فیلم یاد شده دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که میتواند به عنوان یک فیلم ایرانی که بهخوبی منتقلکننده احساسات معنوی مردم ایران است، نمایندگی کشورمان را در مهمترین رویداد سینمایی جهان داشتهباشد.
محمود بابایی، تهیهکننده این فیلم هم بعد از برگزاری جشنواره مسکو، بهصراحت از شایستگی فیلمش برای نمایندگی جشنواره صحبت کرد. او در گفتوگو با ما درباره موفقیت در این جشنواره و برنامهریزیها برای اکران جهانی فیلم گفتهاست.
در ابتدای صحبت میخواستم موفقیت بدون قرار قبلی را در جشنواره بینالمللی فیلم مسکو تبریک بگویم. از این جشنواره و اهمیت آن کمی برایمان بگویید.
جشنواره مسکو جزو جشنوارههایA جهانی محسوب میشود. جشنواره بسیار معتبری است و 44 دوره برگزار شدهاست و فیلمهای دیگر و هنرمندان دیگری هم در این دوره و دورههای قبل در این جشنواره شرکت کردهاند. این اولین حضور فیلمها در جشنوارههای جهانی بود و از همینجا بگوییم ما تازه شروع کردهایم. این ماجرا ادامهدار خواهد بود. همین الان هم چند جشنواره دیگر، فیلم ما را پذیرفتهاند که فعلا نمیتوانیم اسامی این جشنوارهها را رسانهای کنیم. جشنواره مسکو یک جایزه دارد که معتبرترین و مهمترین جایزه این جشنواره است و بهعنوان جایزه بزرگ بهترین فیلم بدون قرار قبلی موفق شد این جایزه را بهدست آورد و البته خانم پگاه آهنگرانی جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را هم بهدست آورد.
چه بازخوردهایی از تماشاگران و کسانی که فیلم را دیدهاند، گرفتید؟
چون اولین حضورمان در جشنوارههای جهانی بود برایمان بازخوردهای فیلم خیلی مهم بود. به همین دلیل دو نماینده از تیم خودمان داشتیم به همراه برخی دوستان مستندساز و دوستان ایرانی دیگر که به آنها سپردیم که بازخوردها را ضبط کنند و به ما بگویند که تماشاگران چه بازخوردهایی داشتند. چیزی که برای ما در اولین نمایش فیلم در جشنوارههای جهانی در مسکو اتفاق افتاد و شگفتانگیز بود اینکه اهالی جشنواره، این فیلم را خیلیخیلی دوست داشته و بسیار محبت داشتند. برای ما جالب بود که بدانیم مخاطب خارجی به فیلم چه واکنشی نشان میدهد و جالب اینجا بود که آنان حس فیلم را بهصورت کامل درک کردند و این فیلم که اساسا فیلمی حسی است، توانستهبود حس خودش را به مخاطبان منتقل کند.
خیلی جالب است برای اینکه این فیلم پر از نماد است و مخاطب خارجی که این عقبه و معناهای پشت این نمادها را نمیداند هم توانستهاست با آن ارتباط برقرار کند.
بله. میدانید که فیلم از غرب شروع میشود و به شرق میرسد یعنی از سیاحت غرب به سیاحت شرق و طلوع آفتاب امامرضا(ع) میرسد. در این فیلم یک مسیر معنویت وجود دارد و فیلمی معناگراست. برای اینکه ما این معنویت را نشان بدهیم، تمهیداتی اندیشیدهبودیم و یکی از این تمهیدات، این بود که از موسیقی بهره بردیم. دختری که بعد از 30 سال به وطنش برمیگردد، در آلمان ساکن است و ما برای این بخش از فیلم از موسیقی کلیسایی استفاده کردیم. این دختر که خودش پزشک است در ابتدای فیلم در حال احیای قلب یک بیمار است، تلاش خود را هم میکند اما بعد از مدتی دست میکشد و چون فردی طبیعتگراست، میگوید من مرگ زیاد دیدهام. او در طول فیلم اما در مسیر دیگری قرار میگیرد و البته برای قرار گرفتن در این مسیر جدید، گارد هم دارد ولی بالاخره فیلم نشان میدهد که آغوش انسان امروزی برای معنویت باز است. زندگی امروزی ریشههایش در زیست شهری و مکانیکی تنیده شده و معنویت در آن گم شده و ما انسانها در این فضا، دلمان برای معنویت تنگ شدهاست و این یک مسأله جهانی است و مختص به ملیت یا مذهب خاصی نیست. به همین دلیل این حس برای مخاطب خارجی هم قابل درک است بهخصوص که مخاطب خارجی بیشتر این معنویت را گم کردهاست و بیشتر در جستوجوی آن است.
