در روزهایی که پشت سر گذاشتیم خبر درگذشت محمود فاطمی و سپس منوچهر اسماعیلی، نه تنها جامعه هنری کشور را داغدار کرد، بلکه بار دیگر تلنگری زد که بزرگان فرهنگ و هنر کشور بهویژه در شاخه دوبله در حالی یک به یک از دست میروند که نه جایگزینی دارند و نه اساسا سیستم مدیریت فرهنگی به فکر پرورش شاگردهایی در کلاس درس این بزرگان بوده است.
در حالی که پخش سریالها و فیلمهای خارجی در تلویزیون و شبکههای مختلف آن نسبت به دهههای قبل کمتر شده و سهم بیشتر آنتن در اختیار تولیدات داخلی است، در سینمای ایران نیز همچنان خبری از اکران فیلمهای خارجی نیست و شبکه نمایش خانگی که امروز بیشتر با عنوان پلتفرمها خوانده میشود نیز بیشتر سرگرم سریالسازی است و پخش فیلم و سریال خارجی در آنجا هم چندان رونقی ندارد. گرچه سهم فعلی تولیدات خارجی که نیاز به دوبله دارند در همین پلتفرمها از دیگر رقبا بیشتر است و شاید مهمترین محل حیات صنعت دوبله ایران را بتوان همین پلتفرمها دانست. اما وقتی از بزرگان دوبله حرف میزنیم تنها از یک جامعه هنری که در حال تولید است حرف نمیزنیم، بلکه درباره یک سبک کاری و آموزشی حرف میزنیم، زیرا همانطور که بارها در گفتگوها و خاطرههای این بزرگان و شاگردان جوانتر آنها آمده است، ورود به اتاقهای دوبله به هیچوجه کار سادهای نبوده است وماندگاری در آنها سختتر. چه بسیار بزرگانی که به دلیل همین سختگیریها و با هدف حفظ کیفیت درجه یک دوبله ایران حاضر نشدند هر شاگردی را به محضر بپذیرند یا از زدن مهر تایید روی پرونده هر شاگردی پرهیز کردند. این موضوع درست است که از یکسو به واقع باعث حفظ کیفیت کار در این حوزه شد، ولی از سوی دیگر باعث شد دایره افراد در دوبله ایران چندان بزرگ نشود و جوانانی نیز که پس از نسل طلایی دوبله ایران وارد این حرفه شدند بسیار گزینش شده بودند. حال به این شرایط اضافه کنید موضوعی که بالاتر به آن اشاره شد؛ کم شدن خرید، دوبله و پخش فیلم و سریال خارجی. البته در تاریخ دوبله ایران در چهار دهه اخیر در دورهای دوبلههای زیرزمینی نیز رونق گرفت که فرصتی برای اشتغال فعالان این حوزه فراهم کرد و حتی در این دوره تعدادی دوبلور خوب و جوان به این عرصه اضافه شدند؛ افرادی که در حال حاضر نامهای آشنایی محسوب میشوند. به هر ترتیب، بخشی از وضعیت موجود زاییده تغییر سیاست تلویزیون در قبال پخش تولیدات خارجی است که اگر در شبکههای تخصصی مانند سلامت، مستند، ورزش و ... برنامههای متنوع خارجی به جریان دوبله کشور اضافه شوند، امکان فعالیت دوبلورهای پیشکسوت هم فراهمتر شود و همچنین این بزرگان نیز بار دیگر به امر تربیت شاگردان و صداهای جدید اقدام کنند تا حال و روز دوبله ایران کمی بهتر شود. از دست دادن بزرگانی، چون منوچهر اسماعیلی و محمود فاطمی فقدانی است جبرانناپذیر، اما داشتن جانشینانی برای این بزرگان امری است که این فقدان را قابل تحمل میکند.