قرار بود به لژیونر تراز اولی تبدیل شود و کلی اتفاقات جدید رقم بزند، اما پروژه او کاملا شکست خورد. اما اول و آخرش این شد که به استقلال برگردد.
باشو و دبی
لیگهای کشورهای عربی معمولا مقصد هیجانانگیزی برای بازیکنان ایرانی نیست. البته این نظر ما دوستداران فوتبال است. اگر نظر خودشان را بخواهید پیش از هر چیزی از «امکانات خوب» فوتبال آنجا میگویند و اینکه چقدر این امکانات و این بستر مناسب باعث میشود سریعتر به فوتبال سطح اول اروپا بروند. اما ما که میدانیم آنجا چه خبر است.
خوب پول میدهند. مبالغ در نظر گرفته برای برخی قراردادها آنچنان نجومی است که بهقول معروف تا هفت نسل بعد آن طرف تامین میشود.
اما ویژگیهای خوب مثبت دیگری هم وجود دارد. همین دبی را در نظر بگیرید، شهری که باشگاه شباب الاهلی در آن قرار دارد. مهدی قائدی یک فصل آنجا بازی کرد تا به قول خودش از این تیم راهی اروپا شود. اما واقعیت را بخواهید دبی بیش از اندازه برای برخی فوتبالیستهای ایرانی جذاب است. تا دلتان بخواهد در این شهر مراکز تفریحی و جاذبههای توریستی یافت میشود. آنقدر زیاد که ممکن است باعث حواسپرتی مهدی قائدی شده باشد. آنقدر زیاد که از یک ستاره به بازیکنی نیمکتنشین تبدیل شود و در ادامه ژاردیم، سرمربی جدید شباب الاهلی بگوید «قائدی را نمیخواهم، ردش کنید برود». مهدی قائدی در شباب الاهلی قراردادی پنجساله داشت، اما با نظر ژاردیم سرمربی جدید تیم به صورت قرضی و یکساله به استقلال برگشت. او در این تیم ۲۲ بازی کرد و چهار گل به ثمر رساند.
رقم قرارداد این بازیکن در تیم شباب الاهلی یک میلیون و ۸۰۰هزار دلار بدون آپشن بود و با آپشن به دو میلیون دلار میرسید. باوجود این رقم سنگین مهدی خرید خوبی برای شباب الاهلی به شمار نمیرفت. این طور شد که مهدی قائدی به استقلال برگشت.
گمشدن در مسیر
ادامهدادن مسیر خیلی مهم است. مثلا یک بازیکن در تیم جدید باشگاهی خود استارت ضعیفی دارد، اما در ادامه آنقدر تلاش میکند تا ورق را برمیگرداند. یکی هم مثل قائدی خوب شروع میکند، اما چون ادامه مسیر را بلد نیست گم میشود و دیگر نمیتواند مسیر درست را پیدا کند. این اتفاق برای او در دبی هم افتاد. هیچ کس هم نتوانست او را به مسیر اصلی برگرداند. فقط خودش بود که میتوانست و البته ارادهاش را نداشت.
سال، سال جام جهانی است. از الان تا دو سه ماه آینده تمام تقلاها بر این است که بازیشان به چشم اسکوچیچ بیاید. همه میخواهند مسافر جامجهانی باشند تا مقابل انگلیس، آمریکا و ولز بازی کنند. باشو، اما کار را خراب کرد. الان به جای اینکه فیکس تیم ملی باشد به این فکر میکند که چطور ابتدا نظر ساپینتو را به خودش جلب کند و سپس چشمان اسکوچیچ را بگیرد. واقعیت را بخواهید با روندی که از باشو در یک سال اخیر دیدیم چندان جای امیدواری به طیشدن این روند وجود ندارد. راستی، دل قائدی برای دبی تنگ نمیشود؟
چشمانتظار درخشش کاوه و مهدی
نخستین شکست استقلال در نخستین بازی فصل با عملکرد ناامیدکننده مهاجمان این تیم همراه بود. مهاجمان استقلال حتی یک بار هم رشید مظاهری سنگربان سپاهان را به دردسر نینداختند، نه سجاد شهباززاده و نه یامگا. ارسلان مطهری و پیمان بابایی هم به میدان آمدند، اما آنها هم کاری از پیش نبردند. آرمان رمضانی هم همینطور. حالا چشم امید هواداران به کاوه رضایی محمد محبی و مهدی قائدی است. این سه مهاجم توقعات را برآورده میکنند؟
امیدواری قائدی به حضور در جامجهانی
بالاخره با گذشت چند روز از بازگشت به ایران، قائدی روز گذشته قراردادش را با باشگاه استقلال امضا کرد تا یک سال به صورت قرضی در جمع آبیپوشان پایتخت باشد. قائدی پس از ثبت قرارداد گفت: حس خیلی خوبی است. پس از یک سال دوباره به خانه خودم برگشتم. امیدوارم مثل سال گذشته که بازیکنان تمام وجودشان را گذاشتند و توانستند تیم را قهرمان کنند، ما هم امسال بتوانیم با تمام وجودمان افتخار دیگری را کسب و دل هواداران را شاد کنیم.
او در مورد اهدافش در استقلال گفت: هدفهای خیلی زیادی دارم. یکی موفقیت استقلال و دیگر اینکه پیراهن مقدس تیمملی را بپوشم، به جامجهانی بروم و اگر کاری از دستم بر میآید برای کشورم انجام دهم. قائدی در خصوص کار با ساپینتو هم اینطور حرف زد: آنطور که بچهها میگفتند او مربی سرسخت، باهوش و خیلی خوبی است. هنوز با او صحبت و کار نکردهام. انشاا... به زودی یکدیگر را ببینیم. مربی بزرگی است و میتواند کارهای بزرگی هم انجام دهد. مهاجم بوشهری استقلال در مورد واکنش هواداران اظهار کرد: آنها به من خیلی لطف دارند. در این یکسال پیامهایشان برایم محبتآمیز بود. الان برگشتهام و امیدوارم بتوانم این محبت را جبران کنم.
منبع: روزنامه جام جم