به گزارش
جام جم آنلاین ، فرید ۳۵ساله بیستوسوم اسفند سال ۹۰ وارد دفتر کار مردی میانسال و رئیس اتحادیه تجار ایرانی در یکی از محلههای تفلیس کشور گرجستان شد. او طرحی را که در زمینه تجارت نوشته بود به مرد تاجر داد تا برای کسبوکارش به او کمک کند، اما مرد تاجر بعد از بررسی طرح گفت این طرح برای اجرای کسبوکار کارایی ندارد. مرد جوان که انتظار این حرفها را نداشت، عصبانی شد و خنجری که از یک دستفروش خریده بود را از زیر لباسش بیرون آورد و ضربههایی به سر و گردن او زد. بعد هم با سرقت گوشی و لپتاپ تاجر از آنجا گریخت و به کمپ پناهجویان سیاسی رفت و آنجا مخفی شد. با تعریف ماجرای قتل برای رئیس کمپ، خیلی زود دستگیر شد و در دادگاه گرجستان پای میز محاکمه قرار گرفت.
قاضی دادگاه، فرید را به اتهام قتل به ۱۴سال زندان و به اتهام سرقت به چهار سال زندان محکوم کرد. با اعتراض به این حکم، مجازاتش کاهش پیدا کرد. این در حالی بود که اولیایدم مقتول برای او حکم قصاص درخواست کرده بودند. فرید پس از سالها تحمل زندان به ایران منتقل شد.
متهم به قتل در جریان تحقیقات گفت: «من در ترکیه زندگی میکردم، اما سال ۹۰ آنجا را برای پیدا کردن کار ترک کرده و راهی گرجستان شدم. حدود سه هفتهای در تفلیس بودم که با مقتول آشنا شدم. او از افراد سرشناس و تاجر معروفی بود. روز حادثه به دفتر او رفتم و در حال صحبت بودیم که ناگهان به خاطر موضوعی با هم بحث کردیم و او شروع به توهین کرد. من حرفی نزدم و با عصبانیت و ناراحتی دفتر او را ترک کردم.
در خیابان و پیاده راه میرفتم که مرد دستفروشی را دیدم. او چاقو و خنجر میفروخت. خنجری خریدم و دوباره به دفتر کار او برگشتم. چند ضربه به گردن و قفسه سینه او زدم و با سرقت لپتاپ بلافاصله آنجا را ترک کردم. با شکایت اولیایدم بازداشت شدم. پس از تحمل ۵/۸ سال حبس در کشور گرجستان با توجه به توافقهای انجامشده در رابطه با انتقال متهمان بین مقامات کشور ایران و گرجستان، به ایران برگردانده شدم.»
با گذشت ۱۱سال از این جنایت، متهم به قتل درحالیکه با وثیقه آزاد بود در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه فرید اعلام کرد ۵/۸ سال در گرجستان و دو سال در ایران زندانی بودم.
سپس یکی از برادران مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «من وکیل مادرم بودم، اما او قبل از جلسه دادگاه فوت کرد و هشت خواهر و برادر و پسر مقتول براساس گواهی انحصاروراثت، اولیای دم برادرم شدیم. من از طرف خودم و به وکالت از طرف پسر مقتول رضایت دادم. بقیه اولیایدم درخواست خود را مطرح نکردند و نمیدانم قصاص میخواهند یا رضایت میدهند. من و پسر مقتول بدون هیچ چشمداشتی و برای رضای خدا رضایت دادیم.»
رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران با توجه به مشخصنبودن درخواست بقیه اولیایدم ختم جلسه را اعلام کرد تا پرونده به دادسرا ارسال و وضعیت درخواست اولیایدم مشخص شود.
روزنامه جام جم