انگار شنیدن اخباری در مورد تخریب و آتشسوزی در جنگلها و همچنین آلودگی سواحل و آبها و کوهخواریها به یک عادت معمولی تبدیل شدهاست. با این حال در این میان کمتر به مقوله مراتع پرداخته میشود. بخش عظیمی از مساحت ایران که در سایه بیتوجهیها وضعیت بسیار نامناسبی را تجربه میکند؛ تجربهای که میتواند سالها بعد به آواره شدن انسانهای بیتوجه منجر شود.
بر اساس گزارشها، بیش از نیمی از مساحت ایران را مراتع تشکیل میدهد. مرتع، به اراضی دایر یا بایر اطلاق میشود که رستنیها درآن به حالت طبیعی رشد کرده، میزان بارندگی در آنها نسبتا کم بوده و به وسیله حیوانات اهلی و وحشی مورد چرا قرار گیرد و هیچعاملی آن را محدود نکند. این مناطق در ایران عنوان بستر تحولات اقتصادی و اجتماعی ایلات و عشایر از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ زیرا منبع تولید گوشت، لبنیات، پشم و دیگر فرآوردههای دامی به شمار میآیند. متاسفانه با این تفاسیر و طی سالهای اخیر مشکلات مدیریتی و گاهی ساختاری در کنار مشکلات حقوقی در عرصه منابع ملی از مهمترین عواملی است که باعث افزایش تجاوز، تخریب و به اصطلاح جوامع محلی، شخم غیرقانونی مراتع شده و زمینه نقصان امنیت شغلی بهرهبرداران را فراهم کردهاست. طبیعتنشینان و بهرهبرداران از این منابع تاثیر این مشکلات را در معیشت و فضای زیستشان به دقت احساس کرده و همواره نقدهای فراوانی بر آن دارند که به دلیل تسلط نداشتن بر نحوه پیگیری مطالباتشان یا دور بودن از کانونهای قدرت، امکان بروز و ظهور چنین نگرشهایی در بسترهای آکادمیک و تصمیمسازیهای دولتی به وجود نیامده است.
کارشناسان معتقدند در حال حاضر شناخت کافی نداشتن از وضع موجود منابع طبیعی کشور را باید در صدر مشکلات این عرصه قرار داد. همچنین نامتناسب بودن اعتبارات، چارت تشکیلات و نیروی انسانی موجود با در نظر گرفتن جایگاه، وسعت و اهمیت منابع طبیعی و تجدید نظر لازم نداشتن در موارد یادشده با توجه به تحولات اجتماعی و افزایش جمعیت کشور در دهههای اخیر، از موارد دیگر است. البته جامع نبودن قوانین منابع طبیعی و نقض آن توسط سایر قوانین و مقررات دستگاههای دیگر را هم نباید فراموش کرد. چندی پیش رئیس انجمن مرتعداری ایران نیز مشکل منابعطبیعی کشور را ناشناختهبودن ارزش و اهمیت منابع، اکوسیستم و مراتع کشور، سود بردن عوامل تخریب منابع طبیعی حتی به صورت کوتاهمدت، اعمال نشدن قانون به صورت جدی، غیر اقتصادی بودن بهرهبرداری از مراتع کشور و فرسایش خاک عنوان کردهبود. در مقابل تمام این مشکلات و با مرور تحقیقات و پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته، به نظر میرسد فعالیتهای ضروری و مهمی وجود دارد که میتوان براساس آنها برای آموزش روستاییان و عشایر توسط ارگانهای مسئول تا حدودی از روند تخریب مراتع جلوگیری کرد. کارهایی مثل حفظ و احیای مراتع ملی از طریق ایجاد انگیزههای اقتصادی، اجتماعی در بین روستاییان و دامداران و عشایر، توسعه مراتع مصنوعی و تشویق برای کاشت و پرورش و بهرهبرداری فنی از آنها و همچنین تقویت منابع آب زیرزمینی از طریق پخش سیلاب و تزریق آب به منابع زیرزمینی از جمله این عوامل است. فراموش نکنیم تحقیقات نشان داده بسیاری از آوارگان جهان کسانی هستند که در حفظ محیطزیستشان تلاش لازم را مبذول نداشته و به دلیل تخریب منابع طبیعی، آواره دیگر کشورها شدهاند. شاید اگر امروز ما هم حافظ محیطزیست کشورمان نباشیم، فردا با یدک کشیدن نام آواره، اسیر کشورهای دیگر شویم.