برای حضور جهانی فیلم که یکی از شرایط پذیرش فیلم در اسکار است، چه فکری کردهاید؟
من قبل از اینکه در جشنواره مسکو شرکت کنیم با خودم فکر میکردم بدون قرار قبلی میتواند نماینده خوبی برای اسکار از طرف ایران باشد ولی برای این که این ایده را عملی کنیم، باید حتما بازخوردهای حضور در جشنوارههای خارجی را میگرفتیم و وقتی در اولین حضورمان در جشنوارههای خارجی دو جایزه اصلی جشنواره را میگیریم، محکمتر میتوانیم در این مسیر گام برداریم. یک ماه دیگر یک جشنواره A دیگر برگزار خواهدشد و فیلم ما در این جشنواره معتبر شرکت میکند. البته طبق قوانین جشنوارههای جهانی تا زمانی که آنها خودشان فیلمهای پذیرفته شده را اعلام نکنند، نمیتوانیم نام این جشنواره را اعلام کنیم. من منتظرم ببینم در آن زمان این افرادی که موفقیت فیلم ما را در جشنواره مسکو به سیاست تقلیل میدهند، آن موقع چه خواهند گفت؟ اتفاقات خوبی در راه است و با همه این اتفاقات، فکر میکنم بدون قرار قبلی میتواند نمایندهای شایسته برای کشورمان در اسکار باشد. البته فیلمهای دیگری هم هستند که شاید بتوانند به عنوان نماینده ایران در اسکار مطرح شوند اما در شرایط فعلی که برخی فیلمها با مشکلاتی مانند توقیف یا اکران عمومی نشدن روبهرو شدهاند، این فیلم میتواند نماینده شایستهای برای جمهوری اسلامی در اسکار باشد.
اگر تهیهکننده فیلم نبودید، به عنوان یک سینماگر اگر بدون قرار قبلی را تماشا میکردید، چه ویژگیهایی در این فیلم هست که شما را قانع میکرد، آن را نماینده ایران در اسکار بدانید؟
من در پلان به پلان این فیلم زیست کردهام. هم در مرحلهای که فیلم فقط متن بودهاست، بعد در مرحله پیشتولید، تولید و پس تولید و همینطور در نمایشهای مختلف فیلم و در جشنوارهها فیلم را دیدهام. وقتی یک فیلم را زیاد میبینید، شاید دیگر بعد از مدتی پس میزند اما صادقانه میگویم با اینکه فیلم را بارها دیدهام، برای برخی سکانسها و پلانهایش وقتی چند روز فیلم را ندیدهباشم، دلم تنگ میشود. البته این سلیقه من است و سلیقه شخص دیگری شاید نباشد. وقتی بحث نمایندگی اسکار است، این مسأله پیش میآید که این فیلم قرار است چه تصویری از ما در جهان نشان بدهد. اسکار یک ویترین جهانی است و ما نباید به دست خودمان این ویترین را کثیف کنیم. ما سعی نکردهایم این ویترین را به صورت تصعنی درست، تمیز یا قشنگ کنیم ولی آنچه در فیلم ما رقم خورده، اتفاقی است که در خانوادههای ایرانی به صورت طبیعی رخ میدهد. همه خانوادههای ایرانی همین گونهاند و ما چیزی به واقعیت اضافه نکردهایم. وقتی این خانم از غرب به ایران میآید، گرمای خانواده ایرانی جذبش میکند. ما ایرانیها هرجای عالم یا ایران که باشیم، یک بلیت بگیریم و به مشهد برویم و خودمان را در حریم حرم قرار دهیم، همان حال و هوای نقش اول فیلم ما وارد قلبش میشود. حتی لازم نیست آن فرد مسلمان باشد، فردی با مذهب دیگر هم وقتی در این حریم قرار میگیرد، این حس معنوی به قلبش وارد میشود. ما حتی در این حس معنوی هم سعی کردهایم اندازه همه چیز را نگه داریم. به همین دلیل معتقدیم فیلمی باید از طرف ما به عنوان نماینده ایران در اسکار معرفی شود، که ویترینی از فضای واقعی زندگی خودمان باشد. البته منظورم این نیست که فیلمهای دارای مضمون نقد اجتماعی فیلمهای فاقد این ویژگی هستند؛ چرا که ما خودمان هم در فیلممان نقد اجتماعی را مطرح کردهایم ولی بحث فیلمهایی که سیاهاند و در آنها اغراق وجود دارد، چیز دیگری است.
برای اینکه فیلم نماینده ایران در اسکار شود حتما باید درباره حضور جهانی و اکرانهای بینالمللی آن هم برنامهریزی کرد. برای این مسأله فکری کردهاید؟
ما کارمان را شروع کردهایم و البته خیلی از دوستانی که فیلم را دیدهاند، خودشان سراغ ما آمدند و برای کمک، اعلام آمادگی کردند. البته ما برنامهریزیهای خودمان را داشتهایم و برای کشورهای مختلفی تلاش کردهایم که اجازه بدهید فعلا از کشور خاصی اسم نبریم تا ببینیم کدامشان محقق میشود. در بخش بینالمللی بنیاد سینمایی فارابی هم آقای فریدزاده و دوستانشان تلاش زیادی میکنند و در بخش اکران خارجی فیلم انشاءا... هرچه جلوتر برویم، نتیجه این تلاشها و برنامهریزیها را بیشتر خواهیددید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد