کودکان بهدلیل فطرت پاکشان، رابطه عمیقتر و سریعتری با طبیعت برقرار میکنند و صاحب کشفیاتی میشوند که بزرگترها، معمولا به آن دست نمییابند، اما از آنجا که آموزش کافی ندیدهاند و توانمندی لازم برای بهرهبرداری از کشفیاتشان را ندارند، بسیاری از این یافتهها، به فراموشی سپرده میشوند.
آموزش، بزرگترین خدمت و انجام وظیفهای است که به کودکان و نوجوانانمان میتوانیم ارائه کنیم. کودکان در مواجهه با جهان پیرامونشان، دچار شیفتگی و شیدایی میشوند و اگر آنها را در همین مسیر نگاه داریم و راهنماییشان نکنیم، دچار سردرگمی و ابهامهای فراوان میشوند؛ بنابراین در بزرگسالی، اسیر گرههای شناختی میشوند که نتیجهاش، بیمیلی نسبت به پیشرفت و تعالی خواهد بود.
کشور ما اکنون میزبان شکلگیری زیستبوم نوآوری و خلاق است. این زیستبوم، پیش از آنکه شکلگیری و پاگیریاش در کشورمان اهمیت داشته باشد، نگهداری و دوامش، حائز اهمیت است. کودکانونوجوانان، صاحبان و وارثان اصلی این زیستبوم هستند. بیشک اگر مسیری که ما اکنون برای این زیستبوم ترسیم کردهایم، بهخوبی ادامه داشته باشد، در آینده نزدیک حتما نیازمند حامیان و نگاهبانان فرهیخته، باانگیزه آموزشدیده است. در حقیقت، آموزش درست و دقیق میتواند این نسل را به سرزمینمان هدیه دهد.
تولید محتوای آموزشی متناسب با نیاز جامعه، ازجمله اولویتهای اصلی کشورمان است، چراکه ما خواهان توسعه و پیشرفت هستیم و در این میان، فناوریهای پیشرفته و مبتنی بر خلاقیت، میتواند یاریرسان ما باشد. در این میان، رسوخ فناوریهای نوین و تازه، سبب خواهد شد که سیستم آموزش در کشور دچار تحول شود و آنگاه در ریل مناسب برای شتابگیری و پیشروی قرار گیرد، اما این موضوع، همچون بسیاری مسائل دیگر، نیازمند زمینهای سیستماتیک و هدفگذاریشده است. معتقدم که مرکز نوآوری و خانههای خلاق و نوآوری میتواند این زمینه را به شکل اصولی فراهم کند. درواقع، این خانهها میتوانند شبکه هدفمند آموزش و یادگیری را در کشور ایجاد کنند. میدانیم که ما در سراسر کشورها، دهها خانه خلاق و نوآوری داریم و این خانهها با رویکرد مثبت جامعه به نوآوری، خوشبختانه در حال افزایش هستند؛ بنابراین میتوانیم بهراحتی روی شبکهسازی این خانهها برای سیستم آموزش و یادگیری مبتنی بر نوآوری، حساب باز کنیم. از این مسیر، زیستبوم نوآوری و خلاقیت نیز به تکامل نزدیکتر خواهد شد.
خانههای خلاق و نوآوری در حوزه آموزش، وجوه مختلف و تازهای را دنبال میکنند که اگر کمی به آنها توجه نشان دهیم، شاهد دگرگونی مثبت و رو به رشد و چشمگیری در سطح کشور خواهیم بود.
گسترش و بهکارگیری فناوریهای آموزشی، از گامهای نخستین این خانههاست و یکی از بایستههای نخستین ماجرا. در کنار آن، رویکردهای نوین نیز اهمیت بسیاری دارد. یعنی ما، هم باید از ابزار نو استفاده کنیم و هم نگاه و عملکردمان تازه باشد. تغییر الگوها و تعریف مدلهای آموزشی جدید، یکی از راههایی است که باید انجام دهیم. همچنین استعدادسنجی، امری حتمی در این عرصه است؛ بنابراین از طریق خانههای خلاق و نوآوری میتوانیم با ایجاد فرآیند مهارتآموزی و استعدادسنجی، نیروی مورد نیاز را شناسایی و در سیستم آموزش قرار دهیم.
آموزش، همانطور که همه میدانیم، از نان شب هم برای جامعه ما واجبتر است. حالا که صلاح کار کشور ما در افزایش جمعیت و پیگیری جدی سیاست فرزندآوری است، موضوع سیاستهای آموزشی، اوجب واجبات خواهد بود. شرکتهای خلاق، یکی از پهنههای امن و ارزشمندی است که میتواند این مهم را بر عهده بگیرد. صنایع فرهنگی و اقتصاد خلاق، در حوزه آموزش حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. کشور قوی، مستلزم داشتن نسل قوی و آموزشدیده است. امیدوارم پیرو عنایت ویژهای که رهبر فرزانه انقلاب به شرکتهای خلاق دارند، جامعه نخبگانی، فناوران، نوآوران، مسئولان آموزش و خانوادهها، اهمیتبخشیدن به این شرکتها را در عمل نیز به نمایش بگذارند و نسلی را پرورش دهند که افتخار آفاق شود و جهان را به سمت درستش رهنمون کند.