بارها این بحث در رسانهها مطرح شده و همکاران بنده نظرات خودشان را ابراز کردهاند که چرا مثل دهههای قبل سریالهای خیابان خلوتکن نداریم، ولی دوستان یادشان میرود که در اینگونه ارزیابیها مختصات زمانه را درک کنند. اینکه بخواهیم اقبال به یک ملودرام در دو دهه قبل که اساسا گوشی هوشمند نبود را با الان مقایسه کنیم چندان صحیح نیست، چون در آن زمان قدرت انتخاب خیلی محدودتر بود و در عوض حجم تولید کمتر و کیفیت بالاتر بود، ولی حالا هم حجم تولیدات بیشتر شده و هم قدرت انتخاب خیلی بالاتر رفته است. دور شدن از سوژههای روز و توسل به موضوعات تکراری یک امتیاز منفی برای تولید یک سریال مخاطبپسند است.
الان برخی سریالها وارد یک سیکل معیوب با داستانهای تکراری شدهاند. این نوع سریالها فقط به لحاظ بازیگر با هم تفاوت دارند و در بقیه موارد یکسان و یکفرم هستند. چرا باید چند سال پیاپی سریالهای کمدی یا ملودرام با خط تکراری ثابت مثلا درباره خواستگاری و عشق و عاشقیهای دمده تولید شود؟ نمیگویم عشق و عاشقی ساختن بد است، اتفاقا خیلی هم خوب است که از عاشقانهها بگوییم، ولی آیا محدود کردن داستانهای عاشقانه در خانههای قمرخانمی کافیست؟ آیا این روزها و بهرغم سبک زندگی آپارتمانی دیگر عشق نیست؟
یک کارگردان و تهیه کننده زیرک اگر هم سوژه تکراری را زیربنای کار کند، باز میرود و جنبههای روزآمد آن سوژه را مورد توجه قرار میدهد. مثلا در بحث خواستگاری و ازدواج الان همهچیز به سمت بحرانهای اقتصادی رفته، یعنی بسیاری از عشق و عاشقیها بهدلیل نداشتن مسکن و شغل مناسب بههم میریزد. حالا اگر کارگردانی بخواهد و بیاید سریالی بسازد که این ایدههای روزآمد در آن نباشد، قطعا شکست خواهد خورد، ولی اگر در اجتماع بچرخد و سوژههای روز را وارد سریال کند قطعا خواهد توانست مخاطب را جذب کند.
مدیران سیما باید به این باور برسند که باید دست از محافظهکاری بردارند و گروههای سریالسازی را تشویق به خلاقیت و نزدیک شدن به خطقرمزها البته در چارچوب هدفمند کنند و با اتخاد این شیوههاست که توان رقابت با محصولات خانگی و ماهوارهای را خواهند داشت. در تولید سریال «بینشان» که اخیرا خودم در آن بازی داشتم، کم و بیش سعی شده بود به قضیه وجود فساد سیستماتیک اقتصادی و رانتخواری در لایههای مختلف اجتماعی پرداخته شود که در نوع خود میتواند برای مخاطب تازگی داشته باشد؛ این تازگی در انتخاب سوژه برای سریالسازی را اگر نداشته باشیم و مدام به رفتوآمد میان ایدههای قدیمی بپردازیم، شکی نباید داشت که مخاطب خیلی زود سریال را پس میزند، ولی اگر داستانهای روزآمد و جدید را مبنای تولید کنیم قطعا مخاطب لذت خواهد برد.