حجاب و عفاف امری فطری و ذاتی است و انسان به طور طبیعی وقتی به فطرش رجوع میکند میل به پوشیدگی دارد. در عین حال خودنمایی نیز یکی از نیازهای درونی هر فرد است.
اما ساختار طبیعی و نظام خلقت انسان به گونهای است که در تعادل این دومیل متضاد، تمایل به پوشش اغلب اوقات بر تمایل به خودنمایی برتری دارد و این میل به خودنمایی با قرار گرفتن انسان در مسیر درست خود را به شکل پیشرفتها و توانمندیهای فردی و اجتماعی در حوزههای گوناگون نشان میدهد. اما وقتی در کوران القائات بیرونی و تهاجم فرهنگی، میل به خودنمایی افزایش مییابد و به خصوص در مواردی که افراد چیزی برای خودنمایی از مسیر درست در چنته ندارند، تعادل میان میل به پوشش و عفت و خودنمایی به سمت و سوی خودنمایی سیر میکند و افراد تلاش میکنند از این مسیر خود را به نمایش بگذارند! مسیری که در واقع بر خلاف فطرت و ذات پاکسرشت و الهی انسان است.
بر این اساس در حوزه عفاف و حجاب با دو جنبه شخصیت انسان مواجهیم و این مسأله میطلبد تا هم از طریق قوانین سلبی جنبههای منفی خودنمایی در ذات انسان کنترل شود و هم با عنایت به گرایش فطری انسان به پوشش و عفت، با قوانین و برنامههای فرهنگی و تاکید بیشتر بر این جنبه فطری، افراد را به سمت و سوی حجاب و عفت سوق دهیم. چیزی که در مصوبه ۴۲۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی بر آن تاکید شده است.
در واقع مصوبه راهکارهای گسترش عفاف و حجاب با تاکید بر جنبههای ایجابی و کار فرهنگی برای گسترش عفاف و حجاب به دنبال بیدارکردن آن جنبه از فطرت ماست که ما را به سمت و سوی حجاب و عفاف سوق میدهد و از خودنماییهای بر خلاف فطرت دور میدارد. مصوبهای که اگر به درستی اجرا میشد امروز با کمترین چالش در حوزه عفاف و حجاب مواجه بودیم.