آسیب رساندن به شیوههای مختلف و حتی در مواردی ارتکاب قتل ازجمله واکنشهایی است که برخی افراد به محض بروز ناکامی از خود نشان میدهند. نمونه این واکنشها را میتوان در برخی از کارگران دید که هرازگاهی خبر آن منتشر میشود. کارگری که روزی حقوق و مزایایش سرجایش بود و زندگیاش با همان میزان درآمدی که داشت میچرخید اما اخراج شدن ناگهانی از محل کار و بیکاری، او را به جایی میرساند که یا به عامل این اقدام، صدمه جسمی و مالی وارد میکند یا جان او را میگیرد تا خشمش را خالی کند. در آخرین جنایت، کارگر اخراجی در تهران، دکتر محفوظی، رئیس اسبق پزشکیقانونی را کشت. او پس از اختلاف مالی با مقتول و اخراج، تصمیم به انتقام گرفت. اواخر تابستان با اجیر کردن دو قاتل از آنها خواست دکتر محفوظی را به قتل برسانند که یکی از آنها نقشه جنایت را مقابل خانه این پزشک خوشنام اجرا کرد. این هفته به مرور قتلهایی پرداختیم که یک سمت آن، کارگران اخراجی بودند.
قتل مدیرعامل
رضا یکی از کارگران اخراجی بود که مدیر عامل شرکت محل کارش را به قتل رساند. صبح روز هشتم اردیبهشت سال 90 بود که خبر قتل مدیرعامل شرکتی در بزرگراه جلال آلاحمد تهران دهان به دهان در میان کارکنان چرخید. جنایت رخ داده به کلانتری 137 اطلاع داده شد و ماموران با رسیدن به محل قتل با پیکر غرق در خون جوان 39 سالهای به نام پویا در دفترکارش روبهرو شدند. همسر پویا که در شرکت شوهرش کار میکرد، به ماموران گفت قاتل همسرش، رضا؛ کارگر اخراجی شرکت است. او در توضیح این اتهام گفت: «رضا کارگر شرکت بود که شوهرم همیشه کمکش میکرد. این اواخر نیز مقداری پول از شوهرم قرض گرفته و چک بلامحل هم کشیده بود. به همین خاطر شوهرم اخراجش کرد. من در شرکت بودم که او همراه مرد غریبهای وارد شرکت شد و با تهدید اسلحه دست و پای منشی مدیرعامل را بست. سپس وارد اتاق همسرم شد، مقابل چشمان وحشتزدهام با شلیک گلولهای پویان را کشت و بعد بهسرعت با همدستش فرار کرد. با این اطلاعات، رضا بلافاصله در استان کرمانشاه دستگیر شد و در همان ساعات اولیه بازجویی به قتل مدیرعامل اعتراف کرد. او در جلسات دادگاه اتهام قتل را پذیرفت و گفت که با مقتول اختلاف مالی داشته است. روز جنایت، رضا سلاحی تهیه کرد و سراغ مدیرعامل رفت. صاحب شرکت که تصور میکرد سلاح قلابی است، تهدیدهای او را جدی نگرفت. رضا که میخواست صاحب کار سابقش را بترساند، یک تیر هوایی شلیک کرد اما گلوله دوم به سینه او اصابت کرد و در جا او را کشت. با اعتراف به قتل توسط متهم، اولیای دم از دادگاه تقاضای قصاص کردند.
قتل کارگر توسط کارگر اخراجی
ساعت 2 و 30 دقیقه نیمهشب 30 فروردین سال 94 خبر یک جنایت به اطلاع ماموران کلانتری 148 تهران رسید. مقتول کارگر 25 ساله افغان به نام بهنام بود که در زمان استراحت در یک ساختمان نیمهکاره با ضربات چاقو بهشدت زخمی شد. بهنام همراه دو نفر از دوستانش به بیمارستان رفتند و دوستان او در بیمارستان گفتند با شنیدن صدای خرخر بهنام از خواب بیدار شده و او را در حالی دیدهاند که در خون خود غلت میزده است. ماموران درحال بازجویی از دوستان بهنام بودند که از بیمارستان خبر رسید او جان خود را از دست داده است. پرونده جنایت در اختیار ماموران آگاهی قرار گرفت و تحقیقات نشان داد بهنام پس از اخراج شدن یک کارگر، تازه دو هفته از مشغول بهکار شدنش گذشته بود که به قتل رسید. مدتی بعد، پلیس سراغ کارگر اخراجی به نام محسن در خیابان نظامآباد رفت اما محسن گفت مقتول را فقط تهدید کرده و قتل کار او نبوده است. محسن که خود نیز از اتباع افغان بود، منکر قتل شد اما ماموران اطمینان داشتند قاتل کسی نیست جز خود او. آنها بازجوییها را ادامه دادند. او وقتی با انواع شواهد و مدارک که دخالتش را در قتل ثابت میکرد، روبهرو شد به قتل بهنام اعتراف کرد. محسن گفت صاحبکارش مدتی پیش او را از محل کار اخراج و فرد دیگری را به جای او استخدام کرد. او که از این رفتار صاحبکارش بهشدت عصبانی شده بود، تصمیم گرفت از کارگر جدید انتقام بگیرد: «میخواستم ضربات را طوری به او بزنم که توانایی درست راه رفتن را از دست بدهد و صاحبکارم با این بهانه او را از کار اخراج کند و مرا به جای او برگرداند. روز جنایت، مقتول به همراه دو نفر دیگر مشغول استراحت بودند. به آرامی بالای سر او رفتم، روی سینهاش نشستم و پس از وارد کردن چند ضربه به پایش از محل جنایت فرار کردم اما در نهایت توسط پلیس دستگیر شدم.»
جنایت کارگر اخراجی برای 50 هزار تومان
یک کارخانه تولید پوشاک در شهرری در سال 92 نیز شاهد یک جنایت بود. در این جنایت، دو سارق پس از دزدیدن گاوصندوق با نگهبان درگیر شده و او را زیر ضربات مشت خود به قتل رساندند. پلیس در محل جنایت حاضر شد و در اولین قدم، دوربینهای مداربسته را مورد بررسی قرار داد و یکی از عاملان جنایت به نام یاسر را که کارگر اخراجی این کارخانه بود، شناسایی و دستگیر کرد. او پس از دستگیری، همدست خود جعفر را نیز لو داد. دادگاه هر دو سارق تشکیل شد و یاسر که متهم اصلی این جنایت بود، گفت اخراج شدن از کارخانه، بیپولی و بیکاری باعث شد تا دست به این جنایت بزند. او در اعترافات خود در دادگاه گفت: «چون تمام مسیرهای کارخانه را بلد بودم، موضوع سرقت از کارخانه را با دوستم درمیان گذاشتم. به گاوصندوق رسیدیم اما فقط 50 هزار تومان پیدا کردیم. همهچیز داشت خوب پیش میرفت که ناگهان سروکله نگهبان کارخانه پیدا شد. ما میخواستیم فرار کنیم اما نگهبان اجازه نمیداد و برای همین او را بهشدت کتک زدیم. خیلی ترسیده بودیم و قصد کشتن نگهبان را نداشتیم.»
قضات پس از شور، یاسر را به اتهام قتل عمد به قصاص و به جرم سرقت به 10 سال حبس و جعفر همدست او را به اتهام معاونت در قتل و سرقت به 15 سال زندان محکوم کردند. احکام در دیوانعالی کشور تایید شد و یاسر که فقط یک قدم با چوبه دار فاصله داشت در نهایت با پرداخت 230 میلیون تومان دیه از اولیای دم رضایت گرفت و به این ترتیب از مرگ رها شد.
کارگر اخراجی شهردار را به آتش کشید
شهرداری نودژ در جنوب کرمان اواخر اسفند سال 96 هم شاهد رقم خوردن یک تراژدی مرگبار از سوی یک کارگر اخراجی بود. صبح روز 23 اسفندماه، مرد جوانی در حالیکه یک بطری بنزین در دست داشت، جلوی چشم همه به سمت خودروی شهردار منوجان که در حال حرکت بود، رفت و به سمت او بنزین پاشید، سپس شهردار و خودروی او را به آتش کشید. در یک آن، شعلههای آتش خودرو را محاصره کرد و شاهدان حادثه بهسرعت آتش را خاموش کردند. شهردار نیز که دچار 35 درصد سوختگی شده بود، به بیمارستانی در شهر بندرعباس منتقل شد. فرد حملهکننده به شهردار، کارگر اخراجی این شهرداری بود که به علت اخراج شدن و بیکاری، با ظرف بنزین به شهردار حمله و او را به آتش کشیده بود.
جرایم کارگران اخراجی علیه کارفرمایان
دکتر ایوب میلکی - جرمشناس و استادیار دانشگاه
استخدام کارگر نهتنها در ایران بلکه در سایر کشورهای جهان نیز با محدودیتهای قانونی مختلفی مواجه است. در سالهای اخیر ارتکاب جنایت علیه کارفرما توسط کارگران اخراجی یا حتی اتباع بیگانهای که معمولا به صورت غیرقانونی یا قانونی به کار گمارده میشوند، به مجرد قطع همکاری یا در حین کار افزایش یافته است که در این جنایات، مرتکبان اغلب از ابزار مختلفی مانند چاقو، پتک، چکش و نظیر این موارد برای ارتکاب قتل استفاده میکنند. از سوی دیگر و به لحاظ روانشناختی، ریشه این جنایات اغلب به صورت هیجانی و آنی است و بدون طراحی و سبق تصمیم قبلی رخ میدهد. به همین دلیل و اغلب اوقات شناسایی متهم یا همدستانش آسانتر و مدت زمان دستگیری قاتل کمتر است و متهمان در همان مراحل اولیه تحقیقات به جرم خود اعتراف میکنند.
در بسیاری از موارد، اخراج کارگر یا عدم پرداخت حقوق و مطالبات وی، انگیزه اصلی انتقامجویی را در کارگر تقویت و او را به قتل کارفرما یا سرقت و تخریب اموال وی ترغیب میکند. این در حالی است که اخراج کارگر در هیچ یک از متون کیفری به عنوان عمل مجرمانه شناخته نشده و در قوانین کار ایران نیز مقررهای به نحو خاص در این زمینه وجود ندارد، کارفرما نیز به دلیل اخراج کارگر خود مجرم بهشمار نمیرود.
البته در مورد جذب و بهکارگیری کارگران خارجی، مقنن (قانونگذار) سختگیری بیشتری اتخاذ کرده است. به طور مثال و به موجب ماده 120 قانون کار، اتباع بیگانه نمیتوانند در ایران مشغول به کار شوند، مگر اینکه اولا دارای روادید ورود با حق کار مشخص بوده و ثانیا مطابق با قوانین و آئیننامههای مربوطه، پروانه کار دریافت کنند. در تمام موارد اشاره شده، احراز شرایط مندرج در این ماده با هیات فنی اشتغال است.
نکته مهم اینکه حقوق کارگر ایرانی بدون قرارداد یا بیگانهای که قرارداد یا اسناد هویتی مشخصی نداشته باشد یا مجوز کار دریافت نکرده یا از مجاری قانونی به کشور وارد نشده و اجازه اقامت و کار دریافت نکرده باشد، بیش از دیگران در معرض تضییع حقوق خود قرار میگیرد. تبعیض و نابرابری در شرایط استخدام، نظام پرداخت، عدم پوششهای بیمهای مناسب و نداشتن امنیت شغلی، معمولا باعث ایجاد نارضایتی و درگیری با کارفرما و در نهایت طراحی نقشه قتل یا سرقت میشود.
در قوانین جزایی ایران، شرایطی برای تحقق جرایم عمومی یا جنایات عمدی یا غیرعمدی پیشبینی شده است. در این میان، شخصیت کارگر بودن یا نبودن جانی یا قربانی، تاثیری در ماهیت جرم یا جنایت ارتکابی ندارد و در زمره ارکان متشکله آن تلقی نمیشود. درواقع، زمانی که جرم یا قتلی در جامعه اتفاق میافتد، فرقی نمیکند که این جرم یا قتل از سوی یک کارگر رخ داده باشد یا غیرکارگر. کارگر ایرانی باشد یا اتباع خارجی. در هر صورت، از نظر مجازات و برابر شرع مقدس اسلام سزای قتل عمد قصاص است و در صورتی که اثبات شود فردی مرتکب قتل عمد شده است با تقاضای قصاص از سوی اولیای دم اعدام خواهد شد.
از منظر جرمشناسی و آسیبشناختی، صرفنظر از اینکه هر جرمی دارای جهتگیریهای زیستی، روانی و اجتماعی خاص خود است و به طور دقیق نمیتوان علت خاصی را برای آن معرفی کرد، با این حال به نظر میرسد فشارهای اقتصادی، احساس سرخوردگی، احساس بیعدالتی، تبعیض و نابرابری قانونی و قضایی که فرد کارگر را از پیگیری حقوق مشروع و قانونی خود در مراجع و ارگانهای ذیربط ناامید یا ناتوان میسازد، یکی از علل اصلی انتقامجویی و اجرای عدالت فردی است.
بنابراین معتقدم در برخورد با این پدیده مجرمانه که در سالهای آینده ممکن است به یک بحران جدی تبدیل شود در کنار بهکارگیری اقدامات پیشگیرانه، باید با پیشبینی مکانیسمهای حمایتی اعم از اصلاح قوانین کار یا تسهیل روشهای احقاق حق و مطالبه حقوق این دسته از کارگران، زمینههای ارتکاب جرم و جنایت توسط آنها را خنثی یا محدود ساخت؛ چراکه کارگران در زمره اقشار ضعیف جامعه هستند و این مطلب، آسیبپذیری آنها را در قبال ناملایمات زندگی و فشارهای شدید روحی ناشی از اخراج که معمولا انزوا و سرزنش اطرافیان را نیز به همراه دارد، دو چندان میسازد. از این رو، افزایش سطح درآمدی، بهبود وضعیتی معیشتی آنها و ایجاد محدودیت یا ضمانت اجراهای مؤثر قانونی برای کارفرمایان که اجازه ندهد کارگر را تحت هر شرایطی اخراج کنند، میتواند از وقوع حوادث جنایی پس از اخراج تا حدود زیادی جلوگیری کند.
منبع: ضمیمه تپش روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد