در کنار ایجاد سایتهای متعدد دفن زباله و اجرای پروژههایی بدون تحقیقات، مثل سدگلورد مازندران که بیش از ۳۰ هزار درخت را قطع کرد، حالا راهاندازی تلهکابین ناهارخوران گرگان هم تن رنجور هیرکانی را بیش از هر زمان دیگری به لرزه درآورده است.
جنگلهای هیرکانی که از شمال گیلان تا شرق گلستان کشیده شده است میلیونها سال قدمت دارد و حالا ۳۱۰ هزار هکتار از آن ثبت جهانی شده است. جنگلهایی که از آنها به عنوان موزه طبیعی تاریخ جهان یاد میشود و از مهمترین و کهنترین جنگلهای کره زمین است. اما متاسفانه سهلانگاریها موجب شده تا روز به روز شاهد از بینرفتن بخشی از آنها باشیم. یکی از عوامل مهم از بین رفتن جنگلها تبدیلشدن آنها به محل دپوی زباله است. چراکه از نگاه مسئولان، مکان مناسبی برای پنهانکردن زبالهها از دید مردم وجود ندارد و چه جایی بهتر از قلب جنگل، برای این کار! هم اکنون ۳۰سایت دپو و دفن زباله در جنگلهای هیرکانی وجود دارد که در یک فقره از آن حدود ۲۰ هکتار از این جنگلها در رشت به خانهای امن برای زبالههای ویرانگر تبدیل شده است. منطقه جنگلی اندرگلی شیرگاه، منطقه جنگلی کلاکولی رامسر، ساحل محمودآباد، حاشیه رودخانه تلار، جنگلهای عباسآباد، چالوس و نوشهر و سایت جنگلی نور نیز با دپوی ۵۰۰ هزار تن زباله، از جمله مناطق بحرانی دپو و دفن زباله در کشور هستند که جنگلهای هیرکانی را به سرعت رو به زوال میبرند.
به عنوان مثال در مازندران و به صورت خاص در منطقه سوادکوه نیز بیش از ۲۵ سال است که زبالهها در جنگل دفن میشود.
از سدهای ویرانگر تا کابوس تلهکابین
ساخت و ساز بیرویه در این جنگلها هر روز از وسعت آنها کم میکند و اگر این روند ادامه پیدا کند در آیندهای نه چندان دور جنگلهای شمال ایران نابود خواهد شد. از دلایل دیگر این تخریب گسترده چرای بیرویه دام، توسعه صنعت چوب و کاغذ، تصرف زمینها و زیر کشتبردن آنها، توسعه ناپایدار گردشگری و آتشسوزیهای عمدی و غیرعمد است. از دیگر دلایل اصلی تخریب این جنگلها این است که بدون هیچ مطالعهای در این مناطق، سدسازیهای گسترده صورت میگیرد. یکی از آنها سد گلورد استان مازندران است که برای اجرای این پروژه بیشتر از ۳۰هزار اصله درخت از بین رفت. حالا هم در استان گلستان در کنار تغییر کاربریها و آفات، برخی مدیران اصرار دارند تا با احداث تلهکابین، آخرین بازماندگان گنجینه یونسکو در این منطقه را نابود کنند. کارشناسان معتقدند جنگل ناهارخوران گرگان و منطقه کبودوال علی آبادکتول یک دارایی عمومی و مشترک میان نسلی است که هیچ فرد یا مدیری نباید زمینه تخریب آن را فراهم کند. حتی اگر این دست اندازی در لوای «رونق گردشگری» یا «توسعه گلستان» باشد.
احداث تلهکابین آنقدر جدی شده که در گفتگو با مسئولان شهری گرگان مشخص است تمام تمرکزشان را روی این کار گذاشتهاند. در همین رابطه یکی از اعضای عضو شورای اسلامی شهر گرگان با بیان اینکه در سفر رئیس سازمان محیط زیست مقرر شد تا مطالعات اثرات زیستمحیطی پروژه تلهکابین گرگان انجام شود، به جامجم میگوید: «اختلاف نظری در خصوص محدوده اجرای طرح وجود داشت، طرح شهرداری ۴۸ هزار متر و کمتر از پنج هکتار بود، ولی محیط زیست مدعی بود که از این میزان بیشتر بوده لذا مطالعات زیستمحیطی آن باید انجام شود.» حجت مقسم ادامه میدهد: «طبق قانون اگر مساحت عرصه و اعیان کمتر از پنج هکتار باشد، تأییدیه محیطزیست استان کفایت میکند، اما بیش از این میزان نیازمند مجوز سازمان محیطزیست است لذا مقرر شد در شروع کار، مساحت پروژه مشخص شود. بعد از حل این مسأله و انجام مطالعات، طرح پروژه به شورای عالی معماری و شهرسازی ارسال شده و در آنجا نظر نهایی را میدهند.»
به گفته این مسئول، دیدگاههای مختلفی در خصوص احداث تلهکابین ناهارخوران وجود دارد که یکی از آنها به دلیل آسیب به محیط زیست و منابع طبیعی و ترافیک، اجرای آن را به صلاح نمیدانند و بیان میکنند این پروژه باید در جای دیگری اجرا شود.
مقسم با موافقت ضمنی با گروه اول و بیان اینکه باید تمام مسائل و ملاحظات شهری و اجتماعی در این پروژه لحاظ شود، ادامه میدهد: «گروه دوم هم با اشاره به شرایط معیشتی مردم و مزیت نسبی گردشگری گرگان عنوان میکنند که اجرای این پروژه برای شهر اشتغالزایی و درآمد به همراه دارد لذا باید آن را عملیاتی کنیم.»
شاید دیگر جنگلی باقی نماند
طبق آمار رسمی مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع کشور ۱۵ درصد از سطح جنگلهای هیرکانی شمال طی چند سال اخیر به کاربری کشاورزی و مسکونی تغییر کرده، اما نکته مهم اینجاست که به جز تغییر کاربری، این جنگلها از داخل دستخوش آفت و بیماری شده و از بیرون هم با اجرای پروژههای ویرانگر دولتی در حال تهیشدن است. اگر روند تعرض به جنگل از سوی مردم یا دولت با پروژههایی مانند سدسازی و احداث جادههای جایگزین و برپاکردن تلهکابین و ساخت و سازهای بیمورد ادامه یابد دیگر نشانی از جنگلهای هیرکانی باقی نمیماند و تا ۷۰ سال آینده حتی نیم متر مربع در شمال کشور جنگل نخواهیم داشت.
رضا شیخپور، کارشناس منابع طبیعی با تاکید بر اینکه برای احداث سد هراز قسمت وسیعی از جنگلهای بکر مازندران از بین رفت، به جام جم میگوید: «طبق تحقیقات انجامشده مشخص شد پروژههای سدسازی در مقیاس سد هراز پروژهای ناموفق در ذخیرهسازی آب به خصوص در مناطقی با اقلیم خشک و نیمهخشک از جمله ایران است.»
پروژه تخریبگر تلهکابین
حدود سال ۸۶ بود که طرح تلهکابین «ناهارخوران» گرگان مطرح شد که از همان موقع موافقان و مخالفان زیادی دارد. از یک سو برخی مدیران این پروژه را سکوی پرتاب گردشگری استان میدانند و مخالفان هم مسائل زیستمحیطی، شهری و ترافیکی را مطرح میکنند که بسیار قابل قبولتر است. این طرح در شرایطی مطرح میشود که مسئولان گلستانی هنوز در بهکارگیری روشهای ساده برای جذب گردشگر برنامهای ندارند و با توجه به وجود پروژههای نیمهتمام، تلاش مجموعه مدیریتی گلستان برای گرفتن مجوز احداث پروژه تلهکابین گرگان اصلا منطقی نیست. حتی شنیده شده در سفر اخیر علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست کشور به گلستان و بازدید از محل دو تلهکابین ناهارخوران و کبودوال مقرر شد تا مباحث مرتبط با این دو تلهکابین با نظر مثبت دوباره ارزیابی و مراحل لازم برای صدور مجوز نهایی به طور ویژه در دستورکار قرار گیرد.
جهانی شدنی که کارساز نبود
مالکشدن جنگلهای هیرکانی افتخار بزرگی است که حدود یک دهه فکر آن به مغز جمهوری آذربایجان افتاد و درخواست کرد تا این جنگلها به نام آنها در یونسکو ثبت شود. اما یک علاقهمندی خشک و خالی برای این کار کفایت نمیکرد و، چون بخش عمده جنگلها در ایران قرار داشت، این درخواست رد شد. بعد از آن تصمیم گرفتند تا دو کشور ایران و آذربایجان به صورت مشترک درخواست دهند و پس از کلی اختلاف نظر، این جنگلها در سال ۲۰۱۹ به ثبتجهانی یونسکو رسید. در کمال تاسف، این ثبت هم کمکی به جنگلهای هیرکانی نکرد و روند تخریب همچنان ادامه پیدا کرد. در ابتدای قرن حاضر مساحت این جنگلها ۳.۵میلیون هکتار بود و در این مدت کوتاه نیمی از آنها از بین رفته و از این مقدار هم فقط حدود ۱۰ درصد آن مورد محافظت قرار گرفته است.
تنوع رو به انقراض
۵۳درصد جنگلها در مازندران، ۲۶درصد در گیلان و ۲۱درصد در گلستان قرار دارند. در جاهایی مثل پارک ملی گلستان، جنگل الیمستان هراز، جنگل افراتخته، جنگل ابر شاهرود، جنگلهای ارسباران، پارک جنگلی بیبی یانلو و پارک جنگلی ناهارخوران گرگان میتوان به جنگلهای هیرکانی دسترسی داشت. ۲۹۶گونه پرنده در گوشه و کنار درختان آن زندگی میکنند و قرقاول خزری یکی از پرندههاست که درحال انقراض بهحساب میآید. تا چند سال قبل ۹۸ گونه پستاندار در این مناطق زندگی میکردند که برخی از آنها در حال انقراضاند. در بیشتر جاها نسل مرال، کل، بز و شوکا منقرض شده. خرس قهوهای، روباه سر دمسیاه که فقط در جنگلهای هیرکانی پیدا میشود، پلنگ، گرگ، گراز، شغال، سمور، خارپشت، خرگوش، گورکن، موش جنگلی، گربه وحشی و گورکن همه از صاحبخانههای جنگل بهشمار میروند. اسبچهخزر هم در جنگلهای آمل کشف شده و همانجا هم زندگی میکند.
تخریب با بهرهبرداری بیش از حد
رضا نقیلو، کارشناس ارشد جنگلداری با بیان اینکه در از بین رفتن جنگلها، اختلال ناشی از عامل انسانی ممکن است عمدی باشد، مثل قاچاق چوب و بهرهبرداری بدون ضابطه یا ممکن است ناخواسته باشد، مانند گسترش گونههای گیاهی بیگانه و مهاجم، به جامجم میگوید: «دلایل غیرمستقیم مانند فقر، سیاستهای نامناسب و حقوق مالکیت نامشخص نیز از عوامل تخریب جنگلها به شمار میآید.»
وی تاکید میکند: «جنگل، بهویژه از نوع جنگلهای انبوه هیرکانی، دارای قدرت خودتجدیدی و خودتنظیمی است به طوری که اگر عوامل تخریب طبیعی و انسانی در حد طبیعی باشد، قادر است خود را حفظ و زنده نگاه دارد و تخریب زمانی اتفاق میافتد که تولید یک محصول جنگل بیشتر از قابلیت برداشت آن انجام شود.»
به گفته این کارشناس، بین مفهوم جنگلزدایی و تخریب جنگل اختلافاتی وجود دارد، زیرا جنگلزدایی از دست دادن درازمدت جنگل است، بدون تضمین اینکه جنگل از طریق احیای طبیعی یا اقدامات جنگلداری دوباره برقرار شود که این باعث کاهش سطح جنگل میشود، اما تخریب جنگل همیشه باعث کاهش سطح جنگل نمیشود، بلکه اغلب کاهش کیفی جنگل را در پی دارد. تخریب جنگلهای هیرکانی اغلب نتیجه مدیریت و سیاست اشتباه و بهرهبرداری بیشاز حد از منابع جنگل است و مدیران باید اقدامات مناسب را برای توقف یا کاهش تخریب جنگل با سیاست مشارکت عمومی مردم و نهادها در پیش بگیرند و خود بیشتر نقش نظارتی داشته باشند.
روزنامه جام جم