او شاعری را از سال ۶۴ با نوحهسرایی در جبهههای جنگ شروع کرد و سالهاست بیشترین وجهه همت خود را صرف برگزاری نشستها و انجمنهای نقد شعر و ستایشگری کرده است.
او از سال ۶۹ جلسات نقد خود را آغاز کرده است که تا امروز ادامه دارد. از مهمترین این جلسات میتوان به انجمن «مشکات» در قم اشاره کرد.
تألیفات وی در سه بخش بازنویسی خاطرات دفاعمقدس، کتب آموزشی برای معلمین ادبیات و کتب مربوط به حوزه ادبیات و هنر ولایی تقسیمبندی میشود و از آثار و تألیفات او میتوان به «آینه بیغبار»، «عقیق شکسته»، «آیین شورآفرینی» و «فرهنگ اصطلاحات و کنایات مداحی» اشاره کرد.
او در گفتوگوی پیشرو، درباره تاثیرات آیین اجتماعی - دینی راهپیمایی اربعین پرداخته است.
تحول در حوزه فرهنگ عاشورایی مخصوصا شور غیرقابل وصف ایام اربعین در سالهای اخیر که بستر گستردهای برای فرهنگسازی حسینی به وجود آورده، چه تاثیراتی در ادبیات آئینی برجای گذاشته است؟
شعر ولایی مثل دیگر گونههای ادبی، برحسب رویدادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... دائم در مسیر تغییر و تحول در عرصه محتوا و مضمون، درونمایه و حتی ساخت و فرم بوده است. با هر رویدادی، موضوعی تازه در شعر متجلی میشود و درونمایههای نو رقم میخورد و موتیوهای گسترده و مضامین سطحی یا عمیق، ذهن مخاطبان عام و خاص شعر را به خود مشغول میدارد چنآنکه مرور این 40 سال فعالیت شعری شاعران انقلاب، از تغییرات و تحولات متوالی و ممتد شعر حکایت میکند.
در دهه 60، به دلیل اینکه دفاعمقدس اتفاق افتاد، مضامین بدیع و ارزشمندی در حوزه ادبیات، تحتتاثیر این رویداد، ظهور و بروز یافت. پس از آن نیز موضوعات دیگری مانند انتظار زیارت کربلای معلی، سپس موضوع دفاع از حرم و اکنون موضوع پیادهروی اربعین، از نمونه موضوعات ورودیافته به عرصه شعر ولایی است. امروز شاهدیم که موضوع پیادهروی در ادبیات ولایی، تبدیل به یک موتیف شده است و مضامین متعدد و متفاوت دراینباره چه سطحی و چه عمیق، طی این یک این دهه آفریده شده است.
و به نظر شما این آیین که وجه اجتماعی گستردهای هم دارد، بر جهانبینی و اندیشه و قلم شاعران آئینی چه تاثیرات قابل ذکری داشته است؟
مرور شعر شاعرانی که این سفر را با پای پیاده تجربه کردهاند، نشان میدهد که این حرکت معنوی تا چه میزان بر دنیای فکری و جهانبینی آنان تاثیر گذاشته است. در شعر ایشان میتوان سه موضوع مهم را رصد کرد:
الف) حرکت به سمت امام، با محوریت مضامینی چون: رسیدن به قله رفیع «معالحسین»، پیوستگی روحی زائران و تجلی «امتواحده»، تلاش برای اعتصام به حبلا... و پناهبردن به امام، درک جذب و عنایت امام و ابراز عشق، معرفت و مودت نسبت به امام.
از نگاه شاعران، این سفر عرشی است و بیاذن و عنایت و جذبه اهلبیت علیهمصلواتا...اجمعین، نمیتوان در این مسیر گام گذاشت. نمونههایی از شعر شاعران را در این موضوع ذکر میکنم:
زهرا صدامان کرده تا یکیک بیاییم/ روی سر ما هم خودش قرآن گرفته
(داوود رحیمی)
تغییر کرده سمت تو قانون جاذبه/ عشقت چه کرده است مگر با ارادهها؟
(علی پورزمان)
اگر یک آن بگیرد گوشه چشم علمدارش/ علم بر دوش آرد لوطیان چالهمیدان را
(علی احدی)
اذعان به اثر معنوی سفر و تغییر و تحولات روحی زائر از دیگر موتیفهای مهم در شعر اربعین است. بد نیست چند نمونه را مرور کنیم:
بجوشد از دل سنگش هزاران چشمه زمزم/ نگاهتان که به هر سنگ روسیاه بیفتد
(فاطمه عارفنژاد)
از قدمهایت بپرس این راه پایانش کجاست/ اینچنین از عالم و آدم مسافر ساخته
خاک راهش محییالاموات، عطرش زندگی/ از قلوب مرده این خاک، عابر ساخته
(قاسم صرافان)
همچنان که گفتیم پرداختن به موضوع هدف از سفر؛ الیالحسین، معالحسین و رسیدن به امتواحده هم از موضوعات شعر اربعینی است:
میگریزی الیالحسین که او/ عادتش خواندن است و راندن نیست
(علیرضا مهران)
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش / دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
(میثم داوودی)
رودند و جاریاند سراپا یکی یکی /تعبیر جاریاند سراپا یکی یکی/ انگار آمدند ز بالا و میروند/ رو به حرم، به عالم بالا یکی یکی
(امیر رسولی)
اوست شرح رشته حبلالمتین و میزنند/ اهل عالم چنگ بر این ریسمان از شش طرف
کربلا انگار قطب جاذب آهنرباست/ ما شبیه ذرههایی جذب آن از شش طرف
(محمدزارعی)
ب) حرکت نمادین به سمت امام عصر (عج) و طرح موضوع مهم مهدویت و انتظار فرج در شعر شاعران موضوعی قابل توجه و غیرقابل انکار است.
مدام از این ستون تا آن ستون، حس فرج جاری است/ مداوم میچشیم این انتظار رو به پایان را
(علی احدی)
پایان غم و رنج جهان جز فرجش نیست/ ای کاش بیاییم هدف دارتر از قبل
(عمران بهروج)
از این ستون تا آن ستون، شوق فرج دارند/ در راه میبینی همه منجی طلبها را
(محسن کاویانی)
اربعین ذکر لب عشق، دعای فرج است/ کاشکی راه رسیدن به تو هموار شود
(فائزه زرافشان)
ج) همدردی با قافله اسرای کربلا در سفر اربعین تحمل رنجهای راه تداعی اسرای کربلا از دیگر موضوعات بسیار مهم است که زائر در هر لحظه خود را با اسرای کربلا همگام میبیند و در حقیقت اربعین سال ۶۱ را با اربعین قرن ۲۱ پیوند میزند:
پیاده آمدهام تا سرشک غم باشم/ شبیه کودک دردانه حرم باشم
(معصومه علی محمدی)
گل کرده است باز در این فصل عاشقی/ جاپای جابرت، قدم زائرین تو
پیوند خورده تاول پاهای زائرت / با زخمهای دخترک نازنین تو
(حسین عرشی)
به یاد دخترتو پابرهنه آمدهام/ به یاد او همه راه را قدم زدهام
(مصطفی فرودین)
شهید کوچه ما بین کاروان با ماست/ به دیدن شهدای حسین میآید
(مهدی جهاندار)
هزار قرن گذشت و زمان به چشم آمد/ هزار زینب قامت کمان به چشم آمد
هزار حربرسند از طلب به راه امام/ زهیر آمده پیوسته بر سپاه امام
سه سالههای دل آشفته، پاپی اشکند/ ربابهای دل آشوب، در پی مشکند
(مجتبی رافعی)
هرکس در این راه از دلش آهی کشیده / با آه جانکاه رقیه دم گرفته
(داوود رحیمی)
با زینبت شدیم در این راه هم قسم/ با جابرت رد شدیم در این راه، هم قدم
(حسین نادری)
و هر گاه رنجهای سفر در چشم او رخ مینمایاند دلش با قافله اسرا همراه میشود و جز زیبایی نمیبیند:
در آن مسیر دلم بس که یاد زینب کرد/ به چشم هرچه میآمد به جز جمال نبود
( جواد میر صفی)
پاداش هرچه خستگی، وابستگی شد/ از کربلایت پای برگشتن ندارم!
(عباس همتی)
به یاد خار مغیلان و زخم و پای برهنه/ میآورد دو سه تاول به یادگار، پیاده
(مریم قادری)
در راه درد آبله از یاد من رفت /دیدم میآید زائری که پا ندارد
(حسین محسنات)
تو میرسی به پای دل و... زخم تاولی/همراه زخم قافله دختر علی
(هادی ملک پور)
اگر داغی به پا دارند تاول نیست میدانم /زمین بوسیده در هر گام پایه زائرانت را
(سیدمحمدحسین حسینی)
فکر می کنید قابلیتهای شاعرانه فرهنگ حسینی در سفر اربعین چیست یا بهعبارت دیگر شاعرانهترین تصاویر و روایاتی که در اربعین میتواند در قالب شعر و کلمه بیاید، کدام است؟
هنر شاعر، ابتدا دیگرگونه دیدن است و سپس خوب دیدن و نهایتا بهرهگیری از زبان و بیان شاعرانه برای پردازش مشاهدات و بیان اتفاقها و کشفهای شاعرانهای که در ذهن و زبان او به شعر تبدیل شده است.
شاعران اربعین سرا در آثارشان تک نگاریها، وصفها و تصاویر شاعرانه بسیاری خلق کردهاند که هریک تابلویی بینظیر از حماسه پیادهروی اربعین و رفتار بینظیر عاشوراییان و اربعینینان در قالب «امت واحده» است که در قالب میزبان و مهمان، سعی در تکریم یکدیگر دارند.
این ابیات نمونههای اندک از فراوان فراوان ادبیات بینظیر است:
سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک/ طفلی که نیست هستی او غیر شربتی
(علی اصغر شیری)
لبخند شوقی، نان و خرما دست من داد/ از پینههای دستهایش شرمسارم
( عباس همتی)
برای دیدن جنت شتاب میکردم /اگر که نظم سر مرز را به هم زدهام!
(مصطفی فروردین)
یکی به پای ترک خورده و پر از تاول/ برای بوسه به پای حسین میآید
یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر/ به نیت اسرای حسین میآید
یکی به هروله با دسته طویرجیان/ مگر به سعی و صفای حسین میآید؟
(مهدی جهاندار)
چه سفرهها که بینداخت قدر دار و ندارش/ به راه، پیرزنی که نگفت هیچ فقیرم
به شوق، کفش مرا واکس زد- که: فرق ندارد /چه از ضریح و چه از زائرش غبار بگیرم
(زهرا سپه کار)
و نیز این ابیات که حاوی وصفها و تحلیلهای شاعرانه است و بهعنوان حسن ختام این گفتوگو تقدیم میشود :
اینجا عمود نهصد و هشتاد وهشت است/ تا کربلا زخم تنت را میشمارم!
پاداش هر چه خستگی، وابستگی شد/ از کربلایت پای برگشتن ندارم!
(عباس همتی)
با آب و تاب، سینه زنان گرم قل قل است/ کتری آب جوش که انگار شاعر است
فنجان لب طلا پر و خالی که میشود/هر بار گفتهای نکند چای آخر است
( میثم داوودی)
میشود مهمان چشمت اشک، مینشیند به سینهات آهی/روضههای مجسم راهند، دختران سه ساله گهگاهی
( علیرضا مهران)
مثل هر چیز دلم در پی یک همسفر است/ آه اگر اشک عزای تو مرا یار شود
(فائزه زرافشان)
چه نوحهها که بیایند از تو دم بزنند/ چقدر واژه که هستند راهی عتبات
... تو را چگونه به این بیتها بفهمانم؟ /حسین هستی و یک کربلا پر از حسنات
تمام قافیهها را ردیف خواهم کرد/ که شعر را برسانم به موکب کلمات
(سمیه تورجی)
عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق/ این صدای پای زائران اربعینی است
(مهدی جهاندار)
کسی که روضه به روضه شکسته پای غم تو /چگونه باز در اندیشه گناه بیفتد؟
(فاطمه عارف نژاد)
چون ریشه از غدیر گرفته است عشق ما/ میآیم از نجف به سوی کربلا، حسین!
(متین بنایی)
حالا درون صحن شما ایستاده ام/اشک است پاسخ همه «السلام ها»
(زهرا هدایتی)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد