این سبک برنامهسازی قدمت طولانی در رسانههای سراسر دنیا دارد. در ایران هم با وجود مخالفان و موافقان آن، که گاهی پای مباحث اخلاقی را به آن باز میکنند، این ژانر مخاطبان خود را دارد. چه آنان که آیتمهای تامینی از دوربینمخفیهای دیگر کشورها را به تماشا مینشینند و چه دستهای که مشتاقانه بیننده آثار ایرانی در این ژانر هستند. برای این دسته از مخاطبان مدتی است برنامه نسیما از شبکه نسیم روی آنتن میرود که نسبت به دیگر آثار این ژانر حالوهوای متفاوتی دارد. در این برنامه موضوعهای ارزشی هم محور قرار گرفتند و برخی از آنها حتی بیش از برنامههایی با سوژههای اجتماعی یا سرگرمکننده و کمدی به دل بینندگان نشستند و بارها در شبکههای اجتماعی دستبهدست شدند. برنامههایی که واکنش باصراحت مردم در مواجهه با اتفاقات عجیب و گاه تلخ را به تصویر میکشید. به بهانه پخش این برنامه به موضوع دوربینمخفی در تلویزیون پرداختیم و در گفتوگو با پیشکسوتان این عرصه و همچنین کارشناسان و منتقدان از رعایت مرز اخلاقی در این سبک برنامهسازی، جنبه و مواجهه ایرانیها با این اتفاق و... پرسیدیم.
دوربینمخفی یکی از سبکهای برنامهسازی است که برای عموم مخاطبان جذابیت دارد و در تلویزیون هم نمونههایی از آن روی آنتن رفتهاست. البته چند سالی بود کمتر خبری از این سبک برنامهها در جعبهجادو داشتیم و تعدادشان در فضای مجازی فزونی گرفتهبود که البته برخیشان چندان محتوای درخوری نداشتند و به هر وسیلهای برای رسیدن به خنده مخاطب متوسل میشدند. «نسیما» یکی از برنامههای دوربینمخفی تلویزیون مدتی است با نگاهی نو روی آنتن شبکه نسیم رفتهاست. پرهام عمرانی، تهیهکننده این برنامه در گفتوگو با خبرنگار جامجم بیان میکند: برنامه نسیما درحالحاضر تنها برنامه دوربینمخفی رسمی صداوسیماست. بعد از مدتها و یکسری تجربههایی که در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ توسط برخی بزرگان مثل آقای قهرایی و دوستان دیگر در حوزه دوربینمخفی صورت گرفتهبود، با توجه به دغدغه مدیر شبکه، آقای خوشرو و ما بهعنوان سازنده، تصمیم گرفتیم این برنامه را بسازیم. هدفمان فرهنگسازی است. در عین اینکه خودمانی برنامه میسازیم، تلاش اصلیمان فرهنگسازی و به فکر فروبردن مخاطبان است. شاید موقعهایی آدمها با دیدن برنامه ما بخندند و شاید اشک بریزند، فکر کنند و هر واکنشی که برایشان ایجاد میشود را داشتهباشند اما هدف اصلی ما فکر کردن افراد با دیدن برنامه است.
نسیما مثل هیچکس نیست
عمرانی درباره سوژههایی که در این برنامه استفاده میکنند میگوید: برنامه ما درواقع برگرفته از تقویم و مناسبتهای روز است. برنامه نسیما سعی میکند افراد مختلف را با چهرهها، نگاهها و ... مختلف درباره موضوعی که دارد در چالش قرار دهد. ما موضوعها را انتخاب میکنیم. مثلا میگوییم فلان روز، روز دختر است. اتاقفکری که داریم برگرفته از افراد مختلف است. صد نفر بهصورت غیرحضوری و تقریبا ۲۰-۱۵ نفر بهصورت حضوری و دائم در اتاقفکر ما هستند. هرآنچه درباره روز دختر است را بررسی میکنیم و بعد از مطرحکردن با مدیر شبکه، دنبال ساختش میرویم. جدا از آنتنی که دو روز در هفته داریم، اگر به ایده و سوژهای نرسیدیم خیلی خودمان را موظف به ساخت برنامه و پر کردن آنتن نمیکنیم. بارها پیش آمدهاست که یک هفته هم بهجای دو قسمت سه چهار قسمت روی آنتن بردیم.
این تهیهکننده در مورد ایدهبرداری از برنامههای دوربینمخفی خارجی که در این زمینه پیشرو بودند، عنوان میکند: تمام دوربینمخفیهای خارج ایران، داخل کشور و آنچه برای فضای مجازی تولید میشود را دیدیم ولی هیچکدام از قسمتهای نسیما شبیه آنها نیست. به دلیل اینکه ما در ایدهپردازی و فرم فرق داریم و دستمان بستهتر است. البته خیلی از این بستهبودن نگران و ناراحت نیستیم چون هدفمان شبیه برنامههای نامناسبی نیست که گاهی در فضای مجازی میبینیم.
چالشهای ۵۰درصدی
شما هم شنیدهاید که برخی میگویند اینجا را با کشورهای دیگر مقایسه نکنید، ایرانیها خیلی جنبه شوخی ندارند و گاهی بعد از اینکه بفهمند مقابل دوربینمخفی بودند، واکنش تندی نشان میدهند. از عمرانی میپرسیم تاکنون با برخوردهای منفی مواجه شدند؟ او پاسخ میدهد: ما هم در ایران و با هموطنانی زندگی میکنیم که ممکن است صبح ناراحت از خواب بیدار شوند. متاسفانه آنها یکموقعهایی ناخواسته جلوی دوربین ما حضور پیدا میکنند. به همین دلیل دوربینمخفی یکی از سختترین فرمهای برنامهسازی است. از صددرصد برنامهسازی، ۵۰درصدش را ما با جایگذاری دوربین، سناریو و چالشی که ایجاد میکنیم فضایی را رقم میزنیم تا بهترین نتیجه حاصل شود اما ۵۰درصد بقیه دیگر دست ما نیست و دست هموطنانی است که مقابل دوربین برنامه ما حاضر میشوند تا بتوانند آن چیزهایی که مد نظر ما هست را انجام داده و براساس دادههایی که ما به آنها میدهیم واکنش نشان دهند. بارها اتفاق افتادهاست برنامهای را ساختیم، تیم تولید وقت و هزینه صرف کرده اما آن چیزی که میخواستیم درنیامدهاست و ما آن تصاویر را دور ریختیم. فرق برنامه دوربینمخفی با بقیه برنامهها این است که اگر در بقیه برنامهها گاف داده شود تقصیر تیم تولید است چون میتواند از صفر تا صد را برنامهریزی کند اما ما حتی پوشش افرادی که مقابل دوربین میآیند را هم نمیتوانیم تعیین کنیم. ما داریم وسط شهر تهران این برنامه را میسازیم که کمتر زاویهای در آن وجود دارد که تبلیغاتی درش صورت نگرفتهباشد.
رو به دوربین دست تکان بده
دوربینمخفی یکی از آن ژانرهایی است که در مورد مرز اخلاق در آن زیاد صحبت میشود و لزوم کسب رضایت آدمهایی که ناخواسته مقابل این دریچه قرار گرفتند و قضاوت شدند، احساس میشود. عمرانی دراینباره میگوید: آخر هر برنامه از همه یک رضایت نسبی میگیریم و میگوییم اگر راضی هستید برنامهتان پخش شود با خنده یا علامت نشان دهید. رضایتنامه کتبی نمیگیریم و تا الان که تقریبا ۲۰ قسمت برنامه پخش کردیم، کسی نبوده که اعلام نارضایتی کند. به عنوان مثال برای نمایشگاه کتاب میخواستیم با یک شاعر شوخی کنیم و بازیگری را به عنوان شاعری دیگر کنار او بنشانیم اما مثل همه آدمها که روز خوب و بد یا حال خوب و بد دارند آن شاعر بزرگوار در میانههای ضبط نپذیرفت و ما هر آنچه را هزینه کردهبودیم، دور انداختیم. گاهی حتی آن آیتم خیلی خوب از آب درآمده و تمام رفتار آدمهای شرکتکننده در آن پیش برنده سناریومان بودهاست اما در انتها گفتند راضی نیستیم پخش شود. مثلا یکبار سناریو به این ترتیب بود که راننده تاکسی در روز عروسیاش پول کم آورده و دارد مسافرکشی میکند و با همان مسافرها به آرایشگاه عروس میرود تا او را سوار کند. عروس و داماد بازیگران ما هستند اما آدمهایی که در ماشین مینشینند از ماجرا خبر ندارند. برخی از این افراد حرفهایی زدند که در انتها گفتند راضی نیستیم پخش شود و ما مجبور شدیم دوباره دنبال مسافر بگردیم و از اول اجرا کنیم.
این برنامهساز در مورد دیگر چالشهای ساخت دوربینمخفی بیان میکند: میتوانم بگویم برای تصویربرداری هر قسمت پیر میشویم. اکثرا آفیشها ۱۲ ساعته است، یعنی ازساعت ۹ صبح شروع میشود و تا ۸ شب طول میکشد. البته این مربوط به تصویربرداری است وگرنه کار گروه تولید از ۷ یا ۸ صبح آغاز میشود. در برنامههای استودیویی گروه تولید میگوید سر فلان ساعت مهمان میآید؛ ضبط را شروع میکنیم و نهایتا دو سه ساعت طول میکشد. در برنامههای دوربین مخفی شما منتظر حضور افراد مقابل لنز دوربینت هستی. گاهی فرصت مناسب پیش نمیآید و یک روز تبدیل به دو روز میشود.
یکی از ویژگیهای متمایز برنامه نسیما نسبت به دیگر دوربینمخفیها این است که متناسب با مناسبتها هم برنامهسازی میکند و صرفا در موقعیتهای سرگرمکننده و کمدی برنامه را روی آنتن نمیبرد. عمرانی در اینباره اظهار میکند: در ابتدای ماه محرم برنامههایی متناسب با این حال و هوا داشتیم. برای اربعین هم یکی دو قسمت ویژهبرنامه مناسبتی داریم. بعد از آن دوباره وارد فضای اجتماعی و آماده برنامهسازی برای شهادت امام رضا(ع) میشویم. برنامه ما هم مناسبتی است و هم متناسب با سرفصل جلو میرود. ما چند سرفصل مهم مثل بیتفاوتنبودن و تشویق بهخوبی داریم. سعی کردیم برنامهمان ایجابی باشد، نه سلبی. مردم خسته شدهاند از اینکه کسی به آنها بگوید این کار و آن کار را نکن عیب است. وقتی کسی کار خوبی میکند، تشویق کنیم خیلی تاثیر و اهمیتش بیشتر است. به همین علت هدفمان این است آدمهایی را که کار خوب انجام میدهند، تشویق کنیم. اگر یک موضوع زیبا را نشان دهیم، زشت بودن کار دیگر هم کنار آن نشان داده میشود.
دوربینمخفی آینه رفتار مردم است
امیرحسین قهرایی را بهعنوان نخستین کارگردان دوربینمخفی در ایران یا آنطور که خودش هم تایید میکند بهعنوان پدر دوربینمخفی ایران میشناسند. ژانری که قهرایی تاکید دارد، میتواند همچنان در جذب مخاطب موفق باشد اگر بهدرستی ساخته شود. قهرایی در گفتوگو با جامجم درباره این سبک برنامهسازی میگوید: تاکید و توصیه من در تمام آیتمهای دوربینمخفی که تولید کردهام به دیگر دوستان فعال در این عرصه این است که به هیچ عنوان به سمت بازسازی موقعیت نروند. اتفاقی که در اکثر دوربینمخفیهای منتشرشده در فضای مجازی مشاهده میشود و بهراحتی قابل تشخیص است. این اتفاق نیز اغلب به این دلیل رخ میدهد که تیم تولید آن دوربینمخفی جرات انجام آن شوخی را در واقعیت ندارد و نگران عکسالعمل شدید و اجازه ندادن برای پخش است. نکته دیگر این که یکی از سختترین بخشهای دوربین مخفی ضبط صدای آن است، چراکه شما برای ضبط صدا در محیط، نیازمند نزدیک کردن میکروفن به سوژه هستید و چون سوژه نباید متوجه شود در چه موقعیتی قرار گرفته برای نزدیک کردن میکروفن به او مجبورید به هزار کلک متوسل شوید از جمله آنها استفاده از چند میکروفن و گرفتن صدا از جهات مختلف است. کسانی که به بازسازی موقعیت میپردازند کارشان را با پنهان کردن یک میکروفن در گوشهای، با اطلاع سوژه پیش میبرند و آنچه در فضای مجازی میبینید اکثرا به این شکل و دوربینمخفیهای بازسازیشده و نه واقعی هستند.
او درباره دیگر چالشهای ساخت دوربینمخفی میافزاید: ساخت دوربینمخفی بسیار زمانبر است. شما برای ضبط یک سریال میتوانید در طول روز ۱۰تا ۱۲ دقیقه کمی کمتر یا بیشتر به فیلمبرداری بپردازید اما برای دوربینمخفی نمیتوانید چنین کاری انجام دهید،چراکه کشاندن سوژه به موقعیت مورد نظر و فیلمبرداری از او بدون اطلاعش به وقت بیشتری نیاز دارد. در نهایت میتوانید روزی ۳ تا ۴ دقیقه به ضبط بپردازید و در نتیجه برآورد بودجهتان بیشتر از چیزی میشود که گمان میکردهاید. بیشترین خرج ضبط دوربینمخفی، جز دستمزدی که باید به بازیگر بدهید، هزینه اجاره روزانه و ماهانه وسایل از جمله دوربین و میکروفن و... است و هنگامی که دقیقه تولیدتان پایین میآید، هزینهتان بالا میرود و همین باعث میشد سفارشدهندگان کار نسبت به این موضوع معترض باشند. در صورتیکه اگر بخواهید دوربین مخفی واقعی و نه بازسازیشده تولید کنید چارهای جز طی این مسیر نیست و اگر بخواهید یک دوربینمخفی خوب بسازید باید بدانید که کاری گران پیشرو دارید.
قهرایی در پاسخ به این که اگر بعد از طی همه مراحل سوژه مایل به پخش حاصل کار نبود، میگوید: پخشش نمیکردم و حتما باید ورقهای برای من امضا میکردند تا بعد از من شکایت نشود. او همچنین در توضیح مرز اخلاقی شوخی بیان میکند: این است که کسی ضایع نشود. ما نمیخواهیم آدمها را خراب کنیم. مثلا یک بار شبکه پنج از من خواستهبود کیف پولی زمین بیندازم و ببینم عکسالعمل مردم چگونه است ولی هم شما میدانید و هم من که اگر کیف پولی روی زمین باشد، به همان تعداد که ممکن است به جستوجوی صاحبش بروند به همان تعداد هم ممکن است در جیب خودشان بگذارند. در حالت دوم من نمیتوانم آچه را ضبط میشود روی آنتن بفرستم. پس کیفی خالی و فقط حاوی یک گواهینامه روی زمین انداختم و آدمها وقتی میدیدند گواهینامهای در کیف است به دنبال صاحبش میگشتند. یادم هست همانموقع، کسانیکه این دوربین مخفی را دیدهبودند، میگفتند بهبه، چه مردم خوبی! در حالیکه اگر کیف پر از پول بود شاید حاصل، آن چیزی نمیشد که دیدیم. پس من در دوربینمخفیهایم با حضور آدمهایی عادی از سطح جامعه، بههیچ عنوان نمیخواهم کسی را ضایع کنم. ضمن اینکه خطقرمزم در دوربینمخفیهایی که با حضور ستارگان، بازیگران، ورزشکاران و خوانندگانی که مردم دوستشان دارند تولید میکنم خراب نشدن آن اسطوره است و اگر اتفاقی میافتاد که ممکن بود آبروی آن شخص با خطر مواجه شود، آن قسمت را پخش نمیکردم. من یک عمر این کار را کردهام و مردم را میشناسم؛ جوری شوخی میکنم که هم آدمها بتوانند آن روی خود را نشان دهند و هم آن روی شیطانشان را بالا نیاورم.» (باخنده)
قهرایی در پایان میگوید: دوربینمخفی آینه رفتار مردم است. من با ساخت دوربینمخفی یک آینه در برابر مردم میگذارم و میگویم خودتان را نگاه کنید و تلاش میکنم با این کار رفتار صحیح و فضایل اخلاقی را نه به شکل مستقیم که به شیوهای غیرمستقیم آموزش دهیم. شما وقتی مقابل آینه قرار میگیرید اگر لکهای روی صورتتان باشد، مشاهده و پاکش میکنید. دوربینمخفی نیز باید چنین باشد. مثل آینه جامعه تا رفتارهای خود را در آن ببیند و به لکهگیری بپردازد.
یک سوزن به خود؛ یک جوالدوز به دیگری
سعید ذکایی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی هم از کسانی است که برای دریافت پاسخ پرسشهایی درباه تولید برنامههای دوربینمخفی سراغش میرویم. او درباره ارزیابی علم جامعهشناسی از قرار دادن آدمها در موقعیتی که اطلاعی از نمایشی بودن آن ندارند و نمیدانند واکنششان ثبت و ضبط میشود به جامجم میگوید: سنت یا ژانری از برنامهسازی که با ایجاد موقعیتهای نمایشی پنهان شکل گرفته است، دوربینمخفی نام دارد. این ژانر هم شامل جنبهای از سرگرمی است و هم میتواند ضربان نبض احساسات مردم را با قرار دادن آنها در موقعیتهای احساسی و عاطفی یا موقعیتهایی که باید تصمیمگیری کنند به آنها و به کسانی که باید دقیقتر، ریزتر و تیزتر ببینند نشان میدهد تا بهعنوان مثال بدانیم نوعدوستی در چه وضعیتی قرار دارد، آستانه تحمل افراد چه میزان است و چقدر در کنترل خشم خود توانا یا ناتوان هستند و... با ذکر این ملاحظات میتوان توصیه کرد که کار ساخت دوربینمخفی به شکل ظریف و حرفهای و با رعایت تنوع و انتخاب میدانهایی که بتواند زمان، مکان، موقعیت، فصل و... را نمایندگی کند، ادامه یابد. ضمن این که این ژانر میتواند با رعایت فرونیفتادن در ورطه شعارزدگی و نه به شکلی نمایشی و تحکمی بلکه به شکلی ظریف و ضمنی، جنبه آموزشی هم داشتهباشد. بهعنوان مثال این نکته را نشان دهد که زود قضاوت نکنیم، زود واکنش نشان ندهیم، کجا احتیاط به کار ببندیم و کجا قدر فرصتها را بدانیم و کمی بیشتر به مشاهدهگری و وجوه انسانی زندگی بها دهیم. بنابراین فکر میکنم تولید این برنامهها، با این نسخه قابل توصیه باشد.
در مرحله بعد این بحث مطرح میشود که حال این برنامهها چه مضامینی را میتواند به خود بگیرد و بیشتر بر وجوه منفی متمرکز شود یا مثبت و بهعبارت دیگر بیشتر ضعفهایمان را برملا کند یا نقاط قوتمان را نشان دهد یا بهشکلی واقعبینانه به هر دو وجه بپردازد. ذکایی در اینباره ادامه میدهد: طبیعتا کسانی که این برنامهها را تولید میکنند، نمیتوانند به شکلی بیمحابا احساسات مردم را تحریک کنند، آنها را آزار دهند و از ملاحظات اخلاقی عدول کنند. در نتیجه احتمالا باید چهارچوبی طراحی کرد و تولیدکنندگان این قبیل آثار پروتکلهایی داشتهباشند که براساس آن بدانند این موقعیت نمایشی را تا چه مرحلهای میتوان پنهان نگه داشت و آن مرز اخلاقی به لحاظ تحریک عاطفی یا برافروختن و برانگیختن افراد کجاست. این مواردی است که امیدواریم بیشتر از آنکه با آزمون و خطا بهدست آید با مطالعه حاصل شود. به گمان من آنچه جامعه ما امروز بیش از هر چیز دیگری نیاز دارد، بحث اعتماد و تجدید سرمایه اجتماعی است. اگر بتوان آن خصایص خوب و وجوه انسانی ایرانیها را که همواره هم بودهاست اما گاهی اوقات به محاق میرود در این قبیل برنامهها تحریک کرد، به نظرم تولید چنین برنامههایی عاقلانه و منطقی است.
او درباره اینکه مرز میان پرداختن به رذائل و فضایل اخلاقی در دوربینمخفی کجاست، میافزاید: آنچه جامعهشناسی بیش از هرچیز با آن سروکار دارد رفتارهای هنجاری است؛ رفتارهایی که انتظار داریم در شرایط عادی انجام شود. بهعنوان مثال اگر دستمان را دراز میکنیم، دست مقابل دریافتش کند، اگر سؤالی میپرسیم جواب بشنویم، اگر با لحن مؤدبانه صحبت میکنیم پاسخی مؤدبانه بشنویم و... ولی وجهی که در دوربینمخفی مورد توجه قرار میگیرد به چالش کشیدن همین روزمرگی و بیرون کشیدن مسألهای از دل آن است تا نشان دهد اگر امر روزمره رعایت نشود آنوقت چه اتفاقی رخ میدهد و این نکته را در قالبی سرگرمکننده ارائه میدهد تا مخاطب مقداری هم هیجانزده و شاد شود و در ضمن ترکیب کلی این نمایش، آن نکته اخلاقی مدنظر را نیز در خود داشتهباشد. پس چه زمانی که انتخاب موضوع بسیار منزهطلبانه و چه وقتی که بسیار بدبینانه صورت میگیرد مخاطب در برابر هر دو مقاومت خواهد کرد و سرانجام حساسیتهایش را از دست خواهد داد. بنابراین بهترین کار حرکت برمبنای سنجش احساس عمومی است بهگونهای که هم از نگاه آرمانگرایانه و هم از نگاه تخطئهگرایانه فاصله داشتهباشد. ذکایی در جواب این که ظرفیت آدمها نسبت به مورد انتقاد قرار گرفتن و به عبارت دیگر دیدن رذائل اخلاقی خود در قاب تلویزیون چگونه باید افزایش یابد، میگوید: تفاوت واکنش آدمها در این موقعیت به علت تفاوت فرآیند یادگیری انضباط، مراقبت، مدیریت، قانون و...
و بسیار طبیعی و نشاندهنده حیات جامعه است که باید به رسمیت شناخته شود. این حاصل ابتکار سازندگان این قبیل برنامههاست که تشخیص دهند کدام مسائل را میتوان راحتتر دستمایه کار قرار داد و این ظرفیت درخصوص کدام یک وجود ندارد و محتمل است که واکنشها غیرقابل مدیریت باشد و در نتیجه از موقعیتهایی که منجر به ایجاد خشم میشود پرهیز کنند. درمجموع اگر بخواهم به مصداقی اشاره کنم، باید بگویم در کنار خیل عادات خوبمان، یکی از عادات بدمان منتسب کردن رذائل اخلاقی به دیگری و مبرا کردن خود است؛ دیگریای که همسایه، دوست، آشنا، غریبه و... است. این رفتار قبیلهگرایانه از رسیدن به وفاقی که مورد نیاز شکلگیری یک کل منسجم است دورمان میکند و در نهایت موجب فرسایش سرمایههای اجتماعی میشود. پس خوب است در این برنامهها یکی از محورها و اولویتهایمان زدن یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگری باشد.
نگاه ارزشی از منظر «دوربین مخفی» به جامعه
جبار آذین - منتقد: هنر در خدمت معنا و محتوا و مردم و فرهنگسازی و ارزشآفرینی است که تعالی مییابد و از هنرسازی صرف در جهت سرگرمی و کاسبی فاصله میگیرد و قلههای صعود معنویت را طی میکند. رسانهملی که با امکانات گسترده و هدفمندیهای اجتماعی و فرهنگی و ارزشی، پاسداری و اشاعه فرهنگ ملی و دینی را در دستورکار خود دارد و در مقام دانشگاه ملی کشور به این امورخطیر میپردازد، پیوسته نگرش ارزشی، محتوامداری و تبلیغ و ترویج فرهنگ و سبک و شیوه زندگی ایرانی -اسلامی را سرلوحه تولیدات خود قرار دادهاست. به گونهای که سمتگیری تولیدات سازمان صداوسیما به سوی خلق آثار ارزشمند و فاخر اجتماعی، دینی و ملی و مردمی را میتوان در برنامهها و مجموعههای تلویزیونی و رادیویی دید و شنید. دامنه این نوع نگاه و نگرش که گام به گام در رسانهملی، بال و پر میگسترد، حتی به برنامههای قدیمی و جدید و کوتاه و بلند سیما هم رسیده و آنها را نه تنها تحت تاثیر قرار داده که اهداف هنری و محتواییشان را دگرگون کردهاست. یکی از این برنامهها که پیشینهای طولانی در عرصه تلویزیون ایران و جهان دارد، برنامه «دوربین مخفی» است که از همان آغاز پدیداری، عمدتا در پی سرگرم کردن و تفریح مخاطب بود و معنا و محتوایی خاص را مدنظر نداشت و جهت وقت گذرانی و خنده تولید میشد. تا مدتها این روش و روند در دوربینهای مخفی تلویزیون هم دیده میشد، ولی به تازگی دوربین مخفی ابتکاری و خلاقانه رسانهملی ساختار، معنا، عملکرد و اهداف این نوع برنامه را متحول کردهاست. به این معناکه آن را با برنامهریزی و هدفمندی فرهنگی، با ارزشها و آرمانهای جامعه هماهنگ و همسو کرده و با این نوآوری، توجه مخاطبان میلیونی سیما و استقبال مردم را به همراه آوردهاست. شبکه نسیم با تولید برنامه دوربین مخفی این بار دوربین را نه به قصد تفریح و سرگرمی که با هدف روشنگری و ایجاد همدلی، همسویی و همگامی ارزشی به میان مردم برده و زندگی و مشکلات و باورها و اعتقادهای جامعه را از زوایای جذاب و نوآور دوربین مخفی به چالش اجتماعی کشیده است. این اقدام و حرکت فرهنگی و ارزشی شبکه نسیم و رسانهملی، نمونه و الگویی ارزشمند برای دیگر نهادها و سازمانها و جریانهای فرهنگی و هنری کشور شده و هنرمندان و مدیران فرهنگی و اجتماعی را به داشتن نگاه نو، برنامههای تازه با رویکرد ارزشی و محتوامحور تشویق کردهاست. حرکت ارزشی جدید رسانهملی، شایسته تحسین است.
نسیما، به شرط «معروف!»
حسین سلطانمحمدی - منتقد: دیدن واکنش نابهنگام انسان به یک موقعیت، برای همنوع جذابیت دارد. انسان با واکنش نشان دادن، هم خودش را فعال نگه میدارد و هم در جمع احساس آرامش میکند. پیامد واکنش نشان دادن اما نباید باعث دلخوری و بیاحترامی یا حتی موجب افشای بعد پنهان یک شخص شود و او را خجل زده نزد آشنایان کند. در دنیای تصویری، روشی بسیار آشنا و کارشده داریم که اصطلاحا «دوربین مخفی» نامیده میشود. در این روش، معمولا با تمهیداتی، شرایط را برای انسان ایجاد میکنند تا واکنش نابهنگام او را نسبت به یک کنش ضبط کنند و نمایش دهند. صحنهها، ساختگی است. دوربین پنهان است. شخص مورد هدف، نمیداند چه چیزی در برابرش قرار دارد. او عادی در حال عبور است که در صحنه قرار میگیرد. طبیعی است که به تعداد انسان ها، واکنش داریم و همین موجب کنجکاوی میشود که هر کسی در این صحنه از پیش آماده شده، چه موضعی میگیرد. البته بعد از ثبت رویداد، به او میگویند دوربین مخفی بودهاست. همه نیز به این نوع برنامهسازی، شناخت دارند اما واکنش نابهنگام، ضبط شدهاست. در کشورهای دیگر، زمینهسازی برای گرفتن واکنش نابهنگام از مردم در قاب دوربین، از اسفلالسافلین محتوایی شروع میشود و مطابق آنچه ما دیدهایم، خیلی به اعلی علیین نزدیک نمیشود و نهایت، کمی بالاتر از حد میانه است. تمسک به هر اندیشهای که به ذهن میرسد، برای برنامهسازی، طبیعی است که نسبت به فرهنگ هر کشوری، متفاوت است. خیلی از دوربین مخفیهایی که دیدهایم در جامعه ایران قابل استفاده یا قابل نمایش نیست یا مردم تمایل ندارند واکنش آنان نمایش داده شود و آن را نوعی بی احترامی به خود میانگارند، بگذریم که بعضی از آنها، میتواند موجب آسیب جسمی شود. برای همین باید دقت کرد. آنچه به تازگی در شبکه نسیم تجربه شده، تمرینی درست از مدل محتوای ایرانی ـ اسلامی است. نمونه معروفش، حرکت دختر شش ساله یک شهید مدافع حرم در شهر و درخواست طبیعی از مردمی که میبیند برای کمک به او و نامه نوشتن به پدرش است. روش طبیعی است. حس و حال دخترانه نسبت به پدری که احساسش نکرده و حتی بعضا غبطهخوردن به رابطه پدر و دختری دیگران، نوعی همراهی مثبت انسانی است و کسی از ورود به این قاب، ناراحت نمیشود. همین نشان داد بهترین روش برای دوربین مخفی، گرفتن واکنشهای مثبت و قابل توصیه یا به قولی، پرورش و بروز دادن «معروف» است تا «منکر». ما باید به ترویج امر مثبت بپردازیم تا بیرون کشیدن ابعاد نفس اماره. این را باید بر آن پای فشرد و با دقت، برایش روش و صحنه طراحی کرد.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد