به عشق ایران مینویسد و به عشق ایران فرهنگی زندگی میکند. شادیاش به شادی ایرانیان گره خورده و غمش غم تلخ شکستها و دردها و بیدادهایی است که بر ایرانیان روان شده است.
چیزی که در همه نوشتههای او میبینیم شهود و ذوق همراه با دانش است؛ شهود و ذوقی که بوسعید با آن دید و دانشی که پورِسینا با آن دانست؛ او به همان راهی میرود که در پیشگفتارش بر کتاب «عرفان ایرانی و جهانبینی سیستمی» نوشته دکتر مهدی فرشاد به آن پرداخته است (بینش با دانش، علم با شهود).
جز این صفت مهم در نگرش فریدون جنیدی، از برجستهترین ویژگیهای ایشان در بررسی تاریخ و فرهنگ ایران یاد میشود:
۱) تقسیم نکردن تاریخ ایران به پیش و پس از اسلام
۲) مطالعه و تحقیق در فرهنگ ایران بر بنیاد منابع ایرانی
۳) بهرهگیری از سنجهها و معیارهای گوناگون در ایرانشناسی از جمله گزارش و ویرایش شاهنامه و ...
نتیجه و برِ داشتنِ این ویژگیها به ترتیب چنین است:
الف) نبود هرگونه نگاه متعصبانه به نفع یا به ضرر فرهنگ ایران باستان، زیرا کسی که ایران را چون پیکرهای یگانه دوست دارد و بدان مینگرد و در فرهنگش جستوجو میکند، همه بخشهایش را عزیز و سپند میداند.
ب) آشکار شدن اعتبار منابع ایرانی برای پژوهشگرانی که در رشتههای ایرانشناسی، باستانشناسی، تاریخ ایران باستان و فرهنگ و زبانهای باستانی جز به پژوهشهای غربی (آمریکا و اروپا) سخن دیگری را معتبر نمیدانند.
ج) اهمیت مطالعه تطبیقی و بینرشتهای آشکار میشود که بر بنیاد این نوع نگاه، شاهنامه به عنوان یک متن ادبی محض معرفی و مطالعه نمیشود، بلکه اثری است با ارزشهای تاریخی، باستانشناختی، و بسیار مهم در تاریخ علم و مطالعات فرهنگی.
ویژگیها و نتایج آنها که در بالا به آن اشاره شد، در کتب، مقالات، سخنرانیها و گفتارهای ایشان در برگزاری انجمنها و نیز در زندگی شخصیشان بارز است.
نکتهای که پس از مشاهده انجمنهای آموزشی ایشان از آن آگاه میشویم این است که دانشجو درگیر آموزش آکادمیک صرف نیست - البته این نوع آموزش لازم است، نه کافی...
مهر به میهن سبب میشود شاگردان بدانند با آموختن معارف موجود در ادبیات باستانی ایران و شاهنامه فردوسی (دو نمود اصلی از فرهنگ ایران بزرگ و کهن)، باید با اعتماد به نفس متکی بر خرد و دانش، به ایران امروز در تمامی عرصهها (دانشهای پزشکی و ریاضیات و انواع مهندسی و مطالعات مربوط به علوم انسانی چون جامعهشناسی و روانشناسی و زبانشناسی و جغرافیا و تاریخ و ...) خدمت کنند. هدف اصلی از این نوع نگاه بازداشتن جوانان ایرانی از مهاجرت به کشورهای دیگر است تا با ماندن اندیشمندان جوان در این میهن کهن، دوباره آن را به روزگار شکوه گذشته برگردانند. توجه به فرهنگ عامه ایرانیان و مهم دانستن دیگر زبانهای ایرانی جز فارسی نیز سبب میشود که جوانان ایرانی از اختلافات قومیتی به وجود آمده پرهیز کنند که نتیجه برخی بیتدبیریها در داخل و نقشههای شوم استعمار خارجی از یکی دو قرن اخیر است. این وحدت در عین کثرت باعث میشود ضمن حفظ ارزش زبان فارسی به عنوان زبان ملی و میانجی امروز همه ایرانیان، دیگر زبانهای عزیز ایران و فرهنگ چهارسوی این مرز و بوم برای همه ایرانیان ارزشمند شود و دیگر رقابت منفی میان اقوام مختلف ایرانی به وجود نیاید...
در ویرایش شاهنامه، ایشان تمامی توجه خویشتن را به شیوه خشک و ماشینی مقابله نسخ متمرکز نکردهاند و علاوه بر این کار که البته ضروری است، به یاری مطالعه تاریخ ایران هنگام سامانیان و غزنویان، تخصص در زبانهای اوستایی و پهلوی، تسلط بر راز و رمزهای شعر فارسی، توجه به فرهنگ ایران باستان، آگاهی از دنیای شگفت اسب و پرورش آن، موشکافی از آیینهای رزم در جهان باستان و کاربرد سلاحها و معیارهای دیگر به تصحیح شاهنامه پرداختهاند و از این روست که میبینیم در تصحیح ایشان از شاهنامه حدود۱۶هزار بیت از فردوسی دانسته شده و دیگر ابیات افزوده به شاهنامه است.
* این نوشته از آن یکی از شاگردان استاد فریدون جنیدی است که بر بنیاد گفتارها و نوشتههای ایشان گردآورده است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد